۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حکيمي، محمدرضا' به 'حکیمی، محمدرضا') |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''معاد جسمانی در حکمت متعالیه'''، اثر محمدرضا | '''معاد جسمانی در حکمت متعالیه'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]]، کتابی است پیرامون موضوع معاد و دفاع از نظریه ملاصدرا در مورد این مسئله. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه کتاب، در واقع براعت استهالی بشمار میآید برای همه مطالب آن و با مطالعه آن، یک آگاهی کلی از مباحث تحقیق به ذهن خواننده منتقل میشود و خواننده بهزودی درمییابد که این کتاب در دفاع از ملاصدرا نوشته شده است که عدهای او را معتقد به معاد روحانی/مثالی (وجود لذت و رنج برای روح بعد از مرگ) دانسته و تکفیر کردهاند و استاد حکیمی بر مبنای مکتب تفکیک (جداسازی یافتههای بشری از حقایق وحیانی) میخواهد «مقام این فیلسوف اسلامی درهم نشکند» و سرانجام به این نتیجه میرسد که «صدرالمتألهین نیز در معارف الهی و مسائل اعتقادی حوزه قرآن کریم را از حوزه فلسفی بنیاد اشراقی و روانی نهاد و عرفاناستناد جدا میکرده است و قرآن کریم و تعالیم پیامبر اکرم(ص) و اوصیا(ع) را تا سطح عرفان و فلسفه تنزل نمیداده است»<ref>تاجبخش، اسماعیل، ص47</ref>. | مقدمه کتاب، در واقع براعت استهالی بشمار میآید برای همه مطالب آن و با مطالعه آن، یک آگاهی کلی از مباحث تحقیق به ذهن خواننده منتقل میشود و خواننده بهزودی درمییابد که این کتاب در دفاع از ملاصدرا نوشته شده است که عدهای او را معتقد به معاد روحانی/مثالی (وجود لذت و رنج برای روح بعد از مرگ) دانسته و تکفیر کردهاند و [[حکیمی، محمدرضا|استاد حکیمی]] بر مبنای مکتب تفکیک (جداسازی یافتههای بشری از حقایق وحیانی) میخواهد «مقام این فیلسوف اسلامی درهم نشکند» و سرانجام به این نتیجه میرسد که «صدرالمتألهین نیز در معارف الهی و مسائل اعتقادی حوزه قرآن کریم را از حوزه فلسفی بنیاد اشراقی و روانی نهاد و عرفاناستناد جدا میکرده است و قرآن کریم و تعالیم پیامبر اکرم(ص) و اوصیا(ع) را تا سطح عرفان و فلسفه تنزل نمیداده است»<ref>تاجبخش، اسماعیل، ص47</ref>. | ||
نویسنده در این کتاب به دفاع از ملاصدرا برخاسته و میگوید: ملاصدرا از دو دیدگاه به معاد نگریسته است: یکی دیدگاه فلسفی که نتیجه آن معاد روحانی است و دیگر دیدگاه قرآنی و حدیثی که بیهیچ چون و چرایی حقایق وحیانی و قرآنی را پذیرفته است و این دو دیدگاه و ایستار(موضوعگیری) را باید از هم جدا کنیم و درهم نیامیزیم. بعد از مقدمه، بخش کوتاهی است با عنوان «سخنان بیدارگر»، که کلمات قصاری است از بزرگان فلاسفه از قبیل یعقوب کندی، ابوزید بلخی، ابن سینا، خواجه نصیر طوسی، ملاصدرا و... <ref>ر.ک: همان</ref>. | نویسنده در این کتاب به دفاع از ملاصدرا برخاسته و میگوید: ملاصدرا از دو دیدگاه به معاد نگریسته است: یکی دیدگاه فلسفی که نتیجه آن معاد روحانی است و دیگر دیدگاه قرآنی و حدیثی که بیهیچ چون و چرایی حقایق وحیانی و قرآنی را پذیرفته است و این دو دیدگاه و ایستار(موضوعگیری) را باید از هم جدا کنیم و درهم نیامیزیم. بعد از مقدمه، بخش کوتاهی است با عنوان «سخنان بیدارگر»، که کلمات قصاری است از بزرگان فلاسفه از قبیل یعقوب کندی، ابوزید بلخی، ابن سینا، خواجه نصیر طوسی، ملاصدرا و... <ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
ویرایش