۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1415 ق | | سال نشر = 1415 ق | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''أسرار الصلاة''' در بيان اسرار این عبادت بىبديل است كه با صبغهاى روايى، به زبان عربى، توسط [[آیتالله جوادى آملى]] در سال 1414ق و در یک جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ویژه به روايات | '''أسرار الصلاة''' در بيان اسرار این عبادت بىبديل است كه با صبغهاى روايى، به زبان عربى، توسط [[آیتالله جوادى آملى]] در سال 1414ق و در یک جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ویژه به روايات معصومین عليهمالسلام در این زمینه مىباشد. | ||
کتابهايى با | کتابهايى با همین اسم، توسط بزرگانى مانند [[شهيد ثانى]] و [[امام خمینى(ره)|امام خمینى]](ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از ویژگى خاصى برخوردارند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
مؤلف اضافه مىكند با اينكه سر به لحاظ مفهومى، روشن است و نيازمند تفسير نيست اما به لحاظ كنه در نهايت خفا مىباشد. | مؤلف اضافه مىكند با اينكه سر به لحاظ مفهومى، روشن است و نيازمند تفسير نيست اما به لحاظ كنه در نهايت خفا مىباشد. | ||
سر داشتن نماز هم دو دليل دارد كه بيان گرديده است. اما سر داشتن هر چيزى به دو حالت قابل اثبات است: يا دليل عقلى مشفوع به دليل نقلى دارد يا دليل نقلى مؤيد با دليل عقلى. ايشان در ادامه | سر داشتن نماز هم دو دليل دارد كه بيان گرديده است. اما سر داشتن هر چيزى به دو حالت قابل اثبات است: يا دليل عقلى مشفوع به دليل نقلى دارد يا دليل نقلى مؤيد با دليل عقلى. ايشان در ادامه همین بحث را در دو مقام مذكور تعقيب مىنمايند. | ||
آيات 52 اعراف، 123 هود، 21 حجر، 7 منافقون و 96 نحل، آياتى هستند كه در قسمت دلايل نقلى بدانها اشاره شده است. مؤلف، در پایان مقدمه به دسته بندى مطالب مذكور در آن پرداخته كه از شيوههاى جالب وى در آثار گوناگونش مىباشد. | آيات 52 اعراف، 123 هود، 21 حجر، 7 منافقون و 96 نحل، آياتى هستند كه در قسمت دلايل نقلى بدانها اشاره شده است. مؤلف، در پایان مقدمه به دسته بندى مطالب مذكور در آن پرداخته كه از شيوههاى جالب وى در آثار گوناگونش مىباشد. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
نماز، داراى حكمت، سر و آدابى است كما اينكه ساير عبادات نيز از این سه مؤلفه برخوردارند، اما در نماز، حكمت، در نهايت عروج و نجات از جزع و زبونى مىباشد وادب آن بازگشت به اوصاف نمازگزار دارد؛ اعم از حضور قلب، خشوع، مواظبت از التفات به غير معبود و... اما سر نماز غير از اينهاست. | نماز، داراى حكمت، سر و آدابى است كما اينكه ساير عبادات نيز از این سه مؤلفه برخوردارند، اما در نماز، حكمت، در نهايت عروج و نجات از جزع و زبونى مىباشد وادب آن بازگشت به اوصاف نمازگزار دارد؛ اعم از حضور قلب، خشوع، مواظبت از التفات به غير معبود و... اما سر نماز غير از اينهاست. | ||
آداب نماز مقدمهاى است برای رسيدن به اسرار نماز، زيرا اسرار نماز برای غير شخص داراى | آداب نماز مقدمهاى است برای رسيدن به اسرار نماز، زيرا اسرار نماز برای غير شخص داراى ضمیر طاهر و صفاى باطن و قلب سليم میسر نمىگردد. قرآن نيز اشاره مىنمايد به اينكه '''لا يمسه إلا المطهرون'''. | ||
برای نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئهاى است كه دسترسى به ما فوق خود ندارد؛ يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مىكند نمىبيند و خيال هم آنچه را كه برای عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمىكند. | برای نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئهاى است كه دسترسى به ما فوق خود ندارد؛ يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مىكند نمىبيند و خيال هم آنچه را كه برای عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمىكند. | ||
ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از این واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت [[برقی، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از [[امام على(ع)| | ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از این واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت [[برقی، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين(ع)]] ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامین عالى و كم نظيرى مىباشد. | ||
مؤلف مىگوید: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | مؤلف مىگوید: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
مؤلف، در اينجا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نمودهاند كه عبارتند از: حجاب نورانى و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانى همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مىگردد. | مؤلف، در اينجا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نمودهاند كه عبارتند از: حجاب نورانى و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانى همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مىگردد. | ||
سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالىتر گرديد، ادراك آن حجاب برایش | سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالىتر گرديد، ادراك آن حجاب برایش میسر مىگردد. | ||
تكبيرات هفتگانه آغاز نماز برای خرق حجابهاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزدیک مىگردانند. البته این حال مختص پيامبر(ص) نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبدالله انصارى از [[امام على(ع)| | تكبيرات هفتگانه آغاز نماز برای خرق حجابهاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزدیک مىگردانند. البته این حال مختص پيامبر(ص) نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبدالله انصارى از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين(ع)]] بر این مضمون دلالت واضحى دارد. | ||
اين روايت در جلد 5 جامع احاديث الشيعه آمده است. | اين روايت در جلد 5 جامع احاديث الشيعه آمده است. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
ابتدا، در این صله، مفهوم نيت بازگو شده است؛ به این صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمىباشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مىباشد، زيرا این قصد، مدار بحثهاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مىباشد. | ابتدا، در این صله، مفهوم نيت بازگو شده است؛ به این صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمىباشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مىباشد، زيرا این قصد، مدار بحثهاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مىباشد. | ||
در این | در این زمینه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مىفرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مىفرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه گویاتر از این دو آيه است، آيه 163 و 162 سوره انعام است كه مىفرمايد: '''«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمین لا شریک له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمین»'''. | ||
از روايات هم ما به یک روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مىكنيم و آن روايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. | از روايات هم ما به یک روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مىكنيم و آن روايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
سر قرائت | سر قرائت | ||
آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمىباشد. روايت مشهور از پيامبر(ص) در این | آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمىباشد. روايت مشهور از پيامبر(ص) در این زمینه چنين است: «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب». | ||
از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه 4 سوره زخرف است كه مىفرمايد: '''«إنا جعلناه قرآنا عربیا لعلكم تعقلون و إنه في أم الکتاب لدينا لعلي حكيم»'''. | از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه 4 سوره زخرف است كه مىفرمايد: '''«إنا جعلناه قرآنا عربیا لعلكم تعقلون و إنه في أم الکتاب لدينا لعلي حكيم»'''. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
حالات نماز، اعم از قيام و ركوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر(ص) در معراج پيدا كرده؛ بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله'''«ص و القرآن ذي الذكر»''' بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به این صورت مىباشد: «أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». | حالات نماز، اعم از قيام و ركوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر(ص) در معراج پيدا كرده؛ بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله'''«ص و القرآن ذي الذكر»''' بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به این صورت مىباشد: «أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». | ||
سر قنوت، تشهد و تسليم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اينجا مىفرمايد: شكى نيست كه نظام تكوین بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى برای عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقيم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود؛ آيه 56 سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مىفرمايد: '''«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم»''' و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مىشود، همگى در عالم تشريع مىباشد. عباداتى مانند نماز نيز برای تطابق این دو نظام؛ يعنى نظام تكوین و تشريع معين گرديدهاند و به | سر قنوت، تشهد و تسليم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اينجا مىفرمايد: شكى نيست كه نظام تكوین بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى برای عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقيم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود؛ آيه 56 سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مىفرمايد: '''«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم»''' و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مىشود، همگى در عالم تشريع مىباشد. عباداتى مانند نماز نيز برای تطابق این دو نظام؛ يعنى نظام تكوین و تشريع معين گرديدهاند و به همین جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوینى مىباشند؛ از جمله این حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مىباشد. | ||
اسرار تعقيبات نماز | اسرار تعقيبات نماز |
ویرایش