موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|10330
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10330AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۶: خط ۵۶:
زبان و ادبيات كتاب حاضر، دوگانه است؛ به اين ترتيب كه بخش مقدمه، با استفاده از زبان عربى معاصر نوشته شده، ولى در بخش متن اصلى كتاب مطالب و عبارات بدون دخل و تصرف از مجموعه آثار حكيم شيرازى انتخاب و به‌طور مستقيم نقل شده كه به شيوه زبان عربى قديم فراهم آمده است.
زبان و ادبيات كتاب حاضر، دوگانه است؛ به اين ترتيب كه بخش مقدمه، با استفاده از زبان عربى معاصر نوشته شده، ولى در بخش متن اصلى كتاب مطالب و عبارات بدون دخل و تصرف از مجموعه آثار حكيم شيرازى انتخاب و به‌طور مستقيم نقل شده كه به شيوه زبان عربى قديم فراهم آمده است.


نويسنده دربخشى از مقدمه‌اش تحت عنوان «منهجية تحقيق الموسوعة»، روش و مراحل انجام اين پژوهش را به اين صورت شرح داده كه اين فعاليت علمى نخست با تعيين مضمون اصطلاحات آغاز شد و با تنظيم اصطلاحات و ترتيب نوشتن آن ادامه يافت و با تنظيم اسامى منابع بر حسب ترتيب ابجدى پايان پذيرفت. سپس نويسنده نام و نشان و مشخصات منابعى را ذكر كرده كه در اثر حاضر از آن استفاده كرده و بعد علامت‌هاى اختصارى آثار مذكور را كه در اين كتاب آمده، مشخص كرده است (مقدمه كتاب، ص  XXXVI- XLIII .
نويسنده دربخشى از مقدمه‌اش تحت عنوان «منهجية تحقيق الموسوعة»، روش و مراحل انجام اين پژوهش را به اين صورت شرح داده كه اين فعاليت علمى نخست با تعيين مضمون اصطلاحات آغاز شد و با تنظيم اصطلاحات و ترتيب نوشتن آن ادامه يافت و با تنظيم اسامى منابع بر حسب ترتيب ابجدى پايان پذيرفت. سپس نويسنده نام و نشان و مشخصات منابعى را ذكر كرده كه در اثر حاضر از آن استفاده كرده و بعد علامت‌هاى اختصارى آثار مذكور را كه در اين كتاب آمده، مشخص كرده است <ref>مقدمه كتاب، ص  XXXVI- XLIII ص </ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۶۳: خط ۶۳:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده، مباحث كتاب را با واژه‌هاى «ابتداء»، «ابتداء خلق» و «ابتداء للشيئ» و «ابتلاء» (متن كتاب، ص1)، شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «البارئ الأول» و «البارئ»، «باطن الإنسان» و «بدن» و... ادامه داده (همان، ص182) و با «يوم الدين»، «يوم الفتح» و «يوم القيامة و يوم القضاء» (همان، ص1250) به پايان رسانده است.
1. نويسنده، مباحث كتاب را با واژه‌هاى «ابتداء»، «ابتداء خلق» و «ابتداء للشيئ» و «ابتلاء» <ref>متن كتاب، ص1</ref>، شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «البارئ الأول» و «البارئ»، «باطن الإنسان» و «بدن» و... ادامه داده <ref>همان، ص182</ref> و با «يوم الدين»، «يوم الفتح» و «يوم القيامة و يوم القضاء» <ref>همان، ص1250</ref> به پايان رسانده است.


2. نويسنده به نقل از بعضى از آثار حكيم ملا صدراى شيرازى براى توضيح معناى طهارت چنين نوشته است: علم قرآن، همان‌گونه‌كه خداى تعالى فرموده: ''' «لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» ''' (واقعه79/)، علمى است كه آن را جز اهل طهارت و تقديس و تجرد و تنزيه لمس نمى‌كنند؛ چون مراد به اين طهارت، شستن صورت و ريش و پاك كردن لباس و بدن نيست، بلكه مقصود پاك‌سازى قلب از آلودگى شهوت و غضب و جداسازى او از عقايد فاسد، نجاسات كفر، تشبيه، تجسيم، تعطيل، حلول، اتحاد، انكار معاد، حشر ارواح، اجساد و مانند آن است (همان، ص555).
2. نويسنده به نقل از بعضى از آثار حكيم ملا صدراى شيرازى براى توضيح معناى طهارت چنين نوشته است: علم قرآن، همان‌گونه‌كه خداى تعالى فرموده: ''' «لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» ''' <ref>واقعه79/</ref>، علمى است كه آن را جز اهل طهارت و تقديس و تجرد و تنزيه لمس نمى‌كنند؛ چون مراد به اين طهارت، شستن صورت و ريش و پاك كردن لباس و بدن نيست، بلكه مقصود پاك‌سازى قلب از آلودگى شهوت و غضب و جداسازى او از عقايد فاسد، نجاسات كفر، تشبيه، تجسيم، تعطيل، حلول، اتحاد، انكار معاد، حشر ارواح، اجساد و مانند آن است <ref>همان، ص555</ref>.


3. همچنين نويسنده براى توضيح معناى وجود معلول، چنين نوشته است: وجود معلول متقوم و وابسته به وجود علتش است. اين وابستگى، همانند ارتباط «نقص و تمام» و «ضعف و قوت» و «امكان و وجوب» است. وجود معلول در نزد مشائيان متقوم و وابسته به علت اوست و آن را از نظر ماهيتش بدون نظر به علتش نمى‌توان تصور كرد تا چه برسد به آنكه در خارج حاصل شود و عدم نپذيرد، بلكه عدم از اين حيثيت (ماهيت) لازمه معلول است (همان، ص1216).
3. همچنين نويسنده براى توضيح معناى وجود معلول، چنين نوشته است: وجود معلول متقوم و وابسته به وجود علتش است. اين وابستگى، همانند ارتباط «نقص و تمام» و «ضعف و قوت» و «امكان و وجوب» است. وجود معلول در نزد مشائيان متقوم و وابسته به علت اوست و آن را از نظر ماهيتش بدون نظر به علتش نمى‌توان تصور كرد تا چه برسد به آنكه در خارج حاصل شود و عدم نپذيرد، بلكه عدم از اين حيثيت (ماهيت) لازمه معلول است <ref>همان، ص1216</ref>.


4. همچنين نويسنده براى توضيح معناى اهل يمين چنين نوشته است: اهل يمين همان اهل سلوك و عمل و ابرار هستند و بر حسب اعمالشان مراتبى دارند و براى آنان درجاتى در ثوابشان بر حسب درجات بهشت وجود دارد؛ ''' «وَ لِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ» ''' (الأحقاف19/) (همان، ص163).
4. همچنين نويسنده براى توضيح معناى اهل يمين چنين نوشته است: اهل يمين همان اهل سلوك و عمل و ابرار هستند و بر حسب اعمالشان مراتبى دارند و براى آنان درجاتى در ثوابشان بر حسب درجات بهشت وجود دارد؛ ''' «وَ لِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ» ''' <ref>الأحقاف19/</ref>و <ref>همان، ص163</ref>.


5. عنوان «موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ صدرالدين شيرازى است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، اصطلاح به معنى دقيق كلمه نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند و لغتى بيش نيستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان و همچنين در آثار حكيم ملا صدراى شيرازى هم مطرح شده‌اند و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌طور مثال «شهادت»، «شهداء» و «شهوت» كه در اين كتاب آمده (همان، ص491) اصطلاح نيستند.
5. عنوان «موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ صدرالدين شيرازى است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، اصطلاح به معنى دقيق كلمه نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند و لغتى بيش نيستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان و همچنين در آثار حكيم ملا صدراى شيرازى هم مطرح شده‌اند و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌طور مثال «شهادت»، «شهداء» و «شهوت» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص491</ref> اصطلاح نيستند.


افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به حكيم ملا صدراى شيرازى ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيستند؛ به‌عنوان مثال «طهارت» كه در اين كتاب آمده (همان، ص555)، هرچند واقعاً اصطلاح است و در فقه معنايى خاصّ دارد و در اينجا هم به معناى اصطلاحى ديگرى كه در عرفان مطرح است، به كار رفته، ولى اصطلاح خاصّ حكيم ملا صدراى شيرازى نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب او نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است.
افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به حكيم ملا صدراى شيرازى ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيستند؛ به‌عنوان مثال «طهارت» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص555</ref>، هرچند واقعاً اصطلاح است و در فقه معنايى خاصّ دارد و در اينجا هم به معناى اصطلاحى ديگرى كه در عرفان مطرح است، به كار رفته، ولى اصطلاح خاصّ حكيم ملا صدراى شيرازى نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب او نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است.


6. شايان ذكر است، نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار حكيم ملا صدراى شيرازى به‌صورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى از مطالب نپرداخته است؛ در نتيجه اثر حاضر را نمى‌توان، كتابى پژوهشى به معناى دقيق كلمه دانست، بلكه شايد بتوان آن را تتبع و مقدمه‌اى سودمند براى نگارش و توليد آثار علمى بشمار آورد.
6. شايان ذكر است، نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار حكيم ملا صدراى شيرازى به‌صورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى از مطالب نپرداخته است؛ در نتيجه اثر حاضر را نمى‌توان، كتابى پژوهشى به معناى دقيق كلمه دانست، بلكه شايد بتوان آن را تتبع و مقدمه‌اى سودمند براى نگارش و توليد آثار علمى بشمار آورد.


7. شايان توجه است كه اصطلاحات و واژه‌هاى مطرح‌شده در اين اثر، از نظر كميّت از يك‌كلمه‌اى است تا چندكلمه‌اى (مثل «نور»: ر.ك: متن كتاب، ص1107 و مانند «حصول الشيئ للفاعل الذاتي» و «حصول العلوم المتعددة في آن واحد»: ر.ك: همان، ص368).
7. شايان توجه است كه اصطلاحات و واژه‌هاى مطرح‌شده در اين اثر، از نظر كميّت از يك‌كلمه‌اى است تا چندكلمه‌اى (مثل «نور»: ر.ك: متن كتاب، ص1107 و مانند «حصول الشيئ للفاعل الذاتي» و «حصول العلوم المتعددة في آن واحد»:<ref>ر.ك: همان، ص368</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۸۴: خط ۸۴:
نويسنده در مقدمه كتاب پاورقى‌هايى آورده، ولى براى متن كتاب هيچ پاورقى نياورده و به ارجاعات درون‌متنى اكتفا كرده است.
نويسنده در مقدمه كتاب پاورقى‌هايى آورده، ولى براى متن كتاب هيچ پاورقى نياورده و به ارجاعات درون‌متنى اكتفا كرده است.


در پايان كتاب، فهرست‌هاى فنى (يك- فهرست موضوعات و ريشه‌هايش؛ دو- مسند سه‌زبانه اصطلاحات (به چند صورت: 1. عربى - فرانسوى - انگليسى؛ 2. انگليسى - فرانسوى - عربى؛ 3. فرانسوى - انگليسى - عربى) و سه- فهرست اصطلاحات) تنظيم شده است (ر.ك: همان، ص1253-1423).
در پايان كتاب، فهرست‌هاى فنى (يك- فهرست موضوعات و ريشه‌هايش؛ دو- مسند سه‌زبانه اصطلاحات (به چند صورت: 1. عربى - فرانسوى - انگليسى؛ 2. انگليسى - فرانسوى - عربى؛ 3. فرانسوى - انگليسى - عربى) و سه- فهرست اصطلاحات) تنظيم شده است <ref>ر.ك: همان، ص1253-1423</ref>.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


۵۳٬۳۲۷

ویرایش