حلية الأولياء و طبقات الأصفياء: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
    جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    '''حلية الأولياء و طبقات الأصفياء'''، اثر [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی]] (متوفی 430ق)، کتابى است به عربى در شرح ‎حال حدود هفتصد تن از صحابه بزرگ پیامبر(ص) و نیز عابدان و عارفان از صدر اسلام تا زمان مؤلف که به زبان عربی نوشته شده است.
    '''حلية الأولياء و طبقات الأصفياء'''، اثر [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی]] (متوفی 430ق)، کتابى است به عربى در شرح ‎حال حدود هفتصد تن از صحابه بزرگ پیامبر(ص) و نیز عابدان و عارفان از صدر اسلام تا زمان مؤلف که به زبان عربی نوشته شده است.


    درباره نام این کتاب، در منابع اختلاف اندکى هست. اسماعیل پاشا بغدادى آن را «حلية الأولياء و بهجة الأصفياء» نامیده است. حلیه در لغت به معناى زیور است. این کتاب چنان مشهور است که در منابع متقدم و متأخر، گاه مؤلفِ آن را «[[ابونعیم، احمد بن عبدالله|صاحب حلية الأولياء]]» خوانده‌اند. خوانسارى بر آن است که «حلية الأولياء» متضمن احادیثى در مناقب [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] است که در کتاب‎هاى دیگر یافت نمى‎شود. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]] این کتاب را در فهرست تصانیف شیعه یاد کرده است. نورى از [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|میرزا عبدالله افندى]] مؤلف «[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]» نقل مى‎کند که [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقر مجلسى]]، [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم]] را از اجداد خود و از شیعیان دانسته است.<ref>ر.ک: سجادی، سید جعفر؛ سید عرب، حسن، 1377، ج14، ص54</ref>.
    درباره نام این کتاب، در منابع اختلاف اندکى هست. اسماعیل پاشا بغدادى آن را «حلية الأولياء و بهجة الأصفياء» نامیده است. حلیه در لغت به معناى زیور است. این کتاب چنان مشهور است که در منابع متقدم و متأخر، گاه مؤلفِ آن را «[[ابونعیم، احمد بن عبدالله|صاحب حلية الأولياء]]» خوانده‌اند. خوانسارى بر آن است که «حلية الأولياء» متضمن احادیثى در مناقب [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] است که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمى‎شود. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]] این کتاب را در فهرست تصانیف شیعه یاد کرده است. نورى از [[افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ|میرزا عبدالله افندى]] مؤلف «[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]» نقل مى‎کند که [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقر مجلسى]]، [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم]] را از اجداد خود و از شیعیان دانسته است.<ref>ر.ک: سجادی، سید جعفر؛ سید عرب، حسن، 1377، ج14، ص54</ref>.


    انگیزه نویسنده، تألیف کتابى بوده است که در آن نام جماعتى از صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان و ناسکان و بعضى از روایات و سخنان آنان آمده باشد. وى همه آنان را از اعلام صوفیه و پیشوایان ایشان دانسته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
    انگیزه نویسنده، تألیف کتابى بوده است که در آن نام جماعتى از صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان و ناسکان و بعضى از روایات و سخنان آنان آمده باشد. وى همه آنان را از اعلام صوفیه و پیشوایان ایشان دانسته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


    درباره اهمیت «حلية ‎الأولياء» گفته‌اند که این کتاب را در زمان حیات [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم]] به نیشابور بردند و در آنجا به چهارصد دینار فروختند. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن ‎خلّکان]] آن را از بهترین کتاب‎ها دانسته است. صدیق حسن‎خان مطالعه «حلية ‎الأولياء» را به کسانى که مى‎خواهند از احوال و مقامات اولیا و صالحان مؤمن آگاه شوند، توصیه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.
    درباره اهمیت «حلية ‎الأولياء» گفته‌اند که این کتاب را در زمان حیات [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم]] به نیشابور بردند و در آنجا به چهارصد دینار فروختند. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن ‎خلّکان]] آن را از بهترین کتاب‌ها دانسته است. صدیق حسن‎خان مطالعه «حلية ‎الأولياء» را به کسانى که مى‎خواهند از احوال و مقامات اولیا و صالحان مؤمن آگاه شوند، توصیه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.
    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و اسامی افراد، در پنج طبقه، در قالب یازده جلد، تنظیم شده است.
    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و اسامی افراد، در پنج طبقه، در قالب یازده جلد، تنظیم شده است.


    نویسنده در تألیف این کتاب، از بسیارى از احادیث و روایاتِ زنان و مردان صحابى درباره افراد، صفات مؤمنان و مسائل فقهى بهره برده و از قول مشایخ نیز مواعظ و نصایحى را مطرح کرده است. این اثر، منبع بسیارى از کتاب‎هاى بعدى بوده است. مؤلفان شیعه از آن به‎عنوان منبعى براى نقل فضائل [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] و دیگر امامان(ع) استفاده کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>.
    نویسنده در تألیف این کتاب، از بسیارى از احادیث و روایاتِ زنان و مردان صحابى درباره افراد، صفات مؤمنان و مسائل فقهى بهره برده و از قول مشایخ نیز مواعظ و نصایحى را مطرح کرده است. این اثر، منبع بسیارى از کتاب‌هاى بعدى بوده است. مؤلفان شیعه از آن به‎عنوان منبعى براى نقل فضائل [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] و دیگر امامان(ع) استفاده کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    بخش اعظم کتاب، به شرح احوال تابعان تابعانى مى‎پردازد که در شمار فقها و محدّثان حکیم، امراى زاهد و عرفاى بزرگ بوده‌اند؛ از جمله نام سه امام شیعیان: [[امام سجاد(ع)|امام زین‎العابدین(ع)]]، امام محمد باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)]] ذکر شده و از افراد دیگر یاد شده که عبارتند از: محدث شیعى، طاووس‎ بن کیسان؛ خلیفه اموى، عمر بن عبدالعزیز؛ مؤسس فقه مالکى، مالک‎ بن انس؛ مؤسس فقه حنبلى، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و عرفاى بزرگى مانند: ابراهیم ادهم، فضیل ‎بن عیاض، ذوالنون مصرى، بایزید بسطامى و یحیى‎ بن معاذ<ref>ر.ک: همان</ref>.
    بخش اعظم کتاب، به شرح احوال تابعان تابعانى مى‎پردازد که در شمار فقها و محدّثان حکیم، امراى زاهد و عرفاى بزرگ بوده‌اند؛ از جمله نام سه امام شیعیان: [[امام سجاد(ع)|امام زین‎العابدین(ع)]]، امام محمد باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)]] ذکر شده و از افراد دیگر یاد شده که عبارتند از: محدث شیعى، طاووس‎ بن کیسان؛ خلیفه اموى، عمر بن عبدالعزیز؛ مؤسس فقه مالکى، مالک‎ بن انس؛ مؤسس فقه حنبلى، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و عرفاى بزرگى مانند: ابراهیم ادهم، فضیل ‎بن عیاض، ذوالنون مصرى، بایزید بسطامى و یحیى‎ بن معاذ<ref>ر.ک: همان</ref>.


    به گفته کولبرگ، از آنجا که [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]] از «حلية ‎الأولياء» در کتاب‎هاى خود نقل قول کرده است، روشن مى‎گردد که محافل شیعه با این اثر آشنا بوده‌اند. ابشیهى در «[[المستطرف في كل فن مستظرف]]» و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن‎ حجر عسقلانى]] در «لسان الميزان» از این اثر بهره برده‌اند. [[زرکلی، خیرالدین|زرکلى]] این کتاب را جزو منابع خود در تألیف [[الأعلام]]، معرفى کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.
    به گفته کولبرگ، از آنجا که [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]] از «حلية ‎الأولياء» در کتاب‌هاى خود نقل قول کرده است، روشن مى‎گردد که محافل شیعه با این اثر آشنا بوده‌اند. ابشیهى در «[[المستطرف في كل فن مستظرف]]» و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن‎ حجر عسقلانى]] در «لسان الميزان» از این اثر بهره برده‌اند. [[زرکلی، خیرالدین|زرکلى]] این کتاب را جزو منابع خود در تألیف [[الأعلام]]، معرفى کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.


    به گزارش [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]]، احمد بن على ماجدى در شرح بخشى از «الشافية» ابوفراس و میرزا محمد کشمیرى دهلوى در «المنتخبات من الكتب الكثيرة لأهل السنة»، از «حلية ‎الأولياء» استفاده کرده‌اند که این امر نشان از اهمیت بالای کتاب دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    به گزارش [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]]، احمد بن على ماجدى در شرح بخشى از «الشافية» ابوفراس و میرزا محمد کشمیرى دهلوى در «المنتخبات من الكتب الكثيرة لأهل السنة»، از «حلية ‎الأولياء» استفاده کرده‌اند که این امر نشان از اهمیت بالای کتاب دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.

    نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۴

    حلية الأولياء و طبقات الأصفياء
    حلية الأولياء و طبقات الأصفياء
    پدیدآورانابونعیم، احمد بن عبدالله (نویسنده) حوت، کمال يوسف (گردآورنده)
    ناشردار أم القري
    مکان نشرمصر - قاهره
    چاپ1
    موضوعاسلام - سرگذشت‌نامه عارفان - سرگذشت‌نامه
    زبانعربي
    تعداد جلد11
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏278‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ح‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، اثر حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (متوفی 430ق)، کتابى است به عربى در شرح ‎حال حدود هفتصد تن از صحابه بزرگ پیامبر(ص) و نیز عابدان و عارفان از صدر اسلام تا زمان مؤلف که به زبان عربی نوشته شده است.

    درباره نام این کتاب، در منابع اختلاف اندکى هست. اسماعیل پاشا بغدادى آن را «حلية الأولياء و بهجة الأصفياء» نامیده است. حلیه در لغت به معناى زیور است. این کتاب چنان مشهور است که در منابع متقدم و متأخر، گاه مؤلفِ آن را «صاحب حلية الأولياء» خوانده‌اند. خوانسارى بر آن است که «حلية الأولياء» متضمن احادیثى در مناقب حضرت على(ع) است که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمى‎شود. آقا بزرگ طهرانى این کتاب را در فهرست تصانیف شیعه یاد کرده است. نورى از میرزا عبدالله افندى مؤلف «رياض العلماء» نقل مى‎کند که محمدباقر مجلسى، ابونعیم را از اجداد خود و از شیعیان دانسته است.[۱].

    انگیزه نویسنده، تألیف کتابى بوده است که در آن نام جماعتى از صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان و ناسکان و بعضى از روایات و سخنان آنان آمده باشد. وى همه آنان را از اعلام صوفیه و پیشوایان ایشان دانسته است.[۲].

    درباره اهمیت «حلية ‎الأولياء» گفته‌اند که این کتاب را در زمان حیات ابونعیم به نیشابور بردند و در آنجا به چهارصد دینار فروختند. ابن ‎خلّکان آن را از بهترین کتاب‌ها دانسته است. صدیق حسن‎خان مطالعه «حلية ‎الأولياء» را به کسانى که مى‎خواهند از احوال و مقامات اولیا و صالحان مؤمن آگاه شوند، توصیه کرده است.[۳].

    ساختار

    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و اسامی افراد، در پنج طبقه، در قالب یازده جلد، تنظیم شده است.

    نویسنده در تألیف این کتاب، از بسیارى از احادیث و روایاتِ زنان و مردان صحابى درباره افراد، صفات مؤمنان و مسائل فقهى بهره برده و از قول مشایخ نیز مواعظ و نصایحى را مطرح کرده است. این اثر، منبع بسیارى از کتاب‌هاى بعدى بوده است. مؤلفان شیعه از آن به‎عنوان منبعى براى نقل فضائل حضرت على(ع) و دیگر امامان(ع) استفاده کرده‌اند[۴].

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن توضیح مطالبی پیرامون کتاب، به انگیزه نگارش آن اشاره شده است.[۵].

    نویسنده، افراد مذکور در کتاب را به پنج طبقه تقسیم و مقام معنوى و محامد اخلاقى آنان را گزارش کرده است: طبقه نخست، در شرح حال امیرمؤمنان(ع) و سه خلیفه اول؛

    طبقه دوم، در معرفى سایر صحابه که در رتبه پس از خلفا قرار داشتند؛

    طبقه سوم، در شرح‎حال اهل صفّه؛

    طبقه چهارم، درباره زنان ناسکه از صحابه، که با شرح‎ حال حضرت زهرا(س) و همسران پیامبر آغاز شده است؛

    طبقه پنجم، درباره تابعان و تابعانِ تابعان است که از مهم‎ترین آنها حسن بصرى است.[۶].

    بخش اعظم کتاب، به شرح احوال تابعان تابعانى مى‎پردازد که در شمار فقها و محدّثان حکیم، امراى زاهد و عرفاى بزرگ بوده‌اند؛ از جمله نام سه امام شیعیان: امام زین‎العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) ذکر شده و از افراد دیگر یاد شده که عبارتند از: محدث شیعى، طاووس‎ بن کیسان؛ خلیفه اموى، عمر بن عبدالعزیز؛ مؤسس فقه مالکى، مالک‎ بن انس؛ مؤسس فقه حنبلى، احمد بن حنبل و عرفاى بزرگى مانند: ابراهیم ادهم، فضیل ‎بن عیاض، ذوالنون مصرى، بایزید بسطامى و یحیى‎ بن معاذ[۷].

    به گفته کولبرگ، از آنجا که سید بن طاووس از «حلية ‎الأولياء» در کتاب‌هاى خود نقل قول کرده است، روشن مى‎گردد که محافل شیعه با این اثر آشنا بوده‌اند. ابشیهى در «المستطرف في كل فن مستظرف» و ابن‎ حجر عسقلانى در «لسان الميزان» از این اثر بهره برده‌اند. زرکلى این کتاب را جزو منابع خود در تألیف الأعلام، معرفى کرده است.[۸].

    به گزارش آقابزرگ طهرانى، احمد بن على ماجدى در شرح بخشى از «الشافية» ابوفراس و میرزا محمد کشمیرى دهلوى در «المنتخبات من الكتب الكثيرة لأهل السنة»، از «حلية ‎الأولياء» استفاده کرده‌اند که این امر نشان از اهمیت بالای کتاب دارد[۹].

    به سبب اهمیت احادیثى که ابونعیم در این کتاب نقل کرده و مقامى که وى نزد محدثان داشته، بلوشى نیز در تصحیح «طبقات المحدثين بأصبهان»، تألیف عبدالله ‎بن محمد ابوالشیخ، از «حلية ‎الأولياء» استفاده کرده است.[۱۰].

    از این کتاب انتقادهایى نیز شده است؛ مثلا، ابن ‎جوزى در سیزده مورد از ابونعیم انتقاد کرده است، از جمله در تکرار اخبار، اطاله احادیث، ذکر احادیث باطل و نسبت تصوف به صحابه[۱۱].

    وضعیت کتاب

    این کتاب در 1311ش/1932م، در قاهره و در 1346ش/1967م، بر اساس نسخه خطى مدرسه احمدیه حلب و مطابقت آن‎ با نسخه خطى موجود در الازهر مصر، در ده مجلد به چاپ رسید. پس از آن نیز بارها در بیروت چاپ شده است. کمال یوسف الحوت فهرست آن را فراهم کرده و این فهرست نیز بارها به‌همراه «حلية ‎الأولياء» به چاپ رسیده است.[۱۲].

    بنا به گزارش حاجى خلیفه و آقابزرگ طهرانى، ابن ‎جوزى (متوفى 597) این کتاب را خلاصه کرده و آن را «صفة الصفوة» نامیده و در تلخیص آن افراط کرده است. همچنین آن‎گونه که از گزارش حاجى خلیفه برمى‎آید، محمد بن حسن حسینى هم این کتاب را، با رعایت جانب اعتدال، خلاصه کرده است. از این دو اختصار، «صفة الصفوة» در چهار جزء در حیدرآباد چاپ شده است.[۱۳].

    احمد بن محمد مقرى نیز کتاب «أنوار اليقين في شرح حديث أولياء الله المتقين»، نوشته ابن ‎مرزوق را شرحِ نخستین حدیثِ کتاب «حلية ‎الأولياء» دانسته است.[۱۴].

    فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است و جلد یازدهم به فهرست احادیث اختصاص یافته است.

    در پاورقی‎ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از کلمات متن پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: سجادی، سید جعفر؛ سید عرب، حسن، 1377، ج14، ص54
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص55
    4. ر.ک: همان، ص54-55
    5. ر.ک: مقدمه، ج1، ص3-28
    6. ر.ک: سجادی، سید جعفر؛ سید عرب، حسن، 1377، ج14، ص54
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص55
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: همان
    14. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. سجادی، سید جعفر؛ سید عرب، حسن، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، چاپ اول (1377)، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.


    وابسته‌ها