آشنایی با تاریخ و منابع حدیثی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۳۸: خط ۳۸:
کتاب با پيشگفتار نویسنده آغاز و مطالب در چهار بخش و هر بخش در ضمن سرفصل‌ها و مباحث متعددى تنظيم شده است.
کتاب با پيشگفتار نویسنده آغاز و مطالب در چهار بخش و هر بخش در ضمن سرفصل‌ها و مباحث متعددى تنظيم شده است.


بخشى از مباحث آغازين کتاب، از کتاب «حديث‌شناسى» و عموم مباحث بخش‌هاى سوم و چهارم، از کتاب «آشنايى با جوامع حديثى شيعه و اهل سنت»، هر دو تأليف نگارنده، برگرفته شده است. از آنجا كه مخاطبان اين کتاب، طلاب اهل سنت هستند، در بررسى جوامع حديثى، نخست جوامع حدثى اهل سنت معرفى شده و در معرفى جوامع حديثى شيعه، به معرفى كتب اربعه شيعه اكتفا شده است.<ref>همان، ص13</ref>
بخشى از مباحث آغازين کتاب، از کتاب «حديث‌شناسى» و عموم مباحث بخش‌هاى سوم و چهارم، از کتاب «آشنايى با جوامع حديثى شيعه و اهل سنت»، هر دو تأليف نگارنده، برگرفته شده است. از آنجا كه مخاطبان این کتاب، طلاب اهل سنت هستند، در بررسى جوامع حديثى، نخست جوامع حدثى اهل سنت معرفى شده و در معرفى جوامع حديثى شيعه، به معرفى كتب اربعه شيعه اكتفا شده است.<ref>همان، ص13</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۵: خط ۴۵:
در بخش آغازين کتاب، به منظور آشنايى با كليات علم حديث، ابتدا جايگاه حديث در دين‌شناسى تبيين گرديده و سپس مهم‌ترين اصطلاحات حديثى معرفى شده است. در آخر نيز حجيت سنت پيامبر(ص) و همچنين حجيت يا عدم حجيت اقوال صحابه و تابعين مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص15- 60</ref>
در بخش آغازين کتاب، به منظور آشنايى با كليات علم حديث، ابتدا جايگاه حديث در دين‌شناسى تبيين گرديده و سپس مهم‌ترين اصطلاحات حديثى معرفى شده است. در آخر نيز حجيت سنت پيامبر(ص) و همچنين حجيت يا عدم حجيت اقوال صحابه و تابعين مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص15- 60</ref>


اسلام به عنوان آخرين و كامل‌ترين دين آسمانى، دربردارنده مجموعه‌اى از باورها، آموزه‌ها و برنامه‌هاى عملى فردى و اجتماعى است كه در دو منبع بنيادين، انعكاس يافته است كه عبارتند از «قرآن» و «حديث».<ref>متن کتاب، ص17</ref>اينك جاى اين پرسش است كه اسلام چگونه به رغم محدویت‌هاى زمانى، جغرافيايى و فرهنگى عصر پيدايش خود، مى‌تواند به بشر سرمست و سرگردان امروز، «چگونه زيستن» و «چگونه انديشيدن» را بياموزد؟ آيا اين كار تنها به مدد قرآن انجام يافته است؟ بدون ترديد پاسخ منفى است؛ زيرا مسلمانان، حتى در عصر نزول قرآن، با پى‌جویى بسيارى از پرسش‌هاى خود درباره دين و قرآن به پيامبر(ص) مراجعه مى‌كردند. گویا اين امر برای آنان روشن بوده است كه بخشى از پاسخ‌ها در قلمرو دين، به پيامبر(ص) واگذار شده است؛ به نظر نویسنده، اگر اين واقعيت برای مسلمانان در عصر نزول قرآن به رغم سادگى و سطحى بودن بسيارى از پرسش‌هايشان، روشن بوده است، چگونه مى‌توان در اين امر درنگ كرد كه پس از گذشت چهارده سده و با طرح شدن هزاران پرسش تازه، مى‌بايست در كنار قرآن از سنت كمك گرفت. اينجاست كه اهميت و جايگاه حديث در دين شناسى، آشكار مى‌گردد.<ref>همان، ص18- 19</ref>
اسلام به عنوان آخرين و كامل‌ترين دين آسمانى، دربردارنده مجموعه‌اى از باورها، آموزه‌ها و برنامه‌هاى عملى فردى و اجتماعى است كه در دو منبع بنيادين، انعكاس يافته است كه عبارتند از «قرآن» و «حديث».<ref>متن کتاب، ص17</ref>اينك جاى این پرسش است كه اسلام چگونه به رغم محدویت‌هاى زمانى، جغرافيايى و فرهنگى عصر پيدايش خود، مى‌تواند به بشر سرمست و سرگردان امروز، «چگونه زيستن» و «چگونه انديشيدن» را بياموزد؟ آيا این كار تنها به مدد قرآن انجام يافته است؟ بدون ترديد پاسخ منفى است؛ زيرا مسلمانان، حتى در عصر نزول قرآن، با پى‌جویى بسيارى از پرسش‌هاى خود درباره دين و قرآن به پيامبر(ص) مراجعه مى‌كردند. گویا این امر برای آنان روشن بوده است كه بخشى از پاسخ‌ها در قلمرو دين، به پيامبر(ص) واگذار شده است؛ به نظر نویسنده، اگر این واقعيت برای مسلمانان در عصر نزول قرآن به رغم سادگى و سطحى بودن بسيارى از پرسش‌هايشان، روشن بوده است، چگونه مى‌توان در این امر درنگ كرد كه پس از گذشت چهارده سده و با طرح شدن هزاران پرسش تازه، مى‌بايست در كنار قرآن از سنت كمك گرفت. اينجاست كه اهميت و جايگاه حديث در دين شناسى، آشكار مى‌گردد.<ref>همان، ص18- 19</ref>


روايات، داراى اصطلاحات و تقسيمات زيادى هستند كه دانش «مصطلح الحديث» بررسى آن‌ها را برعهده دارد. در اين ميان، تقسيم روايت به خبر «متواتر» و خبر «واحد» و تقسيمات سه‌گانه يا چهارگانه خبر واحد، جزو تقسيمات اوليه و اصلى احاديث است كه در اين بخش، به بررسى آن‌ها پرداخته شده است.<ref>همان، ص35</ref>
روايات، داراى اصطلاحات و تقسيمات زيادى هستند كه دانش «مصطلح الحديث» بررسى آن‌ها را برعهده دارد. در این ميان، تقسيم روايت به خبر «متواتر» و خبر «واحد» و تقسيمات سه‌گانه يا چهارگانه خبر واحد، جزو تقسيمات اوليه و اصلى احاديث است كه در این بخش، به بررسى آن‌ها پرداخته شده است.<ref>همان، ص35</ref>


حجيت سنت پيامبر و ميزان اعتبار اقوال صحابه و تابعان دو موضوع ديگرى است كه در اين بخش به آنها پرداخته شده است.<ref>همان، ص67</ref>
حجيت سنت پيامبر و ميزان اعتبار اقوال صحابه و تابعان دو موضوع ديگرى است كه در این بخش به آنها پرداخته شده است.<ref>همان، ص67</ref>


در رابطه با موضوع دوم در چكيده مطلب مى‌خوانيم: «[[فخر رازى]] و [[غزالى]] هم تصريح كرده‌اند كه عصمت، منحصر به پيامبر(ص) بوده و اقوال صحابه و تابعان نمى‌تواند ذاتاً حجت باشد. از نگاه صاحب‌نظران شيعه نيز اقوال صحابه و تابعان، فاقد حجيت ذاتى است».<ref>همان، ص67</ref>
در رابطه با موضوع دوم در چكيده مطلب مى‌خوانيم: «[[فخر رازى]] و [[غزالى]] هم تصريح كرده‌اند كه عصمت، منحصر به پيامبر(ص) بوده و اقوال صحابه و تابعان نمى‌تواند ذاتاً حجت باشد. از نگاه صاحب‌نظران شيعه نيز اقوال صحابه و تابعان، فاقد حجيت ذاتى است».<ref>همان، ص67</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:
#جايگاه «فرهنگ و تعليم و تعلم» در اسلام: با توجه به اهتمامى كه اسلام به گواهى همگان نسبت به تعليم و تعلم داشته و در سرتاسر آيات و روايات منعكس است، نویسنده معتقد است نمى‌توان مدعى شد كه پيامبر(ع) از سنت به عنوان دومين منبع دين‌شناسى غفلت داشته و نسبت به آن، اهتمام نداشته است.
#جايگاه «فرهنگ و تعليم و تعلم» در اسلام: با توجه به اهتمامى كه اسلام به گواهى همگان نسبت به تعليم و تعلم داشته و در سرتاسر آيات و روايات منعكس است، نویسنده معتقد است نمى‌توان مدعى شد كه پيامبر(ع) از سنت به عنوان دومين منبع دين‌شناسى غفلت داشته و نسبت به آن، اهتمام نداشته است.
#اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث: به باور نویسنده، روايت «من حفظ من امتي اربعين حديثاً...» و جمله «فيبلغ الشاهد الغائب» كه در حجةالوداع ابراز شد، از نمونه‌هاى روشن اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث است.
#اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث: به باور نویسنده، روايت «من حفظ من امتي اربعين حديثاً...» و جمله «فيبلغ الشاهد الغائب» كه در حجةالوداع ابراز شد، از نمونه‌هاى روشن اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث است.
#اهتمام پيامبر(ص) به کتابت حديث: اين امر در دو محور ارزيابى شده است:
#اهتمام پيامبر(ص) به کتابت حديث: این امر در دو محور ارزيابى شده است:


الف) آن‌حضرت، پيوسته از ياران خود مى‌خواستند تا به حافظه خود تكيه نكرده و اقدام به کتابت حديث نمايند؛
الف) آن‌حضرت، پيوسته از ياران خود مى‌خواستند تا به حافظه خود تكيه نكرده و اقدام به کتابت حديث نمايند؛
خط ۶۷: خط ۶۷:
در توجيه علل و انگيزه‌هاى ممانعت از نقل، کتابت و تدوین حديث، سه توجيه ارائه شده است كه عبارتند از: روايات پيامبر(ص)؛ جلوگيرى از اختلاف مردم و بيم اختلاط حديث با قرآن. نكته قابل توجه آن است كه روايات مورد ادعا از پيامبر(ص)، از سه تن از صحابى به نام ابوسعيد خدرى، زيد بن ثابت و ابوهريره نقل شده كه همه آن‌ها از نظر سند و دلالت، داراى اشكال هستند.<ref>همان</ref>
در توجيه علل و انگيزه‌هاى ممانعت از نقل، کتابت و تدوین حديث، سه توجيه ارائه شده است كه عبارتند از: روايات پيامبر(ص)؛ جلوگيرى از اختلاف مردم و بيم اختلاط حديث با قرآن. نكته قابل توجه آن است كه روايات مورد ادعا از پيامبر(ص)، از سه تن از صحابى به نام ابوسعيد خدرى، زيد بن ثابت و ابوهريره نقل شده كه همه آن‌ها از نظر سند و دلالت، داراى اشكال هستند.<ref>همان</ref>


در قسمت سوم کتاب به دوران آغاز نگارش پرداخته شده است. با آزاد شدن کتابت و تدوین حديث كه به دستور عمربن عبدالعزيز در سال 101ق انجام گرفت و با فرمان او مبنى بر گردآورى سنت پيامبر(ص) از آغاز نيمه اول سده دوم تا پایان همين سده، گروهى از محدثان، به گردآورى روايات روى آورند. اولين گام پس از فراهم آمدن نخستين نگاشته‌هاى حديثى، تدوین «مسانيد» است. بر اين اساس، مسانيد متعددى نگاشته شده است از جمله «[[مسند طيالسى]]»، «[[مسند حميدى]]» و «[[مسند احمد بن حنبل]]». پس از دوران مسندنویسى، ادوار تدوین جوامع حديثى و تنظيم و تنقيح جوامع حديثى در تاريخ حديث اهل سنت شكل گرفت و تدوین صحاح سته، دستاورد همين مرحله تاريخى است. از سده سوم تا سده دهم، دانش‌هاى حديثى مختلفى شكل گرفت و تكامل يافت كه عبارتند از: رجال حديث، مصطلح الحديث و فقه الحديث، غريب الحديث، مختلف الحديث و ناسخ و منسوخ حديث.<ref>همان، ص105</ref>
در قسمت سوم کتاب به دوران آغاز نگارش پرداخته شده است. با آزاد شدن کتابت و تدوین حديث كه به دستور عمربن عبدالعزيز در سال 101ق انجام گرفت و با فرمان او مبنى بر گردآورى سنت پيامبر(ص) از آغاز نيمه اول سده دوم تا پایان همين سده، گروهى از محدثان، به گردآورى روايات روى آورند. اولين گام پس از فراهم آمدن نخستين نگاشته‌هاى حديثى، تدوین «مسانيد» است. بر این اساس، مسانيد متعددى نگاشته شده است از جمله «[[مسند طيالسى]]»، «[[مسند حميدى]]» و «[[مسند احمد بن حنبل]]». پس از دوران مسندنویسى، ادوار تدوین جوامع حديثى و تنظيم و تنقيح جوامع حديثى در تاريخ حديث اهل سنت شكل گرفت و تدوین صحاح سته، دستاورد همين مرحله تاريخى است. از سده سوم تا سده دهم، دانش‌هاى حديثى مختلفى شكل گرفت و تكامل يافت كه عبارتند از: رجال حديث، مصطلح الحديث و فقه الحديث، غريب الحديث، مختلف الحديث و ناسخ و منسوخ حديث.<ref>همان، ص105</ref>


در چهارمين قسمت، مرورى كوتاه به تاريخ حديث شيعه شده است. تاريخ حديث شيعه از جهات مختلفى با تاريخ حديث اهل سنت، متفاوت است. عالمان شيعه معتقداند ممانعت از کتابت و تدوین حديث پس از پيامبر(ص) كارى ناروا بود و زمينه را برای گسترش جعل حديث فراهم آورد؛ از نگاه آنان، ائمه(ع) پس از پيامبر(ص) به کتابت و تدوین حديث اهتمام داشته، در نتيجه اصول اربعمأة شكل گرفت و با تكيه بر آن‌ها، كتب اربعه حديثى تدوین يافت.<ref>همان، ص114</ref>
در چهارمين قسمت، مرورى كوتاه به تاريخ حديث شيعه شده است. تاريخ حديث شيعه از جهات مختلفى با تاريخ حديث اهل سنت، متفاوت است. عالمان شيعه معتقداند ممانعت از کتابت و تدوین حديث پس از پيامبر(ص) كارى ناروا بود و زمينه را برای گسترش جعل حديث فراهم آورد؛ از نگاه آنان، ائمه(ع) پس از پيامبر(ص) به کتابت و تدوین حديث اهتمام داشته، در نتيجه اصول اربعمأة شكل گرفت و با تكيه بر آن‌ها، كتب اربعه حديثى تدوین يافت.<ref>همان، ص114</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش