خواجگان چشت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
خط ۴۶: خط ۴۶:
«چشت، قریه یا شهرکی در‎ نزدیکی‎ هرات از ولایت خراسان قدیم‎ و چنان‎که‎ در‎ فرهنگ آنندراج آمده‎ است‎، چشت بر وزن خشت، نام‎ قریه‌ای‎ است قریب به هرات در کمال صفوت هوا و عذوبت ماء و از آنجا بوده‌اند بزرگان‎ سلسله‎‎ چشتیه که سرسلسله‎ آن‎ها سلطان‎ ابراهیم‎ بن ادهم‎ بوده‎ است. بدیهی است که‎ خود ابراهیم ادهم از اهل چشت نبوده است و از آن جمله‌اند: خواجه ابواحمد ابدال‎ و خواجه‎ مودود و خواجه معین‎الدین و نجیب‎الدین‎ شیخ‎المشایخ‎ چشتی‎ که‎ سلسله درویشان چشتی‎ به‎ او منتهی می‌شود...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/31 ر.ک: جوکار، نجف، ص31]</ref>.
«چشت، قریه یا شهرکی در‎ نزدیکی‎ هرات از ولایت خراسان قدیم‎ و چنان‎که‎ در‎ فرهنگ آنندراج آمده‎ است‎، چشت بر وزن خشت، نام‎ قریه‌ای‎ است قریب به هرات در کمال صفوت هوا و عذوبت ماء و از آنجا بوده‌اند بزرگان‎ سلسله‎‎ چشتیه که سرسلسله‎ آن‎ها سلطان‎ ابراهیم‎ بن ادهم‎ بوده‎ است. بدیهی است که‎ خود ابراهیم ادهم از اهل چشت نبوده است و از آن جمله‌اند: خواجه ابواحمد ابدال‎ و خواجه‎ مودود و خواجه معین‎الدین و نجیب‎الدین‎ شیخ‎المشایخ‎ چشتی‎ که‎ سلسله درویشان چشتی‎ به‎ او منتهی می‌شود...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/31 ر.ک: جوکار، نجف، ص31]</ref>.


اما درباره‎ نسبت «چشتی»، باید گفت که از زمان پیوستن مسعود بک به سلسله‎ چشتیه در‎ هند‎، بدین نام شهرت یافته است. سلسله چشتیه، دنباله طریقه‎ ادهمیه (منسوب به ابراهیم ادهم) می‎باشد و از زمان ابواسحاق شامی (متوفی 329ق) به بعد، این طریقه به چشتیه‎ معروف‎ گشت و گسترش آن هم در هندوستان به‎وسیله خواجه معین‎الدین چشتی (متوفی 633ق) انجام گرفت. نویسنده‎ کتاب ضمن بیان ماجرای‎ خرقه‎ گرفتن‎ ابواسحاق شامی که پس‎ از‎ هفت‎ سال مجاهده در خدمت پیر خود، ممشاد دینوری، به چنین موقعیتی دست یافته بود، می‌گوید: «حضرت خواجه ‎[ممشاد دینوری‎] خرقه بدو عنایت فرمود‎ و خلیفه‎‎ خود‎ ساخت. هم در آن ساعت، آواز آمد که‎ ای‎ ابواسحاق! تو مقبول حضرت ما شدی. پس همچنان شد و بسیاری، از دولت وی به منزل رسیدند و ذات با‎ برکاتش‎ مبدأ‎ چشتیان گردید و این سلسله بعدش به چشت، مشهور و مخاطب گشت‎؛ بدین‌جهت که چون آن شمس الاولیا به خدمت پیر خود شتافت و در بغداد به شرف دولت پای‎‎بوسی‎ مشرف‎ شد، فی‌الفور ‎ ‎فرمود که چه نام داری؟ گفت: بنده را مردم ابواسحاق‎ چشتی‎ می‌گویند. آن‎حضرت به عنایت بی‎غایت، فرمود که شما خواجه‎ چشت هستید و اسلام چشت از برکات‎ قدم‎ شماست‎. بعد از آن‎که چون خلافت یافت به رخصت پیر خود در چشت‎ تشریف‎ آورد‎ و به خواجه‎ چشت مشهور گردید»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.
اما درباره‎ نسبت «چشتی»، باید گفت که از زمان پیوستن مسعود بک به سلسله‎ چشتیه در‎ هند‎، بدین نام شهرت یافته است. سلسله چشتیه، دنباله طریقه‎ ادهمیه (منسوب به ابراهیم ادهم) می‎باشد و از زمان ابواسحاق شامی (متوفی 329ق) به بعد، این طریقه به چشتیه‎ معروف‎ گشت و گسترش آن هم در هندوستان به‌وسیله خواجه معین‎الدین چشتی (متوفی 633ق) انجام گرفت. نویسنده‎ کتاب ضمن بیان ماجرای‎ خرقه‎ گرفتن‎ ابواسحاق شامی که پس‎ از‎ هفت‎ سال مجاهده در خدمت پیر خود، ممشاد دینوری، به چنین موقعیتی دست یافته بود، می‌گوید: «حضرت خواجه ‎[ممشاد دینوری‎] خرقه بدو عنایت فرمود‎ و خلیفه‎‎ خود‎ ساخت. هم در آن ساعت، آواز آمد که‎ ای‎ ابواسحاق! تو مقبول حضرت ما شدی. پس همچنان شد و بسیاری، از دولت وی به منزل رسیدند و ذات با‎ برکاتش‎ مبدأ‎ چشتیان گردید و این سلسله بعدش به چشت، مشهور و مخاطب گشت‎؛ بدین‌جهت که چون آن شمس الاولیا به خدمت پیر خود شتافت و در بغداد به شرف دولت پای‎‎بوسی‎ مشرف‎ شد، فی‌الفور ‎ ‎فرمود که چه نام داری؟ گفت: بنده را مردم ابواسحاق‎ چشتی‎ می‌گویند. آن‎حضرت به عنایت بی‎غایت، فرمود که شما خواجه‎ چشت هستید و اسلام چشت از برکات‎ قدم‎ شماست‎. بعد از آن‎که چون خلافت یافت به رخصت پیر خود در چشت‎ تشریف‎ آورد‎ و به خواجه‎ چشت مشهور گردید»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.


کتاب سیر الاقطاب که از جمله زندگی‌نامه‌های مشایخ چشتیه است، با عنوان دیگر‎ «خواجگان چشت» قلمداد شده است؛ زیرا در بین مشایخ چشتی، نخستین کسی که به‌عنوان «خواجه‎ چشت» شهرت یافته است، خواجه ابواسحاق شامی‎ است که «خرقه‎ فقر و ارادت از‎ شیخ‎المشایخ ممشاد علو دینوری پوشیده»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان]</ref>.
کتاب سیر الاقطاب که از جمله زندگی‌نامه‌های مشایخ چشتیه است، با عنوان دیگر‎ «خواجگان چشت» قلمداد شده است؛ زیرا در بین مشایخ چشتی، نخستین کسی که به‌عنوان «خواجه‎ چشت» شهرت یافته است، خواجه ابواسحاق شامی‎ است که «خرقه‎ فقر و ارادت از‎ شیخ‎المشایخ ممشاد علو دینوری پوشیده»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان]</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:
در این کتاب آگاهی‎های سودمندی از تعالیم و رسوم طریقت چشتیه می‌توان به‌دست آورد. تفصیلی‌ترین تعالیم که عمدتاً بر سنن طریقت چشتیه مبتنی است در بخش مربوط به هند النبی، خواجه معین‎الدین حسن سجزی آمده است. چنان به نظر می‌آید که مصنف نیز بر نقش خواجه معین‎الدین و تعالیم و آراء و افکار و کردار و رفتار او علی‌الخصوص بنیان‎گذاری این طریقت در هند و تربیت خلفا و گسترش این طریقت آگاهی داشته است. از گفتار خواجه معین‎الدین در این کتاب با طریقه او، دوازده مقام خواجگان چشت، چهارده مقام، ده شرط اهل طریقت و ده ویژگی اهل حقیقت، شغل و عمل اهل سلوک و طایفه عشق، روش عارف، محبت، تجرید، توکل و جد و سماع و دیگر تعالیم او آشنا می‌شویم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/18 ر.ک: همان، صفحات هجده و نوزده]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/2/139 متن کتاب، ص141-139]</ref>.
در این کتاب آگاهی‎های سودمندی از تعالیم و رسوم طریقت چشتیه می‌توان به‌دست آورد. تفصیلی‌ترین تعالیم که عمدتاً بر سنن طریقت چشتیه مبتنی است در بخش مربوط به هند النبی، خواجه معین‎الدین حسن سجزی آمده است. چنان به نظر می‌آید که مصنف نیز بر نقش خواجه معین‎الدین و تعالیم و آراء و افکار و کردار و رفتار او علی‌الخصوص بنیان‎گذاری این طریقت در هند و تربیت خلفا و گسترش این طریقت آگاهی داشته است. از گفتار خواجه معین‎الدین در این کتاب با طریقه او، دوازده مقام خواجگان چشت، چهارده مقام، ده شرط اهل طریقت و ده ویژگی اهل حقیقت، شغل و عمل اهل سلوک و طایفه عشق، روش عارف، محبت، تجرید، توکل و جد و سماع و دیگر تعالیم او آشنا می‌شویم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/18 ر.ک: همان، صفحات هجده و نوزده]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/2/139 متن کتاب، ص141-139]</ref>.


نکته‌ای که از نخستین شیخ چشتی تا پایان کتاب در مورد اکثریت قریب به‌اتفاق مشایخ چشت مکرر و مؤکد می‌شود سماع و وجد و رسوم برپای داشتن آن به‎وسیله مشایخ چشتیه است. کهن‎ترین اشارت در باب این سنت را در روایت خواجه عبدالله انصاری یافته‌ایم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/19 ر.ک: پیشگفتار، صفحه نوزده]</ref>.
نکته‌ای که از نخستین شیخ چشتی تا پایان کتاب در مورد اکثریت قریب به‌اتفاق مشایخ چشت مکرر و مؤکد می‌شود سماع و وجد و رسوم برپای داشتن آن به‌وسیله مشایخ چشتیه است. کهن‎ترین اشارت در باب این سنت را در روایت خواجه عبدالله انصاری یافته‌ایم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/19 ر.ک: پیشگفتار، صفحه نوزده]</ref>.


از سیر الاقطاب برمی‌آید که در مجالس سماع خواجگان چشت در هند، قوالان و غزل‎خوانان اشعار و ابیات فارسی می‌خوانده‌اند. باآنکه زبان فارسی در عصر حاضر در هند گویندگانی ندارد، ولی این رسم یعنی خواندن اشعار فارسی در موسیقی قوالی همچنان برجای مانده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/20 ر.ک: همان، صفحه بیست]</ref>.
از سیر الاقطاب برمی‌آید که در مجالس سماع خواجگان چشت در هند، قوالان و غزل‎خوانان اشعار و ابیات فارسی می‌خوانده‌اند. باآنکه زبان فارسی در عصر حاضر در هند گویندگانی ندارد، ولی این رسم یعنی خواندن اشعار فارسی در موسیقی قوالی همچنان برجای مانده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/20 ر.ک: همان، صفحه بیست]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش