رجال الخاقاني: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    جز (جایگزینی متن - 'اخباري' به 'اخباری')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    2. فوائد الوحيد البهبهاني: [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] ضمن تتبع خود به برخى اطلاعات درباره راويان برخورد كرده كه در شرح حال راويان يا به‌كلى از آنها غفلت شده بود يا كمتر به آنها پرداخته شده بود؛ لذا او اين‌گونه اطلاعات را به‌صورت حاشيه و تعليقه بر كتاب «[[منهج المقال في علم الرجال]]» تأليف [[ميرزا محمد استرآبادى]] تدوين كرد. او از اين مجموعه اطلاعات، فوايدى را به‌صورت قواعد رجالى مستند به تتبع موارد سامان داد و در مقدمه تعليقه‌اش گنجانيد. اين مجموعه فوايد كه به اسم فوايد بهبهانى شناخته مى‌شود و از جمع كتب تحقيقى در علم رجال بشمار مى‌رود، در پنج عنوان ترتيب داده شده كه عبارتند از:
    2. فوائد الوحيد البهبهاني: [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] ضمن تتبع خود به برخى اطلاعات درباره راويان برخورد كرده كه در شرح حال راويان يا به‌كلى از آنها غفلت شده بود يا كمتر به آنها پرداخته شده بود؛ لذا او اين‌گونه اطلاعات را به‌صورت حاشيه و تعليقه بر كتاب «[[منهج المقال في علم الرجال]]» تأليف [[ميرزا محمد استرآبادى]] تدوين كرد. او از اين مجموعه اطلاعات، فوايدى را به‌صورت قواعد رجالى مستند به تتبع موارد سامان داد و در مقدمه تعليقه‌اش گنجانيد. اين مجموعه فوايد كه به اسم فوايد بهبهانى شناخته مى‌شود و از جمع كتب تحقيقى در علم رجال بشمار مى‌رود، در پنج عنوان ترتيب داده شده كه عبارتند از:


    فايده اول (نياز به علم رجال): برخى از اخباريون به نفى نياز به دانش رجال معتقدند؛ زيرا صدور بسيارى از احاديث را قطعى مى‌دانند. ايشان اين اعتقاد را با ادلّه و بيان‌هاى مختلفى ذكر كرده‌اند. [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] در اين فايده به‌تفصيل، آراء و ادلّه ايشان را بررسى كرده و جواب گفته است.
    فايده اول (نياز به علم رجال): برخى از اخباریون به نفى نياز به دانش رجال معتقدند؛ زيرا صدور بسيارى از احاديث را قطعى مى‌دانند. ايشان اين اعتقاد را با ادلّه و بيان‌هاى مختلفى ذكر كرده‌اند. [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] در اين فايده به‌تفصيل، آراء و ادلّه ايشان را بررسى كرده و جواب گفته است.


    فايده دوم (اصطلاحات رجالى): استفاده توثيق و تضعيف و مدح، متوقف بر شناخت تعبيرات رجاليون و شيوه‌هاى كاربرد آنهاست. در اين فايده، 29 عنوان از اين‌گونه الفاظ را شرح داده و غالباً به مواردى از اشخاصى كه اين تعبيرات درباره آنها به كار رفته هم اشاره كرده است.
    فايده دوم (اصطلاحات رجالى): استفاده توثيق و تضعيف و مدح، متوقف بر شناخت تعبيرات رجاليون و شيوه‌هاى كاربرد آنهاست. در اين فايده، 29 عنوان از اين‌گونه الفاظ را شرح داده و غالباً به مواردى از اشخاصى كه اين تعبيرات درباره آنها به كار رفته هم اشاره كرده است.

    نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۴۳

    رجال الخاقانی
    رجال الخاقاني
    پدیدآورانخاقانی، حسین (مقدمه نويس)

    خاقانی، علی بن حسین (نويسنده)

    بحرالعلوم، محمد صادق (محقق)
    عنوان‌های دیگرالفوائد الرجالیه. شرح منهج المقال. حاشیه
    ناشرمکتب الإعلام الإسلامي، مرکز النشر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1362 ش
    چاپ2
    موضوعاستر آبادی، محمد بن علی، - 1028ق. منهج المقال - نقد و تفسیر

    بهبهانی، محمدباقربن محمد اکمل، 1118 - 1205ق. الفواید الرجالیه - نقد و تفسیر

    حدیث - علم الرجال

    محدثان شیعه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏114‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏م‎‏80323‎‏

    رجال الخاقاني مشهورترين اثر على بن حسين خاقانى (متوفى 1334ق)، از جمله شروح «التعليقة البهبهانية» اثر آقا محمدباقر بهبهانى است كه با تحقيق سيد محمدصادق بحرالعلوم و مقدمه شيخ حسين نوه شارح منتشر شده است. در انتهاى كتاب نيز «فوائد الوحيد البهبهاني» به كتاب ضميمه شده است. اين اثر مقدّمه‌اى بر تعليقه نويسنده بر كتاب منهج المقال است[۱]

    ساختار

    كتاب از دو بخش مجزا تشكيل شده است: 1. كتاب رجال خاقانى، مشتمل بر مقدمه شيخ حسين خاقانى در شرح حال مؤلف، مقدمه مؤلف و متن شرح؛ 2. فوائد وحيد بهبهانى، مشتمل بر مقدمه مختصرى از مؤلف و پنج فائده.

    گزارش محتوا

    1. كتاب رجال خاقانى: از ويژگى‌هاى مهم كتاب رجال خاقانى اين است كه نويسنده مقدمه‌اى با شانزده فائده بر آن نوشته كه هر طالب علم رجال و دراية الحديث به آن نيازمند است. وى در ضمن اين فوائد، مطالب دشوار رجالى را كه علماى رجالى در معاجم خود آورده‌اند، به‌روشنى بيان كرده است؛ مثلاً مؤلف در فايده ششم به‌طور مفصل راجع به جرح و تعديل بحث كرده است؛ اول تعريف جامعى از اين اصطلاح كرده، آن‌گاه به اين مسئله مهم پرداخته است كه جرح و تعديل به چه چيز اثبات مى‌شود و در مقام تعارض آيا جرح مقدم است يا تعديل[۲]

    در فائده هفتم نيز علت احتياج به علم رجال را بيان مى‌دارد و قول اخبارى‌ها را كه منكر نياز به علم رجال شده‌اند، با دلايل قوى رد مى‌كند[۳]

    شارح سپس به شرح تعليقه بهبهانى پرداخته است. شيوه ارائه شرح بدين ترتيب است كه با عبارت «قوله أعلى‌الله‌مقامه» بخشى از متن نويسنده را ذكر و سپس به شرح و توضيح آن پرداخته است. وى تنها به شرح مباحث نپرداخته، بلكه نظر خود را چه موافق و چه مخالف با براهين و ادله محكم اعلام كرده است[۴]

    2. فوائد الوحيد البهبهاني: وحيد بهبهانى ضمن تتبع خود به برخى اطلاعات درباره راويان برخورد كرده كه در شرح حال راويان يا به‌كلى از آنها غفلت شده بود يا كمتر به آنها پرداخته شده بود؛ لذا او اين‌گونه اطلاعات را به‌صورت حاشيه و تعليقه بر كتاب «منهج المقال في علم الرجال» تأليف ميرزا محمد استرآبادى تدوين كرد. او از اين مجموعه اطلاعات، فوايدى را به‌صورت قواعد رجالى مستند به تتبع موارد سامان داد و در مقدمه تعليقه‌اش گنجانيد. اين مجموعه فوايد كه به اسم فوايد بهبهانى شناخته مى‌شود و از جمع كتب تحقيقى در علم رجال بشمار مى‌رود، در پنج عنوان ترتيب داده شده كه عبارتند از:

    فايده اول (نياز به علم رجال): برخى از اخباریون به نفى نياز به دانش رجال معتقدند؛ زيرا صدور بسيارى از احاديث را قطعى مى‌دانند. ايشان اين اعتقاد را با ادلّه و بيان‌هاى مختلفى ذكر كرده‌اند. وحيد بهبهانى در اين فايده به‌تفصيل، آراء و ادلّه ايشان را بررسى كرده و جواب گفته است.

    فايده دوم (اصطلاحات رجالى): استفاده توثيق و تضعيف و مدح، متوقف بر شناخت تعبيرات رجاليون و شيوه‌هاى كاربرد آنهاست. در اين فايده، 29 عنوان از اين‌گونه الفاظ را شرح داده و غالباً به مواردى از اشخاصى كه اين تعبيرات درباره آنها به كار رفته هم اشاره كرده است.

    فايده سوم (ساير امارات وثاقت و مدح و قوّت): گذشته از برخى تعبيرات كه حكايت از اعتبار راوى دارند، بخشى از نشانه‌ها هم به شكل كلّى و قانونمند دلالت بر وثاقت يا مدح يا حداقل قوّت راوى دارند. اين نشانه‌ها همان قواعد توثيق و حسن و به تعبير ديگر قواعد علم رجال در تشخيص حال راويان هستند. مرحوم بهبهانى، 54 عنوان از نشانه‌هايى را كه دلالت بر وثاقت يا مدح يا قوّت راوى داشته است يا چنين ادعا شده را گرد آورده است.

    گفتنى است كه بين فايده دوم و سوم مرز دقيقى تشريح نشده و گاه در فايده سوم به شرح لفظى چون فاضل، دين و امثال اينها پرداخته و در فايده دوم به بحث اصحاب اجماع اشاره دارد؛ اما غالب مباحث اين دو فايده چنان است كه شرح داده شد.

    فايده چهارم: به بيان برخى مصطلحات خود در تعليقات اختصاص دارد.

    فايده پنجم: توجه به برخى خصوصيات نام‌ها هنگام مراجعه به كتاب رجال و استفاده از آن است. وى توصيه‌هايى در شيوه مراجعه به كتب رجالى دارد كه همه مربوط به شيوه يافتن اسامى و احياناً اشتباهات مؤلفان كتب رجالى در ذكر اسامى است.

    اين پنج فايده به‌خصوص سه فايده اول - كه عمده مباحث را در بر دارد - پايه بسيارى از مباحث تحقيقى در حوزه قواعد رجالى را تشكيل داده، به‌طورى كه بسيارى از كتب تحقيقى پس از وى را مى‌توان يا به‌صراحت، شرح و توضيح آنها بدانيم و يا آن مقدار استناد به آنها و استفاده از آنها فراوان است كه وابستگى به آراء وحيد بهبهانى به‌خوبى مشهود است[۵]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب كتاب رجال خاقانى پس از متن كتاب (صفحه 373 به بعد) و پس از آن فهرست اعلام (بر اساس اسم، كنيه، القاب و نسب) و فهرست مصادر آمده است. فهرست مطالب كتاب فوايد نيز در انتهاى كتاب آمده است. فوايد وحيد بهبهانى به‌صورت جداگانه به‌همراه رجال خاقانى، كه شرح آن است، چاپ و منتشر شده است و در مقدمه منهج المقال في تحقيق أحوال الرجال در نسخه‌هاى خطى و سنگى نيز نشر يافته است. در چاپ تحقيق‌شده كتاب نيز كه «مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التّراث» به سامان رسانده است تقريبا 100 صفحه از جلد اول كتاب به اين فوايد اختصاص يافته است[۶]

    در پاورقى‌هاى كتاب رجال خاقانى برخى توضيحات و ارجاعات محقق اثر ذكر شده است. فوايد وحيد بهبهانى نيز داراى حاشيه‌هايى است كه محقّق در ذيل متن كتاب، متذكّر شده است.

    پانویس

    1. طلاييان، رسول، ص146
    2. ر.ک: مقدمه شيخ حسين خاقانى، ص17-16
    3. همان
    4. ر.ک: مقدمه شيخ حسين خاقانى، ص20
    5. رحمان‌ستايش، محمدكاظم، ج2، ص256-254
    6. همان، ص256


    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. طلاييان، رسول، مأخذشناسى رجال شيعه، قم، مؤسسه علمى - فرهنگى دارالحديث، چاپ اول، 1381.
    3. رحمان‌ستايش، محمدكاظم، آشنايى با كتب رجالى شيعه، تهران، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انسانى دانشگاه‌ها (سمت)، چاپ اول، 1385.