الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[مقتل أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR00937J1.jpg|بندانگشتی|تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام|175px]]
    [[پرونده:NUR11841J1.jpg|بندانگشتی|مقتل أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام|175px]]


    '''تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبی عليه‌السلام'''، به قلم [[سپهری، محمد|محمد سپهرى]]، ترجمه فارسی كتاب «الحياة السیاسیة للإمام الحسن(ع)» تأليف [[عاملی، جعفر مرتضی|علامه جعفر مرتضى عاملى]] است.
    '''مقتل أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام''' تألیف [[ابن ابی‌الدنیا، عبدالله بن محمد|ابى‌بكر عبدالله بن محمد بن عبيد بن سفيان]] معروف به [[ابن ابی‌الدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابی‌الدنیا]] (متوفى 182ق) به روايت حسين بن صفوان برذعىّ است. اين اثر به زبان عربى مشتمل بر رواياتى مربوط به فضائل و زندگانى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از ولادت تا شهادت و مباحث پيرامون آن است.


    در اين تأليف، نویسنده با ديدى محققانه به تجزيه و تحليل وقايعى همت گمارده است كه به‌طور مستقيم يا غير مستقيم با زندگانى امام حسن(ع) ارتباط دارد و در مواردى آن حضرت نقش فعالى در تكوين آن بر عهده داشته است، مثل داستان مباهله و بيعت رضوان. برخلاف تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان، به نقل حوادث و تاريخچه زندگانى امام حسن مجتبى(ع) نپرداخته، بلكه زندگانى سياسى آن جناب را به‌طور دقيق تجزيه و تحليل كرده است.
    كتاب در مجموع داراى 119 روايت است كه نویسنده آنها را با سند و از مآخذ مختلف تاريخى نقل كرده است. هر روايت تاريخى داستانى را درباره بخشى از ماجراى شهادت [[امام على(ع)]]، همين‌طور پيش‌زمينه‌ها و نيز آثار و تبعات آن گزارش نموده است. تمامى اين روايات توسط شخصى به نام حافظ حسين بن صفوان برذعى متوفاى 340ق به نقل از [[ابن ابی‌الدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابى الدنيا]] روايت شده و نام او در آغاز همه اسناد ديده می‌شود در واقع وى راوى آثار [[ابن ابی‌الدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابى الدنيا]] ست.


    فصل اول كتاب با عنوان «زندگانى سياسى امام حسن(ع) در عهد رسول خدا(ص)»، بيش از آنكه رنگ يك نوشته تاريخى داشته باشد، با بيانى خطابه‌اى و تأثيرگذار به تحكيم اعتقادات شيعه پيرامون امامت امام حسن(ع)، جايگاه آن و دفاع از آن با استفاده از حديث، تاريخ و تفسير پرداخته است. نویسنده با در نظر گرفتن پيش‌فرض‌هاى كلامى خود، به تحليل مسائل پرداخته است. منابعى كه در اين فصل مورد استفاده قرار گرفته بسيار متنوع و از لحاظ موضوعى منابع تفسيرى و روايى سنى و شيعه، تاريخى، سيره، صحابه‌نگارى، مناقب، مقاتل و غيره را در بر مى‌گيرد.
    راوى يا راويان هر خبرى بين [[ابن ابی‌الدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابى الدنيا]] تا اصل خبر در آغاز بيشتر نقلها آمده است. برخى از آنها مورخان شيعى و برخى نيز به اصطلاح از عامه مى‌باشند. براى مثل اين سند: «... از جابر بن عبدالله جعفى، از محمد بن على [امام باقر]...» سپس متن وصيت امام على را به امام مجتبى(ع) نقل كرده است.


    نویسنده بيان كرده است مواضع پيامبر(ص) در قبال حسنين(ع) حتى شدت عواطفى كه علناً نسبت به ايشان ابراز مى‌داشتند، انتخاب ايشان براى مباهله، شركت در بيعت رضوان، نشانه موقعيت منحصربه‌فرد آن‌ها و نيز تلاش پيامبر(ص) براى آماده كردن جامعه در پذيرفتن رهبرى و جانشينى آنان بود.
    نخستين روايت از وقت بيرون آمدن [[امام على(ع)]] پيش از اذان صبح به سوى مسجد است كه مرغان برابر وى درآمدند و آواز سردادند. همراهان آنان را دور كردند اما حضرت فرمودند: مرانيد كه نوحه‌گرند.


    روايات مربوط به شهادت [[امام على(ع)]] در اين كتاب متفاوت نقل شده است در واقع، [[ابن ابی‌الدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابى الدنيا]] جامع اين نقلهاست و درست همان‌طور كه در كتابى مانند [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] ملاحظه مى‌كنيم، روايات متفاوت و متعارضى درباره يك واقعه آورده مى‌شود.


    <div class="mw-ui-button">[[تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه‌السلام|'''ادامه''']]</div>
    در روايت 12 به نقل از امام باقر(ع) آمده است: «آنگاه كه خداوند اراده كرد كه كرامت شهادت با ضربت ابن ملجم نصيب [[امام على(ع)]] شود، ابن ملجم شب را در مسجد بنى اسد بود. وقتى هوا تاريك شد به خانه‌اى از خانه‌هاى كنديان رفت. يك جمعه پيش از آن امام روى منبر از زبان رسول خدا(ص) نقل كرد كه آن حضرت به من فرمود: لايبغضك مؤمن و لا يحبك كافر. و افزود:من در خواب ديدم كه شيطانى ضربتى بر من زده و ريش مرا به خون سرم تر كرده است، اما اين مرا ناراحت نكرد... اين بود تا شب معهود كه ابن ملجم در كنارى كمين كرد. وقتى امام براى نماز وارد مسجد شد، ابن ملجم ضربه خود را فرود آورد. محمد بن حنيفه نزديك آن حضرت ايستاده بود، او را گرفت. مردم نيز بر ابن ملجم يورش بردند تا او را بكشند. [[امام على(ع)]] فرمود: صبر كنيد. او را نكشيد. اگر ماندم او را قصاص خواهم كرد يا خواهم بخشيد. اگر نماندم، همان اصل نفس در برابر نفس.در روايت 97 آمده است: عبدالملك بن سليمان گويد: به عطاء گفتم: آيا احدى از اصحاب رسول‌الله فقيه‌تر از على بود؟ گفت: نه والله من كسى را نمى‌شناسم.
     
     
    <div class="mw-ui-button">[[مقتل أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۴

    مقتل أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام

    مقتل أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب عليه‌السلام تألیف ابى‌بكر عبدالله بن محمد بن عبيد بن سفيان معروف به ابن ابی‌الدنیا (متوفى 182ق) به روايت حسين بن صفوان برذعىّ است. اين اثر به زبان عربى مشتمل بر رواياتى مربوط به فضائل و زندگانى حضرت على(ع) از ولادت تا شهادت و مباحث پيرامون آن است.

    كتاب در مجموع داراى 119 روايت است كه نویسنده آنها را با سند و از مآخذ مختلف تاريخى نقل كرده است. هر روايت تاريخى داستانى را درباره بخشى از ماجراى شهادت امام على(ع)، همين‌طور پيش‌زمينه‌ها و نيز آثار و تبعات آن گزارش نموده است. تمامى اين روايات توسط شخصى به نام حافظ حسين بن صفوان برذعى متوفاى 340ق به نقل از ابن ابى الدنيا روايت شده و نام او در آغاز همه اسناد ديده می‌شود در واقع وى راوى آثار ابن ابى الدنيا ست.

    راوى يا راويان هر خبرى بين ابن ابى الدنيا تا اصل خبر در آغاز بيشتر نقلها آمده است. برخى از آنها مورخان شيعى و برخى نيز به اصطلاح از عامه مى‌باشند. براى مثل اين سند: «... از جابر بن عبدالله جعفى، از محمد بن على [امام باقر]...» سپس متن وصيت امام على را به امام مجتبى(ع) نقل كرده است.

    نخستين روايت از وقت بيرون آمدن امام على(ع) پيش از اذان صبح به سوى مسجد است كه مرغان برابر وى درآمدند و آواز سردادند. همراهان آنان را دور كردند اما حضرت فرمودند: مرانيد كه نوحه‌گرند.

    روايات مربوط به شهادت امام على(ع) در اين كتاب متفاوت نقل شده است در واقع، ابن ابى الدنيا جامع اين نقلهاست و درست همان‌طور كه در كتابى مانند تاريخ طبرى ملاحظه مى‌كنيم، روايات متفاوت و متعارضى درباره يك واقعه آورده مى‌شود.

    در روايت 12 به نقل از امام باقر(ع) آمده است: «آنگاه كه خداوند اراده كرد كه كرامت شهادت با ضربت ابن ملجم نصيب امام على(ع) شود، ابن ملجم شب را در مسجد بنى اسد بود. وقتى هوا تاريك شد به خانه‌اى از خانه‌هاى كنديان رفت. يك جمعه پيش از آن امام روى منبر از زبان رسول خدا(ص) نقل كرد كه آن حضرت به من فرمود: لايبغضك مؤمن و لا يحبك كافر. و افزود:من در خواب ديدم كه شيطانى ضربتى بر من زده و ريش مرا به خون سرم تر كرده است، اما اين مرا ناراحت نكرد... اين بود تا شب معهود كه ابن ملجم در كنارى كمين كرد. وقتى امام براى نماز وارد مسجد شد، ابن ملجم ضربه خود را فرود آورد. محمد بن حنيفه نزديك آن حضرت ايستاده بود، او را گرفت. مردم نيز بر ابن ملجم يورش بردند تا او را بكشند. امام على(ع) فرمود: صبر كنيد. او را نكشيد. اگر ماندم او را قصاص خواهم كرد يا خواهم بخشيد. اگر نماندم، همان اصل نفس در برابر نفس.در روايت 97 آمده است: عبدالملك بن سليمان گويد: به عطاء گفتم: آيا احدى از اصحاب رسول‌الله فقيه‌تر از على بود؟ گفت: نه والله من كسى را نمى‌شناسم.