الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[كحل البصر في سيرة سيد البشر صلی‌الله‌عليه‌و‌آله]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR00921J1.jpg|بندانگشتی|تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)|175px]]
    [[پرونده:NUR11959J1.jpg|بندانگشتی|كحل البصر في سيرة سيد البشر صلی‌الله‌عليه‌و‌آله|175px]]


    '''تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)'''، تألیف [[قاضی طباطبایی، محمدعلی|سید محمدعلی قاضی طباطبایی]]، تحقیقی است درباره نخستین اربعین حضرت سيدالشهداء(ع) که نویسنده در آن به بررسی اقوال گوناگون درباره این مسئله پرداخته که آیا کاروان کربلا در بازگشت از شام، توانسته است خود را در اولین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده کربلا برساند یا نه؟
    ''''كحل البصر في سيرة سيد البشر''' تأليف مرحوم محدث حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] (م 1359) در يك مجلد و به زبان عربى مى‌باشد. موضوع كتاب همان گونه كه از نامش پيداست تاريخ و سيره رسول گرامى اسلام(ص) بوده كه در عين اجمال از جامعيت برخوردار است. مصادر اين كتاب به وسيله شيخ عبدالرزاق حريزى نژاد تحقيق شده است.


    نویسنده در ضمن بررسی مطلب مزبور، از موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فقهی و... سخن به میان آورده است.
    نویسنده كتاب، تاريخ و زندگى‌نامه هر يك از نياكان پيامبر اكرم(ص) را تا جناب (عدنان)، به صورت گزيده و مجمل به رشته تحرير درآورده و بعد از جناب (عدنان) به تاريخ‌نگارى خود، راجع به نياكان پيامبر اكرم(ص) خاتمه داده است، چرا كه عالمان نسب شناس، در مورد اجداد پيامبر اكرم(ص) تا جناب (عدنان) متفق القول مى‌باشند. و بعد از اين شخص است كه هر يك از نسب شناسان داراى يك رأى بوده و اختلاف نظر شديدى در اين مسأله دارند. و در حديثى از پيامبر اكرم(ص) آمده است كه: نَسَب من را تا عدنان بشماريد و بعد از آن از برشمردن نياكان من دست نگه داريد.


    در مقدمه ضمن اشاره به موضوع کتاب، این نکته بیان شده است که: «در میان شیعه روز اربعین سيدالشهداء(ع) که روز بیستم صفر است، شهرت بسیار دارد و عموماًآن روز را روز ورود اهل‌بیت(ع) پس از خلاصی از اسارت شام به کربلا می‌دانند و از ائمه اهل‌بیت(ع) زیارت مخصوصی برای آن روز وارد شده و از علمای امامیه تا قرن هفتم هجری شبهه و اشکالی در این موضوع دیده نشده است و اول کسی که شبهه کرده غیر از سید اجل اعظم سید رضی‌الدین علی بن طاووس حسنی (قدس‌سره) در کتاب اقبال سراغ نداریم».
    به همين علت، [[قمی، عباس|محدث قمى]]، نَسَب و نياكان پيامبر اكرم(ص) را اين گونه بر مى‌شمارد:


    یکی از شبهات موجود در حوزه تاریخ اسلام، این است که آیا کاروان اسرای کربلا و خاندان مطهر حضرت سيدالشهداء(ع) در بازگشت از شام، در نخستین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده نینوا بازگشته‌اند یا نه؟ در بیان اهمیت این بحث تاریخی، همین بس که نخستین بار دو تن از علمای طراز اول شیعه، [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]] در کتاب مشهور خود به نام «[[اللهوف علی قتلي الطفوف|اللهوف علی قتلی الطفوف]]» و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نوری]] در کتاب «[[لؤلؤ و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه‌خوانان|لؤلؤ و مرجان]]» در درستی مسئله ورود کاروان عاشورا در نخستین اربعین به سرزمین کربلا دچار تردید و ارائه شبهه شدند. بعدها این تردید به آثار شفاهی و کتبی شاگردان آن دو عالم برجسته راه یافت و بدین‌گونه مدخل مهمی در کتب دینی شیعه و حتی سنی برای بحث به وجود آمد.
    محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قُصَى بن كلاب بن مرة بن كعب بن لؤى بن غالب بن فهر بن مالك بن النضر بن كنانة بن خزيمة بن مدرک ة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد (كمرد) بن عدنان.


    <div class="mw-ui-button">[[تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)|'''ادامه''']]</div>
    در بخش‌هاى پايانى كتاب، [[قمی، عباس|محدث قمى]] اتفاقاتى را كه قبل از وفات حضرت رسول اكرم(ص) افتاده است، را بر مى‌شمارد. وى در اين باره مى‌نويسد:
     
    بعد از غزوه حنين، حضرت رسول اكرم(ص) از نزدیک بودن ساعت وفات خويش آگاه گرديد و از اينكه منافقين مدينه زمام امور را بعد از وى به دست گيرند، نگران بود. پس مسلمانان را از فتنه‌اى كه در پيش روى آن‌ها بود، برحذر مى‌داشت و آن‌ها را به پيروى از اهل‌بيت(ع) و اطاعت و نصرت آن‌ها سفارش مى‌نمود.
     
    ايشان، لشكر (أسامه) را سازماندهى نمود و در آن لشكر، بزرگان مهاجرين و انصار را كه بيم آن مى‌رفت كه آن‌ها براى خلافت، طمع‌ورزى نمايند را قرار داد و آن‌ها را به سمت مرزهاى روم گسيل دادند. در اين حال، ابوبكر و عمر بن الخطاب و ابوعبيدة بن الجراح و عده‌اى از هم مسلكان آن‌ها با لشكر اسامه رهسپار نشدند و از ترس اينكه حضرت رسول اكرم(ص) از دار دنيا منتقل شود و زمام امور از دست آن‌ها خارج گردد، از فرمان رسول‌الله(ص) سرپيچى كرده و در مدينه مستقر گرديدند و مترصد فرصتى بودند تا خود را جانشين حضرت رسول اكرم(ص) نمايند.
     
     
    <div class="mw-ui-button">[[كحل البصر في سيرة سيد البشر صلی‌الله‌عليه‌و‌آله|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۳

    كحل البصر في سيرة سيد البشر صلی‌الله‌عليه‌و‌آله

    'كحل البصر في سيرة سيد البشر تأليف مرحوم محدث حاج شيخ عباس قمى (م 1359) در يك مجلد و به زبان عربى مى‌باشد. موضوع كتاب همان گونه كه از نامش پيداست تاريخ و سيره رسول گرامى اسلام(ص) بوده كه در عين اجمال از جامعيت برخوردار است. مصادر اين كتاب به وسيله شيخ عبدالرزاق حريزى نژاد تحقيق شده است.

    نویسنده كتاب، تاريخ و زندگى‌نامه هر يك از نياكان پيامبر اكرم(ص) را تا جناب (عدنان)، به صورت گزيده و مجمل به رشته تحرير درآورده و بعد از جناب (عدنان) به تاريخ‌نگارى خود، راجع به نياكان پيامبر اكرم(ص) خاتمه داده است، چرا كه عالمان نسب شناس، در مورد اجداد پيامبر اكرم(ص) تا جناب (عدنان) متفق القول مى‌باشند. و بعد از اين شخص است كه هر يك از نسب شناسان داراى يك رأى بوده و اختلاف نظر شديدى در اين مسأله دارند. و در حديثى از پيامبر اكرم(ص) آمده است كه: نَسَب من را تا عدنان بشماريد و بعد از آن از برشمردن نياكان من دست نگه داريد.

    به همين علت، محدث قمى، نَسَب و نياكان پيامبر اكرم(ص) را اين گونه بر مى‌شمارد:

    محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قُصَى بن كلاب بن مرة بن كعب بن لؤى بن غالب بن فهر بن مالك بن النضر بن كنانة بن خزيمة بن مدرک ة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد (كمرد) بن عدنان.

    در بخش‌هاى پايانى كتاب، محدث قمى اتفاقاتى را كه قبل از وفات حضرت رسول اكرم(ص) افتاده است، را بر مى‌شمارد. وى در اين باره مى‌نويسد:

    بعد از غزوه حنين، حضرت رسول اكرم(ص) از نزدیک بودن ساعت وفات خويش آگاه گرديد و از اينكه منافقين مدينه زمام امور را بعد از وى به دست گيرند، نگران بود. پس مسلمانان را از فتنه‌اى كه در پيش روى آن‌ها بود، برحذر مى‌داشت و آن‌ها را به پيروى از اهل‌بيت(ع) و اطاعت و نصرت آن‌ها سفارش مى‌نمود.

    ايشان، لشكر (أسامه) را سازماندهى نمود و در آن لشكر، بزرگان مهاجرين و انصار را كه بيم آن مى‌رفت كه آن‌ها براى خلافت، طمع‌ورزى نمايند را قرار داد و آن‌ها را به سمت مرزهاى روم گسيل دادند. در اين حال، ابوبكر و عمر بن الخطاب و ابوعبيدة بن الجراح و عده‌اى از هم مسلكان آن‌ها با لشكر اسامه رهسپار نشدند و از ترس اينكه حضرت رسول اكرم(ص) از دار دنيا منتقل شود و زمام امور از دست آن‌ها خارج گردد، از فرمان رسول‌الله(ص) سرپيچى كرده و در مدينه مستقر گرديدند و مترصد فرصتى بودند تا خود را جانشين حضرت رسول اكرم(ص) نمايند.