دراسات في القرآن و علومه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR21251J1.jpg | عنوان =دراسات في القرآن و علومه | عنوان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''دراسات في القرآن و علومه'''، اثر احمد عطا ابراهیم | '''دراسات في القرآن و علومه'''، اثر [[حسن، احمد عطا|احمد عطا ابراهیم حسن]]، کتابی است در موضوع قرآن و علوم مرتبط با آن. این کتاب در عصر حاضر و به زبان عربی نوشته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اولین مفسران و آشنایان به علوم قرآن بعد از پیامبر، صحابه بودند. صحابه با تمام مشغولیتهایی که داشتند (از قبیل فتوحات، جنگها و دفاعها)، از برخی علوم قرآنی، همچون مباحث ناسخ و منسوخ، مکی و مدنی، اسباب نزول، محکم و متشابه، مباحث لغوی و بیانی غافل نماندند. | اولین مفسران و آشنایان به علوم قرآن بعد از پیامبر، صحابه بودند. صحابه با تمام مشغولیتهایی که داشتند (از قبیل فتوحات، جنگها و دفاعها)، از برخی علوم قرآنی، همچون مباحث ناسخ و منسوخ، مکی و مدنی، اسباب نزول، محکم و متشابه، مباحث لغوی و بیانی غافل نماندند. | ||
در ابتدا قرآن بهصورت مصحف واحد نبود، لذا در زمان خلیفه سوم با گسترش دولت اسلامی و اختلاف قرائات و لهجهها و تفاخر برخی بر دیگران بهخاطر حسن قرائتشان، نیاز به گردآوری قرآن در یک مصحف احساس شد؛ بنابراین با معدوم ساختن دیگر نسخ، یک نسخه در جامعه اسلامی رواج پیدا کرد<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>. | در ابتدا قرآن بهصورت مصحف واحد نبود، لذا در زمان خلیفه سوم با گسترش دولت اسلامی و اختلاف قرائات و لهجهها و تفاخر برخی بر دیگران بهخاطر حسن قرائتشان، نیاز به گردآوری قرآن در یک مصحف احساس شد؛ بنابراین با معدوم ساختن دیگر نسخ، یک نسخه در جامعه اسلامی رواج پیدا کرد<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۲: | ||
در زمان خلیفه اول اوراق قرآن بر اساس آیات و سور مرتب گشت و در زمان خلیفه سوم، قرآن جمعآوری نشد، بلکه استنساخ مصاحف و توحید آنها بر یک قرائت صورت گرفت<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>. | در زمان خلیفه اول اوراق قرآن بر اساس آیات و سور مرتب گشت و در زمان خلیفه سوم، قرآن جمعآوری نشد، بلکه استنساخ مصاحف و توحید آنها بر یک قرائت صورت گرفت<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>. | ||
مؤلف در فصل پایانی، در ابتدا به تاریخچه علوم قرآن که به عصر پیامبر(ص)، عصر صحابه و تابعین و عصر تدوین تقسیم میشود، پرداخته است. او میگوید: اولین علمی از علوم قرآن که در عصر تدوین مورد توجه و اهتمام قرار گرفت، تفسیر بود و اشخاصی چون مقاتل بن سلیمان (160ق)، وکیع بن جراح (197ق)، سفیان بنن عیینه (198ق) و محمد بن جریر طبری (310ق) در این علم دستبهقلم شدهاند و پس از آن دیگر علوم مرتبط با قرآن رونق گرفت<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>. | مؤلف در فصل پایانی، در ابتدا به تاریخچه علوم قرآن که به عصر پیامبر(ص)، عصر صحابه و تابعین و عصر تدوین تقسیم میشود، پرداخته است. او میگوید: اولین علمی از علوم قرآن که در عصر تدوین مورد توجه و اهتمام قرار گرفت، تفسیر بود و اشخاصی چون [[مقاتل بن سلیمان]] (160ق)، وکیع بن جراح (197ق)، سفیان بنن عیینه (198ق) و [[طبری آملی، محمد بن جریر|محمد بن جریر طبری]] (310ق) در این علم دستبهقلم شدهاند و پس از آن دیگر علوم مرتبط با قرآن رونق گرفت<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>. | ||
نویسنده در پایان باب اول و فصل پنجم کتاب، به مباحث اسلوب در قرآن پرداخته و میگوید: در قرآن بیش از یکصد آیه وجود دارد که خداوند در آنها سوگند یاد کرده است. این سوگندها به دو قسم صریح و غیر صریح (مضمر) تقسیم میشود که هرکدام از این دو نمونه نیز دارای اقسامی است و خداوند نیز به امور متعددی از جمله ذات و صفات خویش، آیات و نشانهها، پیامبرش، برخی از مخلوقات و به کتابش سوگند خورده است<ref>ر.ک: همان، ص78-80</ref>. | نویسنده در پایان باب اول و فصل پنجم کتاب، به مباحث اسلوب در قرآن پرداخته و میگوید: در قرآن بیش از یکصد آیه وجود دارد که خداوند در آنها سوگند یاد کرده است. این سوگندها به دو قسم صریح و غیر صریح (مضمر) تقسیم میشود که هرکدام از این دو نمونه نیز دارای اقسامی است و خداوند نیز به امور متعددی از جمله ذات و صفات خویش، آیات و نشانهها، پیامبرش، برخی از مخلوقات و به کتابش سوگند خورده است<ref>ر.ک: همان، ص78-80</ref>. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۵: | ||
فصل پنجم، درباره ناسخ و منسوخ است. در این فصل نیز بعد از تعاریف مختلف درباره نسخ، به شروط پنجگانه ثبوت نسخ میپردازد، سپس انواع و اقسام نسخ را به معرض نمایش میگذارد و در ادامه ادله منکرین و موافقین نسخ را بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص147-170</ref>. | فصل پنجم، درباره ناسخ و منسوخ است. در این فصل نیز بعد از تعاریف مختلف درباره نسخ، به شروط پنجگانه ثبوت نسخ میپردازد، سپس انواع و اقسام نسخ را به معرض نمایش میگذارد و در ادامه ادله منکرین و موافقین نسخ را بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص147-170</ref>. | ||
مؤلف در فصل بعدی، در ابتدا درصدد رفع ابهام از حروف هفتگانه که در روایت نبوی مذکور است، برآمده و سپس درباره قرائت و قراء مطالبی را بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص170-180</ref>. ایشان به نقل از ذهبی میگوید: در میان صحابه، هفت نفر به قراء قرآن مشهورند که نام شش نفر را برمیشمرد: عثمان، حضرت علی(ع)، ابیّ، زید بن ثابت، ابوالدرداء و ابوموسی اشعری<ref>ر.ک: همان، ص180</ref>. سپس از میان تابعین نام برخی از قاریان را ذکر میکند و در ادامه مباحث این فصل به انواع قرائت و احکام آن اشاره مینماید<ref>ر.ک: همان، ص180-189</ref>. | مؤلف در فصل بعدی، در ابتدا درصدد رفع ابهام از حروف هفتگانه که در روایت نبوی مذکور است، برآمده و سپس درباره قرائت و قراء مطالبی را بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص170-180</ref>. ایشان به نقل از ذهبی میگوید: در میان صحابه، هفت نفر به قراء قرآن مشهورند که نام شش نفر را برمیشمرد: عثمان، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، ابیّ، زید بن ثابت، ابوالدرداء و ابوموسی اشعری<ref>ر.ک: همان، ص180</ref>. سپس از میان تابعین نام برخی از قاریان را ذکر میکند و در ادامه مباحث این فصل به انواع قرائت و احکام آن اشاره مینماید<ref>ر.ک: همان، ص180-189</ref>. | ||
بحث پایانی کتاب به تفسیر و مفسران قرآن اختصاص یافته است. مؤلف میگوید: مفسر باید جامع علوم پانزدهگانه زیر باشد: علم لغت، علم نحو، علم صرف، علم اشتقاق، علم معانی، علم بیان، علم بدیع، علم قرائات، علم اصول دین، علم اصول فقه، علم اسباب نزول، علم ناسخ و منسوخ، علم فقه، علم احادیث و سنن و آثار و علم موهبت (علمی که خدا به عالمان عامل میدهد)<ref>ر.ک: همان، ص191-192</ref>. | بحث پایانی کتاب به تفسیر و مفسران قرآن اختصاص یافته است. مؤلف میگوید: مفسر باید جامع علوم پانزدهگانه زیر باشد: علم لغت، علم نحو، علم صرف، علم اشتقاق، علم معانی، علم بیان، علم بدیع، علم قرائات، علم اصول دین، علم اصول فقه، علم اسباب نزول، علم ناسخ و منسوخ، علم فقه، علم احادیث و سنن و آثار و علم موهبت (علمی که خدا به عالمان عامل میدهد)<ref>ر.ک: همان، ص191-192</ref>. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۶: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
نسخهٔ ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۰
دراسات في القرآن و علومه | |
---|---|
پدیدآوران | حسن، احمد عطا (نويسنده) |
ناشر | دار غريب |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2007م, |
شابک | 977-215-956-2 |
موضوع | قرآن - تاريخ قرآن - علوم قرآني |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 69/5 /ح5د4 1386 |
دراسات في القرآن و علومه، اثر احمد عطا ابراهیم حسن، کتابی است در موضوع قرآن و علوم مرتبط با آن. این کتاب در عصر حاضر و به زبان عربی نوشته شده است.
ساختار
کتاب از یک مقدمه و دو باب تشکیل شده است. مباحث باب اول در پنج فصل و مطالب باب دوم در هفت فصل مطرح شده است.
گزارش محتوا
منظور از علوم قرآن - که در عنوان کتاب آمده است - علومی است که درخدمت قرآن قرار میگیرد یا در معانی آن بحث میکند یا از اعجاز آن سخن میگوید یا به آن استناد داده میشود یا از آن اخذ میگردد و مشتمل است بر: علم تفسیر، علم قرائت، علم رسم عثمانی، علم اعجاز، علم اسباب نزول و مکی و مدنی و محکم و متشابه و حروف و قرائات و هر علمی که بر فهم آن مساعدت نماید، همچون: علم نحو و صرف و بلاغت (بیان، معانی، بدیع) و...[۱].
اولین مفسران و آشنایان به علوم قرآن بعد از پیامبر، صحابه بودند. صحابه با تمام مشغولیتهایی که داشتند (از قبیل فتوحات، جنگها و دفاعها)، از برخی علوم قرآنی، همچون مباحث ناسخ و منسوخ، مکی و مدنی، اسباب نزول، محکم و متشابه، مباحث لغوی و بیانی غافل نماندند.
در ابتدا قرآن بهصورت مصحف واحد نبود، لذا در زمان خلیفه سوم با گسترش دولت اسلامی و اختلاف قرائات و لهجهها و تفاخر برخی بر دیگران بهخاطر حسن قرائتشان، نیاز به گردآوری قرآن در یک مصحف احساس شد؛ بنابراین با معدوم ساختن دیگر نسخ، یک نسخه در جامعه اسلامی رواج پیدا کرد[۲].
در زمان خلافت بنیامیه پایه و اساس برخی از علوم قرآن همچون تفسیر، اسباب نزول، ناسخ و منسوخ و غریب قرآن نهاده شد و بهمرور زمان این علوم رونق و گسترش پیدا کرد[۳].
نویسنده در ادامه مباحث مقدمه، به توضیح اجزا و تقسیمات کتاب پرداخته است[۴].
در باب اول کتاب، مطالبی مرتبط با تاریخ قرآن مطرح شده است. این مطالب شامل چیستی قرآن، وحی و ویژگیها و مشخصات آن، بررسی اقوال درباره ابتدا و انتهای قرآن بهترتیب نزول، گردآوری قرآن و تدوین آن میشود.
اینکه قرآن چیست برای آن تعاریف متفاوتی از طرف اصولیان، فقها و لغویان صورت گرفته است که تعریف زیر را همه علمای تفسیر قبول دارند: «قرآن کلام خداوند است با ویژگیهایی از قبیل: معجزه نازلشده بر پیامبر ما حضرت محمد(ص)، مکتوب در مصحف، منقول برای ما بهصورت متواتر، تلاوتش عبادتی سفارششده، تحدیکننده با کوتاهترین سوره...[۵].
همگان میدانیم که قرآن از طریق وحی بر پیامبر نازل شده است، اما اینکه وحی چیست؟ بحثی است که نویسنده به توضیح آن اهتمام ورزیده است. علما درباره مفهوم وحی گفتهاند: وحی ارتباط بین خداوند و پیامبرش است[۶] که با توجه به آیه ابتدایی سوره شوری صورتهای مختلف دارد[۷].
وحی در یک تقسیم، به متلو و مرویعنه تقسیم میشود. هرکدام از متلو و مرویعنه نیز اقسامی دارد. قرآن، قسم اول از متلو است که دارای شرافت و برتری نسبت به دیگر اقسام وحی است[۸].
نویسنده برای شیوه نزول وحی اقسام هفتگانهای به شرح ذیل بیان کرده است:
- وحی در خواب بهصورت رؤیای صادقه؛
- نزول وحی بهصورت صلصلة الجرس (صدای زنگ)؛
- القاء کلام خداوند بر قلب و نفس پیامبر(ص)؛
- ظاهر شدن فرشته وحی بهصورت انسانی معروف همچون دحیه کلبی؛
- ظاهر شدن فرشته وحی بهصورت واقعی خویش؛
- صحبت کردن خداوند با پیامبر از پشت پرده، همچون همصحبت شدن خداوند با پیامبر در شب معراج؛
- وحی اسرافیل به پیامبر(ص) از طرف خدا[۹].
فصل سوم این باب، به اولین و آخرین آیاتی که بر پیامبر نازل شده اختصاص دارد. نویسنده میگوید: در مورد اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شده اختلاف است؛ برخی، آیات ابتدایی سوره علق، گروهی آیات ابتدایی سوره مدثر، عدهای سوره حمد و تعدادی از علما بسمله را جزء اولین آیاتی میدانند که بر پیامبر نازل شده است[۱۰].
نویسنده درباره آخرین چیزی که بر پیامبر نازل شده میگوید: این مطلب را از سه بعد میتوان مورد بررسی قرار داد:
- آخرین آیهای که بر پیامبر نازل شده؛
- آخرین آیه یا آیاتی که در موضوع خاص بر پیامبر نازل شده؛ # آخرین سورهای که بر پیامبر نازل شده است.
مؤلف این شقوق سهگانه را با نظرات متفاوت در آن مورد بررسی قرار میدهد[۱۱].
فصل بعدی به گردآوری و تدوین قرآن اختصاص یافته است. نویسنده مطالب این بخش را در سه دوره عصر پیامبر(ص)، عصر خلیفه اول و دوم و عصر خلیفه سوم مورد بررسی قرار داده است. در عصر پیامبر قرآن در یک مصحف واحد گردآوری نشد، بلکه بهصورت ورق ورق (صحف) در روی سنگها، چوبهای درخت خرما یا استخوانهای پهن (کتف) نگاشته شده بودند. این قرآن بهوسیله صحابه محافظت و در نمازها و خطبههایشان تلاوت میشد. نویسنده معتقد است. هرچند ترتیب آیات برحسب نزول نیست؛ لکن ترتیب آیات و نظم سور بر اساس وحی صورت گرفته است[۱۲].
در زمان خلیفه اول اوراق قرآن بر اساس آیات و سور مرتب گشت و در زمان خلیفه سوم، قرآن جمعآوری نشد، بلکه استنساخ مصاحف و توحید آنها بر یک قرائت صورت گرفت[۱۳].
مؤلف در فصل پایانی، در ابتدا به تاریخچه علوم قرآن که به عصر پیامبر(ص)، عصر صحابه و تابعین و عصر تدوین تقسیم میشود، پرداخته است. او میگوید: اولین علمی از علوم قرآن که در عصر تدوین مورد توجه و اهتمام قرار گرفت، تفسیر بود و اشخاصی چون مقاتل بن سلیمان (160ق)، وکیع بن جراح (197ق)، سفیان بنن عیینه (198ق) و محمد بن جریر طبری (310ق) در این علم دستبهقلم شدهاند و پس از آن دیگر علوم مرتبط با قرآن رونق گرفت[۱۴].
نویسنده در پایان باب اول و فصل پنجم کتاب، به مباحث اسلوب در قرآن پرداخته و میگوید: در قرآن بیش از یکصد آیه وجود دارد که خداوند در آنها سوگند یاد کرده است. این سوگندها به دو قسم صریح و غیر صریح (مضمر) تقسیم میشود که هرکدام از این دو نمونه نیز دارای اقسامی است و خداوند نیز به امور متعددی از جمله ذات و صفات خویش، آیات و نشانهها، پیامبرش، برخی از مخلوقات و به کتابش سوگند خورده است[۱۵].
مقصود خداوند از تعدد و تنوع سوگندها تأکید بر توحید، رسالت و بعث بوده است[۱۶].
باب دوم کتاب به علوم مرتبط با قرآن اختصاص یافته است. در این باب طی هفت فصل به چگونگی نزول قرآن، علم اسباب نزول، مکی و مدنی سور قرآن، محکم و متشابه در قرآن، ناسخ و منسوخ، حروف و قرائات قرآن، تفسیر و مفسران پرداخته شده است.
شکی نیست که قرآن طی بیستوسه سال بهطور متفرق نازل شده است؛ لکن برخی از آیات همچون آیه اول سوره قدر، آیه سوم سوره دخان و آیه 185 سوره بقره، نزول قرآن را منحصر به ماه رمضان و یا شب قدر نمودهاند. این اختلاف باعث شده که نویسنده درصدد پاسخ برآید و نظرات مفسران را بیان کند: قرآن در شب قدر از طرف خداوند یکجا بر آسمان دنیا نازل شده، سپس در طی بیستوچند سال بر پیامبر بهمرور نازل شده است. برخی همچون فخرالدین رازی نقل کردهاند که: در شبهای قدر هریک از بیست یا بیستوسه یا بیستوپنج سال (بهحسب اختلافی که در مورد مدت اقامت پیامبر در مکه بعد از بعثت وجود دارد)، بهاندازهای همان سال از قرآن نازل میشده، سپس طی آن سال بهمناسبتهای مختلف بهصورت کمکم آیات مورد نظر بر پیامبر نازل میشده است. گروهی دیگر معتقدند اینکه قرآن در شب قدر نازل شده به این معناست که ابتدای نزول قرآن در شب قدر بوده است و...[۱۷].
فصل دوم به علم اسباب نزول اختصاص یافته است. نویسنده میگوید: آیات قرآن از حیث نزول دو قسم هستند: آیاتی که به دلیل خاصی نازل شدهاند؛ یعنی یا در پاسخ به سؤال و یا برای حل مشکل یا در پی واقعه و حادثهای نازل گردیدهاند. برخی از آیات، نزول آنها مرتبط با دلیل خاصی نیست، بلکه بهخاطر سبب عامی که تمام قرآن برای آن نازل گردیده (هدایت، تشریعات، احکام و ایمان) نازل شدهاند[۱۸].
نویسنده در مورد فایده دانستن و درک شأن نزول آیات میگوید: چهبسا آیاتی درباره شخص یا واقعهای نازل شده باشد که دانستن اسباب نزول کمک شایانی در رسیدن به مراد خداوند در کلامش میکند و این شناخت توسط روایات صحیح صورت میگیرد[۱۹].
مؤلف در تعریف مکی و مدنی بودن آیات قرآن سه نظریه مطرح میکند:
- تقسیم بر پایه زمان: آنهایی که قبل از هجرت نازل شده، مکی و آنهایی که بعد از هجرت نازل شده، مدنی است؛
- تقسیم بر پایه مکان: آنهایی که در مکه نازل شده، مکی و آنهایی که در مدینه نازل شده، مدنی است؛
- تقسیم بر اساس مخاطبین آیات: آنچه در خطاب به اهل مکه نازل شده، مکی و آنچه در خطاب به اهل مدینه نازل شده، مدنی است[۲۰]. نویسنده هشت فایده برای شناخت مکی و مدنی بودن آیات برمیشمرد[۲۱]، سپس به راههای شناخت سور مکی و مدنی اشاره میکند[۲۲].
فصل بعدی کتاب درباره محکم و متشابه است که مؤلف بعد از تعریف لفظی و اصطلاحی، به دو نوع متشابه لفظی و معنوی اشاره میکند و راه شناخت آنها را به دست میدهد و از حکمت وجود متشابهات سخن میگوید[۲۳].
فصل پنجم، درباره ناسخ و منسوخ است. در این فصل نیز بعد از تعاریف مختلف درباره نسخ، به شروط پنجگانه ثبوت نسخ میپردازد، سپس انواع و اقسام نسخ را به معرض نمایش میگذارد و در ادامه ادله منکرین و موافقین نسخ را بیان میکند[۲۴].
مؤلف در فصل بعدی، در ابتدا درصدد رفع ابهام از حروف هفتگانه که در روایت نبوی مذکور است، برآمده و سپس درباره قرائت و قراء مطالبی را بیان میکند[۲۵]. ایشان به نقل از ذهبی میگوید: در میان صحابه، هفت نفر به قراء قرآن مشهورند که نام شش نفر را برمیشمرد: عثمان، حضرت علی(ع)، ابیّ، زید بن ثابت، ابوالدرداء و ابوموسی اشعری[۲۶]. سپس از میان تابعین نام برخی از قاریان را ذکر میکند و در ادامه مباحث این فصل به انواع قرائت و احکام آن اشاره مینماید[۲۷].
بحث پایانی کتاب به تفسیر و مفسران قرآن اختصاص یافته است. مؤلف میگوید: مفسر باید جامع علوم پانزدهگانه زیر باشد: علم لغت، علم نحو، علم صرف، علم اشتقاق، علم معانی، علم بیان، علم بدیع، علم قرائات، علم اصول دین، علم اصول فقه، علم اسباب نزول، علم ناسخ و منسوخ، علم فقه، علم احادیث و سنن و آثار و علم موهبت (علمی که خدا به عالمان عامل میدهد)[۲۸].
نویسنده در ادامه این فصل به ذکر اقسام تفسیر (تفسیر به مأثور و تفسیر تأویلی) و شرح هریک میپردازد[۲۹].
وضعیت کتاب
پاورقیها به ذکر مستندات مطالب کتاب و گاه به توضیح مبهمات و لغات مشکل آن اختصاص یافته است. فهرست مصادر و محتویات در انتهای کتاب آمده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص8
- ↑ ر.ک: همان، ص8-9
- ↑ ر.ک: همان، ص10
- ↑ ر.ک: همان، ص11-12
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص22
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان، ص28
- ↑ ر.ک: همان، ص32-33
- ↑ ر.ک: همان، ص33-39
- ↑ ر.ک: همان، ص55
- ↑ ر.ک: همان، ص67
- ↑ ر.ک: همان، ص73
- ↑ ر.ک: همان، ص78-80
- ↑ ر.ک: همان ص88
- ↑ ر.ک: همان، ص93-94
- ↑ ر.ک: همان، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص108
- ↑ ر.ک: همان، ص117-118
- ↑ ر.ک: همان، ص119-121
- ↑ ر.ک: همان، ص121-134
- ↑ ر.ک: همان، ص135-146
- ↑ ر.ک: همان، ص147-170
- ↑ ر.ک: همان، ص170-180
- ↑ ر.ک: همان، ص180
- ↑ ر.ک: همان، ص180-189
- ↑ ر.ک: همان، ص191-192
- ↑ ر.ک: همان، ص193-201
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.