موسوعة مصطلحات ابن سينا (الشيخ الرئيس): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:




«موسوعة مصطلحات ابن سينا (الشيخ الرئيس)»، اثر «جيرار جهامى»، فرهنگ‌نامه‌اى الفبايى و به زبان عربى است كه در آن واژه‌ها و اصطلاحات ذكرشده در آثار فيلسوف بزرگ و مشهور، ابن سينا را با دقت مشخص كرده و همگى را از الف تا ياء به‌صورت مستند شرح داده است.
'''موسوعة مصطلحات ابن سينا (الشيخ الرئيس)'''، اثر «جيرار جهامى»، فرهنگ‌نامه‌اى الفبايى و به زبان عربى است كه در آن واژه‌ها و اصطلاحات ذكرشده در آثار فيلسوف بزرگ و مشهور، ابن سينا را با دقت مشخص كرده و همگى را از الف تا ياء به‌صورت مستند شرح داده است.


اين واژگان و اصطلاحات كه در مجموع، شامل چند هزار مورد مى‌شود، يا لغاتى عامّ و يا اصطلاحى وابسته به علوم مختلف اسلامى مانند منطق، كلام، فقه، فلسفه، اخلاق و... است.
اين واژگان و اصطلاحات كه در مجموع، شامل چند هزار مورد مى‌شود، يا لغاتى عامّ و يا اصطلاحى وابسته به علوم مختلف اسلامى مانند منطق، كلام، فقه، فلسفه، اخلاق و... است.
خط ۶۳: خط ۶۳:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده، مباحث كتاب را از واژه‌هاى «أبخرة و أدخنة» و «إبداع» <ref>متن كتاب، ص1</ref>، شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «حادث» <ref>همان، ص342</ref> و «علامة قروح العين» <ref>همان، ص762</ref> و «منافع الأنف»، «منافع الظفر» و «منافع الكتف» <ref>همان، ص1166</ref> ادامه داده و با «يوم الخميس» و «يوم السبت» <ref>همان، ص1320</ref> به پايان رسانده است.
#نويسنده، مباحث كتاب را از واژه‌هاى «أبخرة و أدخنة» و «إبداع» <ref>متن كتاب، ص1</ref>، شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «حادث» <ref>همان، ص342</ref> و «علامة قروح العين» <ref>همان، ص762</ref> و «منافع الأنف»، «منافع الظفر» و «منافع الكتف» <ref>همان، ص1166</ref> ادامه داده و با «يوم الخميس» و «يوم السبت» <ref>همان، ص1320</ref> به پايان رسانده است.
 
#نويسنده به نقل از بعضى از آثار ابن سينا در مورد «أثير» چنين نوشته است: فلك اگر با سرعت حركت كند، هواى مماسّ با آن به‌جوش مى‌آيد و از آن آتشى پديد مى‌آيد كه اثير ناميده مى‌شود و هرچه حركت سريع‌تر باشد، گرم شدن شديدتر گردد <ref>همان، ص14</ref>.
2. نويسنده به نقل از بعضى از آثار ابن سينا در مورد «أثير» چنين نوشته است: فلك اگر با سرعت حركت كند، هواى مماسّ با آن به‌جوش مى‌آيد و از آن آتشى پديد مى‌آيد كه اثير ناميده مى‌شود و هرچه حركت سريع‌تر باشد، گرم شدن شديدتر گردد <ref>همان، ص14</ref>.
#نويسنده به نقل از بعضى از آثار ابن سينا در مورد دعا چنين نوشته است: هر دعايى چنين است كه استجابتش محال نيست و وجه امكانش اين است كه براى وجود اول، معلوم است؛ هرچند به‌واسطه دعاكننده و هرچه معلوم براى اول باشد - اگر معلوم ديگرى نباشد كه مانعش گردد - پس موجود خواهد شد و معناى ممانعت كردن معلوم ديگر اين است كه مثلاً دعاكننده‌اى باشد كه برضد انسانى دعا كند تا هلاك گردد و معناى هلاكش آن است كه مزاجش فاسد گردد و از طرف ديگر براى او (وجود اول) معلوم است كه اين مزاج بايد صحيح باشد؛ پس در اين صورت صحيح نيست كه چنين دعايى مستجاب گردد <ref>همان، ص453</ref>.
 
#نويسنده به نقل از آثار ابن سينا، بحث‌هاى متعددى از او در مورد عقل و انواع آن نقل كرده <ref>همان، ص722-746</ref> و از جمله چنين آورده است كه: عقل، اسم مشتركى براى چند معنا است؛ به‌عنوان مثال عقل گفته مى‌شود براى صحت فطرت اولى انسان و تعريفش آن است كه قوه‌اى است كه به‌وسيله آن بين امور خوب و بد تفكيك مى‌كند و همچنين به حكم‌هاى كلى كه انسان با تجربه به دست مى‌آورد، عقل گفته مى‌شود و... <ref>همان، ص722</ref>.
3. نويسنده به نقل از بعضى از آثار ابن سينا در مورد دعا چنين نوشته است: هر دعايى چنين است كه استجابتش محال نيست و وجه امكانش اين است كه براى وجود اول، معلوم است؛ هرچند به‌واسطه دعاكننده و هرچه معلوم براى اول باشد - اگر معلوم ديگرى نباشد كه مانعش گردد - پس موجود خواهد شد و معناى ممانعت كردن معلوم ديگر اين است كه مثلاً دعاكننده‌اى باشد كه برضد انسانى دعا كند تا هلاك گردد و معناى هلاكش آن است كه مزاجش فاسد گردد و از طرف ديگر براى او (وجود اول) معلوم است كه اين مزاج بايد صحيح باشد؛ پس در اين صورت صحيح نيست كه چنين دعايى مستجاب گردد <ref>همان، ص453</ref>.
#نويسنده به نقل از آثار ابن سينا مطالبى را در مورد وحدت آورده و با بيان اين مطلب كه: «... وحدت همان است كه به‌وسيله آن بر هر چيزى گفته مى‌شود كه «يكى است» و آن همان معناى اين مطلب است كه چيزى از نظر عقلى غير قابل قسمت است»، افزوده است: «... وحدت، همانند وجود از اسامى مشكّك است...» <ref>همان، ص1303</ref>.
 
#عنوان «موسوعة مصطلحات ابن سينا (الشيخ الرئيس)»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ ابن سينا است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار ابن سينا هم مطرح شده‌اند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به ابن سينا ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيسند؛ به‌طور مثال، «آفة الشمّ» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص129</ref>، هرچند واقعاً اصطلاحى پزشكى است، ولى اصطلاح خاصّ ابن سينا نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب ابن سينا نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده، لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌عنوان مثال «شاعر و مصور» فقط واژه‌اى است كه ابن سينا هم آن را به‌مناسبتى استفاده كرده است <ref>ر.ك: همان، ص561</ref>.
4. نويسنده به نقل از آثار ابن سينا، بحث‌هاى متعددى از او در مورد عقل و انواع آن نقل كرده <ref>همان، ص722-746</ref> و از جمله چنين آورده است كه: عقل، اسم مشتركى براى چند معنا است؛ به‌عنوان مثال عقل گفته مى‌شود براى صحت فطرت اولى انسان و تعريفش آن است كه قوه‌اى است كه به‌وسيله آن بين امور خوب و بد تفكيك مى‌كند و همچنين به حكم‌هاى كلى كه انسان با تجربه به دست مى‌آورد، عقل گفته مى‌شود و... <ref>همان، ص722</ref>.
#شايان ذكر است كه نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار ابن سينا به‌صورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى از مطالب نپرداخته است. البته در يك مورد، نوآورى از ايشان مشاهده شد و آن عبارت از نمودارى است كه نويسنده براى نمايش دوگانگى تقسيمات لفظ در نظر ابن سينا ترسيم كرده است. بنا بر اين تقسيمات متقابل، لفظ در نظر ابن سينا، يا مفرد است يا مركب، يا جزئى يا كلى، يا عرضى (غير مقوم) و يا ذاتى (مقوم) و يا مفارق يا لازم <ref>همان، ص  XXII ص</ref>
 
5. نويسنده به نقل از آثار ابن سينا مطالبى را در مورد وحدت آورده و با بيان اين مطلب كه: «... وحدت همان است كه به‌وسيله آن بر هر چيزى گفته مى‌شود كه «يكى است» و آن همان معناى اين مطلب است كه چيزى از نظر عقلى غير قابل قسمت است»، افزوده است: «... وحدت، همانند وجود از اسامى مشكّك است...» <ref>همان، ص1303</ref>.
 
6. عنوان «موسوعة مصطلحات ابن سينا (الشيخ الرئيس)»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ ابن سينا است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار ابن سينا هم مطرح شده‌اند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به ابن سينا ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيسند؛ به‌طور مثال، «آفة الشمّ» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص129</ref>، هرچند واقعاً اصطلاحى پزشكى است، ولى اصطلاح خاصّ ابن سينا نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب ابن سينا نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده، لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌عنوان مثال «شاعر و مصور» فقط واژه‌اى است كه ابن سينا هم آن را به‌مناسبتى استفاده كرده است <ref>ر.ك: همان، ص561</ref>.
 
7. شايان ذكر است كه نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار ابن سينا به‌صورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى از مطالب نپرداخته است. البته در يك مورد، نوآورى از ايشان مشاهده شد و آن عبارت از نمودارى است كه نويسنده براى نمايش دوگانگى تقسيمات لفظ در نظر ابن سينا ترسيم كرده است. بنا بر اين تقسيمات متقابل، لفظ در نظر ابن سينا، يا مفرد است يا مركب، يا جزئى يا كلى، يا عرضى (غير مقوم) و يا ذاتى (مقوم) و يا مفارق يا لازم <ref>همان، ص  XXII ص</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش