المنتقى من السنن المسندة عن رسولالله صلیاللهعلیهوسلم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ المنتقى من السنن المسندة عن رسولالله(ص) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به [[المنتقى من السنن المسندة عن رسولالله(...) |
نسخهٔ ۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۲
المنتقى من السنن المسندة عن رسول الله صلي الله عليه و سلم | |
---|---|
پدیدآوران | ابن جارود، عبدالله بن علي (نويسنده) مرکز البحوث و تقنيه المعلومات دارالتاصيل (محقق) |
ناشر | دارالتاصيل |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2014م , 1435ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف23 م8 118 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المنتقى من السنن المسندة عن رسولالله(ص)، تألیف ابومحمد عبدالله بن علی بن جارود نیشابوری (وفات در 307ق)، از ائمه اهل سنت، کتابی است یک جلدی، به زبان عربی با موضوع روایات اسلامی و فقه اهل سنت. این اثر با تحقیق مركز البحوث و تقنية المعلومات دار التأصيل، به چاپ رسیده است.
مصادری که کتاب را ذکر کردهاند، معمولا از آن با نام «المنتقی» یاد نمودهاند، ولی ذهبی در «تذكرة الحفاظ» از آن با نام «المنتقی في الأحكام» یاد میکند و کتانی در «الرسالة المستطرفة» با عبارت «كتاب المنتقی - أي: الختار - من السنن المسندة عن رسولالله(ص) في الأحكام» از این کتاب نام میبرد[۱]. اتصال طرق اسناد این کتاب به مؤلفش و نقل از نسخ خطی قدیمی آن مانند آنچه در چاپ هند از آن نقل کرده و نقل علما از این کتاب و همچنین انتساب این اثر توسط افرادی مانند ذهبی و ابن عبدالهادی به این نویسنده، از ادله صحت انتساب این کتاب به ابن جارود است[۲].
ساختار
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده و متن روایات با شمارهگذاری، سلسلهوار در ذیل ابواب متعدد ذکر شده است. ابواب کلی این کتاب، بیستوهشتتا است. برخی از ابواب مزبور، خود دارای ابوابی با عناوینی کوچکتر هستند؛ مثلا آخرین باب که درباره هجرت است، خود دارای 64 باب است.
گزارش محتوا
المنتقی، کتابی در ادله احکام است که بر اساس ابواب فقه مرتب شده و در میان صفحاتش احادیث فراوانی را جای داده است. این روایات، حول محور احکام و حلال و حرام دور میزنند. به نقل از ذهبی، غالب روایات این کتاب، جز در موارد کمی از رتبه حسن نزول نمیکنند و در برخی روایات دیگرش که نزول از رتبه حسن را شاهدیم، علمای علم حدیث در آنها اختلاف دارند. به گزارش کتانی، غالب روایات این کتاب را شیخین (بخاری و مسلم) ذکر کردهاند و در موارد معدودی، ابن جارود از روایات آنان منفرد میشود[۳].
شیوه نویسنده در این اثر، شیوهای است فقهی؛ یعنی به غرض استنباط حکم و حلال و حرام، روایات را ذکر میکند؛ ازاینرو، در درجه اول، آن را باید کتابی فقهی شمرد، نه روایی؛ هرچند که ابن جارود در استنباط فقهی خودش، روایات زیادی را نصبالعین قرار داده است. از واضحترین نمونههایی که نشاندهنده شیوه ابن جارود در کتابش است، میتوان موارد زیر را نام برد:
- سعی او در جمعآوری احادیث احکام، بهخاطر غرضی که در نوشتن کتاب داشته است.
- موافقت اسم کتاب با فحوای آن؛ زیرا ابن جارود سعی کرده روایاتش را پالایش کرده و روایات قوی را ذکر کند.
- کمی آثار موقوفه در کتاب.
- ترتیب ارائه مطالب کتاب بر اساس کتابها و ابواب فقهی، که باعث سهولت دستیابی به مطالب آن در مطالعه و بحث میشود.
- اختصار در روایت، هنگامی که حدیثی از باب استشهاد، تکرار میشود؛ مثل حدیث صغانی از عبدالله بن عمرو: «المسلمون تتكافأ دماؤهم».
- بروز دقت ابن جارود و کار جدید و عالی او در این کتاب که از خلال دو امر نمایان است:
- توجه او به اختلاف مرویات و ضبط الفاظ شیوخش در روایت؛ او به این اختلافات هشدار میدهد، خواه این اختلافات به الفاظ متن اختصاص داشته باشد، خواه به صیغههای تحدیث در داخل اسناد نزد راویانی که به تدلیس وصف شدهاند، مختص باشد.
- ضبط راویان اسانیدش؛ ابن جارود مبهمات اسناد را در غالب اوقات میعن میکند. همچنین در برخی اوقات به محل سکونت شیخ و مکان تحدیث تصریح میکند و همه این امور، چیزهایی هستند که در بیان حال راوی در ترجیح میان روایات، مهم هستند[۴].
راویان کتاب هفت نفر از شاگردان اندلسی ابن جارود هستند که نامشان از این قرار است: ابوالقاسم حسن بن عبدالله بن مذحج بن محمد بن عبدالله بن بشر زبیدی اشبیلی فقیه مالکی؛ ابوبکر احمد بن عبدالمؤمن زیات؛ ابوالحسن محمد بن جبریل بن لیث عجیفی؛ احمد بن بقیّ بن مخلد اندلسی؛ ابوالحسن محمد بن نافع خزاعی مکی؛ یحیی بن منصور بن یحیی بن عبدالملک ابومحمد قاضی نیشابوری جارودی (پسر خواهر ابن جارود که در سال 357ق، از دنیا رفت) و ابومحمد حسن بن یحیای قلزمی (متوفی 385ق)[۵].
وضعیت کتاب
فهرستهای فنی شامل (فهرستهای آیات، احادیث و آثار، راویان و مطالب) پس از ذکر متن بهترتیب، در انتهای اثر ذکر شده است.
این کتاب، بهخصوص در اندلس، مورد توجه علما و مردم بوده است. این توجه بهوضوح در تعدد اسانید اندلسی مشحون به حفاظ و علمای متقن، مشاهده میشود. در میان آنان، برخی به سماع آن و برخی به قرائتش پرداختهاند[۶].
ابو عمر اندلسی در «المرتضی في شرح المنتقی»، به شرح این کتاب پرداخته است و قاسم بن اصبغ ابومحمد قرطبی، بر اساس ابواب فقهی این اثر، دست به تألیف زده است. در شرق اسلامی هم میتوان از ابن حجر نام برد که به روایات «المنتقی» در کتاب «الإتحاف» خود توجه کرده و این کتاب را در میان یازده منبعی قرار داده که در کتابش از آنها استفاده کرده است. مغلطای هم در «إكمال تهذيب الكمال» به رجال «المنتقی» توجه داده است. کتانی نیز احادیثش را تتبع کرده و درباره آن نوشته: «لم ينفرد عن الشيخين منها إلا بيسير»[۷].
اهتمام علمای حدیث نیز در این کتاب به این صورت بوده که: محمد ناصرالدین البانی، کتابی به نام «الحوض المورود في زوائد منتقی ابن الجارود»، نوشته که خطی است و در آن به استخراج روایات زوائد کتاب ابن جارود بر کتب ششگانه (صحاح سته) اهل سنت پرداخته است. گویا این کتاب، به پایان نرسیده است. دکتر مقبل النفیعی نیز در ضمن کتابش با عنوان «الحافظ ابن الجارود و زوائد منتقاه علی الأصول الستة»، بحثی تحت عنوان «زوائد المنتقی» را نقل میکند که به بیستوپنج حدیث میرسد. ابواسحاق حوینی نیز از کسانی است که به تخریج احادیث این کتاب، در کتابی با عنوان «غوث المكدود بتخريج منتقی ابن الجارود» پرداخته است. او کتاب دیگری نیز با نام «لؤلؤ الأصداف بترتيب المنتقی علی الأطراف» درباره این کتاب نوشته است[۸].
روایات این کتاب را هرکدام از ابن خیر اشبیلی در «فهرست» و ابن حجر در معجم شیوخش (المعجم المفهرس) و «الإتحاف» و ابن فهد در نسخه خطی کتاب، نقل کردهاند[۹].
ابن فهد (متوفی 885ق) تمام روایات این کتاب را - بهجز روایت یحیی بن منصور - در اصل نسخه خطی کتاب که در مکه خوانده شده، از شش تن از مشایخش، جمع کرده است. مدار این اسانید با وجود اینکه نویسنده این کتاب مشرقیالاصلی است که مجاور مکه شده، به اندلسیان برمیگردد. ابن خیر اشبیلی، تنها چهار روایت از روایات کتاب را در فهرستش ذکر میکند. ذهبی در «تاريخ الإسلام» نیز نامهای شش تن از شاگردان وی را ذکر مینماید[۱۰].
در تحقیق این اثر به یک نسخه خطی اعتماد شده که در کتابخانه سعیدیه حیدرآباد هند است. چهار صفحه از این کتاب 117 صفحهای در نسخه خطی، افتادگی دارد. این کتاب به خط محمد عمر بن محمد بن محمد بن ابوالخیر محمد بن فهد هاشمی مکی، در شش روز متوالی که روز آخرش یکشنبه بوده در سال 847ق، در مکه معظمه نوشته است[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.