شرح التلويحات اللوحية و العرشية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۵: خط ۴۵:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    تلویحات یکى از مهم‌ترین آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] است که با حجم اندکش حاوى قواعد بسیارى است. این اثر در کنار آثارى چون «المشارع و المطارحات» و «المقاومات»، ابتدا از فلسفه مشائى با‌ تفسیر‌ خاص‌ سهروردى سخن گفته و سپس بر‌ این‌ مبنا‌ فلسفه اشراق مورد تحقیق قرار گرفته است... سهروردى خود در کتاب «المشارع و المطارحات» مى‌نویسد: این‌ کتاب را باید پیش از «حكمة الإشراق» و پس از کتاب التلویحات مطالعه کرد و چون کتاب المقاومات باز هم‌ به‌ تصریح‌ خود سهروردى در واقع تکمله و ضمیمه‌اى است بر التلویحات، پس بحث‌ اشراقى‌ از تلویحات آغاز شده و مبانى منطقى، فلسفى و مابعدالطبیعى آن به‌تفصیل در «المشارع و المطارحات»‌ مورد‌ تحلیل‌ قرار مى‌گیرد و سرانجام در قالبى تفصیلى و به بیان اشراقى متکامل در «حكمة‌ الإشراق»‌ ادامه‌ می‌یابد<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص40</ref>
    تلویحات یکى از مهم‌ترین آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] است که با حجم اندکش حاوى قواعد بسیارى است. این اثر در کنار آثارى چون «المشارع و المطارحات» و «المقاومات»، ابتدا از فلسفه مشائى با‌ تفسیر‌ خاص‌ سهروردى سخن گفته و سپس بر‌ این‌ مبنا‌ فلسفه اشراق مورد تحقیق قرار گرفته است... [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] خود در کتاب «المشارع و المطارحات» مى‌نویسد: این‌ کتاب را باید پیش از «حكمة الإشراق» و پس از کتاب التلویحات مطالعه کرد و چون کتاب المقاومات باز هم‌ به‌ تصریح‌ خود [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] در واقع تکمله و ضمیمه‌اى است بر التلویحات، پس بحث‌ اشراقى‌ از تلویحات آغاز شده و مبانى منطقى، فلسفى و مابعدالطبیعى آن به‌تفصیل در «المشارع و المطارحات»‌ مورد‌ تحلیل‌ قرار مى‌گیرد و سرانجام در قالبى تفصیلى و به بیان اشراقى متکامل در «حكمة‌ الإشراق»‌ ادامه‌ می‌یابد<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص40</ref>
       
       
    تلویحات سهروردى با عباراتى بسیار موجز نوشته شده است و همین ایجازگویى، فهم آن را دشوار کرده است؛ تا آن حد که خود سهروردى در ضمن مبحث الفاظ بخش منطق کتاب «المشارع و المطارحات»‏ تصریح کرده است که چون آنچه در «التلویحات» آمده، عبارات آن موهم دشوارى است، در «المشارع» بحث را تفصیل داده است که در حکم توضیحى بر آن باشد؛ بنابراین سهروردى اولین کسى است که بر گشودن مشکلات فهم «التلویحات» اقدام کرده است و از طرفى این کتاب، قطعا جنبه درسى و آموزشى داشته است<ref>‏ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>
    تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] با عباراتى بسیار موجز نوشته شده است و همین ایجازگویى، فهم آن را دشوار کرده است؛ تا آن حد که خود [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] در ضمن مبحث الفاظ بخش منطق کتاب «المشارع و المطارحات»‏ تصریح کرده است که چون آنچه در «التلویحات» آمده، عبارات آن موهم دشوارى است، در «المشارع» بحث را تفصیل داده است که در حکم توضیحى بر آن باشد؛ بنابراین [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] اولین کسى است که بر گشودن مشکلات فهم «التلویحات» اقدام کرده است و از طرفى این کتاب، قطعا جنبه درسى و آموزشى داشته است<ref>‏ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>


    مصحح، اهمیت این شرح و انگیزه تصحیح را این‌گونه توضیح می‌دهد: «در جریان تصحیح رسائل الشجرة الإلهیة شهرزورى براى این بنده مسجل شد که شهرزورى در تبیین مطالب، از شرح تلویحات ابن کمونه بسیار استفاده کرده است و پس از مراجعه دقیق به آن، اهمیت این شرح را در توضیح و تبیین عبارات و دیدگاه‌هاى سهروردى بسیار مفید یافتم‏»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>
    مصحح، اهمیت این شرح و انگیزه تصحیح را این‌گونه توضیح می‌دهد: «در جریان تصحیح رسائل الشجرة الإلهیة شهرزورى براى این بنده مسجل شد که شهرزورى در تبیین مطالب، از شرح تلویحات ابن کمونه بسیار استفاده کرده است و پس از مراجعه دقیق به آن، اهمیت این شرح را در توضیح و تبیین عبارات و دیدگاه‌هاى [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] بسیار مفید یافتم‏»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>


    شرح ابن کمونه بر باب منطق نسبتاً مفصل است و در بحث دلالت‌ها نکات جالبی مطرح کرده است. در باب اجزای علوم؛ یعنی مبادی و موضوع و مسائل، تحقیق دقیقی دارد و به‌ نظر می‌رسد که از ابن سینا در این باب استفاده کرده است. در بخش طبیعیات، جزء و جواهر فرد را مورد بررسی قرار داده و در ابطال ترکیب اجسام از ذرات اصرار ورزیده است<ref>سجادی، سید جعفر، ص525</ref>
    شرح ابن کمونه بر باب منطق نسبتاً مفصل است و در بحث دلالت‌ها نکات جالبی مطرح کرده است. در باب اجزای علوم؛ یعنی مبادی و موضوع و مسائل، تحقیق دقیقی دارد و به‌ نظر می‌رسد که از ابن سینا در این باب استفاده کرده است. در بخش طبیعیات، جزء و جواهر فرد را مورد بررسی قرار داده و در ابطال ترکیب اجسام از ذرات اصرار ورزیده است<ref>سجادی، سید جعفر، ص525</ref>
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    الف)- مرحوم شیخ[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن| آقابزرگ تهرانى]] نام شرح تلویحات ابن کمونه را «التنقیحات فی شرح التلویحات» ذکر کرده است. نام التنقیحات فی شرح التلویحات به‌احتمال، نام شرح شهرزورى بر التلویحات است؛ هرچند خود شهرزورى در شرح «حكمة الإشراق» از آن فقط به «شرح التلویحات» تعبیر و یاد کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص41</ref>در دائرةالمعارف اسلامی هم در ذکر آثار ابن کمونه از این عنوان استفاده شده است<ref>سجادی، سید جعفر، ص525</ref>
    الف)- مرحوم شیخ[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن| آقابزرگ تهرانى]] نام شرح تلویحات ابن کمونه را «التنقیحات فی شرح التلویحات» ذکر کرده است. نام التنقیحات فی شرح التلویحات به‌احتمال، نام شرح شهرزورى بر التلویحات است؛ هرچند خود شهرزورى در شرح «حكمة الإشراق» از آن فقط به «شرح التلویحات» تعبیر و یاد کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص41</ref>در دائرةالمعارف اسلامی هم در ذکر آثار ابن کمونه از این عنوان استفاده شده است<ref>سجادی، سید جعفر، ص525</ref>


    ب)- بر اساس نسخ موجود، ابن کمونه بر تمامى سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات کتاب تلویحات سهروردى شرح نوشته است. شرح ابن کمونه بر تلویحات سهروردى، یکى از آثار مهم و مؤثر در شرح آثار و اندیشه سهروردى است که شهرزورى در رسائل الشجرة الإلهیة و شرح حكمة الإشراق و شرح تلویحات، از آن استفاده کرده است و قطب‌الدین شیرازى در شرح حكمة الإشراق، از کار ابن کمونه بهره برده است<ref>مقدمه مصحح، ص42</ref>
    ب)- بر اساس نسخ موجود، ابن کمونه بر تمامى سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات کتاب تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] شرح نوشته است. شرح ابن کمونه بر تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]]، یکى از آثار مهم و مؤثر در شرح آثار و اندیشه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] است که شهرزورى در رسائل الشجرة الإلهیة و شرح حكمة الإشراق و شرح تلویحات، از آن استفاده کرده است و قطب‌الدین شیرازى در شرح حكمة الإشراق، از کار ابن کمونه بهره برده است<ref>مقدمه مصحح، ص42</ref>


    ج)- طبق آنچه در مقدمه گفته و تا آخر بدان ملتزم بوده است، کوشش کرده است که مفهوم روشنى براى عبارات متن ذکر کند و در مواردى، حتى با ذکر نسخه‌بدل یا بیان نارسایى متن، نظر خود را بیان مى‌‏کند. در شرح، کوشیده است نظر خاص سهروردى را توضیح دهد و جایى که دیدگاه خاص سهروردى را با متن التلویحات ناسازگار دانسته است، آن را به نظر مشهور نسبت داده و گفته است: سهروردى بر این عقیده نیست، اما آنچه در آن مورد خاص گفته است بر مبناى پیروى از رأى مشهور بوده است، که البته توجیه «پیروى از رأى مشهور» یا «مسامحه»، برگرفته از بیان خود شیخ اشراق است، که به‌خصوص در مواضع متعدد طبیعیات «المشارع و المطارحات» به این معنى تصریح کرده است. او در مواردى بر سهروردى خرده می‌‏گیرد و نظر خاص خویش را بیان مى‌‏کند. گاهى نیز مطالب توضیحى خارج از متن می‌آورد که البته محدود است. ابن کمونه به تصریح خود در مقدمه این شرح، فهم و بیان خود را از عبارات تلویحات، از سایر آثار سهروردى گرفته است و با استفاده از آثار سهروردى این کتاب را شرح داده است<ref>همان، ص43-42</ref>
    ج)- طبق آنچه در مقدمه گفته و تا آخر بدان ملتزم بوده است، کوشش کرده است که مفهوم روشنى براى عبارات متن ذکر کند و در مواردى، حتى با ذکر نسخه‌بدل یا بیان نارسایى متن، نظر خود را بیان مى‌‏کند. در شرح، کوشیده است نظر خاص [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] را توضیح دهد و جایى که دیدگاه خاص [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] را با متن التلویحات ناسازگار دانسته است، آن را به نظر مشهور نسبت داده و گفته است: [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] بر این عقیده نیست، اما آنچه در آن مورد خاص گفته است بر مبناى پیروى از رأى مشهور بوده است، که البته توجیه «پیروى از رأى مشهور» یا «مسامحه»، برگرفته از بیان خود شیخ اشراق است، که به‌خصوص در مواضع متعدد طبیعیات «المشارع و المطارحات» به این معنى تصریح کرده است. او در مواردى بر [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] خرده می‌‏گیرد و نظر خاص خویش را بیان مى‌‏کند. گاهى نیز مطالب توضیحى خارج از متن می‌آورد که البته محدود است. ابن کمونه به تصریح خود در مقدمه این شرح، فهم و بیان خود را از عبارات تلویحات، از سایر آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] گرفته است و با استفاده از آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] این کتاب را شرح داده است<ref>همان، ص43-42</ref>


    د)- با عنایت به وجود نسخه‏‌هاى متعدد که عموماً قریب به زمان شارح است، معلوم مى‌‏شود این شرح مورد استقبال اهل فضل بوده است و استفاده شهرزورى، معاصر وى از آن، نشانه دیگرى از استقبال از کار ابن کمونه است. ابن کمونه در اوائل سال 667ق، از تصنیف شرح تلویحات فراغت یافته و شهرزورى رسائل الشجرة الإلهیة را در 680ق، به پایان آورده است؛ یعنى حدودا 13 سال پس از پایان شرح ابن کمونه و معلوم مى‌‏شود شرح تلویحات ابن کمونه، کاملاً از اعتبار علمى نزد علماى فن برخوردار بوده است<ref>همان، ص44-43</ref>
    د)- با عنایت به وجود نسخه‏‌هاى متعدد که عموماً قریب به زمان شارح است، معلوم مى‌‏شود این شرح مورد استقبال اهل فضل بوده است و استفاده شهرزورى، معاصر وى از آن، نشانه دیگرى از استقبال از کار ابن کمونه است. ابن کمونه در اوائل سال 667ق، از تصنیف شرح تلویحات فراغت یافته و شهرزورى رسائل الشجرة الإلهیة را در 680ق، به پایان آورده است؛ یعنى حدودا 13 سال پس از پایان شرح ابن کمونه و معلوم مى‌‏شود شرح تلویحات ابن کمونه، کاملاً از اعتبار علمى نزد علماى فن برخوردار بوده است<ref>همان، ص44-43</ref>

    نسخهٔ ‏۲۷ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۱

    شرح التلويحات اللوحية و العرشية
    شرح التلويحات اللوحية و العرشية
    پدیدآورانابن کمونه، سعد بن منصور (نویسنده) حبیبی، نجفقلی (محقق و مقدمه نويس)
    عنوان‌های دیگرالتلويحات اللوحيه و العرشيه. شرح
    ناشرمرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1387ش
    چاپ1
    شابک978-964-8700-69-5
    موضوعسهروردی، یحیی بن حبش، 549؟ - 587ق. التلويحات اللوحيه و العرشيه - نقد و تفسير

    علوم طبیعی - متون قديمی تا قرن 14

    فلسفه اسلامی - متون قديمی تا قرن 14

    منطق - متون قديمی تا قرن 14

    کلام - متون قديمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏741‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ش‎‏4

    شرح التلویحات اللوحیة و العرشیة، شرح ابن کمونه، سعد بن منصور (متوفی683ق) بر «التلویحات»، اثر مهم فلسفی شیخ شهاب‌الدین سهروردی است. کتاب داراى سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات‌ است و توسط نجفقلی حبیبی تصحیح و تحقیق شده است.

    ساختار

    کتاب در سه جلد منتشر شده که در ابتدای هر جلد مقدمه جداگانه‌ای از مصحح کتاب درج شده است.

    منطق تلویحات، در شش «مرصد»، طبیعیات آن، در چهار مرصد و الهیات آن، در سه «تلویح» و چهار «مورد» و یک «مرصاد عرشى» تنظیم شده است. شارح به شیوه «قال... أقول» کتاب را شرح کرده است. ابن کمونه با عنایت به سایر آثار سهروردى، عبارات متن را، گاهى به‌صورت کلى و اغلب تقطیع کرده و شرح داده است.

    گزارش محتوا

    تلویحات یکى از مهم‌ترین آثار سهروردى است که با حجم اندکش حاوى قواعد بسیارى است. این اثر در کنار آثارى چون «المشارع و المطارحات» و «المقاومات»، ابتدا از فلسفه مشائى با‌ تفسیر‌ خاص‌ سهروردى سخن گفته و سپس بر‌ این‌ مبنا‌ فلسفه اشراق مورد تحقیق قرار گرفته است... سهروردى خود در کتاب «المشارع و المطارحات» مى‌نویسد: این‌ کتاب را باید پیش از «حكمة الإشراق» و پس از کتاب التلویحات مطالعه کرد و چون کتاب المقاومات باز هم‌ به‌ تصریح‌ خود سهروردى در واقع تکمله و ضمیمه‌اى است بر التلویحات، پس بحث‌ اشراقى‌ از تلویحات آغاز شده و مبانى منطقى، فلسفى و مابعدالطبیعى آن به‌تفصیل در «المشارع و المطارحات»‌ مورد‌ تحلیل‌ قرار مى‌گیرد و سرانجام در قالبى تفصیلى و به بیان اشراقى متکامل در «حكمة‌ الإشراق»‌ ادامه‌ می‌یابد[۱]

    تلویحات سهروردى با عباراتى بسیار موجز نوشته شده است و همین ایجازگویى، فهم آن را دشوار کرده است؛ تا آن حد که خود سهروردى در ضمن مبحث الفاظ بخش منطق کتاب «المشارع و المطارحات»‏ تصریح کرده است که چون آنچه در «التلویحات» آمده، عبارات آن موهم دشوارى است، در «المشارع» بحث را تفصیل داده است که در حکم توضیحى بر آن باشد؛ بنابراین سهروردى اولین کسى است که بر گشودن مشکلات فهم «التلویحات» اقدام کرده است و از طرفى این کتاب، قطعا جنبه درسى و آموزشى داشته است[۲]

    مصحح، اهمیت این شرح و انگیزه تصحیح را این‌گونه توضیح می‌دهد: «در جریان تصحیح رسائل الشجرة الإلهیة شهرزورى براى این بنده مسجل شد که شهرزورى در تبیین مطالب، از شرح تلویحات ابن کمونه بسیار استفاده کرده است و پس از مراجعه دقیق به آن، اهمیت این شرح را در توضیح و تبیین عبارات و دیدگاه‌هاى سهروردى بسیار مفید یافتم‏»[۳]

    شرح ابن کمونه بر باب منطق نسبتاً مفصل است و در بحث دلالت‌ها نکات جالبی مطرح کرده است. در باب اجزای علوم؛ یعنی مبادی و موضوع و مسائل، تحقیق دقیقی دارد و به‌ نظر می‌رسد که از ابن سینا در این باب استفاده کرده است. در بخش طبیعیات، جزء و جواهر فرد را مورد بررسی قرار داده و در ابطال ترکیب اجسام از ذرات اصرار ورزیده است[۴]

    در مورد این شرح، مصحح نکاتی را متذکر شده که به‌اختصار اشاره می‌شود: الف)- مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانى نام شرح تلویحات ابن کمونه را «التنقیحات فی شرح التلویحات» ذکر کرده است. نام التنقیحات فی شرح التلویحات به‌احتمال، نام شرح شهرزورى بر التلویحات است؛ هرچند خود شهرزورى در شرح «حكمة الإشراق» از آن فقط به «شرح التلویحات» تعبیر و یاد کرده است[۵]در دائرةالمعارف اسلامی هم در ذکر آثار ابن کمونه از این عنوان استفاده شده است[۶]

    ب)- بر اساس نسخ موجود، ابن کمونه بر تمامى سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات کتاب تلویحات سهروردى شرح نوشته است. شرح ابن کمونه بر تلویحات سهروردى، یکى از آثار مهم و مؤثر در شرح آثار و اندیشه سهروردى است که شهرزورى در رسائل الشجرة الإلهیة و شرح حكمة الإشراق و شرح تلویحات، از آن استفاده کرده است و قطب‌الدین شیرازى در شرح حكمة الإشراق، از کار ابن کمونه بهره برده است[۷]

    ج)- طبق آنچه در مقدمه گفته و تا آخر بدان ملتزم بوده است، کوشش کرده است که مفهوم روشنى براى عبارات متن ذکر کند و در مواردى، حتى با ذکر نسخه‌بدل یا بیان نارسایى متن، نظر خود را بیان مى‌‏کند. در شرح، کوشیده است نظر خاص سهروردى را توضیح دهد و جایى که دیدگاه خاص سهروردى را با متن التلویحات ناسازگار دانسته است، آن را به نظر مشهور نسبت داده و گفته است: سهروردى بر این عقیده نیست، اما آنچه در آن مورد خاص گفته است بر مبناى پیروى از رأى مشهور بوده است، که البته توجیه «پیروى از رأى مشهور» یا «مسامحه»، برگرفته از بیان خود شیخ اشراق است، که به‌خصوص در مواضع متعدد طبیعیات «المشارع و المطارحات» به این معنى تصریح کرده است. او در مواردى بر سهروردى خرده می‌‏گیرد و نظر خاص خویش را بیان مى‌‏کند. گاهى نیز مطالب توضیحى خارج از متن می‌آورد که البته محدود است. ابن کمونه به تصریح خود در مقدمه این شرح، فهم و بیان خود را از عبارات تلویحات، از سایر آثار سهروردى گرفته است و با استفاده از آثار سهروردى این کتاب را شرح داده است[۸]

    د)- با عنایت به وجود نسخه‏‌هاى متعدد که عموماً قریب به زمان شارح است، معلوم مى‌‏شود این شرح مورد استقبال اهل فضل بوده است و استفاده شهرزورى، معاصر وى از آن، نشانه دیگرى از استقبال از کار ابن کمونه است. ابن کمونه در اوائل سال 667ق، از تصنیف شرح تلویحات فراغت یافته و شهرزورى رسائل الشجرة الإلهیة را در 680ق، به پایان آورده است؛ یعنى حدودا 13 سال پس از پایان شرح ابن کمونه و معلوم مى‌‏شود شرح تلویحات ابن کمونه، کاملاً از اعتبار علمى نزد علماى فن برخوردار بوده است[۹]

    شیخ اشراق در کتاب التلویحات و دیگر آثارى که به روش مشاء نوشته، روح‌ اشراق‌ را نمایانده است. وى به‌ همان‌ اندازه که از زبان استدلال بهره برده، به زبان شهود نیز سخن گفته است. او از همان نخستین گامى که در فلسفه گذارده است‌ شور و حالى‌ دارد که این شور و حال‌ او‌ را خودآگاه و یا ناخودآگاه به‌سوى ذوق اشراق مى‌کشانده است و این نکته حتى از مبحث مقولات، صورت، هیولى و مباحث منطقى وى نیز آشکار است. وى به‌طور مثال در این‌ کتاب‌ برخى از مطالب را با عنوان «عرشى» و برخى دیگر را با عنوان «لوح» به رشته نگارش درآورده است. مطالبى که با عنوان «عرشى» به نگارش درآمده در نوع خود مطالبى‌ است‌ که در‌ آثار فیلسوفان به چشم نمى‌خورد و از زبان استاد گرفته نشده است، همچنان‌که بخش پایانى کتاب تلویحات، «مرصاد عرشى» نام دارد، ولى مطالبى که با‌ عنوان» لوح‌«به رشته تحریر درآمده است، شهودى و ابداعى نیست و از آثار حکما و یا از زبان فیلسوفان اقتباس شده ‌است‌[۱۰]

    وضعیت کتاب

    بر کتاب التلویحات دو شرح دیگر نوشته شده که عبارت است از: شرح شمس‌الدین شهر زورى و شرح علامه حلى با عنوان «حل المشكلات من كتاب التلویحات»[۱۱]

    فهرست مطالب هر جلد در ابتدای آن و نمایه آیات، اعلام، گروه‌ها، اصطلاحات و کتاب‌ها و فهرست منابع در انتهای آن ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص40
    2. ‏ر.ک: مقدمه مصحح، ص23
    3. ر.ک: همان، ص19
    4. سجادی، سید جعفر، ص525
    5. ر.ک: مقدمه مصحح، ص41
    6. سجادی، سید جعفر، ص525
    7. مقدمه مصحح، ص42
    8. همان، ص43-42
    9. همان، ص44-43
    10. مرادخانی، زهرا، همان، ص43-42
    11. ر.ک: مقدمه مصحح، ص24

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. مرادخانی، زهرا، «معرفی تحلیلی یک مقاله، یک کتاب: نگاهی به آثار شیخ اشراق»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله کتاب ماه فلسفه، شهریور 1388، شماره 24، صفحه 39 تا 54.
    3. سجادی، سید جعفر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج4، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها