۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
از اينجا مؤلف به بحث از «نسخ» مىپردازد، و از يك سو اصل آن را مىپذيرد و از سوى ديگر با بررسى اهم مصاديق آن، كه گاه تا به 214 آيه رساندهاند.<ref>احمد بن محمد نحّاس؛ مصطفى زيد، ج 1-2، باب 3</ref>و نقد و ردّ باورهاى قرآن پژوهان، در آخر فقط منسوخ بودن يك آيه، يعنى «آيه نجوى» (مجادله:12) را پذيرفته است. مؤلف در پى بحث از نسخ به بداء هم پرداخته و ديدگاه شيعه را در اين باره باز گفته است.<ref>ص 277-394</ref> | از اينجا مؤلف به بحث از «نسخ» مىپردازد، و از يك سو اصل آن را مىپذيرد و از سوى ديگر با بررسى اهم مصاديق آن، كه گاه تا به 214 آيه رساندهاند.<ref>احمد بن محمد نحّاس؛ مصطفى زيد، ج 1-2، باب 3</ref>و نقد و ردّ باورهاى قرآن پژوهان، در آخر فقط منسوخ بودن يك آيه، يعنى «آيه نجوى» (مجادله:12) را پذيرفته است. مؤلف در پى بحث از نسخ به بداء هم پرداخته و ديدگاه شيعه را در اين باره باز گفته است.<ref>ص 277-394</ref> | ||
بحث از اصول تفسير، از ديگر بحثهاى كتاب است كه مؤلف در آن، تكيه بر ديدگاه مفسّران را در تفسير نااستوار مىداند، و بر استناد به ظواهر كتاب، با توجه دقيق به معانى واژگان در ادب عربى، و خردورزى تأكيد مىكند و براى روايات صحيح در تبيين آيات، جايگاه ويژهاى قايل مىشود و اشكالهاى پذيرفتن خبر واحد در تفسير و حجيّت آن را پاسخ مىگويد.<ref>ص 397-402</ref> «حدوث يا قدم قرآن»، كه از نزاعهاى كهن معتزله و اشاعره است، بحث | بحث از اصول تفسير، از ديگر بحثهاى كتاب است كه مؤلف در آن، تكيه بر ديدگاه مفسّران را در تفسير نااستوار مىداند، و بر استناد به ظواهر كتاب، با توجه دقيق به معانى واژگان در ادب عربى، و خردورزى تأكيد مىكند و براى روايات صحيح در تبيين آيات، جايگاه ويژهاى قايل مىشود و اشكالهاى پذيرفتن خبر واحد در تفسير و حجيّت آن را پاسخ مىگويد.<ref>ص 397-402</ref> «حدوث يا قدم قرآن»، كه از نزاعهاى كهن معتزله و اشاعره است، بحث پایانى بخش علوم قرآنى اين كتاب است. مؤلف آن را از بحثهاى دخيل در فرهنگ اسلامىدانسته و از جمله آثار ورود بحثهاى فلسفه يونان در حوزه فرهنگ اسلامى تلقى مىكند. وى در اين بحث، به نقد ديدگاه اشاعره پرداخته، ديدگاه معتزله و شيعه را در حدوث كلام الهى استوار مىداند.<ref>ص 405-413</ref> | ||
تفسير سوره حمد، بخش | تفسير سوره حمد، بخش پایانى كتاب است كه مؤلف در پرتو توجه به قرآن و سنت، و تأمل در لغت و ادب عربى، آيات را تفسير كرده است. بحث لغوى كلمه «عبادت» و بحث فقهى واژه «بسمله» از جمله بحثهاى سودمند و راهگشاى كتاب است. | ||
بينش فقهى و دقتهاى اصولى مؤلف در جاى جاى تفسير وى آشكار است. | بينش فقهى و دقتهاى اصولى مؤلف در جاى جاى تفسير وى آشكار است. |
ویرایش