ابشیهی، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'با' به 'با') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
گویا کتاب «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ.را آن را به فرانسه برگرداند<ref>همان</ref>. | گویا کتاب «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ.را آن را به فرانسه برگرداند<ref>همان</ref>. | ||
ظاهراً دو امر موجب شهرت [[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]] بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان سدههای 9 و 10ق همسازی تمام داشته باشد و هر مسلمان فرهنگدوست، همه مفاهیم و معانى موردنیاز خود را در آن بازیابد. دوم آنکه شیوه نگارش ابشیهى از سادگى و روانى خاصى برخوردار است. وی- شاید به سبب عدم تبحر کافى- از تکلف سجعپردازی و معقدسرایى و مترادفسازی در امان ماند و به زبانى که قابلفهم همگان بود، نوشت، چنانکه گاه نمىتوانست از مصطلحات و ترکیبات لهجه مصری بپرهیزد و به همین سبب است که [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] بر وی خرده مىگیرد و مىنویسد ازآنجاکه به علم نحو احاطه نداشت، اغلاط بسیاری در سخنش راه یافت. آنچه در نظر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] عیب است، اینک زمینه مناسبى برای بررسى لهجه و | ظاهراً دو امر موجب شهرت [[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]] بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان سدههای 9 و 10ق همسازی تمام داشته باشد و هر مسلمان فرهنگدوست، همه مفاهیم و معانى موردنیاز خود را در آن بازیابد. دوم آنکه شیوه نگارش ابشیهى از سادگى و روانى خاصى برخوردار است. وی- شاید به سبب عدم تبحر کافى- از تکلف سجعپردازی و معقدسرایى و مترادفسازی در امان ماند و به زبانى که قابلفهم همگان بود، نوشت، چنانکه گاه نمىتوانست از مصطلحات و ترکیبات لهجه مصری بپرهیزد و به همین سبب است که [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] بر وی خرده مىگیرد و مىنویسد ازآنجاکه به علم نحو احاطه نداشت، اغلاط بسیاری در سخنش راه یافت. آنچه در نظر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] عیب است، اینک زمینه مناسبى برای بررسى لهجه و ضربالمثلها و احیاناً برخى خلقیات مصریان آن روزگار است<ref>همان</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۵
نام | ابشيهي، محمد بن احمد |
---|---|
نامهای دیگر | ابشيهي، بهاءالدين ابوالفتح محمد بن احمد
ابشيهي، شهابالدين احمد بن محمد ابشيهي، محمد بن احمد |
نام پدر | احمد |
متولد | / 790ق |
محل تولد | أَبشُوَیه مصر |
رحلت | / 850ق |
اساتید | جلالالدین بُلْقینى |
برخی آثار | المستطرف في کل فن مستظرف |
کد مؤلف | AUTHORCODE02192AUTHORCODE |
بهاءالدین ابوالفتح محمد بن احمدِ خطیب بن منصور بن احمد ابن عیسی مَحلّی اِبشیهی (790-850ق 1338-144م)، دانشمند شافعی مذهب قرن نهم مصری است که اثر معروف وی، «المستطرف» نام دارد.
تولد
او، دانشمند شافعى مذهب مصری که به زادگاهش أَبشُوَیه (به فتح و کسر همزه) از دهکدههای فَیوم منسوب است. ازآنجاکه وی بیشتر در المحلة الکبری مىزیست، نسبت «محلى» نیز به او دادهاند. در سال ۱۳۸۹/ ۷۹۰ در روستای اِبشویه در استان غربیه نزدیک فیوم بهدنیا آمد. بیشتر زندگیاش در محله الکبری گذشت؛
در دهسالگی قرآن را حفظ کرد و در پى کسب دانش بارها به قاهره رفت و بهویژه در درس جلالالدین بُلْقینى، قاضى القضاة قاهره (د 824ق) حضور یافت و گویا در همان احوال با ادیبانى چون ابن فهد، رقیب ابن فارض مناظره داشت. در 814ق حج گزارد و پس از مرگ پدر، خطیب شهر خویش گردید. شاید مراد سخاوی از این شهر، المحله باشد نه ابشویه[۱].
آثار
سخاوی که تنها منبع شرح احوال اوست، 3 کتاب به وی نسبت داده است:
- اطواق الأزهار على صدور الأنهار در باب موعظه؛
- کتابى در فن ترسل و نامهنگاری که گویا هرگز به پایان نرسیده است. این دو کتاب از میان رفتهاند؛
- المسطرف في كل فن مستظرف. ابشیهى همه شهرت خود را مدیون همین کتاب است[۲].
علاوه بر آثار مذکور، نسخهای خطى به نام «تذكرة العارفين و تبصرة المستبصرين» در خزاین الکتب دمشق موجود است که بروکلمان در شمار آثار او نهاده است و سرکیس و «دائرةالمعارف اسلام» از او تقلید کردهاند[۳].
گویى در عصر ابشیهى، اهل ادب به نگارش کتابهای دائرةالمعارفگونه و جنگهای ادبى اقبال تمام داشتهاند. جمالالدین وطواط (د 718ق)، علاءالدین بهایى (د 815ق)، شمسالدین نواجى (د 859ق) و حتى بعدازآن داوود انطاکى (د 1008ق) آثاری به همین شیوه تألیف کردهاند؛ اما جُنگ ابشیهى (المستطرف) بیش از همه شهرت یافته و نسخههای خطى آن در همه کشورهای اسلامى منتشر شده است. بروکلمان به 22 نسخه اشاره کرده است، اما اینک دستنوشتههای بیشتری از آن یافت شده است. علاوه بر این، برخى به تلخیص کتاب پرداختند: «المستطلف من المستطرف»، «المستقطف من المستطرف» و نیز تلخیص آن در الظاهریه[۴].
گویا کتاب «المستطرف» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «المستطرف» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ.را آن را به فرانسه برگرداند[۵].
ظاهراً دو امر موجب شهرت المستطرف بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان سدههای 9 و 10ق همسازی تمام داشته باشد و هر مسلمان فرهنگدوست، همه مفاهیم و معانى موردنیاز خود را در آن بازیابد. دوم آنکه شیوه نگارش ابشیهى از سادگى و روانى خاصى برخوردار است. وی- شاید به سبب عدم تبحر کافى- از تکلف سجعپردازی و معقدسرایى و مترادفسازی در امان ماند و به زبانى که قابلفهم همگان بود، نوشت، چنانکه گاه نمىتوانست از مصطلحات و ترکیبات لهجه مصری بپرهیزد و به همین سبب است که سخاوی بر وی خرده مىگیرد و مىنویسد ازآنجاکه به علم نحو احاطه نداشت، اغلاط بسیاری در سخنش راه یافت. آنچه در نظر سخاوی عیب است، اینک زمینه مناسبى برای بررسى لهجه و ضربالمثلها و احیاناً برخى خلقیات مصریان آن روزگار است[۶].
پانویس
منابع مقاله
آذرنوش، آذرتاش، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، ج 2، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.