دیوان حکیم هیدجی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
    {{شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|'' چنین است در نامه ایزدی''|2='' جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی''}}
    {{ب|'' چنین است در نامه ایزدی''|2='' جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی''}}
    {{ب|'' هر آن کس که نیکی‎ به‎جای آورد   به‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد''}}
    {{ب|'' هر آن کس که نیکی‎ به‎جای آورد''|2=''به‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد''}}
    {{پایان شعر}}
    {{پایان شعر}}



    نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۷

    ديوان حکيم هيدجي
    دیوان حکیم هیدجی
    پدیدآورانهیدجی، محمد (نويسنده) هشترودي، علي (مصحح)
    عنوان‌های دیگردانشنامه، غزليات، رباعي‏ها، مفردات
    ناشر[بي نا]
    مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
    سال نشر1368ش
    موضوعشعر ترکي - ايران - قرن 14 شعر فارسي - قرن 14
    زبانفارسی
    کد کنگره
    /‎‏د‎‏9 7913 ‏PIR‎‏ ‏‎
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان حکیم هیدجی، مجموعه اشعار ملا محمدعلی فرزند معصوم‌علی متخلص به مغنی و معروف به حکیم هیدجی است که با تصحیح علی هشترودی، چاپ و عرضه شده است.

    زبان کتاب

    اشعار کتاب، غالبا به زبان فارسی و ترکی سروده شده‌اند.‎

    ساختار

    کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب آن شامل مقدمه، وصیت‌نامه، دانشنامه و مجموعه‌ای‎ از‎ سروده‌های حکیم هیدجی است که در قالب‎های مثنوی، غزل، قصیده، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، قطعه و... سروده شده است [۱].

    گزارش محتوا

    در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‌نامه وی، ذکر گردیده است[۲].

    «دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‌شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است [۳].

    در این راستا می‌توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‌شود:

    الف)- استفاده از کلام خداوند:

    حکیم هیدجی هم مثل هر شاعر مسلمانی از آیات قرآنی به اشکال گوناگون بسیار بهره گرفته است، از جمله در این ابیات:

    به‎ من‎ ای‎ که بیرون ز اندیشه‌ای تو‎ نزدیک‎تر‎ از‎ رگ و ریشه‌ای

    برگرفته از: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿ق‏: 16﴾؛ «و ما از شاهرگ [او] به او نزدیک‎تریم».

    کسی نیست بی‎ رای‎ او‎ رهنمون ازاین‌روی فرمود لا يشفعون

    برگرفته‎ و اشارت‎ است به: يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ‎ ﴿الأنبياء: 28﴾؛ «آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است، مى‌‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد، شفاعت نمى‏‌کنند و خود از بیم او هراسانند». نیز اشارت است به: ... مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ شَفِيعٍ أَ فَلاَ تَتَذَكَّرُونَ ﴿السجده‏: 4﴾؛ «خدا کسى است که آسمان‎ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعت‌گرى نیست؛ آیا باز هم پند نمى‌گیرید»[۴].

    خداوند داناست بر خویشتن همه آفریده بدو تکیه‌زن
    چسان آگاه‎ از‎ کرده‎ خویش حق نباشد ألا يعلم من خلق

    برگرفته و تلمیحی است از: أَ لاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿الملك: 14﴾؛ «آیا کسى که آفریده است نمى‌‏داند؟ بااینکه او خود باریک‏‌‌بین آگاه است»[۵].

    به کردار خویش است هرکس گرو که پاشید جو، کرد‎ گندم‎ درو؟

    مصرع اول برگرفته از: كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿المدثر: 38﴾؛ «هرکسى در گروِ دستاورد خویش است»[۶].

    اگر هرچه را می‌فرستید پیش بیابید نزد خداوند‎ خویش‎

    برگرفته و اشارت است به: وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿البقرة: 110﴾؛ «و نماز را به‌پا دارید و زکات را بدهید و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا بازخواهید یافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‏‌کنید بیناست»[۷].

    به گیتی پی شادمانی است‎ غم گل‎ و خار روییده پهلوی هم
    هم‌آغوش رنج است آسودگی رود مرگ هم‌دوش با‎ زندگی

    برگرفته از: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ﴿الشرح: 5 و 6﴾؛ «پس [بدان که] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است»[۸].

    به‎ روزی‎ که دل گردد از بیم چاک نگویی‎ همی‎ بودم‎ ای کاش خاک

    برگرفته و اشارتی است به‎: إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَاباً ﴿النبأ: 40﴾؛ «ما شما را از عذابى نزدیک هشدار دادیم؛ روزى که آدمى آنچه را با دست خویش پیش فرستاده است، بنگرد و کافر گوید : «کاش من خاک بودم».

    چو بر مغز‎ ابلیس شد چیره ناز نیاورد‎ در پیش آدم نماز

    برگرفته‎ از‎: وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿البقرة: 34﴾؛ «و چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید»، پس به‎جز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند»[۹].

    چنین است در نامه ایزدی جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی
    هر آن کس که نیکی‎ به‎جای آوردبه‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد

    اقتباس و اشاره است به: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ﴿الأنعام: 160﴾؛ «هرکس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هرکس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود»[۱۰].

    تو را کرده‎ خویش‎ گردد‎ دچار وگرنه‎ بدی‎ ناید از کردگار

    اقتباس است از: مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿الجاثية: 15﴾؛ «هرکه کارى شایسته کند، به سود خود اوست و هرکه بدى کند به زیانش باشد؛ سپس به سوى پروردگارتان برگردانیده مى‏شوید»[۱۱].

    به آدم چو ابلیس شد رشک‎بر ز فرمان داور بتابید سر
    که‎ من‎ ز آتشم آتش تابناک نشاید فرود آورد سر به خاک

    اقتباس و اشارت است به: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿الأعراف‏: 12﴾؛ «فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم، چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنى»؟ گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى»»[۱۲].

    ب)- استفاده از احادیث و روایات:

    حکیم هیدجی به‌وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‌شود:

    پیمبر که اندیشه کیش داشت پس از خویش وی را به مردم گماشت
    گرفتش کمر روز خم غدیر در آن دشت بردش به بالا ز زیر
    بفرمود کای مردم این حیدر است مرا‎ یاور و بر شما سرور است
    خدا را اگر چشم و دست است و گوش مرا هم تن و جان و مغز است و هوش
    هر آن کس که او را منم پیشوای علی پیشوا باشدش رهنمای
    خدایا به‎ یار‎ علی باش یار کسی را که خوارش کند خوار دار

    اقتباسی است از خطبه غدیر: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهّم وال من والاه و عاد من‎ عاداه‎ و انصر من نصره و اخذل من خذله»[۱۳].

    پیمبر که را گفت در راستی تو از من چو هارون موساستی

    اقتباسی است از حدیث منزلت که طبق این حدیث پیامبر اسلام(ص) خطاب‎ به‎ علی‎(ع) فرمودند: «يا علي أنت مني‎ بمنزلة‎ هارون‎ من موسی إلا أنه لا نبي بعدي» (ای علی تو برای من چون هارون برای موسایی، جز اینکه پیامبری در تو‎ نیست‎) [۱۴].

    قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به حافظ و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد[۱۵].

    در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های حافظ، ‎فخر‎الدین عراقی، مولوی، عطار و حلاج به‌وضوح دیده‎ می‌شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی حکیم هیدجی از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‌توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‌شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند[۱۶].

    وضعیت کتاب

    اخیرا دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی با مقدمه و تصحیح دکتر حسین محمد‎زاده‎ صدیق که شامل سه ترکیب‌بند، دوازده مثنوی، دو مناظره، چهارده قصیده‎، بیست‌وچهار‎ غزل، سه قطعه، یک مربع، بیست‌وسه تخمیس، یک ترجیع‌بند و یک ملمع است، به همت نشر پینار ‎‎وارد‎ بازار کتاب شده است[۱۷].

    کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقی‎ها به توضیح برخی از کلمات و واژگان اشعار و مواردی که مضمون بیت به آن اشاره دارد، پرداخته شده است[۱۸].

    پانویس

    1. ر.ک: قائم‌پناه، یدالله، ص45
    2. ر.ک: مقدمه، ص2-‎16
    3. ر.ک: قائم‌پناه، یدالله، ص45
    4. ر.ک: همان، ص46
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان
    15. ر.ک: همان، ص47
    16. ر.ک: همان
    17. ر.ک: همان، ص45
    18. ر.ک: پاورقی، ص27

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. قائم‌پناه، یدالله، «ادب و هنر: هیدجی حکیم مهمان‌نواز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: اطلاعات حکمت و معرفت، شهریور 1392، سال هشتم-‎شماره 6 (5 صفحه-‎از 43 تا 47).

    وابسته‌ها