ابن اسفندیار، محمد بن حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
    جز (جایگزینی متن - 'ادوارد براون' به 'ادوارد براون')
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    نامه تنسر يكى از مهم‌ترين اسنادى است كه راجع به تشكيلات زمان ساسانيان نوشته شده است. ابن اسفنديار در 603ق، به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است؛ چه، در يك جاى آن اشاره مى‌كند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت امام رضا(ع) (203ق) مى‌گذرد. البته تاريخ يادشده با توجه به سال شروع تأليف كتاب (پس از آمدن مؤلف به رى در 606ق) تقريبى مى‌نمايد. او به‌طور يقين تا 613ق، در قيد حيات بوده و تا اين زمان، مشغول نگارش تاريخ خود بوده است. به‌درستى معلوم نيست كه آيا او در حمله مغول به خوارزم در 617ق، در آن شهر بوده و كشته شده، يا پيش از آن به زادگاه خود در مازندران بازگشته است.
    نامه تنسر يكى از مهم‌ترين اسنادى است كه راجع به تشكيلات زمان ساسانيان نوشته شده است. ابن اسفنديار در 603ق، به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است؛ چه، در يك جاى آن اشاره مى‌كند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت امام رضا(ع) (203ق) مى‌گذرد. البته تاريخ يادشده با توجه به سال شروع تأليف كتاب (پس از آمدن مؤلف به رى در 606ق) تقريبى مى‌نمايد. او به‌طور يقين تا 613ق، در قيد حيات بوده و تا اين زمان، مشغول نگارش تاريخ خود بوده است. به‌درستى معلوم نيست كه آيا او در حمله مغول به خوارزم در 617ق، در آن شهر بوده و كشته شده، يا پيش از آن به زادگاه خود در مازندران بازگشته است.


    اثر ابن اسفنديار، قديمى‌ترين كتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخش‌هاى نخستين اين كتاب، حاوى مطالب افسانه‌اى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، به‌ويژه آگاهى‌هاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان طبرى شعر سروده‌اند، در آن به دست داده شده است. اين كتاب در 4 «قسم» است. بخش‌هاى پايانى آن كه در خصوص آل بويه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. ادوارد براون، خلاصه‌اى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسى آن همراه با ذيل‌هايى كه ديگران بر اين كتاب افزوده‌اند، در 1320ش، در تهران به كوشش عباس اقبال آشتيانى به چاپ رسيده است.
    اثر ابن اسفنديار، قديمى‌ترين كتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخش‌هاى نخستين اين كتاب، حاوى مطالب افسانه‌اى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، به‌ويژه آگاهى‌هاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان طبرى شعر سروده‌اند، در آن به دست داده شده است. اين كتاب در 4 «قسم» است. بخش‌هاى پايانى آن كه در خصوص آل بويه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، خلاصه‌اى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسى آن همراه با ذيل‌هايى كه ديگران بر اين كتاب افزوده‌اند، در 1320ش، در تهران به كوشش عباس اقبال آشتيانى به چاپ رسيده است.


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==

    نسخهٔ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۷

    ابن‌اسفندیار، محمد بن حسن
    نام ابن‌اسفندیار، محمد بن حسن
    نام های دیگر ابن‌اسفندیار کاتب
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار تاريخ طبرستان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    کد مولف AUTHORCODE3253AUTHORCODE


    «ابن اسفنديار، بهاء الدين محمد بن حسن بن اسفنديار»، كاتب (زنده در 613ق)، تاريخ‌نگار ايرانىِ اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق، است. از احوال او آگاهى‌هاى زيادى در دست نيست. در مقدمه اثر برجسته‌اش، تاريخ طبرستان، به سرگذشت خود اشاره‌هايى دارد.

    وى بخشى از دوران زندگانى خود را در دربار پادشاهان آل باوند به‌سربرد و در آنجا از حمايت حسام الدوله اردشير بن حسن باوندى (567 - 602ق) برخوردار بود. پيش از سال 606ق، به بغداد سفر كرد و در 606ق، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر كشته شدن نصير الدوله رستم بن اردشير بن حسن، فرزند حامى خود را شنيد، به‌سوى رى آمد.

    طبرستان موطن ابن اسفنديار از آن پس، به خواست بزرگان آنجا تحت قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و او خبر اين حوادث را در آغاز كتاب خود نوشته است. دوران توقف او در رى حداقل دو ماه به طول انجاميد. در اين شهر بود كه در كتابخانه مدرسه رستم بن على بن شهريار، كتابى را كه ابوالحسن بن محمد يزدادى در تاريخ گاوبارگانِ طبرستان به عربى نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد كه كتاب را به‌عنوان اساس كار خود به فارسى برگرداند. اندك‌زمانى پس از ترجمه كتاب، هنوز آن را از سواد به بياض نبرده بود كه به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفى كوتاه، راه خوارزم در پيش گرفت. اين شهر، به گفته او، در آن وقت شهرى آبادان و بارونق و ميعادگاه دانشمندان بود.

    5 سال از توقف او در خوارزم گذشته بود كه روزى در بازار كتاب‌فروشان و صحافان آن شهر، ترجمه عربى ابن المقفع از نامه تنسر را به دست آورد. تنسر، موبد بزرگ اردشير بابكان، اين نامه را به جشنسْف (گشنسب)، شاه طبرستان، نوشته و او را به اطاعت اردشير خوانده بود. ابن اسفنديار اين متن را به فارسى ترجمه كرد و آن را در مدخل تاريخ طبرستان خود قرار دارد و بدين‌سان اين اثر گران‌بهاى ادبيات پهلوى را از گزند روزگار حفظ كرد.

    نامه تنسر يكى از مهم‌ترين اسنادى است كه راجع به تشكيلات زمان ساسانيان نوشته شده است. ابن اسفنديار در 603ق، به نگارش تاريخ خود مشغول بوده است؛ چه، در يك جاى آن اشاره مى‌كند كه در اين زمان، 400 سال از شهادت امام رضا(ع) (203ق) مى‌گذرد. البته تاريخ يادشده با توجه به سال شروع تأليف كتاب (پس از آمدن مؤلف به رى در 606ق) تقريبى مى‌نمايد. او به‌طور يقين تا 613ق، در قيد حيات بوده و تا اين زمان، مشغول نگارش تاريخ خود بوده است. به‌درستى معلوم نيست كه آيا او در حمله مغول به خوارزم در 617ق، در آن شهر بوده و كشته شده، يا پيش از آن به زادگاه خود در مازندران بازگشته است.

    اثر ابن اسفنديار، قديمى‌ترين كتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخش‌هاى نخستين اين كتاب، حاوى مطالب افسانه‌اى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، به‌ويژه آگاهى‌هاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان طبرى شعر سروده‌اند، در آن به دست داده شده است. اين كتاب در 4 «قسم» است. بخش‌هاى پايانى آن كه در خصوص آل بويه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. ادوارد براون، خلاصه‌اى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسى آن همراه با ذيل‌هايى كه ديگران بر اين كتاب افزوده‌اند، در 1320ش، در تهران به كوشش عباس اقبال آشتيانى به چاپ رسيده است.

    منابع مقاله

    دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 3، ص 13، به قلم سيد على آل داود.


    وابسته‌ها

    تاريخ طبرستان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تاریخ طبرستان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده