۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری'''، نوشته قدرتالله فرقانی، کتابی است با زبان فارسی و موضوع علوم قرآنی. این اثر در راستای فراگیری معارف قرآن و با توجه به نیاز برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شناخت تفسیر و روشهای اعمالشده در آن و به سفارش گروه علوم اسلامی معاونت متون آموزشی و کمکآموزشی همان نهاد، ضمن دوازده درس نوشته شده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص13-14</ref>. | '''آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری'''، نوشته قدرتالله فرقانی، کتابی است با زبان فارسی و موضوع علوم قرآنی. این اثر در راستای فراگیری معارف قرآن و با توجه به نیاز برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شناخت تفسیر و روشهای اعمالشده در آن و به سفارش گروه علوم اسلامی معاونت متون آموزشی و کمکآموزشی همان نهاد، ضمن دوازده درس نوشته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/13 ر.ک: مقدمه کتاب، ص13-14]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در درس اول، قرآن را کتاب هدایت جهانیان معرفی کرده که بهترین پناهگاه برای مسلمانان است و «پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان سفارش فرمودهاند که به هنگام هجوم ابرهاى سیاه و تاریک فتنه، به قرآن پناه ببرند؛ زیرا قرآن شفیعى است که شفاعتش پذیرفته شده و گزارشدهندهاى است که صداقتش گواهى شده و هرکس آن را پیشوا قرار دهد، بهسوى بهشت هدایتش مىکند و هرکس آن را پشت سر افکند، بهسوى جهنم سوقش مىدهد»<ref>متن کتاب، ص18</ref>. | نویسنده در درس اول، قرآن را کتاب هدایت جهانیان معرفی کرده که بهترین پناهگاه برای مسلمانان است و «پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان سفارش فرمودهاند که به هنگام هجوم ابرهاى سیاه و تاریک فتنه، به قرآن پناه ببرند؛ زیرا قرآن شفیعى است که شفاعتش پذیرفته شده و گزارشدهندهاى است که صداقتش گواهى شده و هرکس آن را پیشوا قرار دهد، بهسوى بهشت هدایتش مىکند و هرکس آن را پشت سر افکند، بهسوى جهنم سوقش مىدهد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/18 متن کتاب، ص18]</ref>. | ||
وی همچنین قرآن را کتابی کامل میشمارد که مظهر تجلی خداوند و ثقل اکبر است و به فرموده [[امام على(ع)]] قرآن، افضل دو هدایتگر (قرآن و عترت) است. او سپس بیان میکند که درمان دردهای روحی بشر با قرآن صورت میپذیرد<ref>ر.ک: همان، ص16-20</ref>. | وی همچنین قرآن را کتابی کامل میشمارد که مظهر تجلی خداوند و ثقل اکبر است و به فرموده [[امام على(ع)]] قرآن، افضل دو هدایتگر (قرآن و عترت) است. او سپس بیان میکند که درمان دردهای روحی بشر با قرآن صورت میپذیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/16 ر.ک: همان، ص16-20]</ref>. | ||
درس دوم درباره تفسیر قرآن است. «تفسیر از ریشه «فَسَرَ» و به معناى کشف معناى لفظ و اظهار آن... و در اصطلاح به معناى توضیح و تشریح، کشف مفاهیم الفاظ، عبارات آیات و بیان مقاصد قرآن است»<ref>همان، ص21</ref>. | درس دوم درباره تفسیر قرآن است. «تفسیر از ریشه «فَسَرَ» و به معناى کشف معناى لفظ و اظهار آن... و در اصطلاح به معناى توضیح و تشریح، کشف مفاهیم الفاظ، عبارات آیات و بیان مقاصد قرآن است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/21÷ همان، ص21]</ref>. | ||
از جمله فواید تفسیر، تنبه و عبرت گرفتن شخص از فهم قصص قرآن و معانی دیگر قرآن است. نویسنده در درس سوم به بیان معنی تأویل و موارد آن از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و ظاهر و باطن و... میپردازد. «رسول اکرم(ص) فرمود: «إنَّ لِلْقُرْانِ ظَهْراً وَ بَطْناً وَ لِبَطْنِهِ بَطْناً إلى سَبْعَةِ أبْطُنٍ»؛ «قرآن داراى ظاهر و باطن است وبرای باطن آن باطنى دیگر تا هفت بطن». سراسر قرآن کریم داراى بطنهاى مختلف بوده که هرکس به اندازه فهم و درک خودش و به اندازهاى که از تعلّقات مادّى آزاد شده باشد، مىتواند به این باطنها دست یابد»<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. | از جمله فواید تفسیر، تنبه و عبرت گرفتن شخص از فهم قصص قرآن و معانی دیگر قرآن است. نویسنده در درس سوم به بیان معنی تأویل و موارد آن از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و ظاهر و باطن و... میپردازد. «رسول اکرم(ص) فرمود: «إنَّ لِلْقُرْانِ ظَهْراً وَ بَطْناً وَ لِبَطْنِهِ بَطْناً إلى سَبْعَةِ أبْطُنٍ»؛ «قرآن داراى ظاهر و باطن است وبرای باطن آن باطنى دیگر تا هفت بطن». سراسر قرآن کریم داراى بطنهاى مختلف بوده که هرکس به اندازه فهم و درک خودش و به اندازهاى که از تعلّقات مادّى آزاد شده باشد، مىتواند به این باطنها دست یابد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>. | ||
وی در توضیح آیات محکم و متشابه مینویسد: منظور از آیات محکم آیاتى است که داراى ثبات و اتقان مخصوصى هستند و مراد آنها روشن است وبه معناى غیر مراد اشتباه نمىشوند (مثل آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (الإخلاص: 1)؛ «بگو: او خدایى است یکتا») و امّا آیات متشابه برخلاف آیات محکم، بر دو یا چند معنا قابل حمل هستند و برای فهمیدن مراد و مقصود آن آیات باید آنها را به آیات محکم ارجاع داد<ref>ر.ک: همان، ص29-30</ref>. | وی در توضیح آیات محکم و متشابه مینویسد: منظور از آیات محکم آیاتى است که داراى ثبات و اتقان مخصوصى هستند و مراد آنها روشن است وبه معناى غیر مراد اشتباه نمىشوند (مثل آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (الإخلاص: 1)؛ «بگو: او خدایى است یکتا») و امّا آیات متشابه برخلاف آیات محکم، بر دو یا چند معنا قابل حمل هستند و برای فهمیدن مراد و مقصود آن آیات باید آنها را به آیات محکم ارجاع داد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>. | ||
درس چهارم درباره ترجمه قرآن است. نویسنده در این بخش ضمن تعریف معنای لغوی و اصطلاحی درباره ترجمه قرآن، دلایل موافقان و مخالفان درباه ترجمه دقیق قرآن را ذکر میکند و در پایان این درس ترجمه را به دو نوع لفظی و تفسیری تقسیم میکند<ref>ر.ک: همان، ص3137</ref>. | درس چهارم درباره ترجمه قرآن است. نویسنده در این بخش ضمن تعریف معنای لغوی و اصطلاحی درباره ترجمه قرآن، دلایل موافقان و مخالفان درباه ترجمه دقیق قرآن را ذکر میکند و در پایان این درس ترجمه را به دو نوع لفظی و تفسیری تقسیم میکند<ref>ر.ک: همان، ص3137</ref>. | ||
فرقانی در درس پنجم دلایل نیاز به تفسیر را توضیح میدهد؛ وجود لغات مشکل در قرآن و ذکر نشدن شأن نزول برخی آیات و جزئیات احکام در آن، از دلایل لزوم تفسیر است. راغب اصفهانى در توضیح علل لزوم تفسیر مىگوید: «تفسیر یا در الفاظ غیر مأنوس به کار مىرود، مانند کلمه «البحيرة» (شترى که ده بار زائیده و گوشش را شکافته و رهایش نموده باشند) و کلمه «السائبَة» (شترى که پنج بار زائیده باشد) و کلمه «الوصيلة» (گوسفندی که دوقلو زائیده باشد) و یا کلام مختصرى که احتیاج به بیان و شرح دارد، مانند: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ (البقرة: 43)؛ «و نماز را اقامه و زکات را پرداخت کنید» (که احتیاج به توضیح و تفسیر دارد) و یا در کلامى است که دربردارنده داستانى باشد که فهمیدن آن کلام بدون فهم آن داستان دانسته نمىشود، مانند: «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْکُفْرِ» (التوبة: 37)؛ «همانا به تأخیر انداختن (ماههاى حرام) افزایشى در کفر است»، که با توجه به شأن نزول این آیه، منظور کارى است که مشرکان انجام مىدادند و ماههاى حرام را بهمنظور تمدید جنگ و غارت بیشتر، به تأخیر مىانداختند»<ref>همان، ص40</ref>. | فرقانی در درس پنجم دلایل نیاز به تفسیر را توضیح میدهد؛ وجود لغات مشکل در قرآن و ذکر نشدن شأن نزول برخی آیات و جزئیات احکام در آن، از دلایل لزوم تفسیر است. راغب اصفهانى در توضیح علل لزوم تفسیر مىگوید: «تفسیر یا در الفاظ غیر مأنوس به کار مىرود، مانند کلمه «البحيرة» (شترى که ده بار زائیده و گوشش را شکافته و رهایش نموده باشند) و کلمه «السائبَة» (شترى که پنج بار زائیده باشد) و کلمه «الوصيلة» (گوسفندی که دوقلو زائیده باشد) و یا کلام مختصرى که احتیاج به بیان و شرح دارد، مانند: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ (البقرة: 43)؛ «و نماز را اقامه و زکات را پرداخت کنید» (که احتیاج به توضیح و تفسیر دارد) و یا در کلامى است که دربردارنده داستانى باشد که فهمیدن آن کلام بدون فهم آن داستان دانسته نمىشود، مانند: «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْکُفْرِ» (التوبة: 37)؛ «همانا به تأخیر انداختن (ماههاى حرام) افزایشى در کفر است»، که با توجه به شأن نزول این آیه، منظور کارى است که مشرکان انجام مىدادند و ماههاى حرام را بهمنظور تمدید جنگ و غارت بیشتر، به تأخیر مىانداختند»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/40 همان، ص40]</ref>. | ||
از دیگر دلایل لزوم تفسیر، این است که قرآن دارای معارف بلندی است که نیاز به شرح و بیان دارد و همچنین آیات متشابهی در قرآن هست که برای روشن کردن معنای آنها نیازمند تفسیر هستیم. | از دیگر دلایل لزوم تفسیر، این است که قرآن دارای معارف بلندی است که نیاز به شرح و بیان دارد و همچنین آیات متشابهی در قرآن هست که برای روشن کردن معنای آنها نیازمند تفسیر هستیم. | ||
او در درس ششم، مبادی و منابع تفسیر (قرآن، روایات، عقل) را با ذکر مواردی توضیح میدهد و در درس هفتم ضمن ارائه مواردی از قرآن (مثل 44 نحل، 2 جمعه، 79 واقعه و...) و روایات، بیان میکند که مفسران واقعی از نظر قرآن و سنت، معصومین(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص42-56</ref>. | او در درس ششم، مبادی و منابع تفسیر (قرآن، روایات، عقل) را با ذکر مواردی توضیح میدهد و در درس هفتم ضمن ارائه مواردی از قرآن (مثل 44 نحل، 2 جمعه، 79 واقعه و...) و روایات، بیان میکند که مفسران واقعی از نظر قرآن و سنت، معصومین(ع) هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/42 ر.ک: همان، ص42-56]</ref>. | ||
وی در درس هشتم، ضمن بیان منع پیامبر(ص) از تفسیر به رأی، نظریات مختلف درباره تفسیر اینچنینی را ذکر کرده و به ارزیابی آنها میپردازد. او مینویسد: «استنباط از ریشه «نبط» است و آن اولین آبى است که در چاه ظاهر مىشود، پس استنباط به معنى استخراج است. به هر چیزى که استخراج شده، در برابر چشم یا معرفت (عقل) قرار بگیرد، «مستنبَط» گویند»<ref>همان، ص62</ref> و سپس به بیان کلماتی از علمایی چون [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] میپردازد تا پاسخی به کسانی که در برخی از موارد فهم از قرآن را با تفسیر به رأی اشتباه گرفتهاند داده باشد. در ادامه، به ذکر نمونههایی از تفسیر عرفانی و استنباطهای قرآنی میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص57-66</ref>. | وی در درس هشتم، ضمن بیان منع پیامبر(ص) از تفسیر به رأی، نظریات مختلف درباره تفسیر اینچنینی را ذکر کرده و به ارزیابی آنها میپردازد. او مینویسد: «استنباط از ریشه «نبط» است و آن اولین آبى است که در چاه ظاهر مىشود، پس استنباط به معنى استخراج است. به هر چیزى که استخراج شده، در برابر چشم یا معرفت (عقل) قرار بگیرد، «مستنبَط» گویند»<ref>همان، ص62</ref> و سپس به بیان کلماتی از علمایی چون [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] میپردازد تا پاسخی به کسانی که در برخی از موارد فهم از قرآن را با تفسیر به رأی اشتباه گرفتهاند داده باشد. در ادامه، به ذکر نمونههایی از تفسیر عرفانی و استنباطهای قرآنی میپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/57 ر.ک: همان، ص57-66]</ref>. | ||
درسهای نهم تا دوازدهم دربردارنده مباحث زیر است: تأثیر مذاهب و مسلکهای عرفانی، کلامی (اشعری، معتزلی و امامی)، فقهی، روایی، ادبی، علمی و... در تفسیر قرآن، دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی و دلایل طرفداران هریک از این دو نوع تفسیر، روشهای تفسیر موضوعی و معرفی تفسیرهای معروف شیعه ([[التفسير (عیاشی)|عیاشی]]، [[التبيان في تفسير القرآن|تبیان]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، [[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن|روح الجنان]]، [[منهج الصادقين في إلزام المخالفين|منهج الصادقين]]، الوجيز في التفسير و [[المیزان في تفسير القرآن|المیزان]]) و اهل سنت ([[كشف الأسرار و عدة الأبرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)|كشف الأسرار]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]، [[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]، [[رحمة من الرحمن في تفسیر و إشارات القرآن|رحمة من الرحمن]]، [[أنوار التنزيل و أسرار التأویل (تفسير البيضاوی)|أنوار التنزيل و حقائق التأویل]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]] و [[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و..<ref>ر.ک: همان، ص67-109</ref>. | درسهای نهم تا دوازدهم دربردارنده مباحث زیر است: تأثیر مذاهب و مسلکهای عرفانی، کلامی (اشعری، معتزلی و امامی)، فقهی، روایی، ادبی، علمی و... در تفسیر قرآن، دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی و دلایل طرفداران هریک از این دو نوع تفسیر، روشهای تفسیر موضوعی و معرفی تفسیرهای معروف شیعه ([[التفسير (عیاشی)|عیاشی]]، [[التبيان في تفسير القرآن|تبیان]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، [[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن|روح الجنان]]، [[منهج الصادقين في إلزام المخالفين|منهج الصادقين]]، الوجيز في التفسير و [[المیزان في تفسير القرآن|المیزان]]) و اهل سنت ([[كشف الأسرار و عدة الأبرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)|كشف الأسرار]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]، [[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]، [[رحمة من الرحمن في تفسیر و إشارات القرآن|رحمة من الرحمن]]، [[أنوار التنزيل و أسرار التأویل (تفسير البيضاوی)|أنوار التنزيل و حقائق التأویل]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]] و [[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/67 ر.ک: همان، ص67-109]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده:علم تفسیر]] | [[رده:علم تفسیر]] | ||
[[رده: | [[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]] |
ویرایش