ابن فضل‌الله عمری، احمد بن یحیی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۳۹: خط ۳۹:
==کسب علم و دانش==
==کسب علم و دانش==


وى مقدمات علوم را ابتدا از شيخ كمال‌الدين ابن قاضى، سپس از شمس‌الدين ابن مسلم، فقه را از قاضى القضاة شهاب‌الدين ابن المجد عبدالله آموخت. احكام صغرى را از شيخ تقى الدين ابن تيمیه، عروض و ادبيات را از علامه شهاب‌الدين صايغ و علاء الدين وداغى، معانى و بيان را از علامه شهاب‌الدين محمود فرا گرفت و شمارى از ديوان‌ها و كتب ادبى را نيز پيش او خواند و لغت و نحو را نزد شيخ اثير الدين آموخت.
وى مقدمات علوم را ابتدا از شيخ كمال‌الدين ابن قاضى، سپس از شمس‌الدين ابن مسلم، فقه را از قاضى القضاة شهاب‌الدين ابن المجد عبدالله آموخت. احكام صغرى را از شيخ تقىالدين ابن تيمیه، عروض و ادبيات را از علامه شهاب‌الدين صايغ و علاءالدين وداغى، معانى و بيان را از علامه شهاب‌الدين محمود فرا گرفت و شمارى از ديوان‌ها و كتب ادبى را نيز پيش او خواند و لغت و نحو را نزد شيخ اثيرالدين آموخت.


در 729ق پدرش محیی‌الدين يحيى كه در دمشق كاتب سرّ بود، از سوى سلطان وقت ملك ناصر، به مصر احضار شد و به قاهره رفت و منصب کتابت سرّ مصر را به عهده گرفت. او كه به همراه پدر به این شهر رفته بود، وى را در اداره امور يارى مى‌كرد و معاون و نايب او به شمار مى‌رفت.
در 729ق پدرش محیی‌الدين يحيى كه در دمشق كاتب سرّ بود، از سوى سلطان وقت ملك ناصر، به مصر احضار شد و به قاهره رفت و منصب کتابت سرّ مصر را به عهده گرفت. او كه به همراه پدر به این شهر رفته بود، وى را در اداره امور يارى مى‌كرد و معاون و نايب او به شمار مى‌رفت.


در واقع کتابت سرّ اسماً با پدر، ولى عملاً با او بود. وى بر اثر سرپيچى از دستور سلطان در مورد نوشتن القابى برای یکى از سران و به سبب خشونت در گفتار خود با سلطان، از چشم وى افتاد و از مقام خود بركنار گشت؛ پدرش نزد سلطان تقاضاى بخشش فرزند را كرد. سلطان نيز او را به شام فرستاد و در 738ق برادرش علاء الدين على را به جاى او به مباشرت محیی‌الدين برگزيد.
در واقع کتابت سرّ اسماً با پدر، ولى عملاً با او بود. وى بر اثر سرپيچى از دستور سلطان در مورد نوشتن القابى برای یکى از سران و به سبب خشونت در گفتار خود با سلطان، از چشم وى افتاد و از مقام خود بركنار گشت؛ پدرش نزد سلطان تقاضاى بخشش فرزند را كرد. سلطان نيز او را به شام فرستاد و در 738ق برادرش علاءالدين على را به جاى او به مباشرت محیی‌الدين برگزيد.


محیی‌الدين در رمضان /738 آوریل 1338 در قاهره وفات يافت. علاء الدين على مستقلاً به جانشينى پدر به رياست دارالانشاء قاهره منصوب شد. طولى نكشيد كه احمد بر اثر شكايات مكررى كه از وى مى‌شد، بار ديگر مورد خشم سلطان قرار گرفته و از دارالانشاء دمشق معزول گرديد و در 14 شعبان 739ق/ 25فوريه 1339م، به زندان افتاد.
محیی‌الدين در رمضان /738 آوریل 1338 در قاهره وفات يافت. علاءالدين على مستقلاً به جانشينى پدر به رياست دارالانشاء قاهره منصوب شد. طولى نكشيد كه احمد بر اثر شكايات مكررى كه از وى مى‌شد، بار ديگر مورد خشم سلطان قرار گرفته و از دارالانشاء دمشق معزول گرديد و در 14 شعبان 739ق/ 25فوريه 1339م، به زندان افتاد.


در 740ق، بعد از 7 ماه و 18 روز از زندان قلعة الجبل آزاد شد و اندكى بعد، بار ديگر به رياست دارالانشاء دمشق منصوب گشت و تا 743ق در همین سمت باقى بود.
در 740ق، بعد از 7 ماه و 18 روز از زندان قلعة الجبل آزاد شد و اندكى بعد، بار ديگر به رياست دارالانشاء دمشق منصوب گشت و تا 743ق در همین سمت باقى بود.


در این سال از سمت خود معزول شد و به جاى او برادرش بدر الدين محمد به کتابت سرّ دمشق منصوب گرديد. احمد به شفاعت علاء‌الدين على مورد عفو قرار گرفته، از مجازات مصون ماند و به دمشق بازگشت و تا هنگام مرگ از مشاغل ديوانى بركنار ماند. در این مدت، به تأليف و تصنيف پرداخت و احتمالاً آثار عمده وى، ثمره اوقات فراغت سال‌هاى آخر عمرش بوده است.
در این سال از سمت خود معزول شد و به جاى او برادرش بدرالدين محمد به کتابت سرّ دمشق منصوب گرديد. احمد به شفاعت علاء‌الدين على مورد عفو قرار گرفته، از مجازات مصون ماند و به دمشق بازگشت و تا هنگام مرگ از مشاغل ديوانى بركنار ماند. در این مدت، به تأليف و تصنيف پرداخت و احتمالاً آثار عمده وى، ثمره اوقات فراغت سال‌هاى آخر عمرش بوده است.


وى در نویسندگى و مسائل مربوط به سياست و كشوردارى، از ديگر اعضاى خانواده خویش كه در مشاغل ديوانى حكومت ممالیک، شهرت يافته بودند، برتر بود، ولى با همه این برترى، نتوانست در حد پدر و برادرانش، در كار خود توفيق حاصل كند. چنين استنباط مى‌شود كه این عدم موفقيت، به سبب سرسختى و شدت عمل و صراحت لهجه‌اش بود كه موجبات عدم رضايت سلطان و دشمنى كسانى را كه با وى در تماس بودند، فراهم مى‌ساخت.
وى در نویسندگى و مسائل مربوط به سياست و كشوردارى، از ديگر اعضاى خانواده خویش كه در مشاغل ديوانى حكومت ممالیک، شهرت يافته بودند، برتر بود، ولى با همه این برترى، نتوانست در حد پدر و برادرانش، در كار خود توفيق حاصل كند. چنين استنباط مى‌شود كه این عدم موفقيت، به سبب سرسختى و شدت عمل و صراحت لهجه‌اش بود كه موجبات عدم رضايت سلطان و دشمنى كسانى را كه با وى در تماس بودند، فراهم مى‌ساخت.
خط ۷۱: خط ۷۱:
==وفات==
==وفات==


وى در 7 ذيحجه 749ق/ 28فوريه 1349م، در سن پنجاه سالگى، در دمشق درگذشت و او را نزدیک قبر پدر و برادرش بدر الدين محمد، در صالحيه دفن كردند.
وى در 7 ذيحجه 749ق/ 28فوريه 1349م، در سن پنجاه سالگى، در دمشق درگذشت و او را نزدیک قبر پدر و برادرش بدرالدين محمد، در صالحيه دفن كردند.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش