دیوان حکیم هیدجی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‎نامه وی، ذکر گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-‎16</ref>.
    در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‎نامه وی، ذکر گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-‎16</ref>.


    «دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‎شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است <ref>ر.ک: قائم‎پناه، یدالله، ص45</ref>.
    «دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‌شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است <ref>ر.ک: قائم‎پناه، یدالله، ص45</ref>.


    در این راستا می‎توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‎شود:
    در این راستا می‎توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‌شود:


    الف)- استفاده از کلام خداوند:
    الف)- استفاده از کلام خداوند:
    خط ۶۸: خط ۶۸:


    ب)- استفاده از احادیث و روایات:
    ب)- استفاده از احادیث و روایات:
    حکیم هیدجی به‎وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‎شود:
    حکیم هیدجی به‎وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‌شود:
    '''پیمبر که اندیشه کیش داشت    پس از خویش وی را به مردم گماشت'''؛
    '''پیمبر که اندیشه کیش داشت    پس از خویش وی را به مردم گماشت'''؛
    '''گرفتش کمر روز خم غدیر      در آن دشت بردش به بالا ز زیر'''؛
    '''گرفتش کمر روز خم غدیر      در آن دشت بردش به بالا ز زیر'''؛
    خط ۸۰: خط ۸۰:
    قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‎بند، ترکیب‎بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به حافظ و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.
    قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‎بند، ترکیب‎بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به حافظ و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.


    در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های حافظ، ‎فخر‎الدین عراقی، مولوی، عطار و حلاج به‎وضوح دیده‎ می‎شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی حکیم هیدجی از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‎توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‎شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.
    در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های حافظ، ‎فخر‎الدین عراقی، مولوی، عطار و حلاج به‎وضوح دیده‎ می‌شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی حکیم هیدجی از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‎توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‌شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==

    نسخهٔ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۸

    دیوان حکیم هیدجی
    دیوان حکیم هیدجی
    پدیدآوران[[ ]] ( )
    کد کنگره
    ‏‎

    دیوان حکیم هیدجی، مجموعه اشعار ملا محمدعلی فرزند معصوم‎علی متخلص به مغنی و معروف به حکیم هیدجی است که با تصحیح علی هشترودی، چاپ و عرضه شده است.

    زبان کتاب

    اشعار کتاب، غالبا به زبان فارسی و ترکی سروده شده‌اند.‎

    ساختار

    کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب آن شامل مقدمه، وصیت‎نامه، دانشنامه و مجموعه‌ای‎ از‎ سروده‌های حکیم هیدجی است که در قالب‎های مثنوی، غزل، قصیده، ترکیب‎بند، ترجیع‎بند، قطعه و... سروده شده است [۱].

    گزارش محتوا

    در مقدمه مصحح، ضمن شرح حال نویسنده، به بیان سبک و آثار وی پرداخته شده و متن وصیت‎نامه وی، ذکر گردیده است[۲].

    «دانشنامه»‎ به سبک و سیاق شاهنامه فردوسی سروده شده است؛ چه، اینکه قالب آن مثنوی و وزنش «فعولن‎ فعولن فعولن فعول»، یعنی «بحر متقارب» است، اما محتوای آن حماسی نیست، بلکه‎ بیشتر تاریخی و اخلاقی است‎. حکیم‎ در دانشنامه به ستایش خداوند و ذکر گوشه‌هایی از تاریخ اسلام اشارت داشته است. برای نمونه از جریان اسامه، غدیر، داستان هابیل و قابیل، اتفاقات کربلا و یاری‌گری حضرت علی به پیرزنی‎ که حضرتش را نمی‌شناخته، سخن گفته است و گاهی همچون مولوی با ذکر داستان و حکایت به بیان مسائل اخلاقی پرداخته و گاهی هم نکات فلسفی را به نظم کشیده است. حکیم در‎ بیان‎ مطالب دانشنامه اغلب از زبان فارسی و گاهی هم از ترکی بهره جسته و با استفاده از تلمیح و تضمین، به غنای ادبی و اندیشگی آن افزوده است [۳].

    در این راستا می‎توان به‎ استفاده‎ حکیم از کلام الهی، احادیث و روایت‎های اسلامی، اشعار شاعران بزرگ و... اشاره کرد که برای ایضاح مطلب در ارتباط با هریک از موضوعات فوق، به ذکر چند مثال‎ اکتفا‎ می‌شود:

    الف)- استفاده از کلام خداوند: حکیم هیدجی هم مثل هر شاعر مسلمانی از آیات قرآنی به اشکال گوناگون بسیار بهره گرفته است، از جمله در این ابیات: به‎ من‎ ای‎ که بیرون ز اندیشه‌ای تو‎ نزدیک‎تر‎ از‎ رگ و ریشه‌ای، برگرفته از: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿ق‏: 16﴾؛ «و ما از شاهرگ [او] به او نزدیک‎تریم». کسی نیست بی‎ رای‎ او‎ رهنمون ازاین‎روی فرمود لا يشفعون، برگرفته‎ و اشارت‎ است به: يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ‎ ﴿الأنبياء: 28﴾؛ «آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است، مى‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد، شفاعت نمى‏کنند و خود از بیم او هراسانند». نیز اشارت است به: ... مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ شَفِيعٍ أَ فَلاَ تَتَذَكَّرُونَ ﴿السجده‏: 4﴾؛ «خدا کسى است که آسمان‎ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعت‎گرى نیست؛ آیا باز هم پند نمى‎گیرید»[۴].

    خداوند داناست بر خویشتن همه آفریده بدو تکیه‎زن؛ چسان آگاه‎ از‎ کرده‎ خویش حق نباشد ألا يعلم من خلق، برگرفته و تلمیحی است از: أَ لاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿الملك: 14﴾؛ «آیا کسى که آفریده است نمى‏داند؟ بااینکه او خود باریک‏بین آگاه است»[۵].

    به کردار خویش است هرکس گرو که پاشید جو، کرد‎ گندم‎ درو؟ مصرع اول برگرفته از: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿المدثر: 38﴾؛ «هرکسى در گروِ دستاورد خویش است»[۶].

    اگر هرچه را می‎فرستید پیش بیابید نزد خداوند‎ خویش‎، برگرفته و اشارت است به: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿البقرة: 110﴾؛ «و نماز را به‎پا دارید و زکات را بدهید و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا بازخواهید یافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‏کنید بیناست»[۷].

    به گیتی پی شادمانی است‎ غم ‎ گل‎ و خار روییده پهلوی هم؛ هم‎آغوش رنج است آسودگی رود مرگ هم‎دوش با‎ زندگی، برگرفته از: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ﴿الشرح: 5 و 6﴾؛ «پس [بدان که] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است»[۸].

    به‎ روزی‎ که دل گردد از بیم چاک نگویی‎ همی‎ بودم‎ ای کاش خاک، برگرفته و اشارتی است به‎: إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَاباً ﴿النبأ: 40﴾؛ «ما شما را از عذابى نزدیک هشدار دادیم؛ روزى که آدمى آنچه را با دست خویش پیش فرستاده است، بنگرد و کافر گوید : «کاش من خاک بودم». چو بر مغز‎ ابلیس شد چیره ناز نیاورد‎ در پیش آدم نماز، برگرفته‎ از‎: وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿البقرة: 34﴾؛ «و چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید»، پس به‎جز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند»[۹].

    چنین است در نامه ایزدی جزای بدی نیست‎ جز‎ یک بدی؛ هر آن کس که نیکی‎ به‎جای آورد به‎ یک‎ ده برابر جزا می‎‎دهد، اقتباس و اشاره است به: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ﴿الأنعام: 160﴾؛ «هرکس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هرکس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود»[۱۰].

    تو را کرده‎ خویش‎ گردد‎ دچار وگرنه‎ بدی‎ ناید از کردگار، اقتباس است از: مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿الجاثية: 15﴾؛ «هرکه کارى شایسته کند، به سود خود اوست و هرکه بدى کند به زیانش باشد؛ سپس به سوى پروردگارتان برگردانیده مى‏شوید»[۱۱].

    به آدم چو ابلیس شد رشک‎بر ز فرمان داور بتابید سر؛ که‎ من‎ ز آتشم آتش تابناک نشاید فرود آورد سر به خاک، اقتباس و اشارت است به: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿الأعراف‏: 12﴾؛ «فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم، چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنى»؟ گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى»»[۱۲].

    ب)- استفاده از احادیث و روایات: حکیم هیدجی به‎وفور از احادیث و روایات اسلامی در دانشنامه بهره جسته است. برای نمونه به تعدادی از آن‎ها اشاره‎ می‌شود: پیمبر که اندیشه کیش داشت پس از خویش وی را به مردم گماشت؛ گرفتش کمر روز خم غدیر در آن دشت بردش به بالا ز زیر؛ بفرمود کای مردم این حیدر است ‎ مرا‎ یاور و بر شما سرور است؛ خدا را اگر چشم و دست است و گوش مرا هم تن و جان و مغز است و هوش؛ هر آن کس که او را منم پیشوای علی پیشوا باشدش رهنمای؛ خدایا به‎ یار‎ علی باش یار کسی را که خوارش کند خوار دار، اقتباسی است از خطبه غدیر: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهّم وال من والاه و عاد من‎ عاداه‎ و انصر من نصره و اخذل من خذله»[۱۳].

    پیمبر که را گفت در راستی تو از من چو هارون موساستی، اقتباسی است از حدیث منزلت که طبق این حدیث پیامبر اسلام(ص) خطاب‎ به‎ علی‎(ع) فرمودند: «يا علي أنت مني‎ بمنزلة‎ هارون‎ من موسی إلا أنه لا نبي بعدي» (ای علی تو برای من چون هارون برای موسایی، جز اینکه پیامبری در تو‎ نیست‎) [۱۴].

    قسمت دوم دیوان‎ هیدجی، دربرگیرنده غزلیات، مخمسات، ترجیع‎بند، ترکیب‎بند و چند قطعه و مثنوی است. این اشعار به زبان فارسی‎ و ترکی‎ سروده‎ شده‌اند، ولی در کل اشعار این‎ قسمت‎ بیشتر‎ به‎ زبان‎ ترکی‎ است. شعرهای هیدجی در این بخش برخلاف سروده‌های دانشنامه که اغلب خالی از صور خیال و آرایه‌های ادبی شعری بوده، اکثر مشحون از آرایه‌های ادبی‎ و صور خیالند. محتوای آن‎ها در بسیاری از موارد کاملا عرفانی است و حکایت از آن دارند که هیدجی در سرودن غزل بیشتر به حافظ و دیدگاه عرفانی‌اش التفات داشته است. حکیم‎ در‎ چکامه‌های این بخش از سروده‌های عربی هم بیشتر بهره گرفته و خود هم سروده‌ای از شیخ اشراق را تضمین کرده که به دو زبان ترکی و عربی است‎ و حکایت‎ از توانمندی شاعر دارد[۱۵].

    در غزلیات هیدجی همچون دانشنامه وی رد اشعار و اندیشه‌های حافظ، ‎فخر‎الدین عراقی، مولوی، عطار و حلاج به‎وضوح دیده‎ می‌شود. دیگر اینکه بعضی از‎ غزل‎های‎ فارسی و ترکی حکیم هیدجی از حیث معنا و محتوا چنان به هم نزدیکند که می‎توان گفت ترجمه منظوم و شعری همدیگرند؛ به‎ تعبیر‎ دیگر، می‌شود آنها‎ را‎ دو روی یک سکه قلمداد کرد. خلاصه آنکه غزل‎های هیدجی از حیث زبان و زیباشناسی، شیوا و زیبا و از حیث معنا و مفهوم عرفانی‌اند[۱۶].

    وضعیت کتاب

    اخیرا دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی با مقدمه و تصحیح دکتر حسین محمد‎زاده‎ صدیق که شامل سه ترکیب‎بند، دوازده مثنوی، دو مناظره، چهارده قصیده‎، بیست‎وچهار‎ غزل، سه قطعه، یک مربع، بیست‎وسه تخمیس، یک ترجیع‎بند و یک ملمع است، به همت نشر پینار ‎‎وارد‎ بازار کتاب شده است[۱۷].

    کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقی‎ها به توضیح برخی از کلمات و واژگان اشعار و مواردی که مضمون بیت به آن اشاره دارد، پرداخته شده است[۱۸].

    پانویس

    1. ر.ک: قائم‎پناه، یدالله، ص45
    2. ر.ک: مقدمه، ص2-‎16
    3. ر.ک: قائم‎پناه، یدالله، ص45
    4. ر.ک: همان، ص46
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان
    15. ر.ک: همان، ص47
    16. ر.ک: همان
    17. ر.ک: همان، ص45
    18. ر.ک: پاورقی، ص27

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. قائم‎پناه، یدالله، «ادب و هنر: هیدجی حکیم مهمان‎نواز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: اطلاعات حکمت و معرفت، شهریور 1392، سال هشتم-‎شماره 6 (5 صفحه-‎از 43 تا 47)، به آدرس:

    www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1038083/


    وابسته‌ها