المختصر في مرسوم المصحف الكريم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = 32340 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمهاش بر کتاب، تصریح کرده که کتابش را مختصر نوشته؛ چراکه اهل زمانش بهاختصار علوم تمایل دارند و مراعات حال آنها لازم است؛ زیرا همتهای کوتاه در غیر این صورت خسته و بیمیل میشوند. وی سپس هدف از نگارش کتاب را بررسی مصحف شریف به لحاظ رسمالخط و نقطهگذاری به ترتیب سور دانسته است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص26</ref>. محقق اثر نیز اختصار، تنظیم و تبویب، و جمع بین رسم و ضبط را از ویژگیهای این اثر دانسته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13-12</ref>. | نویسنده در مقدمهاش بر کتاب، تصریح کرده که کتابش را مختصر نوشته؛ چراکه اهل زمانش بهاختصار علوم تمایل دارند و مراعات حال آنها لازم است؛ زیرا همتهای کوتاه در غیر این صورت خسته و بیمیل میشوند. وی سپس هدف از نگارش کتاب را بررسی مصحف شریف به لحاظ رسمالخط و نقطهگذاری به ترتیب سور دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/26 ر.ک: مقدمه مؤلف، ص26]</ref>. محقق اثر نیز اختصار، تنظیم و تبویب، و جمع بین رسم و ضبط را از ویژگیهای این اثر دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/12 ر.ک: مقدمه محقق، ص13-12]</ref>. | ||
از جمله مباحث مطرحشده در اولین فصل از باب اول کتاب، موضوع حذف در اجتماع دو الف یا دو یاء یا دو واو اشاره است. یکی از دو حرف به جهت زشتی اجتماع صورت دو حرف در رسمالخط، حذف میشود؛ مانند ماء، داود و ربّنیّن<ref>ر.ک: متن کتاب، ص28</ref>. | از جمله مباحث مطرحشده در اولین فصل از باب اول کتاب، موضوع حذف در اجتماع دو الف یا دو یاء یا دو واو اشاره است. یکی از دو حرف به جهت زشتی اجتماع صورت دو حرف در رسمالخط، حذف میشود؛ مانند ماء، داود و ربّنیّن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/28 ر.ک: متن کتاب، ص28]</ref>. | ||
همچنین کلماتی که در ابتدای آنها دو یا سه الف وجود دارد، در رسمالخط قرآن یکی از الفها مانده و باقی به جهت زشتی در رسم حذف میشود؛ دوحرفی مانند: ء أنذرتهم و سهحرفی مانند: ء أمنتم <ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | همچنین کلماتی که در ابتدای آنها دو یا سه الف وجود دارد، در رسمالخط قرآن یکی از الفها مانده و باقی به جهت زشتی در رسم حذف میشود؛ دوحرفی مانند: ء أنذرتهم و سهحرفی مانند: ء أمنتم <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. | ||
مؤلفین در رسمالخط مصحف در توصیف هجای کلمات در رسمالخط عثمانی دو شیوه داشتهاند: شیوه اول، جمعآوری مثالهای مشابه در یک موضوع واحد در قالب فصلی مشخص. با این روش، یک کتاب شامل تعدادی از فصولی که حاوی تمامی وجوه رسمالخط است، تألیف میشود. از جمله کتابهایی که به این روش تألیف یافتهاند، کتاب «هجاء مصاحف الأمصار» از ابوعباس احمد بن عمار مهدوی (ت بعد از 34ق)، کتاب «البديع في معرفة ما رسم في مصحف عثمان» از ابوعبدالله محمد بن یوسف بن معاذ جهنی (ت در حدود 244ق) و کتاب «[[المقنع في رسم مصاحف الأمصار|المقنع في معرفة مرسوم مصاحف أهل الأمصار]]»، اثر [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو عثمان بن سعید دانی]] (ت 444ق) را میتوان نام برد. | مؤلفین در رسمالخط مصحف در توصیف هجای کلمات در رسمالخط عثمانی دو شیوه داشتهاند: شیوه اول، جمعآوری مثالهای مشابه در یک موضوع واحد در قالب فصلی مشخص. با این روش، یک کتاب شامل تعدادی از فصولی که حاوی تمامی وجوه رسمالخط است، تألیف میشود. از جمله کتابهایی که به این روش تألیف یافتهاند، کتاب «هجاء مصاحف الأمصار» از ابوعباس احمد بن عمار مهدوی (ت بعد از 34ق)، کتاب «البديع في معرفة ما رسم في مصحف عثمان» از ابوعبدالله محمد بن یوسف بن معاذ جهنی (ت در حدود 244ق) و کتاب «[[المقنع في رسم مصاحف الأمصار|المقنع في معرفة مرسوم مصاحف أهل الأمصار]]»، اثر [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو عثمان بن سعید دانی]] (ت 444ق) را میتوان نام برد. | ||
شیوه دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه آنها در سورهها مرتب شدهاند. کتابی که به این شیوه تألیف میشود، بر اساس سورهها و به ترتیب مصحف عثمانی، باببندی میشود. از مشهورترین کتابهایی که بر این شیوه هستند، کتاب«التنزيل في هجاء المصاحف» اثر ابو داوود سلیمان بن نجاح (ت 694ق) است.<ref>ر.ک: علینقیان، حسین، ص40-39</ref>. | شیوه دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه آنها در سورهها مرتب شدهاند. کتابی که به این شیوه تألیف میشود، بر اساس سورهها و به ترتیب مصحف عثمانی، باببندی میشود. از مشهورترین کتابهایی که بر این شیوه هستند، کتاب«التنزيل في هجاء المصاحف» اثر ابو داوود سلیمان بن نجاح (ت 694ق) است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/7744/39 ر.ک: علینقیان، حسین، ص40-39]</ref>. | ||
کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسمالخط بسمله آغاز میکند و مینویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33</ref>. | کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسمالخط بسمله آغاز میکند و مینویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref>. | ||
در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخشهای دیگر کتاب ذکر خواهد کرد<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>. | در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخشهای دیگر کتاب ذکر خواهد کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/69 ر.ک: همان، ص69]</ref>. | ||
نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطهگذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید میکند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که میخواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر میتواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>ر.ک: همان، ص120</ref>. | نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطهگذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید میکند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که میخواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر میتواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>. | ||
از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزههایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، بهخصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مىگوید: چیزى که پیشینیان را به نقطهگذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مىترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایینتر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطهها و اعرابها مراجعه کنند و بدینگونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ درک شود. علامتهاى سهگانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مىبینیم و مردم در کتابت به کار مىبرند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطههاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مىدادند، سپس با گذشت زمان، به علامتها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مىگذاشتند. انتقال از مرحله نقطههاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود<ref>ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448</ref>. | از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزههایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، بهخصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مىگوید: چیزى که پیشینیان را به نقطهگذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مىترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایینتر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطهها و اعرابها مراجعه کنند و بدینگونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ درک شود. علامتهاى سهگانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مىبینیم و مردم در کتابت به کار مىبرند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطههاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مىدادند، سپس با گذشت زمان، به علامتها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مىگذاشتند. انتقال از مرحله نقطههاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود<ref>ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
محقق اثر در تصحیح آن به دو نسخه از اثر دست یافته و نسخه دارالکتب مصر را اصل گرفته است؛ چراکه قدیمیتر و از ضبط بیشتر و تصحیف و سقط کمتری برخوردار است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص16-14</ref>. | محقق اثر در تصحیح آن به دو نسخه از اثر دست یافته و نسخه دارالکتب مصر را اصل گرفته است؛ چراکه قدیمیتر و از ضبط بیشتر و تصحیف و سقط کمتری برخوردار است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/14 ر.ک: مقدمه محقق، ص16-14]</ref>. | ||
| | ||
در پاورقیهای کتاب، اختلاف نسخ، معرفی برخی اعلام، ارجاع به منابع و توضیحات مفیدی ذکر شده است. | در پاورقیهای کتاب، اختلاف نسخ، معرفی برخی اعلام، ارجاع به منابع و توضیحات مفیدی ذکر شده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[رده: 25 آبان الی 24 آذر]] | [[رده: 25 آبان الی 24 آذر]] | ||
[[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت(98)]] |
نسخهٔ ۱۲ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۷
المختصر في مرسوم المصحف الكريم | |
---|---|
پدیدآوران | عقيلي، اسماعيل بن ظافر (نویسنده) حمد، غانم قدوري (محقق) |
ناشر | دار عمار |
مکان نشر | عمان |
چاپ | 1 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المختصر في مرسوم المصحف الكريم، تألیف ابوطاهر اسماعیل بن ظافر عقیلی مصری (متوفی 623ق)، از جمله آثار در موضوع علوم قرآنی است که رسمالخط قرآن کریم را بهاختصار مورد مطالعه قرار داده است. غانم قدوری حمد تحقیق این اثر را به عهده داشته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق (در معرفی نویسنده و کتاب)، مقدمه نویسنده و سه باب است. باب اول مشتمل بر پنج فصل است که به منظومهای سیزده بیتی در حذف الف ختم شده است. در باب دوم به ترتیب سورههای قرآن کریم به الفاظی اشاره شده که رسمالخط آن با خواندنش به اضافه بودن یا حذف یک حرف یا ابدالش یا وصل یا فصلش به کلمه دیگر متفاوت است. در باب سوم نیز بهعنوان خاتمه، مباحث و فصولی در رابطه با رسمالخط مطرح شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهاش بر کتاب، تصریح کرده که کتابش را مختصر نوشته؛ چراکه اهل زمانش بهاختصار علوم تمایل دارند و مراعات حال آنها لازم است؛ زیرا همتهای کوتاه در غیر این صورت خسته و بیمیل میشوند. وی سپس هدف از نگارش کتاب را بررسی مصحف شریف به لحاظ رسمالخط و نقطهگذاری به ترتیب سور دانسته است.[۱]. محقق اثر نیز اختصار، تنظیم و تبویب، و جمع بین رسم و ضبط را از ویژگیهای این اثر دانسته است.[۲].
از جمله مباحث مطرحشده در اولین فصل از باب اول کتاب، موضوع حذف در اجتماع دو الف یا دو یاء یا دو واو اشاره است. یکی از دو حرف به جهت زشتی اجتماع صورت دو حرف در رسمالخط، حذف میشود؛ مانند ماء، داود و ربّنیّن[۳].
همچنین کلماتی که در ابتدای آنها دو یا سه الف وجود دارد، در رسمالخط قرآن یکی از الفها مانده و باقی به جهت زشتی در رسم حذف میشود؛ دوحرفی مانند: ء أنذرتهم و سهحرفی مانند: ء أمنتم [۴].
مؤلفین در رسمالخط مصحف در توصیف هجای کلمات در رسمالخط عثمانی دو شیوه داشتهاند: شیوه اول، جمعآوری مثالهای مشابه در یک موضوع واحد در قالب فصلی مشخص. با این روش، یک کتاب شامل تعدادی از فصولی که حاوی تمامی وجوه رسمالخط است، تألیف میشود. از جمله کتابهایی که به این روش تألیف یافتهاند، کتاب «هجاء مصاحف الأمصار» از ابوعباس احمد بن عمار مهدوی (ت بعد از 34ق)، کتاب «البديع في معرفة ما رسم في مصحف عثمان» از ابوعبدالله محمد بن یوسف بن معاذ جهنی (ت در حدود 244ق) و کتاب «المقنع في معرفة مرسوم مصاحف أهل الأمصار»، اثر ابوعمرو عثمان بن سعید دانی (ت 444ق) را میتوان نام برد.
شیوه دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه آنها در سورهها مرتب شدهاند. کتابی که به این شیوه تألیف میشود، بر اساس سورهها و به ترتیب مصحف عثمانی، باببندی میشود. از مشهورترین کتابهایی که بر این شیوه هستند، کتاب«التنزيل في هجاء المصاحف» اثر ابو داوود سلیمان بن نجاح (ت 694ق) است.[۵].
کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسمالخط بسمله آغاز میکند و مینویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح میکند[۶].
در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخشهای دیگر کتاب ذکر خواهد کرد[۷].
نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطهگذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید میکند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که میخواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر میتواند به کتب مبسوط مانند «المحكم في نقط المصاحف» ابوعمرو دانی و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند[۸].
از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزههایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، بهخصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مىگوید: چیزى که پیشینیان را به نقطهگذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مىترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایینتر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطهها و اعرابها مراجعه کنند و بدینگونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ درک شود. علامتهاى سهگانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مىبینیم و مردم در کتابت به کار مىبرند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطههاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مىدادند، سپس با گذشت زمان، به علامتها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مىگذاشتند. انتقال از مرحله نقطههاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود[۹].
وضعیت کتاب
محقق اثر در تصحیح آن به دو نسخه از اثر دست یافته و نسخه دارالکتب مصر را اصل گرفته است؛ چراکه قدیمیتر و از ضبط بیشتر و تصحیف و سقط کمتری برخوردار است.[۱۰]. در پاورقیهای کتاب، اختلاف نسخ، معرفی برخی اعلام، ارجاع به منابع و توضیحات مفیدی ذکر شده است.
فهرست مصادر با ذکر اطلاعات کامل آثار و فهرست منابع در انتهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، ص26
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص13-12
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص28
- ↑ ر.ک: همان، ص29
- ↑ ر.ک: علینقیان، حسین، ص40-39
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص69
- ↑ ر.ک: همان، ص120
- ↑ ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص16-14
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- علینقیان، حسین، «مقایسهای بین رسمالخط مصحف و نقوش قدیم عربی (تحقیقی زبانشناختی)»، پایگاه مجلات تخصصی نور: رشد آموزش قرآن، تابستان 1386، شماره 17، صفحه 36 تا 42.
- حمد، غانم قدوری، رسمالخط مصحف، ترجمه یعقوب جعفری، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1376.