قائم‌مقامی، عالم‌تاج‌ (فراهانی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ع‍ال‍م‍ت‍اج‌' به 'عالم‌تاج')
    جز (جایگزینی متن - 'ق‍ایم‌ ' به 'قائم‌')
    خط ۶: خط ۶:
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    | data-type="authorOtherNames" |عالم‌تاج بنت م‍یرزا ف‍ت‍ح‌‌ال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ م‍یرزا ع‍ل‍ی ب‍ن‌ م‍یرزا اب‍وال‍ق‍اس‍م‌ ق‍ایم‌ م‍ق‍ام‌ فراهانی
    | data-type="authorOtherNames" |عالم‌تاج بنت م‍یرزا ف‍ت‍ح‌‌ال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ م‍یرزا ع‍ل‍ی ب‍ن‌ م‍یرزا اب‍وال‍ق‍اس‍م‌ قائم‌م‍ق‍ام‌ فراهانی


    ژال‍ه
    ژال‍ه
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    ف‍راه‍ان‍ی، ژال‍ه‌
    ف‍راه‍ان‍ی، ژال‍ه‌


    ق‍ایم‌ م‍ق‍ام‍ی، ژال‍ه‌
    قائم‌م‍ق‍ام‍ی، ژال‍ه‌


    |-
    |-

    نسخهٔ ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۰

    قائم‌مقامی، عالم‌تاج‌ (فراهانی)
    نام قائم‌مقامی، عالم‌تاج‌ (فراهانی)
    نام‌های دیگر عالم‌تاج بنت م‍یرزا ف‍ت‍ح‌‌ال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ م‍یرزا ع‍ل‍ی ب‍ن‌ م‍یرزا اب‍وال‍ق‍اس‍م‌ قائم‌م‍ق‍ام‌ فراهانی

    ژال‍ه

    ف‍راه‍ان‍ی، ژال‍ه‌

    قائم‌م‍ق‍ام‍ی، ژال‍ه‌

    نام پدر
    متولد 1262ش / 1301ق
    محل تولد
    رحلت 1325ش
    اساتید
    برخی آثار دیوان عالم‌تاج‌ قائم مقامی «ژاله»
    کد مؤلف AUTHORCODE04820AUTHORCODE

    عالم‌تاج قائم‌مقامی، مشهور به ژاله، ادیب و شاعر آرمان‌گرای عصر مشروطه، نـواده میـرزا ابوالقاسـم قـائم‌مقـام فراهـانی است. نـخستین بـیانیه‌های تـساوی حقـوق زنان و مردان‎ و ابراز‎ نارضایتی‎ از مقام و جایگاه زنان، نخست در شعر ایشان مطـرح‎ شـده است. او در ١٣٢٥ش، در ٦٣ سالگی وفات یافت.

    زادروز، زادگاه و تبار

    ژاله در سـال ١٣٠١ق (١٢٦٢ش)، در فراهان اراک به دنیا آمد[۱]‏. پدرش میرزا فتح‌الله فرزند میرزا علی پسر میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام ثانی، نخستین فدایی سیاست خارجی بود و مادرش مریم خانم صبیه معین‌الملک.

    تحصیل

    هنوز پنجمین مرحله عمرش آغاز نشده بود که به قول خودش مکتب‌نشین شد و نزد شیخی فاضل معروف به جناب که از خویشاوندان سببی وی بود در خانه به تحصیل پرداخت و چون قوه ادراک و حافظه‌ای قوی داشت، در اندک سالی فارسی و عربی را به حد کفایت آموخت. در صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و نقد شعر پیشرفتی بسزا کرد و خلاصه در ادبیات عربی و فارسی صاحب حظی وافر گردید. ضمناً مقدمات حکمت و تا حدی نجوم را دید و بدین‌سان تا پانزدهمین سال زندگانی را در قصبه فراهان و املاک پدری به ‎سر برده، اوقاتش صرف تحصیل علم و کسب دانش و کمال گردید. در این وقت میانه پدر و اعمامش به هم خورد؛ اختلاف مادی و ملکی آنان موجب شد که میرزا فتح‌الله با اعضای خانواده خویش به تهران آید، شاید با جلب عنایت صدر اعظم بر مخالفان پیروز گردد[۲]‏.

    ازدواجی نافرجام

    میرزا فتح‌الله پس از ورود به پایتخت در خانه‌های پدری منزل گرفت و اطلاع یافت که جماعتی از بختیاریان نزدیک او به‎ سر می‌برند. وی با سابقه ذهنی خوشی که از آنان داشت درصدد آشنایی با رئیس ایشان برآمد و به‌زودی او را شناخت... معاشرت او با میرزا فتح‌الله به صمیمیت و اخلاص، و مساعدت‎های ثمربخش او به نزدیکی منتهی گردید تا جایی که دختر وی را خواستار شد. گرچه آن تقاضا نخست با بی‌میلی و سردی تلقی شد، اما سرانجام دختر بینوا وجه‌المصالحه گرفتاری‌های پدر و قربانی سیاست مالی او گردید. ازدواج دختری تحصیل‌کرده با مردی نسبتاً بی‎سواد، و همسری مردی چهل‌واند ساله با دوشیزه‌ای شانزده ساله با وضعی بد آغاز شد و به‌صورتی بدتر پایان پذیرفت[۳]‏.

    او در هـفده سـالگی، اولین فرزندش‎، حسین پژمان بختیـاری، را بـه دنیـا آورد. در ١٢٨٣ش و پس از به دنیا آوردن دومین فرزنـدش، از همسـر و فرزنـدش جـدا شـد و در زادگاهش فراهان اقامت گزید. فراق از فرزند تأثیر ناخوشایندی‎ بـر‎ روحـیه ژاله گذاشت؛ تـا آنجا که این غـم در شـعر وی نیز بازتاب یافت؛ از آن جمله در بیت زیر می‌گوید: رنجی که من از دوری فرزند کشـم یعقوب‎ از آن حال خبر دارد و بس[۴]‏.

    جایگاه ادبی و اجتماعی

    ژاله مکنونات شخصی‌اش را به‌راحتی در شعرش مـنعکس کــرد و ازهمـین‌رو بایـد گفت: «فـردیت و جـهان زنانه‎ در‎ شعر فارسی، نخسـتین بـار در شـعر ژالـه نمـود یافـت». ژالـه «اولـین زن شاعری بود که از مسائل‎ خود‎ سخن‎ گفت؛ اشعارش را تا سال‎‎ها‎ پوشـیده‎ داشـت و جز برای دل خود شـعر نـمی‌گفت و حتی بخش قابـل تـوجهی از اشـعارش را سـوزاند». تااینکه‎ سال‎‎ها‎ بعد فرزندش، حسین، مجموعـه اشـعارش را‎ گردآوری‎ و منتشر کرد. ژاله قائم‌مقامی در طرح مسائل زنان پیش‎گام است و نـخستین بـیانیه‌های تـساوی حقـوق زنان و مردان‎ و ابراز‎ نارضایتی‎ از مقام و جایگاه زنان نخست در شعر ایشان مطـرح‎ شـده است. وی در اشـعارش آشکارا و با شجاعت تمام و بـا زبـانی سـاده، پخته و ادیبانه به‎ تـوصیف‎ اوضـاع‎ زنـان پرداخته است و شعار برابری حقوق زنـان و مـردان را سر می‎دهد‎[۵]‏.

    اگرچه‎ او هیچ تعمدی برای ساختن شـعر زنـانه نداشت‎، اما‎ ذهنیت زنانه‌اش، زبـان زنـانه‌ای آفرید که نقش خواسته‌ها و آرزوهای بی‎پرده یک زن بر صفحه کاغذ بود و این درست نقطه‎ مقابل‎ سنت‎ پوشیده‌گویی و رفتار سنتی زن در جامعه ایران بود. در ساختار‎ فـرهنگی ایـران دوران مشروطه مصلحت‌گرایی، اطاعت و دنـباله‌روی از الگـوهای مرسوم، به‌خصوص برای زنان، ارزش تلقی شده و با‎ هر‎ هنجارگریزی‎ او برخورد شده است. اما ژاله در شیوه بیان، نوع نگرش‎ و اندیشه‎ با دیگران تفاوت داشت؛ به رفتارهای مستبدانه اطرافیان و پدر و مادر و همسر انـتقاد مـی‌کرد و به قانون‌های نادرست‎ و اصول‎ اخلاقی‎ اجتماعی ناشایست اعتراض داشت [۶]‏.

    وفات

    ژاله، در ١٣٢٥ش، در ٦٣ سالگی وفات یافت[۷]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مرادی، ایوب، ص149
    2. ر.ک: بختیاری، پژمان، ص5
    3. ر.ک: همان، ص6-5
    4. ر.ک: مرادی، ایوب، ص150-149
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: پاشاپاسندی، حسینعلی؛ پارسایی، حسین؛ حمیدی مکرمه، ص12
    7. ر.ک: مرادی، ایوب، ص150-149

    منابع مقاله

    1. بختیاری، پژمان، مقدمه «دیوان عالم‌تاج‌ قائم‌مقامی»، انتشارات ما، چاپ اول، 1374.
    2. . مرادی، ایوب، «شعر ژاله قائم‌مقامی و دفاع از حقوق زنان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهش‎نامه زنان، پاییز 1394، شماره 13، صفحه 147 تا 161، به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1107943
    3. پاشاپاسندی، حسینعلی؛ پارسایی، حسین؛ حمیدی مکرمه، «بررسی روحیه پایداری جوانان در اشعار شاعران زن معاصر (ژاله قائم‌مقامی و پروین اعتصامی و سیمین بهبهانی)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: زمستان 1392، شماره 12، صفحه 9 تا 30، به آدرس اینترنتی:

    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1059093