النجاة في القيامة في تحقيق أمر الإمامة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10693
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10693
| کتابخوان همراه نور =01168
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۴: خط ۴۵:
الباب الثانى: باب دوم در تعيين امام بعد از رسول‌الله(ص) مى‌باشد. اين باب از دو بحث تشكيل يافته است: بحث اول در اثبات امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] بعد از رسول‌الله(ص) مى‌باشد كه مؤلف براى اثبات اين امر به سه نوع از ادله استناد مى‌كند:
الباب الثانى: باب دوم در تعيين امام بعد از رسول‌الله(ص) مى‌باشد. اين باب از دو بحث تشكيل يافته است: بحث اول در اثبات امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] بعد از رسول‌الله(ص) مى‌باشد كه مؤلف براى اثبات اين امر به سه نوع از ادله استناد مى‌كند:


نصوص جليه، نصوص غير جليه و براهين عقليه. او بعد از بيان هر يك از ادله از شبهات حول آن نيز جواب مى‌دهد. بحث دوم در اثبات امامت سائر ائمه(ع) مى‌باشد.
نصوص جليه، نصوص غير جليه و براهین عقليه. او بعد از بيان هر يك از ادله از شبهات حول آن نيز جواب مى‌دهد. بحث دوم در اثبات امامت سائر ائمه(ع) مى‌باشد.


الباب الثالث: باب سوم به بيان شبهات و جواب آنها اختصاص يافته است. اين بحث از يك مقدمه (كه در واقع تقسيم مخالفين امامت مى‌باشد) و چهار بحث تشكيل يافته است. بحث اول در رد شبهات منكرين امامت على(ع) مى‌باشد. بحث دوم در بيان مطاعن خوارج در مورد [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و جواب آنها مى‌باشد. بحث سوم در بيان فرق مختلف شيعه و بيان اعتقاداتشان و جواب آنها مى‌باشد. مؤلف به ده گروه از فرق شيعه متذكر مى‌شود.
الباب الثالث: باب سوم به بيان شبهات و جواب آنها اختصاص يافته است. اين بحث از يك مقدمه (كه در واقع تقسيم مخالفين امامت مى‌باشد) و چهار بحث تشكيل يافته است. بحث اول در رد شبهات منكرين امامت على(ع) مى‌باشد. بحث دوم در بيان مطاعن خوارج در مورد [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و جواب آنها مى‌باشد. بحث سوم در بيان فرق مختلف شيعه و بيان اعتقاداتشان و جواب آنها مى‌باشد. مؤلف به ده گروه از فرق شيعه متذكر مى‌شود.
خط ۵۴: خط ۵۵:


#كيفيت بيان مسائل: يكى از ويژگى‌هاى اين كتاب بيان منطقى مطالب و مسائل مربوط به امامت مى‌باشد. مؤلف ابتداء عقائد شيعه را به عنوان مدعاى خويش مطرح كرده، سپس به آراء ديگران مى‌پردازد و بعد ادلۀ مدعاى خويش را بيان كرده و در آخر به شبهات پاسخ مى‌دهد.
#كيفيت بيان مسائل: يكى از ويژگى‌هاى اين كتاب بيان منطقى مطالب و مسائل مربوط به امامت مى‌باشد. مؤلف ابتداء عقائد شيعه را به عنوان مدعاى خويش مطرح كرده، سپس به آراء ديگران مى‌پردازد و بعد ادلۀ مدعاى خويش را بيان كرده و در آخر به شبهات پاسخ مى‌دهد.
#استفاده از براهين عقلى: مؤلف در اكثر مباحث؛ همچون وجوب عصمت امام، وجوب افضليت امام از رعيت، امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و...علاوه بر آيات و روايات متعدده در هر مورد به ادله و براهين عقلى نيز استدلال مى‌كند.
#استفاده از براهین عقلى: مؤلف در اكثر مباحث؛ همچون وجوب عصمت امام، وجوب افضليت امام از رعيت، امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و...علاوه بر آيات و روايات متعدده در هر مورد به ادله و براهین عقلى نيز استدلال مى‌كند.
#دين و سياست: يكى از مباحثى كه مؤلف در اين كتاب به آن پرداخته است، در رابطۀ دين و سياست مى‌باشد. او قائل است كه بدون سياست دين نمى‌تواند قائم باشد، بلكه دين هم بدون سياست تام نيست. او مى‌گويد «أن الضرورة قاضية بعد الخوض في امر‌الدين ان السياسة هى التى يقوم عليها‌الدين و لا يتم بدونها ثم انه قد علم من حال الرسول(ص) انه كان يسوس أمته...».<ref>ص 72</ref>
#دين و سياست: يكى از مباحثى كه مؤلف در اين كتاب به آن پرداخته است، در رابطۀ دين و سياست مى‌باشد. او قائل است كه بدون سياست دين نمى‌تواند قائم باشد، بلكه دين هم بدون سياست تام نيست. او مى‌گويد «أن الضرورة قاضية بعد الخوض في امر‌الدين ان السياسة هى التى يقوم عليها‌الدين و لا يتم بدونها ثم انه قد علم من حال الرسول(ص) انه كان يسوس أمته...».<ref>ص 72</ref>
#علم امام: يكى از بحث‌هاى مهمى كه از سابق حول امامت مطرح بوده، مسأله علم امام است. آيا علم در امامت شرط است و اگر شرط است، امام بايد عالم به چه چيزى باشد. مؤلف قائل است علمى كه در امام شرط است، علم به احكام كليۀ دينى است. او حتى علم به احكام جزئيه مثل مسائلى كه در ابواب مختلف فقه مورد بحث واقع مى‌شود را در امام شرط نمى‌داند، بلكه اگر امام متمكن از استنباط احكام باشد را در امامت كافى مى‌داند. او ظاهرا مثل بعضى از متقدمين امامان را تنها مجتهدانى فرض نموده است و مى‌گويد: «أنه عالم بالاحكام الكلية من‌الدين بالفعل و اما الاحكام الجزئية المتعلقة بالوقائع الجزئية فله ملكة اخذ تلك الاجزاء من القوانين الكلية من موادها...».<ref>ص 67</ref>
#علم امام: يكى از بحث‌هاى مهمى كه از سابق حول امامت مطرح بوده، مسأله علم امام است. آيا علم در امامت شرط است و اگر شرط است، امام بايد عالم به چه چيزى باشد. مؤلف قائل است علمى كه در امام شرط است، علم به احكام كليۀ دينى است. او حتى علم به احكام جزئيه مثل مسائلى كه در ابواب مختلف فقه مورد بحث واقع مى‌شود را در امام شرط نمى‌داند، بلكه اگر امام متمكن از استنباط احكام باشد را در امامت كافى مى‌داند. او ظاهرا مثل بعضى از متقدمين امامان را تنها مجتهدانى فرض نموده است و مى‌گويد: «أنه عالم بالاحكام الكلية من‌الدين بالفعل و اما الاحكام الجزئية المتعلقة بالوقائع الجزئية فله ملكة اخذ تلك الاجزاء من القوانين الكلية من موادها...».<ref>ص 67</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش