۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در سده هفتم با هجوم لشکریان مغول، خراسان و ری و جبال و عراق و برافتادن حکومتها و برهم خوردن نظامهای اجتماعی و سنن فرهنگی و... سیل مهاجرتهای اجباری به نواحی امن از جمله هندوستان آغاز گشت و پسازآن | در سده هفتم با هجوم لشکریان مغول، خراسان و ری و جبال و عراق و برافتادن حکومتها و برهم خوردن نظامهای اجتماعی و سنن فرهنگی و... سیل مهاجرتهای اجباری به نواحی امن از جمله هندوستان آغاز گشت و پسازآن علیالخصوص با توجه به حرمتداشت و قدرشناسی پادشاهان و امرای هند از علما و دانشمندان و مشایخ طریقت و شاعران و نویسندگان و هنرمندان و صاحبان پیشههای گوناگون، جاذبههای مهاجرت به هند نیرومندتر گشت و در دوره ظهیرالدین بابر و جانشینان او به اوج خویش رسید. از میان فرقههای متعدد صوفیه و مشایخ آنها که به سرزمین هند مهاجرت کرده بودند سلسلههای چشتیه اجمیر و سهروردیه ملتان قدمت و اهمیت بیشتر دارد تا آنجا که گفتهاند نسب غالب سلسلههای صوفیان هند به این دو میرسد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/8 ر.ک: همان، صفحه هشت]</ref>. | ||
«چشت، قریه یا شهرکی در نزدیکی هرات از ولایت خراسان قدیم و چنانکه در فرهنگ آنندراج آمده است، چشت بر وزن خشت، نام قریهای است قریب به هرات در کمال صفوت هوا و عذوبت ماء و از آنجا بودهاند بزرگان سلسله چشتیه که سرسلسله آنها سلطان ابراهیم بن ادهم بوده است. بدیهی است که خود ابراهیم ادهم از اهل چشت نبوده است و از آن جملهاند: خواجه ابواحمد ابدال و خواجه مودود و خواجه معینالدین و نجیبالدین شیخالمشایخ چشتی که سلسله درویشان چشتی به او منتهی میشود...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/31 ر.ک: جوکار، نجف، ص31]</ref>. | «چشت، قریه یا شهرکی در نزدیکی هرات از ولایت خراسان قدیم و چنانکه در فرهنگ آنندراج آمده است، چشت بر وزن خشت، نام قریهای است قریب به هرات در کمال صفوت هوا و عذوبت ماء و از آنجا بودهاند بزرگان سلسله چشتیه که سرسلسله آنها سلطان ابراهیم بن ادهم بوده است. بدیهی است که خود ابراهیم ادهم از اهل چشت نبوده است و از آن جملهاند: خواجه ابواحمد ابدال و خواجه مودود و خواجه معینالدین و نجیبالدین شیخالمشایخ چشتی که سلسله درویشان چشتی به او منتهی میشود...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/31 ر.ک: جوکار، نجف، ص31]</ref>. | ||
اما درباره نسبت «چشتی»، باید گفت که از زمان پیوستن مسعود بک به سلسله چشتیه در هند، بدین نام شهرت یافته است. سلسله چشتیه، دنباله طریقه ادهمیه (منسوب به ابراهیم ادهم) میباشد و از زمان ابواسحاق شامی (متوفی 329ق) به بعد، این طریقه به چشتیه معروف گشت و گسترش آن هم در هندوستان بهوسیله خواجه معینالدین چشتی (متوفی 633ق) انجام گرفت. نویسنده کتاب ضمن بیان ماجرای خرقه گرفتن ابواسحاق شامی که پس از هفت سال مجاهده در خدمت پیر خود، ممشاد دینوری، به چنین موقعیتی دست یافته بود، میگوید: «حضرت خواجه [ممشاد دینوری] خرقه بدو عنایت فرمود و خلیفه خود ساخت. هم در آن ساعت، آواز آمد که ای ابواسحاق! تو مقبول حضرت ما شدی. پس همچنان شد و بسیاری، از دولت وی به منزل رسیدند و ذات با برکاتش مبدأ چشتیان گردید و این سلسله بعدش به چشت، مشهور و مخاطب گشت؛ بدینجهت که چون آن شمس الاولیا به خدمت پیر خود شتافت و در بغداد به شرف دولت پایبوسی مشرف شد، | اما درباره نسبت «چشتی»، باید گفت که از زمان پیوستن مسعود بک به سلسله چشتیه در هند، بدین نام شهرت یافته است. سلسله چشتیه، دنباله طریقه ادهمیه (منسوب به ابراهیم ادهم) میباشد و از زمان ابواسحاق شامی (متوفی 329ق) به بعد، این طریقه به چشتیه معروف گشت و گسترش آن هم در هندوستان بهوسیله خواجه معینالدین چشتی (متوفی 633ق) انجام گرفت. نویسنده کتاب ضمن بیان ماجرای خرقه گرفتن ابواسحاق شامی که پس از هفت سال مجاهده در خدمت پیر خود، ممشاد دینوری، به چنین موقعیتی دست یافته بود، میگوید: «حضرت خواجه [ممشاد دینوری] خرقه بدو عنایت فرمود و خلیفه خود ساخت. هم در آن ساعت، آواز آمد که ای ابواسحاق! تو مقبول حضرت ما شدی. پس همچنان شد و بسیاری، از دولت وی به منزل رسیدند و ذات با برکاتش مبدأ چشتیان گردید و این سلسله بعدش به چشت، مشهور و مخاطب گشت؛ بدینجهت که چون آن شمس الاولیا به خدمت پیر خود شتافت و در بغداد به شرف دولت پایبوسی مشرف شد، فیالفور فرمود که چه نام داری؟ گفت: بنده را مردم ابواسحاق چشتی میگویند. آنحضرت به عنایت بیغایت، فرمود که شما خواجه چشت هستید و اسلام چشت از برکات قدم شماست. بعد از آنکه چون خلافت یافت به رخصت پیر خود در چشت تشریف آورد و به خواجه چشت مشهور گردید»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>. | ||
کتاب سیر الاقطاب که از جمله زندگینامههای مشایخ چشتیه است، با عنوان دیگر «خواجگان چشت» قلمداد شده است؛ زیرا در بین مشایخ چشتی، نخستین کسی که بهعنوان «خواجه چشت» شهرت یافته است، خواجه ابواسحاق شامی است که «خرقه فقر و ارادت از شیخالمشایخ ممشاد علو دینوری پوشیده»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان]</ref>. | کتاب سیر الاقطاب که از جمله زندگینامههای مشایخ چشتیه است، با عنوان دیگر «خواجگان چشت» قلمداد شده است؛ زیرا در بین مشایخ چشتی، نخستین کسی که بهعنوان «خواجه چشت» شهرت یافته است، خواجه ابواسحاق شامی است که «خرقه فقر و ارادت از شیخالمشایخ ممشاد علو دینوری پوشیده»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان]</ref>. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
باری سلسله چشتیه صابریه از علاءالدین احمد صابر آغاز میشود و جانشینان او آن را ادامه میدهند که سیر الاقطاب عمدتاً بر محور این سلسله تألیف شده است. آخرین شیخ بزرگ این سلسله که ذکرش بهتفصیل در این کتاب آمده است، جلالالدین کبیر اولیا قطب عالم است که پس از شیخ احمد عبدالحق رودلوی بر مسند خلیفگی و ارشاد مینشیند. اللهدیه با یادآوری دعای قطب عالم جلالالدین کبیر الاولیاء در حق شیخ احمد رودلوی که متضمن باقی ماندن سلسله ولایت در او و فرزندانش میباشد، اسامی تعداد کثیری از مشایخ دیگر سلسله صابریه را برمیشمارد که در پارهای موارد با آگاههای سودمند همراه است. اللهدیه در پایان این بخش یادآوری میکند که «تمام شد ذکر حالات اولیای عظام سلسله صابریه». ازاینپس کتاب با ذکر عبدالحق رودلوی، بهرام بیدولوی، شیخ نظام سنامی، خواجه شبلی، خواجه عبدالقدوس، خواجه عبدالکبیر، خواجه عثمان زندهپیر، خواجه نظامالدین و سرانجام پیر خود او شیخ عبدالسلام شاه اعلی ادامه مییابد. نکته جالب در مورد شیخ عبدالسلام، رسیدن سلسله مشایخ او به نظامالدین اولیا است. بهاینترتیب میتوان گفت اللهدیه نیز از پیروان و مشایخ این سلسله میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/16 ر.ک: همان، صفحه شانزده و هفده]</ref>. | باری سلسله چشتیه صابریه از علاءالدین احمد صابر آغاز میشود و جانشینان او آن را ادامه میدهند که سیر الاقطاب عمدتاً بر محور این سلسله تألیف شده است. آخرین شیخ بزرگ این سلسله که ذکرش بهتفصیل در این کتاب آمده است، جلالالدین کبیر اولیا قطب عالم است که پس از شیخ احمد عبدالحق رودلوی بر مسند خلیفگی و ارشاد مینشیند. اللهدیه با یادآوری دعای قطب عالم جلالالدین کبیر الاولیاء در حق شیخ احمد رودلوی که متضمن باقی ماندن سلسله ولایت در او و فرزندانش میباشد، اسامی تعداد کثیری از مشایخ دیگر سلسله صابریه را برمیشمارد که در پارهای موارد با آگاههای سودمند همراه است. اللهدیه در پایان این بخش یادآوری میکند که «تمام شد ذکر حالات اولیای عظام سلسله صابریه». ازاینپس کتاب با ذکر عبدالحق رودلوی، بهرام بیدولوی، شیخ نظام سنامی، خواجه شبلی، خواجه عبدالقدوس، خواجه عبدالکبیر، خواجه عثمان زندهپیر، خواجه نظامالدین و سرانجام پیر خود او شیخ عبدالسلام شاه اعلی ادامه مییابد. نکته جالب در مورد شیخ عبدالسلام، رسیدن سلسله مشایخ او به نظامالدین اولیا است. بهاینترتیب میتوان گفت اللهدیه نیز از پیروان و مشایخ این سلسله میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/16 ر.ک: همان، صفحه شانزده و هفده]</ref>. | ||
در این کتاب آگاهیهای سودمندی از تعالیم و رسوم طریقت چشتیه میتوان بهدست آورد. تفصیلیترین تعالیم که عمدتاً بر سنن طریقت چشتیه مبتنی است در بخش مربوط به هند النبی، خواجه معینالدین حسن سجزی آمده است. چنان به نظر میآید که مصنف نیز بر نقش خواجه معینالدین و تعالیم و آراء و افکار و کردار و رفتار او | در این کتاب آگاهیهای سودمندی از تعالیم و رسوم طریقت چشتیه میتوان بهدست آورد. تفصیلیترین تعالیم که عمدتاً بر سنن طریقت چشتیه مبتنی است در بخش مربوط به هند النبی، خواجه معینالدین حسن سجزی آمده است. چنان به نظر میآید که مصنف نیز بر نقش خواجه معینالدین و تعالیم و آراء و افکار و کردار و رفتار او علیالخصوص بنیانگذاری این طریقت در هند و تربیت خلفا و گسترش این طریقت آگاهی داشته است. از گفتار خواجه معینالدین در این کتاب با طریقه او، دوازده مقام خواجگان چشت، چهارده مقام، ده شرط اهل طریقت و ده ویژگی اهل حقیقت، شغل و عمل اهل سلوک و طایفه عشق، روش عارف، محبت، تجرید، توکل و جد و سماع و دیگر تعالیم او آشنا میشویم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/18 ر.ک: همان، صفحات هجده و نوزده]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/2/139 متن کتاب، ص141-139]</ref>. | ||
نکتهای که از نخستین شیخ چشتی تا پایان کتاب در مورد اکثریت قریب بهاتفاق مشایخ چشت مکرر و مؤکد میشود سماع و وجد و رسوم برپای داشتن آن بهوسیله مشایخ چشتیه است. کهنترین اشارت در باب این سنت را در روایت خواجه عبدالله انصاری یافتهایم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/19 ر.ک: پیشگفتار، صفحه نوزده]</ref>. | نکتهای که از نخستین شیخ چشتی تا پایان کتاب در مورد اکثریت قریب بهاتفاق مشایخ چشت مکرر و مؤکد میشود سماع و وجد و رسوم برپای داشتن آن بهوسیله مشایخ چشتیه است. کهنترین اشارت در باب این سنت را در روایت خواجه عبدالله انصاری یافتهایم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/19 ر.ک: پیشگفتار، صفحه نوزده]</ref>. | ||
ویرایش