المنية في حكم الشارب و اللحية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}


    '''المنية في حكم الشارب و اللحية''' تأليف [[طبسی نجفی، محمدرضا|آیت‌الله محمدرضا طبسى نجفى]]، در موضوع احكام فقهى تراشيدن ريش و سبيل و بيان اقوال و اختلافات فقهاى بزرگ شيعه در اين زمينه به زبان عربى است.
    '''المنية في حكم الشارب و اللحية''' تأليف [[طبسی نجفی، محمدرضا|آیت‌الله محمدرضا طبسى نجفى]]، در موضوع احكام فقهى تراشيدن ريش و سبيل و بيان اقوال و اختلافات فقهاى بزرگ شيعه در اين زمينه به زبان عربى است.

    نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۹

    المنیه فی حکم الشارب و اللحیه
    المنية في حكم الشارب و اللحية
    پدیدآورانطبسی نجفی، محمدرضا (نویسنده) موسوی کاظمی قزوینی، محمد (مترجم)
    عنوان‌های دیگرکتاب المنیه فی تحقیق حکم الشارب و اللحیه المنیه فی حکم الشارب و اللحیه
    ناشرالمطبعة العلمية
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1394 ق
    چاپ14
    موضوعریش - جنبه‌های مذهبی - اسلام
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏194‎‏/‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏م‎‏8


    المنية في حكم الشارب و اللحية تأليف آیت‌الله محمدرضا طبسى نجفى، در موضوع احكام فقهى تراشيدن ريش و سبيل و بيان اقوال و اختلافات فقهاى بزرگ شيعه در اين زمينه به زبان عربى است.

    كتاب حاضر در سال 1358 به قلم مؤلف به زبان فارسی نوشته شد، سپس در سال 1362 قمرى توسط جناب آقاى محمد كاظمى قزوينى به عربى ترجمه گرديده است.

    اين كتاب چهارده بار به چاپ رسيده و چاپ سيزدهم آن به زبان فارسی در سال 1394ق بوده است.

    نگارنده سعى دارد با ادله شرعى و ديدگاه‌هاى فقها، موارد حرمت تراشيدن محاسن و شارب را بيان كند و شبهات موجود در اين زمينه را پاسخ گويد.

    در پايان كتاب فهرست منابع و مراجع مؤلف درج شده است.

    ساختار

    به روش فقه استدلالى، همراه با تحليل اقوال و استفاده از ادله عقلى و نقلى به نگارش درآمده است.

    گزارش محتوا

    در ابتداى كتاب مقدمه‌اى نسبتاً مفصل در مورد استدلال به آيات قرآن و روايات معصومين عليهم‌السلام در باب حرمت حلق لحيه و لزوم كوتاه كردن شارب مطرح شده و ديدگاه‌هاى فقهاى اسلامى اعم از فقهاى شيعه و مذاهب اربعه اهل سنت مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. آنگاه از جهت روانشناسى و طبى به بحث درباره تراشيدن ريش و آثار و تبعات روانى و پزشکى آن پرداخته شده و جوانب مختلف موضوع بررسى گرديده است.

    نگارنده، از لحاظ عقلى و عرفى نيز حرمت حلق لحيه را بيان كرده و آن را امرى بديهى وصف كرده است.

    وى در مقدمه كتاب به ضرورت تبعيت از احكام شرع از جنبه عقلى اشاره نموده و فقها را امناى پيامبر(ص) و ائمه عليهم‌السلام در بين مردم توصيف كرده و رد كردن حكم و فتواى ايشان را رد قول معصوم(ع) و رد كردن معصوم را مخالفت آشكار با خداوند ارزيابى نموده است.

    در مقدمه كتاب همچنين مباحثى درباره طبقات مردم از لحاظ علم و جهل به مسائل شرعى، وجوب رجوع جاهل به عالم در امور دينى، شرح حال معاندين دين، مذمت علماى بد، مباحثى درباره رجعت و سفارش به مجالست با علماى دين مطرح شده است.

    در ادامه مباحث، تعريفى از لحيه (ريش) از لحاظ لغوى و اصطلاحى ارائه شده و فضيلت و ثواب ريش گذاشتن، در ضمن چند روايت بيان گرديده و دلايل متعددى درباره حرام بودن تراشيدن ريش و عقاب آن بيان شده است.

    مؤلف كتاب معتقد است فلسفه حرمت تابع مفاسدى است كه شارع مى‌داند و عقول ما از درك فلسفه برخى از گناهان و علت حرمت آنها عاجز مى‌باشد.

    وى در همين رابطه به آيه 119 از سوره نساء استدلال كرده و دليل قرآنى حرمت تراشيدن ريش را از آن استخراج مى‌نمايد. آنگاه دلايل روايى ديگرى بر حرمت حلق لحيه (تراشيدن ريش) ارائه نموده و روايتى را از كتاب «جعفريات» نقل كرده و مفاد آن را شرح مى‌نمايد.

    در ادامه به داستان حبابه والبيه و اميرالمؤمنين على(ع) اشاره كرده و بازگشت جوانى به وى و زنده بودن او تا زمان امامت امام رضا(ع) را شرح مى‌نمايد.

    وى همچنين به حرمت تراشيدن ريش از جهت عقلى و بر طبق دليل اجماع اشاره نموده و حرمت آن را مطابق سيره قطعيه علماى اماميه دانسته است. وى تراشيدن ريش را از اخلاق دشمنان دين اسلام و كفار برشمرده و از باب تشبّه به كفار نيز آن را حرام دانسته است و تراشيدن ريش را شباهت يافتن به زنان دانسته و از باب ادله حرمت تشبّه به زنان نيز حرمت آن را بررسى نموده است.

    بيان فتاواى فقهى علماى شيعه اماميه و فتاواى علماى اهل سنت مانند فتواى ابوحنيفه، فتواى مالك بن انس، فتواى شافعى و فتواهاى حنابله در مورد حرمت تراشيدن ريش، از مباحث بعدى كتاب مى‌باشد.

    وى كوتاه كردن شارب يا سبيل را از سنت دانسته و آن را امرى مستحب ارزيابى نموده و مقدار بلندى ريش و سبيل و مكروهات و مستحبات مربوط به آنها را نيز بيان كرده است.


    وابسته‌ها