نضرة الإغريض في نصرة القريض: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۶: خط ۶:
    [[حسن، نهی عارف]] (محقق)
    [[حسن، نهی عارف]] (محقق)


    [[ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل]] (نويسنده)
    [[ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏‎‏PJA‎‏ ‎‏4263‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ن‎‏6*
    | کد کنگره =‏‎‏PJA‎‏ ‎‏4263‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ن‎‏6*
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    كتاب، با دو مقدمه شارح و مؤلف آغاز و مطالب، در پنج فصل، ارائه شده است.
    كتاب، با دو مقدمه شارح و مؤلف آغاز و مطالب، در پنج فصل، ارائه شده است.


    شارح، معتقد است كه با تدبر و نگاه دقيق به مباحث كتاب، مى‌توان به اين نكته پى برد كه نويسنده شديداً تحث تأثير «ابن رشيق» در كتاب «العمدة» مى‌باشد، زيرا ابواب كتاب، تماماً در «العمدة» آمده و اسلوب، شواهد و حكايات ذكر شده در هر دو كتاب، همانند يك‌ديگر است. به اعتقاد وى، حتى مى‌توان چنين ادعا كرد كه كتاب مظفر، تلخيص كتاب ابن رشيق مى‌باشد.
    شارح، معتقد است كه با تدبر و نگاه دقيق به مباحث كتاب، مى‌توان به اين نكته پى برد كه نویسنده شديداً تحث تأثير «ابن رشيق» در كتاب «العمدة» مى‌باشد، زيرا ابواب كتاب، تماماً در «العمدة» آمده و اسلوب، شواهد و حكايات ذكر شده در هر دو كتاب، همانند يك‌ديگر است. به اعتقاد وى، حتى مى‌توان چنين ادعا كرد كه كتاب مظفر، تلخيص كتاب ابن رشيق مى‌باشد.


    وى، در حواشى كتاب، به بسيارى از اين مواضع تشابه شديد، اشاره كرده و معتقد است تنها تفاوت ميان اين دو كتاب، مناقشات و استدلالاتى مى‌باشد كه ابن رشيق آنها را در كتاب خويش آورده، ولى مظفر از ذكر آنها، خوددارى نموده است.
    وى، در حواشى كتاب، به بسيارى از اين مواضع تشابه شديد، اشاره كرده و معتقد است تنها تفاوت ميان اين دو كتاب، مناقشات و استدلالاتى مى‌باشد كه ابن رشيق آنها را در كتاب خويش آورده، ولى مظفر از ذكر آنها، خوددارى نموده است.
    خط ۴۲: خط ۴۲:


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    در مقدمه شارح، پس از بيان شرح حال مختصرى از نويسنده، به عناوين فصول، ارزش و اهميت كتاب، ويژگى‌هاى آن، مصادر مورد استفاده نويسنده و نسخ موجود كتاب، اشاره شده است.
    در مقدمه شارح، پس از بيان شرح حال مختصرى از نویسنده، به عناوين فصول، ارزش و اهميت كتاب، ويژگى‌هاى آن، مصادر مورد استفاده نویسنده و نسخ موجود كتاب، اشاره شده است.


    مقدمه مؤلف، به ذكر انگيزه تأليف و اشاره به موضوع فصول، اختصاص يافته است.
    مقدمه مؤلف، به ذكر انگيزه تأليف و اشاره به موضوع فصول، اختصاص يافته است.


    فصل اول، در رابطه با وصف، احكام، احوال و اقسام شعر مى‌باشد. نويسنده، در ابتدا، پيرامون اشتقاق لفظ شعر و علت تسميه آن به «القريض» بحث نموده و شعر را به «الفاظ منظومى كه دلالت بر معانى مفهومى دارند» و «الفاظ منضودى كه دلالت بر معانى مقصود مى‌نمايند»، تعريف كرده است.
    فصل اول، در رابطه با وصف، احكام، احوال و اقسام شعر مى‌باشد. نویسنده، در ابتدا، پيرامون اشتقاق لفظ شعر و علت تسميه آن به «القريض» بحث نموده و شعر را به «الفاظ منظومى كه دلالت بر معانى مفهومى دارند» و «الفاظ منضودى كه دلالت بر معانى مقصود مى‌نمايند»، تعريف كرده است.


    در ادامه، پيرامون تفسير آيه شريفه: '''«و الشعراء يتبعهم الغاوون»''' و نيز احاديثى از پيامبر(ص) كه در رابطه با شعر مى‌باشند، بحث شده است.
    در ادامه، پيرامون تفسير آيه شريفه: '''«و الشعراء يتبعهم الغاوون»''' و نيز احاديثى از پيامبر(ص) كه در رابطه با شعر مى‌باشند، بحث شده است.
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    نحو، بلاغت، فصاحت، حقيقت و مجاز، صنعت و مصنوع، قافيه، اقامه وزن، اشاره، كنايه، موازنه، تجنيس، طباق، تصدير، التفات، استطراد، تقسيم، تسهيم، ترصيع، ترديد، مقابله، استثناء، ايغال، استعاره، تشبيه، متابعه، تضمين، تجاهل عارف، سرقت و نقد، از جمله صناعاتى است كه در اين فصل، مفصلا مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند.
    نحو، بلاغت، فصاحت، حقيقت و مجاز، صنعت و مصنوع، قافيه، اقامه وزن، اشاره، كنايه، موازنه، تجنيس، طباق، تصدير، التفات، استطراد، تقسيم، تسهيم، ترصيع، ترديد، مقابله، استثناء، ايغال، استعاره، تشبيه، متابعه، تضمين، تجاهل عارف، سرقت و نقد، از جمله صناعاتى است كه در اين فصل، مفصلا مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند.


    شمول و گستردگى مباحث مطرح شده در اين فصل و نيز پرداختن نويسنده به تمام آنچه در فهم و درك زيبايى‌هاى شعر عربى از جمله حد شعر، عروض، قافيه، عيوب، جوازات، ضروريات شعر و... لازم است، باعث غنا و ارزش‌مندى هرچه بيشتر كتاب گرديده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان اين فصل را كتابى مستقل در نظر گرفت.
    شمول و گستردگى مباحث مطرح شده در اين فصل و نيز پرداختن نویسنده به تمام آنچه در فهم و درك زيبايى‌هاى شعر عربى از جمله حد شعر، عروض، قافيه، عيوب، جوازات، ضروريات شعر و... لازم است، باعث غنا و ارزش‌مندى هرچه بيشتر كتاب گرديده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان اين فصل را كتابى مستقل در نظر گرفت.


    فصل دوم، پيرامون بيان امور جايز يا غير جايزى است كه شاعر بايد در هنگام سرودن شعر عربى، آنها را مد نظر داشته باشد و مراعات نمايد.
    فصل دوم، پيرامون بيان امور جايز يا غير جايزى است كه شاعر بايد در هنگام سرودن شعر عربى، آنها را مد نظر داشته باشد و مراعات نمايد.
    خط ۷۹: خط ۷۹:
    #غناى مواد ادبى آن: كتاب، دربردارنده بسيارى از اشعار شعراى معروف و حكايات ادبى زيبا و نادرى است كه از مصادر معروفى اخذ گرديده و نكته درخور توجه اين‌جاست كه بسيارى از اين منابع و مصادر، امروزه در دست نمى‌باشند.
    #غناى مواد ادبى آن: كتاب، دربردارنده بسيارى از اشعار شعراى معروف و حكايات ادبى زيبا و نادرى است كه از مصادر معروفى اخذ گرديده و نكته درخور توجه اين‌جاست كه بسيارى از اين منابع و مصادر، امروزه در دست نمى‌باشند.


    نويسنده، از شواهد شعرى فراوانى كه از شعراى بزرگى همچون امرؤ القيس، المتنبى، طرفه، ابوتمام، زهير، فرزدق، اعشى، نابغه، جرير، حسان، عنتره، ابونواس و... مى‌باشند، استفاده شايانى نموده است.
    نویسنده، از شواهد شعرى فراوانى كه از شعراى بزرگى همچون امرؤ القيس، المتنبى، طرفه، ابوتمام، زهير، فرزدق، اعشى، نابغه، جرير، حسان، عنتره، ابونواس و... مى‌باشند، استفاده شايانى نموده است.


    از جمله مصادر و منابع مهمى كه نويسنده، در تدوين اثر خويش از آنها بهره برده است(بعد از كتاب «العمدة» ابن رشيق)، مى‌توان از كتاب «نقد الشعر» قدامه، «حلية المحاضرة» حاتمى و «عيار الشعر» [[ابن طباطبا علوی اصفهانی، ابراهیم بن ناصر|ابن طباطبا]] نام برد.
    از جمله مصادر و منابع مهمى كه نویسنده، در تدوين اثر خويش از آنها بهره برده است(بعد از كتاب «العمدة» ابن رشيق)، مى‌توان از كتاب «نقد الشعر» قدامه، «حلية المحاضرة» حاتمى و «عيار الشعر» [[ابن طباطبا علوی اصفهانی، ابراهیم بن ناصر|ابن طباطبا]] نام برد.


    وى، هم‌چنين در نقل قصص و حكايات قديمى، همچون حكايت ام جندب، الحطيئة، الزبرقان، بنى انف الناقة و بنى العجلان و... از كتاب «تاريخ الادب» استفاده نموده است.
    وى، هم‌چنين در نقل قصص و حكايات قديمى، همچون حكايت ام جندب، الحطيئة، الزبرقان، بنى انف الناقة و بنى العجلان و... از كتاب «تاريخ الادب» استفاده نموده است.

    نسخهٔ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۳

    نضرة الإغریض فی نصرة القریض
    نضرة الإغريض في نصرة القريض
    پدیدآورانحسن، نهی عارف (محقق) ابن حاجب الدار، مظفر بن فضل (نویسنده)
    ناشردار صادر
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1416 ق یا 1995 م
    چاپ2
    موضوعادبیات عربی - قرن 7ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏PJA‎‏ ‎‏4263‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ن‎‏6*

    نضرة الإغريض في نصرة القريض، اثر مظفر بن فضل علوى، با تحقيق و تصحيح دكتر نهى عارف الحسن، پيرامون شعر، فضايل، محسنات و محدوديت‌هاى آن تدوين شده است.

    كتاب، به زبان عربى و در حدود قرن ششم و هفتم هجرى نوشته شده و در سال 1140ق، تصحيح و بدين شكل ارائه گرديده است.

    كتاب، به سفارش ابن علقمى، وزير معتصم بالله، آخرين خليفه عباسى، نوشته و به وى تقديم شده است.

    وجود بسيارى از اشعار عصر جاهليت و در مواردى نيز اشعار صدر اسلام در كتاب، باعث اهميت آن شده است.

    ساختار

    كتاب، با دو مقدمه شارح و مؤلف آغاز و مطالب، در پنج فصل، ارائه شده است.

    شارح، معتقد است كه با تدبر و نگاه دقيق به مباحث كتاب، مى‌توان به اين نكته پى برد كه نویسنده شديداً تحث تأثير «ابن رشيق» در كتاب «العمدة» مى‌باشد، زيرا ابواب كتاب، تماماً در «العمدة» آمده و اسلوب، شواهد و حكايات ذكر شده در هر دو كتاب، همانند يك‌ديگر است. به اعتقاد وى، حتى مى‌توان چنين ادعا كرد كه كتاب مظفر، تلخيص كتاب ابن رشيق مى‌باشد.

    وى، در حواشى كتاب، به بسيارى از اين مواضع تشابه شديد، اشاره كرده و معتقد است تنها تفاوت ميان اين دو كتاب، مناقشات و استدلالاتى مى‌باشد كه ابن رشيق آنها را در كتاب خويش آورده، ولى مظفر از ذكر آنها، خوددارى نموده است.

    اسلوب پى در پى آوردن مطالب و تنظيم و تقرير مباحث و دسته‌بندى كردن آنها، در نزد مؤلف، بر اسلوب اشكال و مناقشه، غلبه دارد؛ بدين معنا كه وى اكثرا به نقل و روايت اشعار ديگران(كه گاه، سبک و فاقد ويژگى‌هاى شعر خوب است)، بسنده نموده و نقد يا اشكالى بر آنها وارد نكرده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه شارح، پس از بيان شرح حال مختصرى از نویسنده، به عناوين فصول، ارزش و اهميت كتاب، ويژگى‌هاى آن، مصادر مورد استفاده نویسنده و نسخ موجود كتاب، اشاره شده است.

    مقدمه مؤلف، به ذكر انگيزه تأليف و اشاره به موضوع فصول، اختصاص يافته است.

    فصل اول، در رابطه با وصف، احكام، احوال و اقسام شعر مى‌باشد. نویسنده، در ابتدا، پيرامون اشتقاق لفظ شعر و علت تسميه آن به «القريض» بحث نموده و شعر را به «الفاظ منظومى كه دلالت بر معانى مفهومى دارند» و «الفاظ منضودى كه دلالت بر معانى مقصود مى‌نمايند»، تعريف كرده است.

    در ادامه، پيرامون تفسير آيه شريفه: «و الشعراء يتبعهم الغاوون» و نيز احاديثى از پيامبر(ص) كه در رابطه با شعر مى‌باشند، بحث شده است.

    نحو، بلاغت، فصاحت، حقيقت و مجاز، صنعت و مصنوع، قافيه، اقامه وزن، اشاره، كنايه، موازنه، تجنيس، طباق، تصدير، التفات، استطراد، تقسيم، تسهيم، ترصيع، ترديد، مقابله، استثناء، ايغال، استعاره، تشبيه، متابعه، تضمين، تجاهل عارف، سرقت و نقد، از جمله صناعاتى است كه در اين فصل، مفصلا مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند.

    شمول و گستردگى مباحث مطرح شده در اين فصل و نيز پرداختن نویسنده به تمام آنچه در فهم و درك زيبايى‌هاى شعر عربى از جمله حد شعر، عروض، قافيه، عيوب، جوازات، ضروريات شعر و... لازم است، باعث غنا و ارزش‌مندى هرچه بيشتر كتاب گرديده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان اين فصل را كتابى مستقل در نظر گرفت.

    فصل دوم، پيرامون بيان امور جايز يا غير جايزى است كه شاعر بايد در هنگام سرودن شعر عربى، آنها را مد نظر داشته باشد و مراعات نمايد.

    از جمله امورى كه شاعر مجاز به استعمال آنها نمى‌باشد عبارتند از:

    1. استفاده از لحنى كه عرب آن را استعمال نمى‌كند؛
    2. تقديم، تأخير و فصل بدون مورد؛
    3. إقواء در قافيه؛
    4. اكفاء كه عبارت است از اختلاف حرف روى؛
    5. سناد كه اختلاف حركت حرف قبل از حرف روى است؛
    6. كسره دادن نون جمع؛
    7. صرف كردن كلمه‌اى كه قابل صرف كردن نيست؛
    8. قصر ممدود و مد مقصور

    و...

    فصل سوم، در رابطه با فضيلت و منافع شعر بوده و در آن، پيرامون تأثير شعر در روح و جان آدمى نيز مفصلا بحث شده است.

    در فصل چهارم، سخن كسانى كه به مدح يا ذم شعر سرودن پرداخته‌اند، مورد بحث قرار گرفته و آخرين فصل، پيرامون بيان و بررسى مواردى است كه شاعر بايد از آنها اجتناب نموده و بدان‌ها نپردازد كه برخى از آنها عبارتند از: سفسطه در كلام، استفاده از الفاظ سخيف، لغات وحشى و نامأنوس، تشبيهات دروغين، اشارات مجهول، اوصاف بعيد، اختصار در موضع بسط و بالعكس و...

    پاره‌اى از ويژگى‌هاى كتاب

    1. بنا و ساختار آن: كتاب، داراى تقسيم‌بندى و فصول واضحى است كه با يك‌ديگر تداخل نداشته و خواننده به راحتى مى‌تواند آنچه را كه در پى آن است، بيابد.
    2. شمول و فراگيرى آن: مباحث كتاب، تلخيص جامعى است از بسيارى از كتبى كه پيرامون فن بلاغت، مقومات و فنون شعر نوشته شده‌اند.
    3. غناى مواد ادبى آن: كتاب، دربردارنده بسيارى از اشعار شعراى معروف و حكايات ادبى زيبا و نادرى است كه از مصادر معروفى اخذ گرديده و نكته درخور توجه اين‌جاست كه بسيارى از اين منابع و مصادر، امروزه در دست نمى‌باشند.

    نویسنده، از شواهد شعرى فراوانى كه از شعراى بزرگى همچون امرؤ القيس، المتنبى، طرفه، ابوتمام، زهير، فرزدق، اعشى، نابغه، جرير، حسان، عنتره، ابونواس و... مى‌باشند، استفاده شايانى نموده است.

    از جمله مصادر و منابع مهمى كه نویسنده، در تدوين اثر خويش از آنها بهره برده است(بعد از كتاب «العمدة» ابن رشيق)، مى‌توان از كتاب «نقد الشعر» قدامه، «حلية المحاضرة» حاتمى و «عيار الشعر» ابن طباطبا نام برد.

    وى، هم‌چنين در نقل قصص و حكايات قديمى، همچون حكايت ام جندب، الحطيئة، الزبرقان، بنى انف الناقة و بنى العجلان و... از كتاب «تاريخ الادب» استفاده نموده است.

    وضعيت كتاب

    فهرست آيات قرآنى، احاديث نبوى، امثال، شواهد شعرى، انصاف ابيات، اعلام، اماكن و شهرها، طوايف و قبايل، ايام و وقايع و تصويبات مذكور در متن، مصادر و مراجع مورد استفاده مصحح و فهرست محتويات، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها توسط مصحح نوشته شده و در آنها علاوه بر ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات مشكل متن با استفاده از كتب ادبى و لغوى، شكل كامل روايات و آيات قرآنى كه در متن به آنها اشاره شده، به همراه نام سوره و شماره آيه و نيز مصادر حديثى، ذكر گرديده است.

    كتاب، داراى هشت نسخه خطى بوده كه همگى متعلق به قرن دهم هجرى به بعد مى‌باشند.

    در مواردى كه مصحح، معناى بيت يا روايتى را به وضوح درنيافته است، از تفسير يا معنا كردن آن خوددارى نموده و خواننده را به منبع اصلى، ارجاع داده است. وى، هم‌چنين دقت زيادى در نسبت دادن ابيات به صاحبان اصلى آنها داشته و در موارى نيز كه شعرى به اشتباه به شاعرى منسوب گرديده، آن را تذكر داده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.