منتخب مکاتيب قطب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
منتخبنويسى، شيوه مرسومِ صاحبانِ انديشه و قلم، از ديرباز تا كنون بوده است. اين شيوه، در قلمرو علوم حديث و اخبار و نيز در فقه و تاريخ كاربرد بيشترى داشته است. حجم بزرگِ برخى كتابهاى مرجع و دشوارىهاى استنساخ و نشرِ آثار مكتوب و نيز ضرورتهاى حاكم بر كاغذ و كتاب در روزگار گذشته، برخى ارباب خرد و قلم را بر آن مىداشت كه بدين شيوه، كتابهاى ارزشمند و پرفايده را احيا و بازسازى كنند. | منتخبنويسى، شيوه مرسومِ صاحبانِ انديشه و قلم، از ديرباز تا كنون بوده است. اين شيوه، در قلمرو علوم حديث و اخبار و نيز در فقه و تاريخ كاربرد بيشترى داشته است. حجم بزرگِ برخى كتابهاى مرجع و دشوارىهاى استنساخ و نشرِ آثار مكتوب و نيز ضرورتهاى حاكم بر كاغذ و كتاب در روزگار گذشته، برخى ارباب خرد و قلم را بر آن مىداشت كه بدين شيوه، كتابهاى ارزشمند و پرفايده را احيا و بازسازى كنند. |
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۶
منتخب مکاتيب قطب | |
---|---|
پدیدآوران | عبدالله قطب شیرازی (نويسنده)
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (گردآورنده) حسینزاده حجازی، مجید (تصحیح و تحقیق) |
عنوانهای دیگر | برگزیده مکاتیب مکاتیب. برگزیده |
ناشر | مدرسه عالی شهيد مطهری |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-5183-31-3 |
موضوع | عارفان - نامهها عرفان |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 285/2 /ع2 م8016 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
منتخب مكاتيب قطب، اثر فيض كاشانى (1091ق) و به زبان فارسى است كه پيرامون منتخبى از نامههاى عبدالله قطب بن محيى گردآورى شده است.
ساختار
كتاب، شامل دو بخش مىباشد. بخش اول، تحت عنوان «عرفان در دفتر فارسى»، به مكاتيب قطب، ساختار نامه، سبک ادبى مكاتيب، زندگى عبدالله قطب بن محيى، زندگى فيض و شيوه فيض در گزينش كتاب مىباشد و بخش دوم كتاب، شامل نامههاست كه در آن، 131 نامه ذكر شده است، البته با توجه به اينكه نامه 51 بدون هيچ تفاوتى تكرار نامه شماره 8 است، بنا بر اين تعداد نامههاى منتخب، 130 مىباشد.
گزارش محتوا
منتخبنويسى، شيوه مرسومِ صاحبانِ انديشه و قلم، از ديرباز تا كنون بوده است. اين شيوه، در قلمرو علوم حديث و اخبار و نيز در فقه و تاريخ كاربرد بيشترى داشته است. حجم بزرگِ برخى كتابهاى مرجع و دشوارىهاى استنساخ و نشرِ آثار مكتوب و نيز ضرورتهاى حاكم بر كاغذ و كتاب در روزگار گذشته، برخى ارباب خرد و قلم را بر آن مىداشت كه بدين شيوه، كتابهاى ارزشمند و پرفايده را احيا و بازسازى كنند.
منتخب نويسى، اگر بر معيارهاى دقيق و اصولى انجام پذيرد، خود پيرايشى است كه گاه كارِ شرح و حاشيه را نيز انجام مىدهد، زيرا بسا پيرايش كتابهاى پرحجم كه راه درك و دريافت آنها را هموار مىكند و مخاطب را در فهمِ آسان يارى مىرساند.
علامه فيض كاشانى، در اين آوردگاه نيز داراى آثار گونهگونى است كه هر كدام در احياى آثار گذشتگان و در دسترس قرار دادن آنها نقش درخورى دارند.
«منتخب مكاتيب قطب»، «منتخب مثنوى با نام سراج السالكين»، «منتخب ديوان شمس»، «منتخب رسائل اخوان الصفا»، «منتخب الفتوحات المكيّة»، از اين دست آثار فيض است كه خود در فهرست آثار خويش از آنها نام مىبرد.
كتاب ارزشمند«المحجّة البيضاء فى تهذيب الاحياء» نيز بهگونهاى همان منتخبنگارى است، ولى در محدودهاى ديگر. علامه فيض، در اين اثرِ خود از سويى با حفظ شاكله اصلىِ كتابِ«احياء العلوم» غزالى و رعايت ترتيب منطقى ابواب و فصول، از حجم كتاب و مطالب سست و باطل و نيز روايات نادرست آن پيراسته است و از سويى ديگر بر فراوانىِ مباحث ارجمند آن با اضافه كردن مطالبى با سرنوشته «اقول» و نيز نقل روايات شيعى افزوده است؛ مثلاًدر بخش«عادات» كه غزالى به ذكر آداب سماع و وجد صوفيان مىپردازد، علامه فيض، پس از حذف آن، «آداب الشيعة» و «اخلاق الامامة» را بر معيار و مبانى والاى شيعى اضافه مىكند.
علامه كاشانى، اين شيوه را در آثار بلند خود نيز انجام داده است. كتاب روايى پرحجم «الوافى» را در كتاب «الشافى» تلخيص كرده است و تفسير «الصافى» خويش را در تفسير «الاصفى» و كتاب «عين اليقين» خود را در كتاب «انوار الحكمة» به اختصار گنجانده است.
فيض، در منتخبنگارىِ مكاتيب قطب از آزادى عملى بيشترى برخوردار بوده است، زيرا انفصال نامهها از يكديگر و عدم نياز آنها به ربط منطقى، كارِ گزينش و پيرايش را آسان كرده است.
وى، كوشيده است نامههايى را كه دربردارنده روايات نادرست و غير قابل پذيرش از ديدگاه عارفان و حديثشناسان شيعى است، حذف كند و نيز برخى نامهها را كه حاوى پارهاى مباحث مبتنى بر كلام جبرى و اشعرى است، بزدايد. نامههاى خصوصى كه قطب در پاسخ برخى مريدان خود در احوالپرسى از بيماران و تسليت مرگ كسان نوشته است و نيز نامههايى كه در آنها به احوال شخصى سالكان رسيدگى كرده است و يا به مسائلى كه اختصاص به مريدانِ ساكن در اخوانآباد دارد و نيز نامههايى كه به بحثهاى جدلى و پاسخ به برخى معترضان پرداخته است، در منتخب فيض ديده نمىشود.
«مكاتيب قطب» مجموعه نامههايى است، گردآمده از عارف بزرگ، عبداللَّه قطب بن محيى.
اين نامهها، دربردارنده فراوان نكتههاى اخلاقى و اشارات سلوكى است كه قطب به پيروان خود سفارش كرده است. دستنويس اين نامهها روزگار بلندى دستمايه سلوك عارفان و نور چشم طالبان حقيقت بوده و امروزه نيز هست. در روزگار قطب و شايد به دستور او، دفترى از نامههايى كه مخاطب آنها عمومِ سالكان است، گرد آمده و به سفارش وى بخشهايى از آن در جلسههاى ذكر و عِلم، قرائت مىشده است. قطب، خود، در نامهاى آداب قرائت مكاتيب و بهرهورى از آن را گوشزد كرده است.
نامههاى قطب، با نام خداوند و سپاس او با عباراتى شيرين و متفاوت شروع مىشود و با ستايش و حمد خداوند و دعا به خود و مخاطبان پايان مىپذيرد. پژوهشگران، شمارِ نامهها را تا 783 نامه بر اساس نسخههاى موجود در كتابخانهها برآورد، كردهاند.
مخاطب نامههاى قطب سه گروهاند: خاص، عام و اعم. نامههاى خاص، به شخص يا اشخاص معينى است كه نام آنها با ذكر القاب طريقتى و سپس دعا به آنها شروع مىشود كه گاه در ضمن آنها به سفارشهاى عمومى نيز پرداخته است. امير ركنالدين حسن و امير شيخ محمّد و امير شيخ ابوسعيد، بيشترين نامههاى خصوصى را به خود اختصاص دادهاند. مضمون اين نامهها، گاه، تسليت مرگِ كسان يا دلدارى و دلگرمى آنها در بيمارىها و مصائب روزگار يا سفارشهاى سلوكى است و گاه نيز بدون بهانه به بيان پارهاى معارف عرفانى پرداخته است.
نامههاى عام نامههايى است كه به پيروان و شاگردان خويش با سرنوشتههايى چون: «إِلى الاخوان الالهيين»، «إِلى الاخوان التائبين» و... نگاشته شده است. اين نامهها دربردارنده سفارشها و دستورهاى سلوكى و نيز نصيحت و ارشاد كسانى است كه با انديشه و آراى قطب آشنايى دارند و از مريدان او به حساب مىآيند.
گروه سوم، نامههايى است كه مخاطبِ آنها تمامى مسلمانان و همه آنانند كه نامه او به دستشان مىرسد، چه مريد او باشند يا نباشند، مانند نامههايى كه با اينگونه عنوان شروع مىشود: «اين نامهاى است از من بهسوى آن كس كه وى را در شنودنِ تذكره همّتى باشد...»
نثر مكاتيب، نثرى ساده، شيوا و پخته و گاه مسجّع و موزون است. محتوا و شيوه نگارش نامهها، حكايت از گستره آگاهىهاى علمى و ادبى نگارنده مىكند. اين شيوه نثرنويسى كه پس از ظهور سعدى و نگارش گلستان در قرن هفتم آغاز شده است، شيوه ماندگارِ عالمان و اديبان- اگر چه پر افت و خيز- تا قرن هشتم و نهم، پيش از استيلاى حكومت صفوى است.
نثر روان مكاتيب، گذر از دوران دشوارنويسى را با خود به همراه دارد، ولى از سادهنويسىِ افراطى و سستنگارى نيز فاصله گرفته است.
منابع مقاله
متن و مقدمه كتاب.