مسعود سعد سلمان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هق' به 'هق') |
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
نسخهٔ ۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۶
نام | مسعود سعد سلمان |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | سعد سلمان |
متولد | 438ق |
محل تولد | لاهور |
رحلت | 515 |
اساتید | |
برخی آثار | دیوان مسعود سعد سلمان |
کد مؤلف | AUTHORCODE02561AUTHORCODE |
مسعود سعد سلمان (515-438ق) شاعر و استاد مسلم شعر فارسی در سال 438ق در لاهور متولد شد. اصل خانواده او از همدان بود. حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع کرد. دیوانهای اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی داشته؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است. وی در سال 515ق درگذشت.
همدان یا لاهور
مسعود بن سعد سلمان لاهوری یکی از شاعران بزرگ کلاسیک شبهقاره هند و پاکستان و استادان مسلم شعر فارسی است. لقبش «سعد الدولة و الدین» و پدرش سعد سلمان یکی از مستوفیان دولت غزنه بود. اصل خانواده صاحب علم و فضلِ مسعود از همدان بود. مسعود در شهر تاریخی و باستانی لاهور متولد شد و در اشعاری متعدد مولد محبوب خود را ستوده و یاد کرده است:
ای لا وهور ویحک بی من چگونهای؟ | بی آفتاب روشن تابان چگونهای؟ | |
ناگه عزیز فرزند از تو جدا شدست | با درد او بنوحه و شیون چگونهای؟[۱] |
ورود به عرصه علم و سیاست
مسعود در لاهور و غزنین نزد استادان نامی علم و هنر فرا گرفت و از اغصان دانش ثمره فضیلت چید، سواری و تیراندازی و گویبازی و طبطاب و ورزش اسلحه آموخت[۲]. خطاطی را نکو یاد گرفته و گویا از ستارهشناسی هم بهرهای وافر داشته است. او جزو رجال سیاسی دوره غزنوی محسوب میشده، در جزو جرگه ملازمین دربار سیفالدوله محمود بن ابراهیم غزنوی درآمده و مدتی امارت ناحیه جالندر و لدیانه هم به او منصوب بوده است. در آن اوان بود که حاسدان و دو بهم زنان سوءتفاهمی را میان محمود و ابراهیم ایجاد کردند. سلطان ابراهیم، سیفالدوله محمود و درباریان مهم وی (از آن جمله مسعود سعد) را زندانی کرد و در قلاعی دوردست نگاهداشت. مسعود سعد در حدود نوزده سال یعنی یکچهارم زندگانی خود را در زندان بسر برد. ازین مدت دوازده سال در عهد سلطنت همین ابراهیم غزنوی (492-450ق) و هفت سال در اوقات دوران سلطان مسعود بن ابراهیم (509-492ق) سپری شده است. او هفت سال در قلعه سو و دهک، سه سال در قلعه نای و نه سال دیگر در قلعه مرنج گذرانده است. مسعود در سال 500 هجری رهایی یافت و تا درگذشت خود، سمت محترم کتابداری سلاطین را به عهده داشته است[۳].
شعر و شاعری
قصائد مسعود بسیار شیوا و چکامهها و سایر اشعار وی در ردیف اول سخنسرایان عذب و رطب قرار دارد و همه استادان سخن و ناقدان فن این مطلب را قبول دارند. او شاعری است زبردست که صفات تنسیق ترکیبات بیسابقه و وصفهای رائع و ممتع در کلامش آشکار است. او مردی است متحمل و به قول خودش «ده دله» و در حالت تحمل شداید و قید و بند هم یاس و نامیدی را به خود راه نمیدهد. میفرماید:
غمی مباش! زیرا خدای عزوجل | دری نبندد تا دیگری نبگشاید | |
ز بس بلا که بدیدم چنان شدم بمثل | که گر سعادت بینم گمان برم که بلاست[۴] |
حبسیات
مهمترین اشعار دیوان مسعود همانا حبسیات است که تقریباً نیمه دیوان وی را احاطه کرده است. حبسیات یا زندانیات اشعاری است که مسعود سعد در دوران نوزده سال قید و بند خود سروده است. شاعر زحمات و شداید را تحمل میکند و در فراق و هجر خویشاوندان و فرزندانش بسر میبرد. او با لحنی دردناک میسراید:
ای فلک سخت نا بسامانی | کژ رو و باژ گونه دورانی | |
محنت عقل و شدت صبری | فتنه جسم و آفت جانی | |
مار نیشی و شیر چنگالی | خیره چشمی و تیز دندانی | |
بدهی و انگهی نیارامی | تا همه داده باز نستانی [۵] |
ابتکارات
مبتکر حبسیات حتماً مسعود سعد سلمان است و نمونهای کوچک آنها را در اشعار منقوله بالا میتوان مشاهده کرد.
ابتکاری دیگر که مسعود سعد به آن پرداخته صنف «شهرآشوب» (شهرآشوب نظمی است که تغییر اوضاع و احوال مملکتی یا شهری یا ولایتی را در آن اینطور بگنجانند که کیفیات طبقات مختلف مردم و اصناف در صورت جد یا طنز یا هزل مورد بررسی قرار گرفته باشد.) است و دانشمندان ایرانی و پاکستانی بعد از تحقیقاتی مفصل و حسابی در این مورد یکزبان شدهاند که شهرآشوب را شاید هیچکس پیش از مسعود سعد نسروده است. شهرآشوبی که مسعود سعد سروده 92 بند را درد و شامل قطعات مختلف الوزن است که محتوی اشعاری از 2 تا 9 در هر یک از قطعات میباشد. این منظومه نمونهای کامل شهرآشوب است او یک مثنوی شهرآشوبی هم در بحر خفیف سروده که 371 بیت دارد و فعالیتهای سائر اصناف و مردم جامعه معاصر را احتوا میکند.
ابتکار سوم و بهظاهر بیسابقه مسعود، مستزاد گوئی اوست. خلاصه کلام اینکه مسعود سعد سلمان حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع و تخلیق کرده و دیگران از وی تقلید کردهاند[۶].
دیوان اشعار
محمد عوفی (متوفی 635ق) در تذکره لباب الألباب خود میآورد که مسعود دیوانهای اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی دارد؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است. این دیوان دوباره در تهران به چاپ رسیده است: نخست در سال 1296ق و دوباره در سال 1318ش با مقدمه فاضلانه استاد فقید رشید یاسمی[۷].
پانویس
منابع مقاله
- ع. قویم، «مسعود سعد سلمان همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست و چهارم، دی 1328، شماره 10، صفحه 461 تا 468.
- ریاض، محمد، «ابتکارات مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هلال، شماره 105، مهر و آبان 1349، صفحات 49 تا 52.