۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
آنچه اکنون از خاطرات عماد در دست است، قریب به هشتاد صفحه بوده و صفحاتی چند از مکتوبات به دلایلی که بر ما روشن نیست، از مجموعه جدا افتاده و مفقود شده است. اما بااینحال اوراق موجود نیز ارزش خود را دارا بوده و اطلاعاتی باارزش و بعضاً منحصربهفرد از این جریان تاریخی را که عماد به او تعلق داشته، برملا میسازد. [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]] در این خاطرات که با خط زیبای نستعلیق از خود برجای گذاشته، به موضوعاتی پرداخته که برخی از آنها از این قرار است: | آنچه اکنون از خاطرات عماد در دست است، قریب به هشتاد صفحه بوده و صفحاتی چند از مکتوبات به دلایلی که بر ما روشن نیست، از مجموعه جدا افتاده و مفقود شده است. اما بااینحال اوراق موجود نیز ارزش خود را دارا بوده و اطلاعاتی باارزش و بعضاً منحصربهفرد از این جریان تاریخی را که عماد به او تعلق داشته، برملا میسازد. [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]] در این خاطرات که با خط زیبای نستعلیق از خود برجای گذاشته، به موضوعاتی پرداخته که برخی از آنها از این قرار است: | ||
# بیان مختصری از زندگی خود تا قبل از گرفتاری؛ | # بیان مختصری از زندگی خود تا قبل از گرفتاری؛ | ||
# اشارهای کوتاه به سوابق | # اشارهای کوتاه به سوابق آزادیخواهی خود؛ | ||
# شرح دقیق ماجرای بازداشت؛ | # شرح دقیق ماجرای بازداشت؛ | ||
# توصیف جزئیات محبس هولناک نظمیه؛ | # توصیف جزئیات محبس هولناک نظمیه؛ | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
# اشارهای گذرا به جریان دمکراتهای تشکیلی و ضد تشکیلی، ابراز تنفر از تشکیلیها و تمجید از ضد تشکیلیها<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | # اشارهای گذرا به جریان دمکراتهای تشکیلی و ضد تشکیلی، ابراز تنفر از تشکیلیها و تمجید از ضد تشکیلیها<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | ||
اوایل شهریور 1295ش، درحالیکه دنیا در انتظار پایان جنگ عالمگیر اول بود و ایران نیز در تبوتاب ناشی از ورود ناخواسته به عرصه کشاکش قدرتهای بزرگ جهان میسوخت، مردم تهران نظارهگر تولد جمعیتی مخوف و تروریستی به نام کمیته مجازات بودند؛ جمعیتی که پس از انجام دو، سه عملیات آدمکشی، نامش لرزه بر اندام دولتمردان میانداخت. در آن سال زمام دولت ایران در دست میرزا حسن خان ملقب به وثوقالدوله بود؛ کسی که آشکارا در همه محافل، انگلیسیاش | اوایل شهریور 1295ش، درحالیکه دنیا در انتظار پایان جنگ عالمگیر اول بود و ایران نیز در تبوتاب ناشی از ورود ناخواسته به عرصه کشاکش قدرتهای بزرگ جهان میسوخت، مردم تهران نظارهگر تولد جمعیتی مخوف و تروریستی به نام کمیته مجازات بودند؛ جمعیتی که پس از انجام دو، سه عملیات آدمکشی، نامش لرزه بر اندام دولتمردان میانداخت. در آن سال زمام دولت ایران در دست میرزا حسن خان ملقب به وثوقالدوله بود؛ کسی که آشکارا در همه محافل، انگلیسیاش میخواندند. کمیته مجازات از بدو اولین ترور تا حدود چهارده ماه که توانست مخفیانه ادامه حیات دهد، پنج تن از رجال سیاسی - مذهبی پایتخت را به کام مرگ فرستاد<ref>ر.ک: متن کتاب، صفحه19</ref>. | ||
نگارنده برای کامل کردن این مجموعه، بخشهای دیگر را به آن افزوده است تا خواننده به چهرهای شفافتر از جریان کمیته مجازات و حامیان و مخالفان آن دست یابد. یادداشتهای سید محمد کمرهای که شرح پیگیریهای مستمر او را برای نجات محبوسین کمیته مجازات و اتفاقات جالبی که در این مسیر رخ داده در بر دارد، از جمله مواردی است که از کتاب حجیم خاطرات وی استخراج و با ترتیب زمانی در ادامه این کتاب گنجانده شده است. اهمیت این یادداشتها زمانی روشن میشود که بدانیم در آن ایام، برخی، کمیته مجازات را به نام دسته کمرهای میشناختند. عزم راسخ کمرهای برای آزادی اعضای کمیته از زندان که در جایجای خاطرات وی مشهود است، او را حتی چندین بار نزد بزرگترین دشمن کمیته مجازات، یعنی میرزا حسن خان وثوقالدوله (رئیسالوزراء) کشاند تا علاوه بر میانجیگری برای این امر مبلغی نیز بهعنوان کمکهزینه برای خانواده زندانیان از وثوق بگیرد. کمرهای، اعضای اصلی کمیته مجازات را وطنخواهانی میدانست که فقط و فقط برای پاکسازی جامعه از شر نوکران اجنبی (روس و انگلیس) دست به سلاح برده، اقدام به ترور کرده بودند. وی حتی با برخی از آنها سوابق دیرین مبارزاتی داشت؛ مانند سابقه عضویت با ابوالفتحزاده در انجمن مخفی بین الطلوعین در جریان انقلاب مشروطه. کمرهای تا آخر، مدافع مجازاتیان باقی ماند؛ هرچند شکلگیری جریانات پرسروصدا و جدیدتری همچون عقد قرارداد 1919م، عملاً به بحثهای مرتبط با کمیته مجازات خاتمه داده بود<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص15-14</ref>. | نگارنده برای کامل کردن این مجموعه، بخشهای دیگر را به آن افزوده است تا خواننده به چهرهای شفافتر از جریان کمیته مجازات و حامیان و مخالفان آن دست یابد. یادداشتهای سید محمد کمرهای که شرح پیگیریهای مستمر او را برای نجات محبوسین کمیته مجازات و اتفاقات جالبی که در این مسیر رخ داده در بر دارد، از جمله مواردی است که از کتاب حجیم خاطرات وی استخراج و با ترتیب زمانی در ادامه این کتاب گنجانده شده است. اهمیت این یادداشتها زمانی روشن میشود که بدانیم در آن ایام، برخی، کمیته مجازات را به نام دسته کمرهای میشناختند. عزم راسخ کمرهای برای آزادی اعضای کمیته از زندان که در جایجای خاطرات وی مشهود است، او را حتی چندین بار نزد بزرگترین دشمن کمیته مجازات، یعنی میرزا حسن خان وثوقالدوله (رئیسالوزراء) کشاند تا علاوه بر میانجیگری برای این امر مبلغی نیز بهعنوان کمکهزینه برای خانواده زندانیان از وثوق بگیرد. کمرهای، اعضای اصلی کمیته مجازات را وطنخواهانی میدانست که فقط و فقط برای پاکسازی جامعه از شر نوکران اجنبی (روس و انگلیس) دست به سلاح برده، اقدام به ترور کرده بودند. وی حتی با برخی از آنها سوابق دیرین مبارزاتی داشت؛ مانند سابقه عضویت با ابوالفتحزاده در انجمن مخفی بین الطلوعین در جریان انقلاب مشروطه. کمرهای تا آخر، مدافع مجازاتیان باقی ماند؛ هرچند شکلگیری جریانات پرسروصدا و جدیدتری همچون عقد قرارداد 1919م، عملاً به بحثهای مرتبط با کمیته مجازات خاتمه داده بود<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص15-14</ref>. |
ویرایش