خدیوجم، سید حسین: تفاوت میان نسخهها
(←وفات) |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== وفات == | == وفات == | ||
از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ش، به سمتِ رایزنی فرهنگی در کشور افغانستان منصوب و پس از بازگشت بازنشسته شد. پس از آن وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه کرد تا اینکه در مهر ۱۳۶۵ براثر شدت یافتن بیماری آسم و قند در مشهد درگذشت و بنابر وصیت خودش در کنار بقعه ای که معروف به آرامگاه غزالی است، به خاک سپرده شد. | از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ش، به سمتِ رایزنی فرهنگی در کشور افغانستان منصوب و پس از بازگشت بازنشسته شد. پس از آن وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه کرد تا اینکه در مهر ۱۳۶۵ براثر شدت یافتن بیماری آسم و قند در مشهد درگذشت و بنابر وصیت خودش در کنار بقعه ای که معروف به آرامگاه غزالی است، به خاک سپرده شد.<ref>[https://rch.ac.ir/article/Details/8474?%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%AC%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86 گنابادی، بهرامپروین، ج15]</ref>. | ||
== آثار== | == آثار== |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۰
نام | خدیو جم، حسین |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | سيد علی |
متولد | 1306 ش |
محل تولد | مشهد |
رحلت | 1365 ش |
اساتید | غلامحسین یوسفی |
برخی آثار | إحياء علوم الدين
مسیر طالبی یا سفرنامه میرزا ابوطالب خان |
کد مؤلف | AUTHORCODE04772AUTHORCODE |
سيد حسين خديوجم (1306-1365ش)، نویسنده، مترجم و محقق و غزالی پژوه معاصر
ولادت
فرزند سيد علی (از مردم اشكذر يزد) يزدی الاصل، در سال 1306ش در مشهد چشم به دنيا گشود.
تحصیلات
در پنج سالگی برای فراگرفتن قرآن به مکتب خانه رفت. پس از دو سال در مکتب خانه ای دیگر خواندن و نوشتن را آموخت، سپس کلیات سعدی، کلیله و دمنه و غزلیات حافظ را نزد مکتب دار از بر کرد. پس از آن به مدرسه «بَدِر» رفت که بیشتر دانشآموزانش از طبقه مرفه بودند.
رفتار تبعیض آمیز اولیای مدرسه و اختلاف طبقاتی همشاگردی ها سبب تنفر وی از مدرسه و اولیای آن شد. در این میان، اوضاع مالی خانواده اش نیز نابسامان شد و او به ناچار مدرسه را رها کرد و در کارگاه نجاری مشغول به کار شد. با درگذشتِ پدرش مجبور بود بیشتر کار کند و تا بیست سالگی به مشاغلی نظیر مبل سازی، بنّایی و بزازی پرداخت. وی همزمان نزد برخی روحانیان مشهد تحصیل میکرد.
در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان عربی تسلط پیدا کرد و پس از بازگشت به مشهد با شوق آموختن آن را دنبال کرد. او به مدت دو سال در جلسات درس تفسیر مجمع البیان سیدهاشم میردامادی در شبستان مسجد گوهرشاد شرکت کرد.
در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه حاجی عابدزاده درآمد تا به دانش آموزان دبیرستانی زبان عربی بیاموزد. چون مدرک رسمی نداشت، پس از پایان کلاس نزد یکی از دانش آموزان حساب و هندسه و تاریخ میخواند تا اینکه در ۱۳۲۹ش گواهینامه دوره ابتدایی را کسب کرد. در ۱۳۳۰ش به تدریس در دبیرستانهای مشهد پرداخت و در ۱۳۳۱ش، با داشتن همسر و دو فرزند موفق به اخذ ديپلم ادبی شد.
در ۱۳۳۴ش، وارد اولین دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد شد. در دانشگاه از محضر استادانی چون علی اکبر فیاض و غلامحسین یوسفی و در خارج از دانشگاه از محمود فرخ خراسانی بهره برد.
در ۱۳۳۸ش فارغ التحصیل شد و دوره کتابداری دانش سرای عالی مشهد را نیز با موفقیت گذراند. در ۱۳۴۰ش هم به علت درمان بیماری آسم و هم اینکه خواستار محیط فرهنگی گسترده تری بود راهی تهران شد و یک سال بعد به استخدام کتابخانه ملی درآمد.
در آنجا با ایرج افشار آشنا شد و مورد تشویق وی قرار گرفت. خدیوجم در تهران، در محافل ادبی و فرهنگی و دفتر مجله های ادبی حضور داشت و به سبب خلق و خوی نیکش با طیف گسترده ای از شاعران جوان و استادان بزرگ دوستی برقرار کرد. علی دشتی و پرویز ناتل خانلری بیش از دیگران باعث پیشرفت وی در تهران شدند، چنانکه بخشی از پیشرفت علمی خدیوجم مرهون بنیاد فرهنگ ایران و حمایتهای خانلری از وی بود.
او به مرور با مشاهیر ادب و سیاست همنشین شد و از حمایت اولیای وزارت فرهنگ و هنر برخوردار گردید. وی با انتشار مقالات بسیار در مجلات معتبری مانند یغما، سخن، راهنمای کتاب و نگین و شرکت در همایشهای متعدد در جامعه ادبی آن دوره به شهرت رسید.
او به کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی نیز سفر کرد. در اواسط دهه چهل در سفری که به لبنان رفته بود در دانشگاه سَنژوزف بیروت در مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات عرب نامنویسی کرد. نخست بخشی از متن عربی کتاب الخراج قدامهبن جعفر* را برای دریافت کارشناسی ارشد به راهنمایی میشل آدرین آلار تصحیح کرد و سپس در ۱۳۴۹ش، تصحیح جوامع العلوم اثر شَعیابن فَریغون را به راهنمایی میشل آدرین آلار برای رساله دکتری خود برگزید، اما در میانه کار فرزند ارشدش در جوانی درگذشت و وی رسالهاش را رها کرد.
در سفر به کشورهای اسلامی شمال افریقا از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مأمور تحقیق درباره میراث مشترک فرهنگی شده بود. در مصر به دیدار طه حسین، ادیب نابینای مصری، رفت. خدیوجم که پیش از این جلد اول و دوم الأیّام را به فارسی ترجمه کرده بود درباره ترجمه جلد سوم این کتاب با طه حسین گفتگو کرد و طه حسین نکاتی را برای ترجمه جلد سوم الأیّام به وی گوشزد کرد. دستاورد این سفر انتشارِ کتابِ میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر (کابل ۱۳۵۴ش) و جمع آوری نسخه های خطی برای چاپ ترجمه احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت بود.
وفات
از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ش، به سمتِ رایزنی فرهنگی در کشور افغانستان منصوب و پس از بازگشت بازنشسته شد. پس از آن وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه کرد تا اینکه در مهر ۱۳۶۵ براثر شدت یافتن بیماری آسم و قند در مشهد درگذشت و بنابر وصیت خودش در کنار بقعه ای که معروف به آرامگاه غزالی است، به خاک سپرده شد.[۱].
آثار
- تصحيح كيمياى سعادت
- جواهر القرآن و وجد و سماع (از امام محمد غزالى)
- تصحيح حقايق الاخبار ناصرى (تأليف محمد جعفر خورموجى)
- إحياء علوم الدين غزالى (ترجمه مؤيدالدين محمد خوارزمى)
- ترجمه احصاء العلوم (ابونصر فارابى)
- ترجمه آن روزها (ترجمه كتاب الايام اثر طه حسين)
- عقايد فلسفى ابوالعلاء فيلسوف معره (از عمر فروخ)
- همآهنگى مردم (از احمد بن ابى يعقوب اسحاق يعقوبى)
- استخراج آبهاى پنهانى (از ابوبكر محمد بن الحسن الحاسب الكرجى)
- روز مادر (با همكارى مهستى بحرينى)
- گفت و شنودى فلسفى در زندان ابوالعلاء معرى (از طه حسين)
- كوشش در چاپ كتاب روضه خلد (از مجدالدين خوافى و به تصحيح مهدى فرخ)
- كتاب از نظر شاعران و نويسندگان
- روش تصحيح نسخههاى خطى (از صلاحالدين المنجد)
- مفاتيح العلوم (از ابوعبدالله محمد بن يوسف كاتب خوارزمى)
- جبر و مقابله (از محمد بن موسى خوارزمى)
- مسير طالبى يا سفرنامهى ابوطالب خان اصفهانى
- معجم شاهنامه (تأليف محمد بن الرضا بن محمد العلوى الطوسى)
- واژهنامهى حافظ
وی همچنين در چاپ كتاب هفتاد سالگی فرخ در سال 1344ش با مجتبی مينوی همكاری داشت.
وی خدمت در مطبوعات را از سال 1340 آغاز كرد و با نشريههای «سخن»، «نگين» و «راهنمای كتاب» همكاری داشت. به عربی، انگلسی و تا حدودی فرانسوی نيز آشنا بود و به بيشتر كشورهای اروپايی، عربی و شمال آفريقا سفر كرد.
منابع مقاله
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خدیوجم، حسین»، ج15.