۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==شغل، شاعران همدوره== | ==شغل، شاعران همدوره== | ||
هاتف گذشته از تبحر در ادبیات و سایر علوم، طبیب بوده و از این راه کسب روزی میکرده است. اشتغالش به این کار و نارضایتی نسبی او از این امر را میتوان در این شعر وی دید: | هاتف گذشته از تبحر در ادبیات و سایر علوم، طبیب بوده و از این راه کسب روزی میکرده است. اشتغالش به این کار و نارضایتی نسبی او از این امر را میتوان در این شعر وی دید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''خون دل من چکد ز ناله من''|2='' گر به دست اندکی بیفشاری''}} | |||
{{ب|''از شکایات من یکی این است ''|2='' که سپهرم ز واژگونکاری''}} | |||
{{ب|''داده شغل «طبابت» و زین کار''|2='' چاکران مراست بیزاری''}} | |||
{{ب|''فلک انباز کرده ناچارم''|2='' با فرومایگان با زاری''}} | |||
{{ب|''که گمان داشت کز تنزل دهر''|2='' کار عیسی کشد به بیطاری'''{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص331</ref>. | |||
او با شاعران همدوره خود؛ حاج لطفعلیبیگ، متخلص به آذر و میرزا سلیمان کاشانی، متخلص به صباحی ارتباط صمیمی داشته و با آنها مشاعره میکرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | او با شاعران همدوره خود؛ حاج لطفعلیبیگ، متخلص به آذر و میرزا سلیمان کاشانی، متخلص به صباحی ارتباط صمیمی داشته و با آنها مشاعره میکرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۱: | ||
از میان شاعران آن زمان، «آذر» به استادی او اعتراف داشت، ولی سایر شعرا و ادیبانی که با شهرت او مقام خود را در خطر میدیدند، هجویاتی درباره او ساخته و در میان مردم منتشر کردند. چنانکه بیت ذیل گواهی میدهد، در اصفهان کمتر کسی خریدار ابیات او بوده است: | از میان شاعران آن زمان، «آذر» به استادی او اعتراف داشت، ولی سایر شعرا و ادیبانی که با شهرت او مقام خود را در خطر میدیدند، هجویاتی درباره او ساخته و در میان مردم منتشر کردند. چنانکه بیت ذیل گواهی میدهد، در اصفهان کمتر کسی خریدار ابیات او بوده است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''من به دیاری شدم جلوهده یار خویش ''|2='' آینه دادم به «کور» نغمه سرودم به «کر»''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص332-333</ref>. | |||
عمده شهرت هاتف بهخاطر ترجیعبند عرفانی اوست<ref>ر.ک: همان، ص334</ref>. | عمده شهرت هاتف بهخاطر ترجیعبند عرفانی اوست<ref>ر.ک: همان، ص334</ref>. | ||
خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
صباحی، سال وفات او را بهوسیله ماده تاریخ ضبط کرده است: | صباحی، سال وفات او را بهوسیله ماده تاریخ ضبط کرده است: | ||
{{ب|''به آئین دعا گفتا صباحی بهر تاریخش''|2='' که «یا رب منزل هاتف به گلزار جنان بادا»''}}<ref>ر.ک: همان، ص333</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش