قاسمی گنابادی، محمدقاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۸۷: خط ۸۷:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:تیر (1400)]]
    [[رده:تیر (1400)]]

    نسخهٔ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۳

    قاسمی گنابادی، محمدقاسم
    نام قاسمی گنابادی، محمدقاسم
    نام‌های دیگر ج‍ن‍اب‍دی‌، ق‍اس‍م

    ج‍ن‍اب‍دی‌، م‍ی‍ر م‍ح‍م‍دق‍اس‍م‌

    ق‍اس‍م‌ گ‍ن‍اب‍ادی‌

    گ‍ن‍اب‍ادی‌، م‍ی‍ر م‍ح‍م‍دق‍اس‍م‌

    نام پدر عبدالله
    متولد
    محل تولد گناباد
    رحلت 982 ق
    اساتید غیاث‌الدین منصور دشتکى شیرازى

    عبدالله هاتفی خرجردی خراسانی

    برخی آثار شاه اسماعیل نامه
    کد مؤلف AUTHORCODE00533AUTHORCODE



    محمدقاسم قاسمى حسینى گنابادى (متوفی 982ق)، ادیب، شاعر قرن دهم، در عصر صفوی، معاصر شاه اسماعیل و شاه طهماسب اول

    خاندان

    از زندگى و احوال او، نسبت به آثار تقریبا فراوان وى، آگاهى بسیارى در دست نیست. نامش را میرزا محمدقاسم و نام پدرش را عبدالله، مشهور به «امیر سید» گنابادى نوشته‌اند. اصل او را از سادات جنابذ (از نواحى نیشابور) و از معاریف آن سامان دانسته‌اند و به همین مناسبت، به جنابذى یا جنابدى و گنابادى و گون‌آبادى مشهور است.

    ولادت

    تاریخ تولد قاسمى، در هیچ‌یک از منابع ذکر نشده است و از جزئیات و چگونگى تحصیل او آگاهى دقیقى در دست نیست. اما بر اساس منابع می‌توان تولد ایشان را اواخر قرن نهم و یا اوایل قرن دهم دانست، وى در شعر و ادب، شاگرد مولانا عبدالله‌ هاتفى (م 927ق) بود و در شاهنامه‌اش هاتفى را ستوده است.

    تحصیلات و تخصص

    قاسمى، دانش‌هاى عقلى و ریاضى را ظاهرا نزد غیاث‌الدین منصور دشتکى شیرازى (866-894ق)، دانشمند و حکیم دوره صفویه و وزیر شاه طهماسب فراگرفت. همچنین او را از شاگردان شاعر بلند آوازه عبدالله هاتفی خرجردی خراسانی متوفای 927 دانسته‌اند.

    قاسمى به اعتبار منصب کلانترى اجدادش، عهده‌دار این شغل شد، اما این منصب را رها کرد و مرتبه درویشى و بى‌اعتنایى به مقام دنیوى را برگزید و منصب موروثى را به برادر خود، امیر ابوالفتح، تقدیم کرد.

    پس از بلندآوازگى شاه اسماعیل، به خدمت وى درآمد. ظاهرا این ایام باید مصادف با دوران جوانى قاسمی‌باشد، زیرا شاه، در 930ق، درگذشت و قاسمى 52 سال پس از این تاریخ فوت کرد (982ق). از آن پس، به دربار شاه طهماسب، راه یافت و از شاعران دربار او شد و به دستور او شاهنامه خود را سرود. معلوم نیست چند سال را در دربار شاه طهماسب گذراند، اما قطعا تا سال 950ق، در دربار وى به سر برده است. از آن پس، ظاهرا به سبب رنجش از شاه صفوى، به جهت بى‌توجهى به سروده‌اش، دل‌خسته به دیار بکر، نزد سلطان محمود خان رفت.

    از بررسى منابع، چنین به نظر مى‌رسد که وى سفرهایى به شهرهاى شیراز و اصفهان داشته است. قاسمی به استناد سروده خود عمری طولانی داشته است و در شعر خود به آن اشاره کرده است.

    وفات

    وی پس از آن که از شاه طهماسب عطایی در خور نیافت، به خدمت سلطان محمود خان، والی دیاربکر پیوست، وى در 982ق، در همان جا در غربت از دنیا رفت.

    آثار

    فهرست آثار وى، بر اساس آنچه خود در مقدمه اثرش، «زبدة الاشعار»، آورده، به ترتیب زمانى چنین است:

    1. شاه اسماعیل‌نامه؛
    2. شاهنامه نواب عالى؛
    3. لیلى و مجنون؛
    4. گوى و چوگان؛
    5. خسرو و شیرین؛
    6. شاهرخ‌نامه؛
    7. عمدة الاشعار؛
    8. زبدة الاشعار.

    منابع مقاله

    ر.ک.اختیاری، زهرا؛ «درست و نادرست در شرح حال قاسمی حسینی گنابادی(جنابدی)»، مجله: نشریه ادب و زبان، دانشکده ادب و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، دوره جدید شماره 31 (پیاپی 28)، بهار 91

    وابسته‌ها