ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
نام او تقى بن نجمالدين بن عبيدالله حلبى و شهرتش «تقىالدين» فقيه بزرگوار و شيخ جليل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و يكى از بزرگان و مشايخ اماميه درسدۀ پنجم مىباشد. او به مقام علمى و منزلتى بس شامخ نائل آمد. | نام او تقى بن نجمالدين بن عبيدالله حلبى و شهرتش «تقىالدين» فقيه بزرگوار و شيخ جليل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و يكى از بزرگان و مشايخ اماميه درسدۀ پنجم مىباشد. او به مقام علمى و منزلتى بس شامخ نائل آمد. | ||
او شاگرد [[علمالهدی، علی بن حسین| | او شاگرد [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] و پس از درگذشت او، شاگرد [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] بوده است. | ||
در «ريحانة الأدب» مىنویسد كه او شاگرد [[سالار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز|سلار بن عبدالعزيز]] نيز بوده است. اگر اين نسبت درست باشد، مىبايست ابوالصلاح سه طبقه را شاگردى كرده باشد. | در «ريحانة الأدب» مىنویسد كه او شاگرد [[سالار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز|سلار بن عبدالعزيز]] نيز بوده است. اگر اين نسبت درست باشد، مىبايست ابوالصلاح سه طبقه را شاگردى كرده باشد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
او تحصيلات عاليۀ خویش را نزد فقيه بزرگوار، علم الهدى و شيخ طائفه، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] انجام داد و اندكى نيز در محضر عالم بزرگوار، عبدالعزيز ديلمى معروف به سلار تلمّذ كرده است. او از طرف [[علمالهدی، علی بن حسین| | او تحصيلات عاليۀ خویش را نزد فقيه بزرگوار، علم الهدى و شيخ طائفه، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] انجام داد و اندكى نيز در محضر عالم بزرگوار، عبدالعزيز ديلمى معروف به سلار تلمّذ كرده است. او از طرف [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] علم الهدى برای تدريس و تبليغ و...به شام و حلب اعزام گرديد و به همين جهت او را خليفة المرتضى (نمايندۀ [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]]) مىگفتند. | ||
وى پس از درگذشت [[علمالهدی، علی بن حسین| | وى پس از درگذشت [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]]، از سوى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در آن مقام ابقا شد و به خليفة الشيخ هم معروف گشت. | ||
موضوع نيابت و نمايندگى نشان دهندۀ نفوذ علما و فقها در آن زمان است كه مراجع تقليد نمايندگانى به اطراف و اكناف مىفرستادند تا مردم در امور خود به آنها مراجعه نموده و مشكلات دينى خود را حل نمايند. | موضوع نيابت و نمايندگى نشان دهندۀ نفوذ علما و فقها در آن زمان است كه مراجع تقليد نمايندگانى به اطراف و اكناف مىفرستادند تا مردم در امور خود به آنها مراجعه نموده و مشكلات دينى خود را حل نمايند. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
1 - مرحوم [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب رياض العلما، مىنویسد: | 1 - مرحوم [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب رياض العلما، مىنویسد: | ||
«شيخ تقىالدين بن نجمالدين بن عبدالله حلبى، شاگرد [[علمالهدی، علی بن حسین| | «شيخ تقىالدين بن نجمالدين بن عبدالله حلبى، شاگرد [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] علم الهدى و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و استاد قاضى [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]] حلبى مىباشد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نام او را در کتاب فهرست خویش آورده و گفته: او نزد ما و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] درس خوانده است. | ||
سپس او را توثيق كرده و اين امر نشانگر عظمت شأن و اعتبار اوست. | سپس او را توثيق كرده و اين امر نشانگر عظمت شأن و اعتبار اوست. |
نسخهٔ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۲۹
نام | ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم |
---|---|
نامهای دیگر | ابا الصلاح
تقیالدین بن نجم الحلبی تقی بن نجم الحلبی حلبی، تقی بن نجم |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 447 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE173AUTHORCODE |
شيخ تقىالدين بن نجمالدين بن عبيدالله بن عبدالله بن محمد، معروف به ابوالصلاح حلبى اهل شامات است.
در برخى تعبيرات نيز از او به تقى بن نجم بن عبدالله حلبى ياد كردهاند.
تاريخ ولادت او همانند بسيارى از ديگر بزرگان فقه و ادب و علم، درست مشخص نيست و با مسلم گرفتن تاريخ وفات او، احتمالاً ولادت او حدود سال 347 هجرى در اواسط سدۀ چهارم هجرى مىباشد.
نام او تقى بن نجمالدين بن عبيدالله حلبى و شهرتش «تقىالدين» فقيه بزرگوار و شيخ جليل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و يكى از بزرگان و مشايخ اماميه درسدۀ پنجم مىباشد. او به مقام علمى و منزلتى بس شامخ نائل آمد.
او شاگرد سيدمرتضى و پس از درگذشت او، شاگرد شيخ طوسى بوده است.
در «ريحانة الأدب» مىنویسد كه او شاگرد سلار بن عبدالعزيز نيز بوده است. اگر اين نسبت درست باشد، مىبايست ابوالصلاح سه طبقه را شاگردى كرده باشد.
کتاب معروف او در فقه، «الكافي» است.
عصر زندگى
«حلب» شهرى بسيار بزرگ و معمور و پر نعمت و پر جمعيت از ديار شام بوده و هم اكنون نيز از شهرهاى پر جمعيت و آباد سوريه مىباشد.
آب و هواى خوش و نعمت فراوان دارد. حلب سابقۀ ديرينى در پرورش رجال علم و دين دارد و شخصيتهاى علمى و تاريخى بسيارى منسوب به آن نقطه مىباشند كه شيخ ابوالصلاح، تقى بن نجمالدين بن عبيدالله حلبى يكى از آنان است.
اساتيد
او تحصيلات عاليۀ خویش را نزد فقيه بزرگوار، علم الهدى و شيخ طائفه، شيخ طوسى انجام داد و اندكى نيز در محضر عالم بزرگوار، عبدالعزيز ديلمى معروف به سلار تلمّذ كرده است. او از طرف سيدمرتضى علم الهدى برای تدريس و تبليغ و...به شام و حلب اعزام گرديد و به همين جهت او را خليفة المرتضى (نمايندۀ سيدمرتضى) مىگفتند.
وى پس از درگذشت سيدمرتضى، از سوى شيخ طوسى در آن مقام ابقا شد و به خليفة الشيخ هم معروف گشت.
موضوع نيابت و نمايندگى نشان دهندۀ نفوذ علما و فقها در آن زمان است كه مراجع تقليد نمايندگانى به اطراف و اكناف مىفرستادند تا مردم در امور خود به آنها مراجعه نموده و مشكلات دينى خود را حل نمايند.
گفتار بزرگان
1 - مرحوم ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلما، مىنویسد:
«شيخ تقىالدين بن نجمالدين بن عبدالله حلبى، شاگرد سيدمرتضى علم الهدى و شيخ طوسى و استاد قاضى ابن براج حلبى مىباشد. شيخ طوسى نام او را در کتاب فهرست خویش آورده و گفته: او نزد ما و سيدمرتضى درس خوانده است.
سپس او را توثيق كرده و اين امر نشانگر عظمت شأن و اعتبار اوست.
2 - علامه متتبع، مرحوم ميرزا محمدباقرخوانسارى قدسسره مؤلف روضات، در تأليف منيف خود فصلى را در مورد زندگى اين فقيه نامدار گشوده و مطلبى را دربارۀ او بازگو مىكند كه بخشى از تقريرات او را در ذيل مىآوريم. او مىگوید:
فقيه نامدار و بزرگوار، ابوالصلاح تقىالدين بن نجمالدين بن عبدالله حلبى، فقيه و مورد اعتماد اهل رجال از اعيان اماميه و از مشاهير فقهاى حلب و موصوف به خليفة المرتضى است و آن بر اساس نيابتى است كه از سوى استاد بزرگوارش داشته است، آنچنان كه ابن براج از سوى شيخ طوسى اعلى الله مقامه داشته است. اين گونه نيابت بر اساس قضاوت يا جنبۀ نيابت در تدريس است، چون هر دو نيابت مورد نص و تصريح قرار گرفتهاند. اين امر نشانگر عظمت و شأن اين فقيه بزرگوار مىتواند باشد.
3 - مجمع البحرين هنگامى كه نامى از سلار مىبرد، در شرح حال او مى نویسد: ابوالصلاح حلبى نيز از او فرا گرفته است، و هنگامى كه از شهر حلب مورد استفتاء و پرسش فقهى قرار مىگرفت، در پاسخ مىگفت: پيش شما «تقى» وجود دارد؛ يعنى به او مراجعه كنيد.
آثار و تأليفات
او داراى آثار و تأليفات متعددى است كه نوعاً در زمينۀ فقه و كلام مىباشد و اسامى برخى از آنها به اين ترتيب مىباشد:
1 - البداية (فقه)
2 - تقريب المعارف (كلام)
3 - دفع شبه الملاحدة (كلام)
4 - شرح ذخيره علم الهدى (كلام)
5 - الشافية
6 - العدّة (فقه)
7 - اللوامع (فقه)
8 - المرشد في طريق المتعبد(احكام)
وفات
او پس از يك عمر طولانى و پر بركت كه همه را در راه خدا و احياى شريعت او صرف كرد، در صد سالگى به سال 447 هجرى در شهر حلب به رحمت ايزدى پيوست و در همان جا مدفون گرديد.
با اين حساب، اگر عمر او صد سال بوده و در سال 447 وفات كرده باشد، او از هر دو استادش بزرگسالتر بوده است.