۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =18556 | ||
| کد پدیدآور =04085 | | کد پدیدآور =04085 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''كفاية المحصلين في تبصرة أحكام الدين'''، شرح مزجی بر [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]] [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (متوفی 726ق) به قلم [[مدرس، محمدعلی|میرزا محمدعلی مدرس تبریزی خیابانی]] (متوفی 1373ق) است. نگارش این اثر در دو جزء در سال 1349ق به اتمام رسیده است. این چاپ منقح از کتاب به اهتمام [[سبحانی تبریزی، جعفر|شیخ جعفر سبحانی]] (معاصر) و با مقدمه [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] (معاصر) -که هر دو از شاگردان [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] بودهاند- منتشر شده است. | '''كفاية المحصلين في تبصرة أحكام الدين'''، شرح مزجی بر [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]] [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (متوفی 726ق) به قلم [[مدرس، محمدعلی|میرزا محمدعلی مدرس تبریزی خیابانی]] (متوفی 1373ق) است. نگارش این اثر در دو جزء در سال 1349ق به اتمام رسیده است. این چاپ منقح از کتاب به اهتمام [[سبحانی تبریزی، جعفر|شیخ جعفر سبحانی]] (معاصر) و با مقدمه [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] (معاصر) -که هر دو از شاگردان [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] بودهاند- منتشر شده است. | ||
تبصرة المتعلمین [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] وجیزهای است پرمایه و سودبخش که سالها بهعنوان درسنامه فقه در حوزههای علوم دینی مورد استفاده طالبان علم بوده است و در روزگار ما درست به مانند بسی کتابهای سودمند و مایهور و سنجیده دیگر- از دایره درس و بحث تقریباً خارج شده؛ بی آنکه جایگزینی مناسب و کارآمد برای آن تمهید گردد. به قول استاد [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] «این کتاب کوچک که بهیادآورنده کتابهایی است که بهعنوان کُمی و خُفی مشهورند و میتوان آن را در آستین و جوراب پنهان کرد و هنگام نیاز با سرعت بدان رجوع نمود»؛ وانگهی شامل همه ابواب فقه از طهارت و صلوة تا قصاص و دیات است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه چهارده</ref>. | تبصرة المتعلمین [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] وجیزهای است پرمایه و سودبخش که سالها بهعنوان درسنامه فقه در حوزههای علوم دینی مورد استفاده طالبان علم بوده است و در روزگار ما درست به مانند بسی کتابهای سودمند و مایهور و سنجیده دیگر- از دایره درس و بحث تقریباً خارج شده؛ بی آنکه جایگزینی مناسب و کارآمد برای آن تمهید گردد. به قول استاد [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] «این کتاب کوچک که بهیادآورنده کتابهایی است که بهعنوان کُمی و خُفی مشهورند و میتوان آن را در آستین و جوراب پنهان کرد و هنگام نیاز با سرعت بدان رجوع نمود»؛ وانگهی شامل همه ابواب فقه از طهارت و صلوة تا قصاص و دیات است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18556/1/14 ر.ک: مقدمه محقق، صفحه چهارده]</ref>. | ||
==جایگاه و ویژگی این اثر== | ==جایگاه و ویژگی این اثر== | ||
[[حجت کوهکمری، محمد|مرحوم آیتالله حجت کوهکمری(ره)]] درباره این اثر نوشتهاند: (…وجدت اسمه مطابقاً للمسمّی و مصداقاً لقولهم: الأسماءُ تُنزل من السماء؛ و متکفّلاً للأدلة الاستنباطیة و الدقائق العلمیّة الاستدلالیة؛ وافیاً شرح مراد المصنف؛ حاکیاً عن جلالة قدر المؤلف؛ منبئاً عن بلوغه المراتب العالیة من العلم و المقامات السامیة من الفضل؛ و فوزه غایة المقصد و المراد و ارتقائه من حضیض التقلید الی اوج الاجتهاد…). | [[حجت کوهکمری، محمد|مرحوم آیتالله حجت کوهکمری(ره)]] درباره این اثر نوشتهاند: (…وجدت اسمه مطابقاً للمسمّی و مصداقاً لقولهم: الأسماءُ تُنزل من السماء؛ و متکفّلاً للأدلة الاستنباطیة و الدقائق العلمیّة الاستدلالیة؛ وافیاً شرح مراد المصنف؛ حاکیاً عن جلالة قدر المؤلف؛ منبئاً عن بلوغه المراتب العالیة من العلم و المقامات السامیة من الفضل؛ و فوزه غایة المقصد و المراد و ارتقائه من حضیض التقلید الی اوج الاجتهاد…). | ||
مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]؛ مجدد حوزه علمیه قم نیز در تقریظ بر این کتاب نوشتهاند: …فقد سرحت برید النظر فی خلال هذه الروضة الندیة و الدوحة البهیة فوجدتها زاهیة ازهارها یانعة اثمارها عنادلها تسجع و جداولها تلمع النراجس شاخصة الابصار و الاوراد محمرّة العذار و الفیتها کما سماها الشارح کفایة للمحصلین و تبصرة للمتعلمین…<ref>جویا، جهانبخش؛ و دیگران، ص99-100</ref>. | مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]؛ مجدد حوزه علمیه قم نیز در تقریظ بر این کتاب نوشتهاند: …فقد سرحت برید النظر فی خلال هذه الروضة الندیة و الدوحة البهیة فوجدتها زاهیة ازهارها یانعة اثمارها عنادلها تسجع و جداولها تلمع النراجس شاخصة الابصار و الاوراد محمرّة العذار و الفیتها کما سماها الشارح کفایة للمحصلین و تبصرة للمتعلمین…<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/99 جویا، جهانبخش؛ و دیگران، ص99-100]</ref>. | ||
==اجزای کتاب== | ==اجزای کتاب== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==ویژگی شرح== | ==ویژگی شرح== | ||
از برای [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]] شرحها و حاشیهها و ترجمهها نوشته و حتی آن را به نظم کشیدهاند. در میان شروح متعدد [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]]، یکی از شروح مقبول افتاده و کارآمد، اثر حاضر میباشد. این اثر باآنکه (در اصل) به زبان فارسی تنظیم و تحریر شده (هماکنون این اثر به زبان عربی برگردانده شده است)، در کمال تعجبانگیزی، مرزهای زبان فارسی را درنوردیده و تا حوزه ارجاعات و پژوهشهای محققان عرب دامن گسترده است؛ چنانکه بهعنوانمثال، عمر عبدالسلام تَدْمُری در تحقیق تاریخ الاسلام ذَهَبی به آن ارجاع میدهد! <ref>ر.ک: جهانبخش، جویا و دیگران، ص98</ref>. | از برای [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]] شرحها و حاشیهها و ترجمهها نوشته و حتی آن را به نظم کشیدهاند. در میان شروح متعدد [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]]، یکی از شروح مقبول افتاده و کارآمد، اثر حاضر میباشد. این اثر باآنکه (در اصل) به زبان فارسی تنظیم و تحریر شده (هماکنون این اثر به زبان عربی برگردانده شده است)، در کمال تعجبانگیزی، مرزهای زبان فارسی را درنوردیده و تا حوزه ارجاعات و پژوهشهای محققان عرب دامن گسترده است؛ چنانکه بهعنوانمثال، عمر عبدالسلام تَدْمُری در تحقیق تاریخ الاسلام ذَهَبی به آن ارجاع میدهد! <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/98 ر.ک: جهانبخش، جویا و دیگران، ص98]</ref>. | ||
کفایة المحصلین نشان میدهد که آن فقید چه مهارت و تتبع گستردهای در فقه داشته و چگونه از باریکیهای آرای فقهی [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و چموخم تبصرة المتعلمین او با خبر بوده است. این کتاب را [[مدرس، محمدعلی|مدرس]] بهقصد «تنقیح مقاصد و مبانی» و «توضیح الفاظ و معانی» [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]] نوشته و -چنانکه خود یادآور گردیده از ایجاز مخل و اطناب ممل در آن پرهیز کرده است. مقصود عمده او «تفسیر» و «تقریر» سخن ماتن بوده و نه رد و نقد که نمودار آرای فقهی شارح باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص36</ref>. وی حتیالمقدور به مقصود خود وفادار مانده و بدینترتیب شرحی منضبط و پر اطلاع فراهم ساخته که «فایده آموزشی» دارد<ref>ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص98</ref>. | کفایة المحصلین نشان میدهد که آن فقید چه مهارت و تتبع گستردهای در فقه داشته و چگونه از باریکیهای آرای فقهی [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و چموخم تبصرة المتعلمین او با خبر بوده است. این کتاب را [[مدرس، محمدعلی|مدرس]] بهقصد «تنقیح مقاصد و مبانی» و «توضیح الفاظ و معانی» [[تبصرة المتعلمين في أحكام الدين|تبصرة المتعلمین]] نوشته و -چنانکه خود یادآور گردیده از ایجاز مخل و اطناب ممل در آن پرهیز کرده است. مقصود عمده او «تفسیر» و «تقریر» سخن ماتن بوده و نه رد و نقد که نمودار آرای فقهی شارح باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص36</ref>. وی حتیالمقدور به مقصود خود وفادار مانده و بدینترتیب شرحی منضبط و پر اطلاع فراهم ساخته که «فایده آموزشی» دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/98 ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص98]</ref>. | ||
[[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] در شرح خود از فرهنگ فارسی آنندراج گفتاوردهایی آورده بیآنکه به عربی ترجمه کند؛ مانند توضیح «ربیثا» که نوعی ماهی کوچک است و یا «اربیان» که ملخ آبی است که عربها آن را جراد البحر و شیرازیها میگو میگویند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص261</ref>. پنداری، وی اگرچه کتابش را به زبان عربی تحریر کرده، ایرانیان را مخاطب اصلی آن میدانسته و از همین رو ترجمه گفتاوردهای فارسی را لازم ندیده است<ref>ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص99</ref>. | [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] در شرح خود از فرهنگ فارسی آنندراج گفتاوردهایی آورده بیآنکه به عربی ترجمه کند؛ مانند توضیح «ربیثا» که نوعی ماهی کوچک است و یا «اربیان» که ملخ آبی است که عربها آن را جراد البحر و شیرازیها میگو میگویند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص261</ref>. پنداری، وی اگرچه کتابش را به زبان عربی تحریر کرده، ایرانیان را مخاطب اصلی آن میدانسته و از همین رو ترجمه گفتاوردهای فارسی را لازم ندیده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/99 ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص99]</ref>. | ||
کفایة المحصلین «شرح مزجی» است و شرح مزجی دو زبانه اگر هم پدید آید، بهغایت بارد و بیانسجام خواهد بود. شارح در این شیوه باید به زبان ماتن روی بیاورد تا بتواند الفاظ و عبارات خویش را در میان الفاظ و عبارات متن بگذارد و درعینحال به نظم و سامان اصلی اثر لطمهای نزده باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | کفایة المحصلین «شرح مزجی» است و شرح مزجی دو زبانه اگر هم پدید آید، بهغایت بارد و بیانسجام خواهد بود. شارح در این شیوه باید به زبان ماتن روی بیاورد تا بتواند الفاظ و عبارات خویش را در میان الفاظ و عبارات متن بگذارد و درعینحال به نظم و سامان اصلی اثر لطمهای نزده باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/99 ر.ک: همان]</ref>. | ||
از ویژگیهای قابل عنایت کتاب، دقتهای زبانی و ادبی آن مرحوم است که در جایجای اثر چهره مینماید و نشانگر باریکبینی شارح در توضیح لغات و ربط آنها است<ref>ر.ک: ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص43</ref>. آبشخور این ویژگی، جنبه بارز ادبی و لغوی در شخصیت [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] و پختگی و سرآمدگی او در فنون ادب است<ref>ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص99</ref>. | از ویژگیهای قابل عنایت کتاب، دقتهای زبانی و ادبی آن مرحوم است که در جایجای اثر چهره مینماید و نشانگر باریکبینی شارح در توضیح لغات و ربط آنها است<ref>ر.ک: ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص43</ref>. آبشخور این ویژگی، جنبه بارز ادبی و لغوی در شخصیت [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] و پختگی و سرآمدگی او در فنون ادب است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/99 ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص99]</ref>. | ||
رگههای دلبستگی [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] به دو دانش حدیث و رجال نیز در کفایة المحصلین هویدا است. استاد محقق میگوید: او از مدرسان دیگر فقه که من دیده بودم جامعتر و برتر بود؛ چون بر علم رجال و درایه که زیربنای حدیث و فقه است تسلط کافی و وافی داشت. وقتی او به نام برخی از محدثان و راویان همچون بزنطی و بنوفضال و اصحاب اجماع میرسید چنان داد سخن میداد که شنونده را مسحور علم و دانش خود میکرد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، جلد 1، صفحه شانزده و هفده</ref>. | رگههای دلبستگی [[مدرس، محمدعلی|مدرس خیابانی]] به دو دانش حدیث و رجال نیز در کفایة المحصلین هویدا است. استاد محقق میگوید: او از مدرسان دیگر فقه که من دیده بودم جامعتر و برتر بود؛ چون بر علم رجال و درایه که زیربنای حدیث و فقه است تسلط کافی و وافی داشت. وقتی او به نام برخی از محدثان و راویان همچون بزنطی و بنوفضال و اصحاب اجماع میرسید چنان داد سخن میداد که شنونده را مسحور علم و دانش خود میکرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18556/1/16 ر.ک: مقدمه محقق، جلد 1، صفحه شانزده و هفده]</ref>. | ||
همین دلبستگیها سبب شده که در متن یا حاشیه کفایة المحصلین به شرح و توضیح حدیث دست یازد و گفتار پیشینیان خویش را نیز مورد نقل و نقد قرار دهد<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص 37 و 38 و 41</ref>. | همین دلبستگیها سبب شده که در متن یا حاشیه کفایة المحصلین به شرح و توضیح حدیث دست یازد و گفتار پیشینیان خویش را نیز مورد نقل و نقد قرار دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18556/2/37 ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص 37 و 38] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18556/2/41 41]</ref>. | ||
از حسنات محققان طبع کنونی، ترجمه گفتاوردهای فارسی شارح است به زبان عربی، البته در حاشیه؛ تا کتاب برای طالب علمان عربزبان زودیابتر گردد. در این ترجمهها نیز اشتباهاتی وجود دارد که لازم است در طبع دیگر اصلاح شود: [[مدرس، محمدعلی|مرحوم مدرس]] در بخش احکام اطعمه و اشربه<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص261</ref>. از «الإربیان» به کسر همزه و باء؛ که به نادرست «الأربیان» چاپ شده، سخن گفته و گفتاوردی از آنندراج آورده که در پایان آن میخوانیم: «…همانا عربی است»، مراد این بوده که واژه «إربیان» فارسی نیست و عربی است، ولی محققان گمان کردهاند خوراکی که از آن پخته میشود موردنظر قائل بوده و زین رو ترجمه کردهاند: «…وهی أکلة عربیة» <ref>ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص100</ref>. | از حسنات محققان طبع کنونی، ترجمه گفتاوردهای فارسی شارح است به زبان عربی، البته در حاشیه؛ تا کتاب برای طالب علمان عربزبان زودیابتر گردد. در این ترجمهها نیز اشتباهاتی وجود دارد که لازم است در طبع دیگر اصلاح شود: [[مدرس، محمدعلی|مرحوم مدرس]] در بخش احکام اطعمه و اشربه<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص261</ref>. از «الإربیان» به کسر همزه و باء؛ که به نادرست «الأربیان» چاپ شده، سخن گفته و گفتاوردی از آنندراج آورده که در پایان آن میخوانیم: «…همانا عربی است»، مراد این بوده که واژه «إربیان» فارسی نیست و عربی است، ولی محققان گمان کردهاند خوراکی که از آن پخته میشود موردنظر قائل بوده و زین رو ترجمه کردهاند: «…وهی أکلة عربیة» <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8348/100 ر.ک: جهانبخش، جویا؛ و دیگران، ص100]</ref>. | ||
پیشازاین جزء اول از کتاب در سال 1354ق به چاپ سنگی منتشر شده و جزء دوم فراموش شده بود<ref>ر.ک: مقدمه، ص26</ref>. | پیشازاین جزء اول از کتاب در سال 1354ق به چاپ سنگی منتشر شده و جزء دوم فراموش شده بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18556/2/26 ر.ک: مقدمه، ص26]</ref>. | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در انتهای جلد دوم، فهارس آیات، اعلام و مصادر تحقیق ذکر شده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در انتهای جلد دوم، فهارس آیات، اعلام و مصادر تحقیق ذکر شده است. |
ویرایش