الدلائل في غريب الحديث: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده: مرداد(98)' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'تد' به 'تد') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
# [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|سرقسطی]] اسانید احادیث و آثار را در غالب موارد متصلاً ذکر میکند و در برخی موارد اسناد را معلق میگذارد و میگوید: «یرویه فلان» یا «یروی عن فلان» و در برخی مواقع حدیث را بدون سند ذکر میکند. مخصوصاًً در موردی که در تضاعیف کلامش به آن استشهاد میکند. | # [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|سرقسطی]] اسانید احادیث و آثار را در غالب موارد متصلاً ذکر میکند و در برخی موارد اسناد را معلق میگذارد و میگوید: «یرویه فلان» یا «یروی عن فلان» و در برخی مواقع حدیث را بدون سند ذکر میکند. مخصوصاًً در موردی که در تضاعیف کلامش به آن استشهاد میکند. | ||
# نویسنده بر احادیث مرفوع و موقوف و مقطوع و مانند آن از اقوال صحابه و... نیز اطلاق لفظ حدیث کرده است. | # نویسنده بر احادیث مرفوع و موقوف و مقطوع و مانند آن از اقوال صحابه و... نیز اطلاق لفظ حدیث کرده است. | ||
# نویسنده بر ذکر آنچه اساتیدش یا دیگران درباره حدیث بیان کردهاند مانند مواردی که متعلق به روایت یا درایت و... است، | # نویسنده بر ذکر آنچه اساتیدش یا دیگران درباره حدیث بیان کردهاند مانند مواردی که متعلق به روایت یا درایت و... است، امانتدار و حافظ است مانند روایت 31، 61، 62 و.... | ||
# مؤلف عنایت خاصی به آنچه اساتیدش و دیگران درباره الفاظ غریبه و معانی مشکله ذکر کردهاند دارد. | # مؤلف عنایت خاصی به آنچه اساتیدش و دیگران درباره الفاظ غریبه و معانی مشکله ذکر کردهاند دارد. | ||
# مؤلف در تفسیرش درباره الفاظ و شرح معانی، شیوه جمع الفاظ و روایات مختلفه و یاری جستن از آن در روشنسازی منظورش را پیش گرفته و در بسیاری از موارد شاهدیم که مثلاً حدیثی را با اسنادش ذکر میکند و میگوید: و بغیر هذا الاسناد کذا و کذا؛ مانند 449، 445، 437 و.... مثلاً در حدیث 449 حدیث ابوذر با مضمون ان الله یبغض الخال المقل و الشیخ الزانی و... را ذکر کرده و در ادامه آن میگوید: و فی غیر هذا الاسناد: و العائل: المزهو. | # مؤلف در تفسیرش درباره الفاظ و شرح معانی، شیوه جمع الفاظ و روایات مختلفه و یاری جستن از آن در روشنسازی منظورش را پیش گرفته و در بسیاری از موارد شاهدیم که مثلاً حدیثی را با اسنادش ذکر میکند و میگوید: و بغیر هذا الاسناد کذا و کذا؛ مانند 449، 445، 437 و.... مثلاً در حدیث 449 حدیث ابوذر با مضمون ان الله یبغض الخال المقل و الشیخ الزانی و... را ذکر کرده و در ادامه آن میگوید: و فی غیر هذا الاسناد: و العائل: المزهو. |
نسخهٔ ۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۵
الدلائل في غريب الحديث | |
---|---|
پدیدآوران | سرقسطی، قاسم بن ثابت (نويسنده) قناص، محمد بن عبدالله (محقق) |
ناشر | مکتبة العبيکان |
مکان نشر | عربستان - رياض |
سال نشر | مجلد1: 2001م , 1422ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الدلائل في غريب الحديث، اثر محمدقاسم بن ثابت سرقسطی (متوفی 302ق) به تحقیق دکتر محمد بن عبدالله قنّاص، کتابی است سهجلدی در یک مجلد با موضوع رفع مشکل از فهم واژگان روایات اسلامی.
گویا غرض اصلی نویسنده از نگارش این اثر، تذییل بر غریب الحدیث ابوعبید و ابن قتیبه به استدراک ما فات از احادیث و آثار مشتمل بر الفاظ غریب این کتابها بوده که محتاج بیان و توضیح و تفسیر بودهاند.
ساختار
کتاب سه جلد دارد که بهصورت مجلد در یک جلد ارائه شده است؛ جلد اول حاوی مقدمه محقق (شامل دو بخش درباره مؤلف، کتاب و نسبت آن به مؤلف و توضیح تحقیق) و محتوای مطالب است و سایر مجلدات در ادامه محتوای مطالب.
نویسنده در این اثر به بیان غریب الحدیث پرداخته و روایات را از پیامبر اکرم(ص) تا تابعین تابعین آورده؛ بدینصورت که بعد از نقل احادیث پیامبر(ص)، احادیث صحابه را از خلیفه اول ذکر کرده و با مروان بن حکم پایان داده است. او پسازآن احادیث همسران پیامبر اکرم(ص) و دیگر زنان صحابه را ذکر نموده است. وی از شیوه تفسیر حدیث به حدیث و اقوال صحابه در نگارش این اثر بهره برده است. محقق بهصورت مفصل درباره روش نویسنده در مقدمهاش به بحث نشسته که توضیحات او در ادامه مقاله خواهد آمد[۱]
گزارش محتوا
پیش از محتوای کتاب، محققش دکتر محمد بن عبدالله قناص، مقدمه مفصلی بر آن نوشته و در آن ترجمهای از نویسنده ارائه کرده، درباره کتاب توضیح داده و درباره نسبت کتاب به مؤلف و تحقیقی که در اثر انجام داده نوشته است.
موضوع این کتاب همانطور که از آن معلوم است غرائب حدیث است. پیش از نویسنده این کتاب نیز کسانی درباره غریب الحدیث مطلب نوشته بودند. مثلاً دو تا از بهترین کتابهای سابق بر این اثر در غریب الحدیث کتابهای ابوعبید و ابن قتیبه در غریب الحدیث هستند که آنچه را که از دید پیشینیان مخفی مانده بود را ذکر کردند. قاسم بن ثابت سرقسطی پس از اطلاع از کتابهای ابوعبید و ابن قتیبه که در اندلس منتشر شده بودند و استفاده از آنها میان علما متداول بود، تصمیم بر تکمیل این کتابها و استیفای مواردی که از نویسندگان آنها فوت شده بود، گرفت؛ وی در «الدلائل» به تذییل و استدراک مواردی از این دو کتاب پرداخته است.[۲] ابوالربیع ابن سالم درباره موضوع کتاب گفته است: «من تألیف بلادنا کتاب الدلائل فی الغریب مما لم یذکره ابوعبید و لا ابن قتیبه لقاسم بن ثابت».[۳] خود نویسنده نیز در لابهلای مطالب کتاب گاهی به این مطلب اشاره کرده است که این اثر ذیل و تتمیمی است بر کارهای ابوعبید و ابن قتیبه مثلاً در شماره 45 میگوید: «و هذا حدیث قد ذکره ابوعبید الا ان فی استدارته للعرب وجها لم یذکره ابوعبید، فاجتلبناه لذلک و هو إن شاء الله وجه الحدیث» یا در شماره 42 مینویسد: «و أرم الرجل: إذا سکت و ضم شفتیه و قد تقدم تفسیره فی کتاب ابی محمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه» و....[۴] علاوه بر این مورد، وی در تفسیر و شرح احادیث نیز مواردی را ذکر کرده که آنها از آن اعراض کردهاند مثلاً احادیث شماره 45 و 314.[۵]
ظاهراً در ابتدای نسخه خطی این کتاب مقدمهای از مؤلف بوده که از بین رفته ازاینرو شیوه تصنیفش به قلم خودش را نداریم لذا باید این شیوه را از میان متن کتاب استخراج کرد. محقق کتاب روش نویسنده را در این اثر به شکل ذیل توضیح میدهد:
- او در ترتیب و تنظیم مطالب از ابوعبید و ابن قتیبه پیروی کرده است؛ یعنی با احادیث پیامبر(ص) آغاز و پسازآن احادیث صحابه را ذکر کرده و در میان آنان خلفا را مقدم نموده و به ترتیب لحاظ نموده است. سپس احادیث عشره مبشره را آورده است، پسازآن آثار تابعین و اتباع تابعین را ذکر کرده و کتاب را با ذکر احادیث منثور پایان داده است.
- وی ابتدا حدیث یا اثر را آورده و سپس إسنادش را. او در مواردی که حدیث طولانی بوده بر آن میزانی از حدیث که مورد احتیاج بوده، اکتفا کرده است و به بقیه حدیث با کلماتی مانند «و ذکر الحدیث» یا «و ذکر حدیثا طویلا» یا «الحدیث بطوله» یا «فی حدیث طویل هذا فیه» اشاره کرده است.
- سرقسطی اسانید احادیث و آثار را در غالب موارد متصلاً ذکر میکند و در برخی موارد اسناد را معلق میگذارد و میگوید: «یرویه فلان» یا «یروی عن فلان» و در برخی مواقع حدیث را بدون سند ذکر میکند. مخصوصاًً در موردی که در تضاعیف کلامش به آن استشهاد میکند.
- نویسنده بر احادیث مرفوع و موقوف و مقطوع و مانند آن از اقوال صحابه و... نیز اطلاق لفظ حدیث کرده است.
- نویسنده بر ذکر آنچه اساتیدش یا دیگران درباره حدیث بیان کردهاند مانند مواردی که متعلق به روایت یا درایت و... است، امانتدار و حافظ است مانند روایت 31، 61، 62 و....
- مؤلف عنایت خاصی به آنچه اساتیدش و دیگران درباره الفاظ غریبه و معانی مشکله ذکر کردهاند دارد.
- مؤلف در تفسیرش درباره الفاظ و شرح معانی، شیوه جمع الفاظ و روایات مختلفه و یاری جستن از آن در روشنسازی منظورش را پیش گرفته و در بسیاری از موارد شاهدیم که مثلاً حدیثی را با اسنادش ذکر میکند و میگوید: و بغیر هذا الاسناد کذا و کذا؛ مانند 449، 445، 437 و.... مثلاً در حدیث 449 حدیث ابوذر با مضمون ان الله یبغض الخال المقل و الشیخ الزانی و... را ذکر کرده و در ادامه آن میگوید: و فی غیر هذا الاسناد: و العائل: المزهو.
- نویسنده در این کتاب بر تفسیر حدیث به حدیث تلاش دارد. وی همچنین از تفسیر حدیث با اقوال صحابه و تفسیر اقوال صحابه با کلام یکدیگر نیز استفاده میکند و در توضیح این کلمات و روایات از لغت عرب هم بهره میبرد. عنوان کتاب نیز مشیر به این مطلب هست زیرا عنوانش «الدلائل علی معانی الحدیث بالمثل و الشاهد» است که به معنی شرح حدیث به مماثلش و مشابهش از احادیث و آثار است.
- نویسنده قول در توضیح الفاظی که بیش از یک وجه دارند تفصیل داده و مأخذ لغوی در آن را توضیح داده است مثلاً روایت 612، 568، 501 و....
- سرقسطی بر توجیه احادیثی که در نظرش با احادیث دیگر معارضند و همچنین آثاری که فکر میکند با آنچه در سنت هست مخالفند، میکوشد؛ مانند شماره 495، 266 و...
- همچنین او مواردی که در روایت هست و به نظرش وجهی برای آن در لغت نیست را توجیه میکند. مثلاً کلمه نثد در شماره 252.
- او در کتاب، برخی مسائل فقهی را عرضه کرده و وجه استنباط از نص را در مسئله مورد نظر توضیح داده است.
- وی در کتابش به بیان اوهام محدثین و تصحیفشان و... توجه دارد.[۶]
غالب بر روش مؤلف در شرح الفاظ غریبه، توسع و استقصاء به ذکر اقوال ائمه لغت و اشتقاق و مصادر و غیره است.[۷]
محقق در مقدمهاش اهم ممیزات کتاب و اقوال علما در ثنای این اثر و... را ذکر میکند.[۸]
وضعیت کتاب
فهارس فنی کتاب در انتهای آن ذکر شده که به ترتیب ذیل است: فهرستهای قرآن کریم، احادیث، آثار، موضوعات، راویان، اعلام، الفاظ لغوی، اشعار، اراجیز، اماکن، روزها و وقایع، امتها و قبایل، مثالها و منابع و مآخذ.[۹]
این کتاب، نزد تراجمنویسنان به «الدلائل» معروف است و برخی کلمه «غریب الحدیث» را به آن افزودهاند. در اولین صفحه نسخه خطی رباط آمده: «كتاب شرح الحديث بلغاته و أمثاله و شاهده» و در ابتدای بخش سوم: «كتاب الدلائل في معاني الحديث» و در آخر کتاب: «كمل كتاب الدلائل علی معانی الحديث بالشاهد و المثل» و در ابتدای بخش دوم از نسخه خطی کتابخانه ظاهریه آمده: «السفر الثاني من كتاب غريب حديث رسولالله(ص) و الصحابه و التابعین رحمهمالله و ما جاء في ذلك من اللغات و الأمثال و المصادر و الشاهد». ابن خیر این اثر با نام: «شرح غريب الحديث و معانيه» ذکر کرده و پسازآن گفته: این کتاب به الدلائل نامیده شده است و ابن عطیه نیز آن را با نام «الدلائل في شرح غريب حديث رسولالله(ص) مما ليس في كتاب ابي عبيد و لا ابن قتیبه» نامیده. با همه این توصیفات به نظر میرسد مؤلف، این کتاب را «الدلائل» نامیده و سپس کسانی که از آن مطلع شدهاند چیزی در توضیح آن بر نام آن افزودهاند.[۱۰]
محقق در تحقیق این اثر بر دو نسخه خطی اعتماد کرده که عبارت است از نسخه خطی رباط در سه بخش به شماره 197 و نسخه خطی کتابخانه ظاهریه در دو بخش که بخش دومش باقی مانده و از احادیث امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) آغاز میشود و در این کتابخانه به شماره 1579 موجود است. تصویری از این نسخه در کتابخانه اسلامی مدینه به شماره 3174 وجود دارد.[۱۱]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق کتاب.