۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شوشتری، نورالله بن شریف الدین' به 'شوشتری، نورالله بن شریفالدین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'شوشتری، نورالله بن شریفالدین' به 'شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =22 | | تعداد جلد =22 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02832 | ||
| کتابخوان همراه نور =02832 | | کتابخوان همراه نور =02832 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در ابتداى رساله مىخوانيم: جناب [[شيخ مفيد]]، حقا كسى است كه هر كس از زمان خود [[شيخ مفيد]] تا حال درباره شخصيت ايشان، دست به قلم برده، او را به بزرگى و تبحر در فنون و علوم ستوده است. در كتب فريقين نوشتهاند: آن بزرگوار كسى بود كه در مجلس درس و افاضه او، شيعه و سنى حاضر مىشدند؛ مثلاًقاضى ابوبكر باقلانى به درسش تشرف مىيافت، از طرف ديگر [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، اين بزرگان از اعاظم اماميه هم در محضرش تشرف داشتند. شيعه و سنى در پيشگاه عارف و عظمت او، خاضع بودند و كتب تراجم، آن جناب را عالمى وارسته و خشنپوش، زاهد، بىآلايش و بىاعتناى به دنيا معرفى كردهاند و خداى سبحان، سعه و شرح صدر به او عطا فرمود و درايت و بينش ايشان در اصول و فروع معارف، زبانزد خاص و عام، شيعه و سنى بوده و هست. | در ابتداى رساله مىخوانيم: جناب [[شيخ مفيد]]، حقا كسى است كه هر كس از زمان خود [[شيخ مفيد]] تا حال درباره شخصيت ايشان، دست به قلم برده، او را به بزرگى و تبحر در فنون و علوم ستوده است. در كتب فريقين نوشتهاند: آن بزرگوار كسى بود كه در مجلس درس و افاضه او، شيعه و سنى حاضر مىشدند؛ مثلاًقاضى ابوبكر باقلانى به درسش تشرف مىيافت، از طرف ديگر [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، اين بزرگان از اعاظم اماميه هم در محضرش تشرف داشتند. شيعه و سنى در پيشگاه عارف و عظمت او، خاضع بودند و كتب تراجم، آن جناب را عالمى وارسته و خشنپوش، زاهد، بىآلايش و بىاعتناى به دنيا معرفى كردهاند و خداى سبحان، سعه و شرح صدر به او عطا فرمود و درايت و بينش ايشان در اصول و فروع معارف، زبانزد خاص و عام، شيعه و سنى بوده و هست. | ||
[[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده]]، سپس، به عبارتى از مجالس المؤمنين [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] درباره [[شيخ مفيد]] اشاره مىكند كه در آن عبارت «حال ارباب اعتزال از دهشت مباحثه با او مانند حال» آمده است. ذكر اصطلاح«حال» نویسنده را به شرح آن وامىدارد. وى معتقد است كه حالى را كه معتزله قائلند، واسطه بين وجود و عدم است، چون در علم بارى تعالى نتوانستهاند مسئله «علم» را حل كنند و علم را «صورت حاصله از شىء در نزد عالم»، تعريف كردهاند، بدين جهت در علم خداى متعال درماندند كه خدا عالم را چگونه خلق كرد؟ آيا پيش از ايجاد عالم، علم به آن داشت يا نداشت؟ علم كه صورت حاصله از شىء در نزد عالم است و هنوز شيئى نداشتيم تا صورت آن پيش خدا حاصل آيد. | [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده]]، سپس، به عبارتى از مجالس المؤمنين [[شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] درباره [[شيخ مفيد]] اشاره مىكند كه در آن عبارت «حال ارباب اعتزال از دهشت مباحثه با او مانند حال» آمده است. ذكر اصطلاح«حال» نویسنده را به شرح آن وامىدارد. وى معتقد است كه حالى را كه معتزله قائلند، واسطه بين وجود و عدم است، چون در علم بارى تعالى نتوانستهاند مسئله «علم» را حل كنند و علم را «صورت حاصله از شىء در نزد عالم»، تعريف كردهاند، بدين جهت در علم خداى متعال درماندند كه خدا عالم را چگونه خلق كرد؟ آيا پيش از ايجاد عالم، علم به آن داشت يا نداشت؟ علم كه صورت حاصله از شىء در نزد عالم است و هنوز شيئى نداشتيم تا صورت آن پيش خدا حاصل آيد. | ||
نویسنده، سبب انحراف ديگر مذاهب را انقطاع از اهلبيت(ع) دانسته و در ادامه مىنويسند: «ما در كتابها و نوشتههايمان مفصلاً در اين باره بحث كردهايم، بحثى خالى از تعصب، آن كس كه دليل دارد چه حاجت دارد با تعصب حرف بزند. بنده دليل دارم و بر اين عقيدتم و پاى حرفم هم وامىايستم كه اين همه بلاها بر سر اين آقايان و ديگران در نيامده مگر اينكه از ولايت ائمه(ع) رو برگرداندند. اين همه بلاهايى كه بر سر اصول معارف قرآن آمده است، بر اثر دورى از باب ولايت است. اگر اينها به محضر مخاطبان اصلى قرآن رجوع میكردند، در علم الهى به اين حرفها مبتلا نمىشدند. چرا ما درباره علم بارى تعالى به زحمت نيفتادهايم و چرا اين حرفهاى بىاساس را نمىزنيم؟ براى اينكه ما بحمد الله به درياى علوم الهى؛ يعنى اهلبيت اطهار(ع) مرتبط هستيم». | نویسنده، سبب انحراف ديگر مذاهب را انقطاع از اهلبيت(ع) دانسته و در ادامه مىنويسند: «ما در كتابها و نوشتههايمان مفصلاً در اين باره بحث كردهايم، بحثى خالى از تعصب، آن كس كه دليل دارد چه حاجت دارد با تعصب حرف بزند. بنده دليل دارم و بر اين عقيدتم و پاى حرفم هم وامىايستم كه اين همه بلاها بر سر اين آقايان و ديگران در نيامده مگر اينكه از ولايت ائمه(ع) رو برگرداندند. اين همه بلاهايى كه بر سر اصول معارف قرآن آمده است، بر اثر دورى از باب ولايت است. اگر اينها به محضر مخاطبان اصلى قرآن رجوع میكردند، در علم الهى به اين حرفها مبتلا نمىشدند. چرا ما درباره علم بارى تعالى به زحمت نيفتادهايم و چرا اين حرفهاى بىاساس را نمىزنيم؟ براى اينكه ما بحمد الله به درياى علوم الهى؛ يعنى اهلبيت اطهار(ع) مرتبط هستيم». |
ویرایش