تاریخ سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'پاينده، ابوالقاسم' به 'پاینده، ابوالقاسم')
    خط ۶: خط ۶:
    [[حسن، حسن ابراهيم]] (نویسنده)
    [[حسن، حسن ابراهيم]] (نویسنده)


    [[پاينده، ابوالقاسم]] (مترجم)
    [[پاینده، ابوالقاسم]] (مترجم)


    | زبان = فارسي   
    | زبان = فارسي   

    نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۲۲

    تاريخ سياسي اسلام
    تاریخ سیاسی اسلام
    پدیدآورانحسن، حسن ابراهيم (نویسنده) پاینده، ابوالقاسم (مترجم)
    عنوان‌های دیگرتاريخ الاسلام: السياسي و الديني و الثقافي و الاجتماعي
    ناشرجاويدان
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1376ش
    چاپ9
    شابک964-5732-15-8
    موضوعاسلام - تاريخ

    امويان - تاريخ

    تمدن اسلامي - تاريخ

    عباسيان - تاريخ

    فرهنگ اسلامي - تاريخ

    کشورهاي اسلامي - تاريخ
    زبانفارسي
    کد کنگره
    ‏‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ ‎‏ت‎‏2041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاریخ سیاسی اسلام، برگردان فارسی کتاب «تاريخ الإسلام السياسي»، اثر دکتر حسن ابراهیم حسن، از نویسندگان معاصر مصری و ترجمه‌ی ابوالقاسم پاینده است که به بررسی بخشی از تاریخ اسلام می‌پردازد.

    ساختار

    کتاب در سه جلد منتشر شده است. جلد اول، مشتمل بر سه مقدمه از مترجم (چاپ سوم و دوم و اول) و نه بخش، جلد دوم مشتمل بر مقدمه مؤلف، مقدمه مترجم و نیز مقدمه دیگری از مترجم بر چاپ دوم کتاب و هشت بخش و جلد سوم مشتمل بر مقدمه مؤلف و ده بخش می‌باشد.

    گزارش محتوا

    مؤلف، کتاب خویش را با اسلوبی نوین تألیف کرده و غالب حوادث را با مقدمات و نتایج آن ارتباط داده است[۱].

    وی به‌جز منابع عربی از آثار خاورشناسان نیز بهره گرفته است. گرچه خاورشناسان در این زمینه چیز تازه‌ای ندارند و نوشته‌هایشان از منابع عربی سرچشمه می‌گیرد، اما اسلوب کارشان تازگی دارد و ملاحظاتی که احیانا در تفسیر حوادث ابراز می‌کنند، زمینه‌ای برای تفکر و تحقیق به دست می‌دهد[۲].

    مترجم کتاب برای آنکه این کتاب با احتیاجات معنوی خوانندگان هماهنگ شود، تصرفات مختصری در آن به‌کار برده است. مؤلف به رسم محققان، پاره‌ای نکات را که با مطالب متن ارتباط دارد، در ذیل صفحه آورده و نیز برای هدایت کسانی که فرصت کنجکاوی و تحقیق دارند، مأخذ مطالب را با نام مؤلف و شماره صفحات آن در زیر هر صفحه نوشته است. روشن است که دانستن این قبیل نکات برای خوانندگان عادی چندان سودمند نیست، بدین جهت از نقل آنها در ترجمه حاضر خودداری شده است[۳].

    جلد نخست که به بررسی تاریخ سیاسی اسلام از آغاز تا انقراض دولت اموی اختصاص یافته، مشتمل بر مباحث ذیل است:

    1. عرب و عربستان: در این بخش، مؤلف به بررسی موقعیت جغرافیایی عربستان و وضعیت طبیعی آن و نیز معرفی مناطق حاصل‌خیز این سرزمین پرداخته است. سایر موضوعاتی که در این بخش بدان‌ها پرداخته شده، عبارتند از:

    تأثیر ایران و روم در عربستان، وضع اجتماعی زن در روزگار جاهلیت، موالی و بندگان، وضع سیاسی کشورهای قدیم عربی، تأثیر حیره در تمدن عرب و...[۴].

    1. قریش: از جمله موضوعاتی که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

    معرفی مکه، قبیله جرهم، طایفه خزاعه، کعبه و حرم مکه، ماه‌های حرام، هجوم ابرهه به مکه، تجارت قریش، اثر مکه در در وضع معنوی عرب‌ها، عرب و علوم آن عصر، وضع دینی عرب در موقع میلاد رسول‌الله(ص) و...[۵].

    1. بعثت پیغمبر: این بخش، مشتمل بر عناوینی چون: تولد حضرت رسول‌الله(ص) و پرورش ایشان، ازدواج حضرت با خدیجه(س)، بشارت به نبوت، آغاز وحی، اظهار دعوت از جانب پیامبر، قریش و ابوطالب، مهاجرت مسلمانان به حبشه، دعوت قبایل عرب به اسلام، پیمان عقبه و... می‌باشد[۶].
    2. جنگ‌ها و سفرهای جنگی: در این بخش، ابتدا مؤلف به سخن کسانی که ادعا کرده‌اند اسلام به زور شمشیر انتشار یافته، پاسخ گفته و سپس به بررسی موضوعات ذیل می‌پردازد:

    خلفای پیامبر، نفوذ اسلام در قلب مغولان، نیروی معنوی مسلمانان، تغییر قبله، جنگ بدر، جنگ احد، نزاع مهاجران و انصار، داستان افک، فتح مکه و عوامل و نتایج آن و...[۷].

    1. حج وداع و وفات پیغمبر: در این بخش، مؤلف به آخرین حج پیامبر اشاره می‌کند و پس از آن از جریان بیماری حضرت و وفات ایشان سخن گفته و درباره ویژگی‌های شخصیتی حضرت مطالبی را بیان می‌کند. در این بخش همچنین درباره نامه‌های حضرت به پادشاهان و حکام ایران و روم مطالبی بیان گردیده است[۸].
    2. تأثیر اسلام در عرب: در ابتدای این بخش، دیدگاه خاورشناسان درباره نبوت حضرت محمد(ص) و قرآن کریم بیان شده و مؤلف به سخنانی که ایشان از سر ناآگاهی درباره حضرت و کتاب آسمانی‌اش گفته‌اند، پاسخ می‌گوید.

    در این بخش درباره حقوق زن در اسلام و برخی احکام اسلامی نظیر: تعدد زوجات، بردگی در اسلام و... سخن گفته شده و از تأثیر اسلام در عرب و بیان دیدگاه برخی مستشرقان، که در آنها وضعیت جامعه عربستان پس از اسلام با دوران جاهلیت مقایسه شده، نیز سخن به میان آمده است[۹].

    1. خلفای پیامبر: در این بخش، درباره جریان بیعت مسلمان پس از وفات پیامبر(ص) با ابوبکر در سقیفه سخن گفته شده و درباره جریان نزاع بر سر خلافت، مجازات مرتد در اسلام، خلافت عمر، فتح عراق و ایران، جنگ قادسیه، تأثیر فتح عرب در ایران، رواج اسلام در ایران، فتح دمشق و مصر و اسکندریه، قتل عمر، انتخاب عثمان به خلافت، قتل عثمان، بیعت با علی(ع)، جنگ جمل و صفین و نهروان و... مطالبی بیان گردیده است[۱۰].
    2. دولت اموی: در این بخش، ابتدا درباره بنیان‌گذار سلسله اموی، یعنی معاویة بن ابی‌سفیان سخن گفته شده، سپس درباره خلافت امام حسن مجتبی(ع) مطالبی بیان گردیده است. در ادامه درباره موضوع خلافت یزید بن معاویه، قیام امام حسین(ع) و تأثیر شهادت ایشان در تهییج شیعیان و متحد ساختن آنان، عبدالملک بن مروان بنیان‌گذار دوم دولت اموی، مختار بن ابی‌عبید ثقفی و قیام وی، حزب زبیریان و علل ظهور آن، افکار دینی خوارج و دسته‌های خوارج، فتوحات اسلام در اندلس، مرجئه و وجه تسمیه آنان بدین نام، پیدایش معتزله، رابطه معتزله با شیعه و نیز با خوارج، علل سقوط دولت اموی، عقیده مهدویت، ظهور دولت عباسیان و... مطالب مهمی بیان گردیده است[۱۱].
    3. تمدن اسلامی به دوران خلفا و دوره امویان: در این بخش، درباره معنا و مفهوم خلافت در اسلام، مقایسه خلافت اسلامی با مقام پاپی، مخالفت ابن خلدون با عقیده شیعه درباره موضوع خلافت، نظریات مختلف درباره خلافت، رابطه مسجد با امور دولت، نظام اداری، خراج، جزیه و... مطالبی بیان گردیده است[۱۲].

    در جلد دوم که مشتمل بر هشت بخش می‌باشد، به بررسی موضوعات ذیل پرداخته شده است:

    1. وضع احزاب در آخر دوران اموی: در این بخش، مؤلف از وضع احزاب و دسته‌های سیاسی و مذهبی در آخر دوران اموی و تأثیری که در جریان حوادث و سقوط امویان و قیام و توفیق عباسیان داشتند، بحث کرده است. از موضوعات مهمی که در این بخش مطرح شده، موضوع مرجئه است. به گفته مؤلف، مرجئه گروهی هستند که برخلاف خوارج معتقدند: نه عثمان و نه علی و نه معاویه را نمی‌توان به کفر منسوب داشت، بلکه هرکس که به وحدانیت خدا ایمان دارد، هر گناهی که مرتکب شده و هر عقیده‌ای اظهار کند نمی‌توان او را کافر دانست؛ این قضیه مربوط به خداست و خداوند در روز قیامت در این‌باره قضاوت خواهد کرد.

    اختلاف خاندان اموی، تنظیم دعوت عباسی و قیام دولت عباسی سایر موضوعات مطرح‌شده در این بخش می‌باشد[۱۳].

    1. خلفای دوران اول عباسی: در این بخش، درباره افرادی از خاندان عباسی که در دوره اول حکومت این خاندان به خلافت رسیدند، مطالبی بیان گردیده و از ابوالعباس سفاح (بنیان‌گذار این سلسله)، اخلاق و صفات وی، ابوجعفر منصور، مهدی، هادی، هارون‌الرشید، امین، مأمون، اوضاع دولت در دوران مأمون و صفات و ویژگی‌های مأمون و... سخن گفته شده است[۱۴].
    2. نهضت‌های سیاسی و دینی: در این بخش، ابتدا درباره قلع و قمع بنی‌امیه توسط سفاح سخن گفته شده و در ادامه از روابط عباسیان و ایرانیان سخن به میان آمده و درباره نهضت‌هایی چون نهضت راوندیان، مقنعیان، خرمیان، زندیقان، علویان و... علیه حکومت عباسی مطالبی بیان گردیده و از ولایتعهدی امام رضا(ع) نیز سخن گفته شده است[۱۵].
    3. روابط خارجی: در این بخش، درباره روابط دستگاه خلافت عباسی با ناحیه افریقا که در تاریخ اسلام به نام مغرب از آن یاد می‌شود و با بلاد اندلس و فرنگ و روم شرقی و هند سخن گفته شده است[۱۶].
    4. سازمان دولت: این بخش، به بررسی ساختار سازمان دولت عباسی اختصاص یافته و در آن از اصول سیاسی و اداری و مالی و جنگی و قضائی دولت عباسی سخن گفته شده است[۱۷].
    5. وضع اقتصادی: به گفته مؤلف در دوران نخست خلافت عباسیان، خزینه حکومت آباد بود، اما این آبادانی تا قرن چهارم بیشتر ادامه نیافت. خلفای عباسی به کار زراعت توجه بسیار داشتند. همچنین صناعت و تجارت مورد توجه ایشان بود و امور اقتصادی قلمرو حکومت ایشان از این طرق سامان می‌یافت[۱۸].
    6. فرهنگ و هنر: این بخش، به بحث از وضع معنوی و فرهنگی و هنری قلمرو حکومت عباسی اختصاص یافته و از بسط علوم نقلی، مانند قرائت، تفسیر، حدیث، علم کلام، نحو و اقسام علوم عقلی و تشویقی که خلیفگان و امیران و رجال دولت از مترجمان آثار یونانی می‌کردند و هم از انجمن‌های درس و بحث و علاقه‌ای که مسلمانان در این دوران به تاریخ و جغرافیا و ریاضیات و شیمی و طب نشان می‌دادند، سخن گفته است[۱۹].
    7. اوضاع اجتماعی: در این بخش، درباره طبقات اجتماعی در روزگار خلافت عباسی سخن گفته شده و از غنا و ثروت بی‌حد و حساب عباسیان و عیاشی و خوش‌گذرانی آنها سخن به میان آمده و مطالب دیگری درباره اوضاع اجتماعی ممالک اسلامی در دوران عباسیان بیان گردیده است[۲۰].

    جلد سوم، به بررسی تاریخ سیاسی اسلام در دوره دوم خلافت عباسی، یعنی سال‌های 232 تا 447ق - ‌از آغاز خلافت متوکل، که به گفته مؤلف به‌حق باید آن را آغاز سقوط عباسیان نامید، تا زوال قدرت آل‌بویه از بغداد - ‌اختصاص یافته و مباحث ذیل را در بر می‌گیرد: در بخش نخست این جلد از نتیجه تسلط و قدرت یافتن ترکان از سال 232 تا 324ق، سخن گفته شده است. از جمله نتایج قدرت یافتن ترکان این بود که عزل و نصب خلیفه به دست ایشان واقع می‌شد که خود همین قضیه یکی از عوامل ضعف عباسیان بود و در نهایت به زوال ایشان به دست تاتارها منجر گردید[۲۱].

    در بخش دوم از دوران امیرالامرایی (324 تا 334ق) و از اینکه چگونه امیرالامرا قدرت را از دست خلیفه خارج ساخت و همه امور دولت را قبضه نموده و مقام وی از مقام وزیر نیز بالاتر رفت، سخن گفته شده است[۲۲].

    در بخش سوم، از وضع دولت عباسیان در عراق و خوزستان و کرمان در دوره آل‌بویه، که به گفته مؤلف از شیعیان افراطی بودند، سخن گفته شده است[۲۳].

    در بخش چهارم، درباره ولایت‌های اسلام که در اثر تحریک احساسات ملی از دولت عباسیان جدا گردید، سخن به میان آمده است[۲۴].

    مؤلف، بخش پنجم این جلد را به شرح نهضت‌های سیاسی و دینی و نفوذ آن در سیاست و دین و ادب و اجتماع اختصاص داده است. در این بخش از ائمه اثناعشر شیعه، اسماعیلیان هفت‌امامی و قرمطیان کوفه و شمال عراق و شام و دیار بحرین، شیوه دعوت فاطمیان و... به‌تفصیل سخن گفته شده است[۲۵].

    در بخش ششم، درباره روابط خارجی دولت عباسی و دولت فاطمی مصر و دولت اموی اندلس با روم شرقی و دولت‌های اروپای غربی و دولت روس سخن گفته شده است[۲۶].

    در بخش هفتم، از شیوه حکومت و آیین سیاست و اداره و مالیه و جنگ و قضای دولت عباسی در دوره نفوذ ترکان و دوران امیرالامرائی و ایام آل‌بویه و نیز از شیوه حکومت مصر در دوران طولونی و اخشیدی و فاطمی و... سخن گفته شده است[۲۷].

    در بخش هشتم، از اوضاع اقتصادی و پیشرفت‌هایی که مسلمانان در عرصه کشاورزی و صنعت و بازرگانی بدان دست یافته بودند، سخن گفته شده است[۲۸].

    بخش نهم، به موضوع فرهنگ و هنر اختصاص یافته و در آن از مراکز فرهنگی و نیز از توجه ویژه خلفا به فلسفه و طب و نجوم و... سخن گفته شده است[۲۹].

    بخش دهم، به بررسی اوضاع اجتماعی قلمرو اسلامی اختصاص یافته و ضمن آن از طبقات اجتماعی شکل‌گرفته در دوران عباسیان و فاطمیان مصر و امویان اندلس سخن به میان آمده است[۳۰].

    وضعیت کتاب

    کتاب، مشتمل بر پاورقی‌هایی به قلم مؤلف و فهرست مطالب در ابتدای هر جلد می‌باشد.

    منابع مقاله

    مقدمات و متن کتاب.

    وابسته‌ها

    1. ر.ک: مقدمه مترجم بر چاپ اول، ص11-12
    2. ر.ک: همان، ص12
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص25-47
    5. ر.ک: همان، ص47-68
    6. ر.ک: همان، ص68-111
    7. ر.ک: همان، ص111-167
    8. ر.ک: همان، ص167-191
    9. ر.ک: همان، ص191-223
    10. ر.ک: همان، ص223-329
    11. ر.ک: همان، ص329-443
    12. ر.ک: همان، ص443-497
    13. ر.ک: همان، ج2، ص17-41
    14. ر.ک: همان، ص41-95
    15. ر.ک: همان، ص95-185
    16. ر.ک: همان، ص185-221
    17. ر.ک: همان، ص221-261
    18. ر.ک: همان، ص261-275
    19. ر.ک: همان، ص275-319
    20. ر.ک: همان، ص319-352
    21. ر.ک: همان، ج3، ص363-393
    22. ر.ک: همان، ص393-403
    23. ر.ک: همان، ص403-427
    24. ر.ک: همان، ص427- 543
    25. ر.ک: همان، ص543-579
    26. ر.ک: همان، ص579-593
    27. ر.ک: همان، ص593-647
    28. ر.ک: همان، ص647- 657
    29. ر.ک: همان، ص657-713
    30. ر.ک: همان، ص713-730