المشتق عند الأصولیین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
    جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
    خط ۲۹: خط ۲۹:
    '''المشتق عند الأصولیین'''، تقریرات درس اصول فقه [[صدر، محمد|شهید محمد صدر]] (متوفی 1377ش) به قلم شیخ [[يعقوبي، محمد|محمد یعقوبی]] است. در این اثر که مکمل کتاب «منهج الأصول» مؤلف است، موضوع مشتق به‌صورت مجزا استخراج و برای استفاده در مراکز علمی منتشر شده است.
    '''المشتق عند الأصولیین'''، تقریرات درس اصول فقه [[صدر، محمد|شهید محمد صدر]] (متوفی 1377ش) به قلم شیخ [[يعقوبي، محمد|محمد یعقوبی]] است. در این اثر که مکمل کتاب «منهج الأصول» مؤلف است، موضوع مشتق به‌صورت مجزا استخراج و برای استفاده در مراکز علمی منتشر شده است.


    از‌ مباحث مهم علم اصول فقه، بحث «مشتق» است. بدون شک این موضوع اختصاص به اسم‌ها‌ دارد و حرف‌ها‌ و فعل‌ها‌ از بحث مشتق بیرون هستند. در هر مشتقی ذاتی وجود دارد که متصف به مبدأ اشتقاق می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال لفظ «ظالم» یک مشتق است که از دو عنصر تشکیل شده: یکی‌ ذاتی که متصف و متلبس به وصف «ظلم» است و دیگر خود و صفت «ظلم» که عارض بر آن ذات شده است که در اصطلاح به این وصف، «مبدأ اشتقاق» گفته می‌شود.
    از مباحث مهم علم اصول فقه، بحث «مشتق» است. بدون شک این موضوع اختصاص به اسم‌ها دارد و حرف‌ها و فعل‌ها از بحث مشتق بیرون هستند. در هر مشتقی ذاتی وجود دارد که متصف به مبدأ اشتقاق می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال لفظ «ظالم» یک مشتق است که از دو عنصر تشکیل شده: یکی ذاتی که متصف و متلبس به وصف «ظلم» است و دیگر خود و صفت «ظلم» که عارض بر آن ذات شده است که در اصطلاح به این وصف، «مبدأ اشتقاق» گفته می‌شود.


    در علم‌ اصول‌ بحث در مورد این است که مشتقاتی مانند اسم فاعل و اسم مفعول و صفت مشبهه و صیغه مبالغه و سایر مشتقات، آیا برای خصوص متلبّس به مبدأ اشتقاق وضع شده و تنها در هنگام اتصاف‌ ذات‌ به آن وصف، اطلاق مشتق بر آن حقیقی است؟ یا نه اگر ذاتی در برهه‌ای از زمان متصف به وصفی بود، سپس آن وصف از آن ذات سلب و منقضی شد‌، آیا‌ اطلاق مشتق بر آن ذات اطلاق حقیقی است یا مجازی؟<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/55118/169 عزیزی علویجه، مصطفی، ص169-168]</ref>.
    در علم اصول بحث در مورد این است که مشتقاتی مانند اسم فاعل و اسم مفعول و صفت مشبهه و صیغه مبالغه و سایر مشتقات، آیا برای خصوص متلبّس به مبدأ اشتقاق وضع شده و تنها در هنگام اتصاف ذات به آن وصف، اطلاق مشتق بر آن حقیقی است؟ یا نه اگر ذاتی در برهه‌ای از زمان متصف به وصفی بود، سپس آن وصف از آن ذات سلب و منقضی شد‌، آیا اطلاق مشتق بر آن ذات اطلاق حقیقی است یا مجازی؟<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/55118/169 عزیزی علویجه، مصطفی، ص169-168]</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    [[صدر، محمد|سید محمد صدر]] در ابتدای کتاب در ضمن مقدمه کوتاهی خداوند را شکر گفته است که تعداد زیادی از طلاب فاضل و اهل تلاش و کوشش را شاگرد او قرار داده است. از جمله مهم‌ترین آن‌ها شیخ محمد موسی یعقوبی است که دروس علم اصول را نوشته و توجه کافی به فهم و کتابت و مذاکره آن داشته است. این کتاب نمونه‌ای از تلاش اوست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/5 ر.ک: مقدمه، ص5]</ref>.
    [[صدر، محمد|سید محمد صدر]] در ابتدای کتاب در ضمن مقدمه کوتاهی خداوند را شکر گفته است که تعداد زیادی از طلاب فاضل و اهل تلاش و کوشش را شاگرد او قرار داده است. از جمله مهم‌ترین آن‌ها شیخ محمد موسی یعقوبی است که دروس علم اصول را نوشته و توجه کافی به فهم و کتابت و مذاکره آن داشته است. این کتاب نمونه‌ای از تلاش اوست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/5 ر.ک: مقدمه، ص5]</ref>.


    سپس تأکید می‌کند که مطالب کتاب را مورد مراجعه و دقت قرار داده و مطالب آن را وافی به غرض و مجموعه‌ کافی اصول دانسته است. با وجود این‌که مطالب در اصل از شهید صدر است اما مقرر حریت تعبیر دارد و لذا شهید او را «مؤلف» دانسته است؛ البته شهید اجازه این کار را با حفظ معنی و وضوح مبنی به او داده است. شهید این اثر را پیمودن مسیر اجتهاد و شناخت راه درست آن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/5 ر.ک: همان]</ref>.
    سپس تأکید می‌کند که مطالب کتاب را مورد مراجعه و دقت قرار داده و مطالب آن را وافی به غرض و مجموعه کافی اصول دانسته است. با وجود این‌که مطالب در اصل از شهید صدر است اما مقرر حریت تعبیر دارد و لذا شهید او را «مؤلف» دانسته است؛ البته شهید اجازه این کار را با حفظ معنی و وضوح مبنی به او داده است. شهید این اثر را پیمودن مسیر اجتهاد و شناخت راه درست آن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/5 ر.ک: همان]</ref>.


    مقرر در ابتدای مقدمه‌اش بر کتاب، مشتق را این‌گونه معنا کرده است: «مشتق اسم مفعول از اشتق بر وزن افتعل است. اصل آن شقق است و این صیغه مفید مبالغه و بذل تلاش در طلب شی است؛ مانند اکتسب و استلَّ و مصدرش اشتقاق است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>.
    مقرر در ابتدای مقدمه‌اش بر کتاب، مشتق را این‌گونه معنا کرده است: «مشتق اسم مفعول از اشتق بر وزن افتعل است. اصل آن شقق است و این صیغه مفید مبالغه و بذل تلاش در طلب شی است؛ مانند اکتسب و استلَّ و مصدرش اشتقاق است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>.

    نسخهٔ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۱

    ‏المشتق عند الأصولیین
    المشتق عند الأصولیین
    پدیدآورانيعقوبي، محمد (نويسنده)
    ناشرمؤسسة عاشوراء
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 2007م , 1427ق,
    شابک964-7263-89-9
    موضوعاصول فقه شيعه - قرن 14 مباحث الفاظ (اصول فقه)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏164‎‏ ‎‏/‎‏ي‎‏7‎‏م‎‏5‎‏*‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المشتق عند الأصولیین، تقریرات درس اصول فقه شهید محمد صدر (متوفی 1377ش) به قلم شیخ محمد یعقوبی است. در این اثر که مکمل کتاب «منهج الأصول» مؤلف است، موضوع مشتق به‌صورت مجزا استخراج و برای استفاده در مراکز علمی منتشر شده است.

    از مباحث مهم علم اصول فقه، بحث «مشتق» است. بدون شک این موضوع اختصاص به اسم‌ها دارد و حرف‌ها و فعل‌ها از بحث مشتق بیرون هستند. در هر مشتقی ذاتی وجود دارد که متصف به مبدأ اشتقاق می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال لفظ «ظالم» یک مشتق است که از دو عنصر تشکیل شده: یکی ذاتی که متصف و متلبس به وصف «ظلم» است و دیگر خود و صفت «ظلم» که عارض بر آن ذات شده است که در اصطلاح به این وصف، «مبدأ اشتقاق» گفته می‌شود.

    در علم اصول بحث در مورد این است که مشتقاتی مانند اسم فاعل و اسم مفعول و صفت مشبهه و صیغه مبالغه و سایر مشتقات، آیا برای خصوص متلبّس به مبدأ اشتقاق وضع شده و تنها در هنگام اتصاف ذات به آن وصف، اطلاق مشتق بر آن حقیقی است؟ یا نه اگر ذاتی در برهه‌ای از زمان متصف به وصفی بود، سپس آن وصف از آن ذات سلب و منقضی شد‌، آیا اطلاق مشتق بر آن ذات اطلاق حقیقی است یا مجازی؟[۱].

    ساختار

    کتاب مشتمل بر دو بخش است که بخش اول حاوی مقدمه و هشت فصل و بخش دوم شامل دو مقصد است.

    گزارش محتوا

    سید محمد صدر در ابتدای کتاب در ضمن مقدمه کوتاهی خداوند را شکر گفته است که تعداد زیادی از طلاب فاضل و اهل تلاش و کوشش را شاگرد او قرار داده است. از جمله مهم‌ترین آن‌ها شیخ محمد موسی یعقوبی است که دروس علم اصول را نوشته و توجه کافی به فهم و کتابت و مذاکره آن داشته است. این کتاب نمونه‌ای از تلاش اوست[۲].

    سپس تأکید می‌کند که مطالب کتاب را مورد مراجعه و دقت قرار داده و مطالب آن را وافی به غرض و مجموعه کافی اصول دانسته است. با وجود این‌که مطالب در اصل از شهید صدر است اما مقرر حریت تعبیر دارد و لذا شهید او را «مؤلف» دانسته است؛ البته شهید اجازه این کار را با حفظ معنی و وضوح مبنی به او داده است. شهید این اثر را پیمودن مسیر اجتهاد و شناخت راه درست آن دانسته است[۳].

    مقرر در ابتدای مقدمه‌اش بر کتاب، مشتق را این‌گونه معنا کرده است: «مشتق اسم مفعول از اشتق بر وزن افتعل است. اصل آن شقق است و این صیغه مفید مبالغه و بذل تلاش در طلب شی است؛ مانند اکتسب و استلَّ و مصدرش اشتقاق است»[۴].

    اشتقاق نزد اهل لغت سه معنا دارد: اشتقاق کبیر، اشتقاق اکبر و اشتقاق صغیر. دو قسم اول مورد اهتمام محقق نحوی و اصولی نیست؛ بلکه چه‌بسا بر آن اشتقاق به معنی حقیقی صدق نمی‌کند... پس هرگاه لفظ مشتق در کلام نحویان ذکر شود به این معنای اخیر باز می‌گردد[۵]. در رابطه با مشتق اصولی می‌توان از مجموع کلمات اصولیان تعریفی را انتزاع نمود: مشتق عنوان محمول بر ذات است به‌گونه‌ای که بقای ذات منفک از آن ممکن باشد؛ بنابراین قاعده در مشتق اصول به‌طور کامل بر مشتق نحوی مطابق نیست. مقرر مطالب پیشین را اجمال یا عنوان مباحث دانسته است. مشتق اصولی چیست؟ ضابطه آن چیست؟ عنوان داخل و خارج از آن چیست؟ مشتق بسیط یا مرکب چیست؟ معنای حقیقی که مشتق برای آن وضع شده چیست؟ این‌ها سؤالاتی است که جواب تفصیلی و کافی آن‌ها با برهان و وجدان در درس‌های اصولی سید محمد صدر ذکر شده است[۶].

    مباحث شهید صدر از ویژگی‌های برخوردار است که از آن جمله است:

    1. وسعت و اشتمال بر همه احتمالات و شقوق متصور در هر مسئله.
    2. فرهنگ‌نامه بودن؛ چراکه در هر علمی که ممکن است بحث به آن بینجامد وارد شده و از علوم زمان و دانشگاهی هم کمک می‌گیرد.
    3. مطابق عرف بودن؛ چراکه نویسنده زبان‌شناس است و مطالب را بدون تکلف و فلسفه‌بافی -که نتایجش ناهنجار و دور از ذوق عرف و شارع است که ما را به زبان عرف خطاب می‌کند- بیان کرده است.
    4. عمق در تفکر؛ به همین دلیل از برخی عرصه‌ها پاسخ می‌دهد و از برخی تدابیری سخن می‌گوید که ملحق شده و از مباحث پیشین عمیق‌تر است.
    5. دقت در مباحث؛ چه بسیار خلط مبحث‌هایی که مشهور در آن واقع شده را تذکر می‌دهد و نیز اضطراب در کلماتشان و اجمالی که جز تردید در عبارات فایده‌ای ندارد.
    6. نوگرایی که از دو امر ناشی می‌شود: پیگیری مطالعات جدید و اطلاع بر افکار آن‌ها و نیز این‌که وارث مکتب اصولی متمایز از غیر خود است[۷].

    نویسنده از شهید سید محمدباقر صدر (متوفی 1400ق) با عنوان «السید الاستاذ» نام برده و از کتاب بحوث فی علم الاصول بسیار نقل کرده است. همچنین از آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی (متوفی 1371ق) با عنوان «المحقق الاستاذ» یا «المحقق الخویی» یاد کرده و از کتاب محاضرات فی اصول الفقه بهره برده است[۸].

    نویسنده تبیین موضوع مشتق را با این عبارات آغاز کرده است: اصولیون در این مسئله اختلاف دارند که مشتق آیا بر حقیقت در خصوص فرد متلبس به مبدأ در حال صدق می‌کند یا بر اعم از متلبس و منقضی صدق می‌کند[۹].

    شهید در بخش اول کتاب به تنقیح و تبیین موضوع مشتق پرداخته است. فصل‌های هشت‌گانه این بخش همان‌گونه که در ابتدای فصل ششم به نقل از کفایه شیخ انصاری ذکر شده مقدمه‌هایی بر بحث مشتق هستند[۱۰]. منظور از مشتق اصولی، توهم خروج اسامی زمان، آلت و مفعول از محل نزاع، سخن در جوامدی که بین آن‌ها با مشتق اصولی علاقه وجود دارد، انواع تلبس و تحقیق معنای حال از جمله موضوعاتی است که در این بخش مطرح شده است.

    مقرر پیش از ورود به بخش دوم کتاب در ضمن یک مقدمه، مباحث سید محمد صدر را جایگاه ارائه افکار دو استاد بزرگش صاحب محاضرات یعنی سید ابوالقاسم خویی و تقریرات سید محمدباقر صدر دانسته است. اولی توسط محمد اسحاق فیاض و دومی به قلم سید محمود هاشمی تقریر شده است[۱۱]. وی این کتاب را که توسط سید صدر مشاهده و امضاء شده، حلقه مکمل «منهج الاصول» دانسته است. انتشار بحث مشتق را در کتاب مستقل نیز اعطای فرصت به مراکز دانشگاهی برای اطلاع بر کوشش و ثمرات حوزه‌های علمیه می‌داند[۱۲]. همچنین یادآور شده که افکار و اندیشه‌های سید محمد صدر را به‌طور کامل استقصا کرده و چیزی را از قلم نینداخته و اوقات زیادی را به فهم برخی افکار و تنظیم مباحث پرداخته است[۱۳].

    مبحث اصلی کتاب که در مقصد اول از بخش دوم مطرح شده بررسی معنایی است که مشتق برای آن وضع شده است. در مقصد دوم نیز مباحث ملحق به مشتق مطرح شده است[۱۴].

    این سلسله مباحث اصولی در فاصله 10 جمادی الثانیه، 1415 تا 24 ذی‌الحجه 1415 در 90 جلسه ایراد شده است[۱۵].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. در پاورقی‌های اندک کتاب مستندات مطالب و برخی توضیحات مقرر ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. عزیزی علویجه، مصطفی، تحلیل رابطه مشتق اصولی و نفی امامت ظالمان، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله اندیشه نوین دینی، بهار 1393، شماره 36.

    وابسته‌ها