۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ابن بابشاذ پس از چندى به مصر بازگشت و در دوران خلافت المستنصر فاطمى (420-487ق) در ديوان انشاء عهدهدار تصحيح مراسلات ديوانى گرديد، به گونهاى كه تا نامهاى از نظر او نمىگذشت، فرستاده نمىشد. وى در اين سمت، مستمرى خوبى دريافت مىكرد و علاوه بر اين، از سرپرستى امرا اقراء (آموزش قرآن و زبان عربى) در مسجد عمرو بن عاص نيز مقررى داشت و اوقات فراغت خویش را به عبادت و مطالعه مىگذرانيد. گویا در همين اوقات بود كه به نوشتن تعليقه خود در نحو پرداخت كه گویند اگر بازنویسى مىشد، به 15 مجلد بالغ مىگرديد. | ابن بابشاذ پس از چندى به مصر بازگشت و در دوران خلافت المستنصر فاطمى (420-487ق) در ديوان انشاء عهدهدار تصحيح مراسلات ديوانى گرديد، به گونهاى كه تا نامهاى از نظر او نمىگذشت، فرستاده نمىشد. وى در اين سمت، مستمرى خوبى دريافت مىكرد و علاوه بر اين، از سرپرستى امرا اقراء (آموزش قرآن و زبان عربى) در مسجد عمرو بن عاص نيز مقررى داشت و اوقات فراغت خویش را به عبادت و مطالعه مىگذرانيد. گویا در همين اوقات بود كه به نوشتن تعليقه خود در نحو پرداخت كه گویند اگر بازنویسى مىشد، به 15 مجلد بالغ مىگرديد. | ||
اين تعليقه كه گویى از لوازم شغل تصحيح مراسلات در ديوان شده بود، پس از او تا سه چهار نسل به جانشينانش واگذار شد؛ ابتدا به شاگردش ابوعبدالله محمد بن بركات سعيدى، سپس به ابومحمد عبدالله بن برى و بعد از وى به شيخ ابوالحسين نحوى رسيد. هر | اين تعليقه كه گویى از لوازم شغل تصحيح مراسلات در ديوان شده بود، پس از او تا سه چهار نسل به جانشينانش واگذار شد؛ ابتدا به شاگردش ابوعبدالله محمد بن بركات سعيدى، سپس به ابومحمد عبدالله بن برى و بعد از وى به شيخ ابوالحسين نحوى رسيد. هر یک از ايشان، اين تعليقه را به جانشين خویش مىبخشيد و او را بر حفظ و نگاهدارى آن سفارش مىكرد. قفطى گوید: آنگاه كه من در حلب بودم و خبر فوت شيخ ابوالحسين نحوى به من رسيد، یکى از افراد مورد اعتماد خویش را به قاهره فرستادم و از او خواستم تا اين تعليقه را به هر قيمتى كه باشد و نيز کتاب تذكره ابوعلى را، برای من تهيه كند. وى چون بازآمد، خبر داد كه اين دو کتاب به تصرف پادشاه مصر الملك الكامل ناصرالدين (576 - 635ق) در آمده است. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== |
ویرایش