شرح حدیث جنود عقل و جهل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۶: خط ۶:
    [[موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)]] (محقق)
    [[موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)]] (محقق)


    [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران]] (نويسنده)
    [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    '''شرح حديث جنود عقل و جهل'''، آخرين اثر مستقل نوشتارى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](رض) در زمينه مباحث اخلاقى و عرفانى به زبان فارسى و موضوعش شرح و تفسير مفصل يك روايت جامع اخلاقى (سپاهيان عقل و جهل) است.
    '''شرح حديث جنود عقل و جهل'''، آخرين اثر مستقل نوشتارى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](رض) در زمينه مباحث اخلاقى و عرفانى به زبان فارسى و موضوعش شرح و تفسير مفصل يك روايت جامع اخلاقى (سپاهيان عقل و جهل) است.


    زمان شروع به نگارش اين اثر معلوم نيست، ولى بخشى از آن هم‌زمان با وقوع جنگ جهانى دوم (1939-1945م) نوشته شده و نويسنده نگارش آن را در روز سه‌شنبه، دوم رمضان سال 1363ق، برابر با 31 مرداد 1323ش و 22 آگوست 1944م، در 42 سالگى، در محلات به انجام رسانده، درحالى‌كه دومين جنگ جهانى هنوز پايان نيافته و نويسنده وارسته، به آسيب‌شناسى معنوى و اخلاقى دوران معاصر پرداخته و اروپا و آمريكا و همه جهانيان را به مهرورزى و پيروى از عقل و دورى از جهل فراخوانده است.
    زمان شروع به نگارش اين اثر معلوم نيست، ولى بخشى از آن هم‌زمان با وقوع جنگ جهانى دوم (1939-1945م) نوشته شده و نویسنده نگارش آن را در روز سه‌شنبه، دوم رمضان سال 1363ق، برابر با 31 مرداد 1323ش و 22 آگوست 1944م، در 42 سالگى، در محلات به انجام رسانده، درحالى‌كه دومين جنگ جهانى هنوز پايان نيافته و نویسنده وارسته، به آسيب‌شناسى معنوى و اخلاقى دوران معاصر پرداخته و اروپا و آمريكا و همه جهانيان را به مهرورزى و پيروى از عقل و دورى از جهل فراخوانده است.


    نسخه حاضر، ويرايش دوم و چاپ پانزدهم اثر مذكور است كه سال 1392ش، جزو مجموعه «موسوعة الإمام الخمینی» با اهتمام مؤسّسه تنظيم و نشر آثار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] منتشر شده و جلد 49 آن را تشكيل داده است. درباره اين چاپ جديد، گفتنى است:
    نسخه حاضر، ويرايش دوم و چاپ پانزدهم اثر مذكور است كه سال 1392ش، جزو مجموعه «موسوعة الإمام الخمینی» با اهتمام مؤسّسه تنظيم و نشر آثار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] منتشر شده و جلد 49 آن را تشكيل داده است. درباره اين چاپ جديد، گفتنى است:
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    #:ب)- پايان نگارش اين جلد از كتاب در سن 42 سالگى امام و در فصل تابستان مصادف با دوم رمضان سال 1363ق1323/ش در محلات ثبت شده است. ايشان همان گونه كه در پايان جلد نخست آورده‌اند، تصميم بر تكميل آن داشته‌اند، امّا متأسفانه زمينه آن فراهم نگرديده و در «الطلب و الإرادة» از عدم تحقق آن، با حسرت ياد مى‌كنند. اين كتاب آخرين كتاب اخلاقى - عرفانى نوشته‌شده به قلم امام مى‌باشد.
    #:ب)- پايان نگارش اين جلد از كتاب در سن 42 سالگى امام و در فصل تابستان مصادف با دوم رمضان سال 1363ق1323/ش در محلات ثبت شده است. ايشان همان گونه كه در پايان جلد نخست آورده‌اند، تصميم بر تكميل آن داشته‌اند، امّا متأسفانه زمينه آن فراهم نگرديده و در «الطلب و الإرادة» از عدم تحقق آن، با حسرت ياد مى‌كنند. اين كتاب آخرين كتاب اخلاقى - عرفانى نوشته‌شده به قلم امام مى‌باشد.
    #:ج)- تاريخ آغاز نگارش شرح [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] بر اين حديث معلوم نيست..<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-8</ref>
    #:ج)- تاريخ آغاز نگارش شرح [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] بر اين حديث معلوم نيست..<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-8</ref>
    #جالب و عبرت‌آموز است كه همان گونه كه ناشر يادآور شده است<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>نويسنده بخشى از كتاب اخلاقى حاضر را در زمان شعله‌ور بودن جنگ جهانى اول نوشته و خودش در اين مورد در مقاله ششم، مقصد دهم و يازدهم (رأفت و رحمت و ضدّ آنها قسوت و غضب)، فصل ششم بيان انحراف قوه غضبيه چنين مرقوم نموده است: «... الآن كه نويسنده، اين اوراق را سياه مى‌كند، موقع جوشش جنگ عمومى بين متّفقين و آلمان است كه آتش آن در تمام سكنه عالم شلعه‌ور شده و اين شعله سوزنده و جهنّمِ فروزنده نيست، جز نائره غضب يك جانور آدم‌خوار و يك سبع تبه‌روزگار، كه به اسم پيشوايى آلمان، عالم را و خصوصاً ملت بيچاره خود را بدبخت و پريشان‌روزگار كرد و اكنون رو به زوال و اضمحلال است؛ ولى با زوال نظام عالم و شيوع سبعيّت و شيطنت و جهل در سكنه عالم، اين آلات و ادوات و اختراعات محيِّر العقولى كه خداوند نصيب اروپاى امروز كرده، اگر به‌طور عقل و در تحت پرچم دين الهى اداره مى‌شد، عالم، يكپارچه نورانيت و معدلت مى‌شد و سرتاسر دنيا به روابط حسنه مى‌توانست سعادت ابد خود را تأمين كند؛ ولى مع التأسّف اين قواى اختراعيه در تحت سيطره جهل و نادانى و شيطنت و خودخواهى، همه بر ضد سعادت نوع انسانى و خلاف نظام مدينه فاضله به كار برده مى‌شود و آنچه بايد دنيا را نورانى و روشن كند، آن را به ظلمت و بيچارگى فرو برده و راه بدبختى و ذلّت و زحمت به انسان مى‌پيمايد، تا به كجا منتهى شود و كى اين جمعيت بينوا از دست چند نفر حيوان به‌صورت انسان - نه، بلكه اشخاصى كه عار حيوانيت هم هستند - خلاص شوند و اين بيچارگى خاتمه پيدا كند و اين ظلمتكده خاکى، نورانى شود به نور الهىِ ولىِّ مصلح كامل؟ اللهم عجل فرجه الشريف...»<ref>ر.ک: متن كتاب، ص254-255</ref>
    #جالب و عبرت‌آموز است كه همان گونه كه ناشر يادآور شده است<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>نویسنده بخشى از كتاب اخلاقى حاضر را در زمان شعله‌ور بودن جنگ جهانى اول نوشته و خودش در اين مورد در مقاله ششم، مقصد دهم و يازدهم (رأفت و رحمت و ضدّ آنها قسوت و غضب)، فصل ششم بيان انحراف قوه غضبيه چنين مرقوم نموده است: «... الآن كه نویسنده، اين اوراق را سياه مى‌كند، موقع جوشش جنگ عمومى بين متّفقين و آلمان است كه آتش آن در تمام سكنه عالم شلعه‌ور شده و اين شعله سوزنده و جهنّمِ فروزنده نيست، جز نائره غضب يك جانور آدم‌خوار و يك سبع تبه‌روزگار، كه به اسم پيشوايى آلمان، عالم را و خصوصاً ملت بيچاره خود را بدبخت و پريشان‌روزگار كرد و اكنون رو به زوال و اضمحلال است؛ ولى با زوال نظام عالم و شيوع سبعيّت و شيطنت و جهل در سكنه عالم، اين آلات و ادوات و اختراعات محيِّر العقولى كه خداوند نصيب اروپاى امروز كرده، اگر به‌طور عقل و در تحت پرچم دين الهى اداره مى‌شد، عالم، يكپارچه نورانيت و معدلت مى‌شد و سرتاسر دنيا به روابط حسنه مى‌توانست سعادت ابد خود را تأمين كند؛ ولى مع التأسّف اين قواى اختراعيه در تحت سيطره جهل و نادانى و شيطنت و خودخواهى، همه بر ضد سعادت نوع انسانى و خلاف نظام مدينه فاضله به كار برده مى‌شود و آنچه بايد دنيا را نورانى و روشن كند، آن را به ظلمت و بيچارگى فرو برده و راه بدبختى و ذلّت و زحمت به انسان مى‌پيمايد، تا به كجا منتهى شود و كى اين جمعيت بينوا از دست چند نفر حيوان به‌صورت انسان - نه، بلكه اشخاصى كه عار حيوانيت هم هستند - خلاص شوند و اين بيچارگى خاتمه پيدا كند و اين ظلمتكده خاکى، نورانى شود به نور الهىِ ولىِّ مصلح كامل؟ اللهم عجل فرجه الشريف...»<ref>ر.ک: متن كتاب، ص254-255</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==

    نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۴۷

    شرح حدیث جنود عقل و جهل
    شرح حدیث جنود عقل و جهل
    پدیدآورانموسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) (محقق) خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (نویسنده)
    ناشرموسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س)
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1392 ش
    چاپ15
    شابک978-964-335-024-6
    زبانفارسی
    تعداد جلد1

    شرح حديث جنود عقل و جهل، آخرين اثر مستقل نوشتارى امام خمينى(رض) در زمينه مباحث اخلاقى و عرفانى به زبان فارسى و موضوعش شرح و تفسير مفصل يك روايت جامع اخلاقى (سپاهيان عقل و جهل) است.

    زمان شروع به نگارش اين اثر معلوم نيست، ولى بخشى از آن هم‌زمان با وقوع جنگ جهانى دوم (1939-1945م) نوشته شده و نویسنده نگارش آن را در روز سه‌شنبه، دوم رمضان سال 1363ق، برابر با 31 مرداد 1323ش و 22 آگوست 1944م، در 42 سالگى، در محلات به انجام رسانده، درحالى‌كه دومين جنگ جهانى هنوز پايان نيافته و نویسنده وارسته، به آسيب‌شناسى معنوى و اخلاقى دوران معاصر پرداخته و اروپا و آمريكا و همه جهانيان را به مهرورزى و پيروى از عقل و دورى از جهل فراخوانده است.

    نسخه حاضر، ويرايش دوم و چاپ پانزدهم اثر مذكور است كه سال 1392ش، جزو مجموعه «موسوعة الإمام الخمینی» با اهتمام مؤسّسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى منتشر شده و جلد 49 آن را تشكيل داده است. درباره اين چاپ جديد، گفتنى است:

    1. ناشر در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، چند نكته را يادآور شده است:
      الف)- كتاب شريف «شرح حديث جنود عقل و جهل»، كتابى عرفانى - اخلاقى مشتمل بر مباحث ارزشمند عرفان نظرى، فلسفه اسلامى، اخلاق، شرح احاديث، انسان‌شناسى و تفسير همراه با نصايح اخلاقى مى‌باشد. اين شرح، كه به قلم تواناى عارف باللَّه و واصل به محبوب، حضرت امام خمينى(س) به رشته تحرير درآمده است، در نوع خويش، از كتب بى‌نظير به حساب مى‌آيد. امام راحل(س) از جايگاه رفيع علم و عمل و با تبحر در علوم عقلى و نقلى و استجماع توشه كافى از فقه اكبر و اصغر، به شرح حديث نورانى «جنود رحمان و شيطان» پرداخته و در تبيين لطايف نهفته در آن، از صاحبان كتب عرفانى و اخلاقى و شرّاح حديث گوى سبقت ربوده و از نفس قدسى روح اللهى در آن چنان دميده‌اند كه قلب سالك را مطمئن و قدم او را راسخ مى‌كند.
      ب)- پايان نگارش اين جلد از كتاب در سن 42 سالگى امام و در فصل تابستان مصادف با دوم رمضان سال 1363ق1323/ش در محلات ثبت شده است. ايشان همان گونه كه در پايان جلد نخست آورده‌اند، تصميم بر تكميل آن داشته‌اند، امّا متأسفانه زمينه آن فراهم نگرديده و در «الطلب و الإرادة» از عدم تحقق آن، با حسرت ياد مى‌كنند. اين كتاب آخرين كتاب اخلاقى - عرفانى نوشته‌شده به قلم امام مى‌باشد.
      ج)- تاريخ آغاز نگارش شرح حضرت امام بر اين حديث معلوم نيست..[۱]
    2. جالب و عبرت‌آموز است كه همان گونه كه ناشر يادآور شده است[۲]نویسنده بخشى از كتاب اخلاقى حاضر را در زمان شعله‌ور بودن جنگ جهانى اول نوشته و خودش در اين مورد در مقاله ششم، مقصد دهم و يازدهم (رأفت و رحمت و ضدّ آنها قسوت و غضب)، فصل ششم بيان انحراف قوه غضبيه چنين مرقوم نموده است: «... الآن كه نویسنده، اين اوراق را سياه مى‌كند، موقع جوشش جنگ عمومى بين متّفقين و آلمان است كه آتش آن در تمام سكنه عالم شلعه‌ور شده و اين شعله سوزنده و جهنّمِ فروزنده نيست، جز نائره غضب يك جانور آدم‌خوار و يك سبع تبه‌روزگار، كه به اسم پيشوايى آلمان، عالم را و خصوصاً ملت بيچاره خود را بدبخت و پريشان‌روزگار كرد و اكنون رو به زوال و اضمحلال است؛ ولى با زوال نظام عالم و شيوع سبعيّت و شيطنت و جهل در سكنه عالم، اين آلات و ادوات و اختراعات محيِّر العقولى كه خداوند نصيب اروپاى امروز كرده، اگر به‌طور عقل و در تحت پرچم دين الهى اداره مى‌شد، عالم، يكپارچه نورانيت و معدلت مى‌شد و سرتاسر دنيا به روابط حسنه مى‌توانست سعادت ابد خود را تأمين كند؛ ولى مع التأسّف اين قواى اختراعيه در تحت سيطره جهل و نادانى و شيطنت و خودخواهى، همه بر ضد سعادت نوع انسانى و خلاف نظام مدينه فاضله به كار برده مى‌شود و آنچه بايد دنيا را نورانى و روشن كند، آن را به ظلمت و بيچارگى فرو برده و راه بدبختى و ذلّت و زحمت به انسان مى‌پيمايد، تا به كجا منتهى شود و كى اين جمعيت بينوا از دست چند نفر حيوان به‌صورت انسان - نه، بلكه اشخاصى كه عار حيوانيت هم هستند - خلاص شوند و اين بيچارگى خاتمه پيدا كند و اين ظلمتكده خاکى، نورانى شود به نور الهىِ ولىِّ مصلح كامل؟ اللهم عجل فرجه الشريف...»[۳]

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-8
    2. ر.ک: همان، ص8
    3. ر.ک: متن كتاب، ص254-255

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها