شیعه در برابر معتزله و اشاعره: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| شابک =964-444-030-7 | | شابک =964-444-030-7 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15434 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =15434 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۳
شيعه در برابر معتزله و اشاعره | |
---|---|
پدیدآوران | حسنی، هاشم معروف (نويسنده) عارف، محمدصادق (مترجم) |
ناشر | آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | ايران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1379ش |
چاپ | 3 |
شابک | 964-444-030-7 |
موضوع | اشعريان
شيعه- فرقهها معتزله - فرقهها کلام |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 203 /ح5 ش9041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شیعه در برابر معتزله و اشاعره، ترجمه کتاب «الشيعة بين الأشاعرة و المعتزلة» هاشم معروف الحسنی است که توسط محمدصادق معروف، به فارسی برگردانده شده است.
مؤلف خود درباره انگیزه تألیف مینویسد: «آنچه مرا به گردآوری این کتاب وادار ساخت، حملات سخت حسابشده برضد امامیه و تهمتهای آشکار و نسبت دادن فرقههایی است به تشیع که آنها را بهدروغ و افترا به شیعه چسبانیدهاند و امثال اینهاست. اما آنچه بیشتر از همه مرا به این کار برانگیخت، آن است که میان نویسندگان و مؤلفان کتب تاریخ فرق و مذاهب اسلامی این اندیشه رواج یافته که طایفه امامیه در اصول دین از معتزله پیروی میکنند و در اینباره مقلد ایشانند[۱]
ساختار
کتاب، متشکل است از: دو مقدمه از مترجم و مؤلف، دو پیشگفتار از مؤلف، متن کتاب در پنج بخش و یک خلاصه.
گزارش محتوا
اختلافات مذهبی مسلمانان سه ریشه اصلی دارد: نخستین آنها موضوع خلافت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) است که بر اثر آن امت اسلام به دو جامعه شیعی و سنی تقسیم شده و فرقه خوارج در نتیجه جدال شدیدی که پس از جنگ صفین و داستان حکمیت در میان مسلمانان روی داد، پدید آمده است.
دومین اختلاف مسلمانان در اصول و مسائل اعتقادی است که سبب پیدایش مذاهب کلامی متعددی شده که عمدهترین آنها مذاهب معتزله، اشاعره و مرجئه است. پیروان این مذهبها هرکدام درباره اصول دین، مبانی و اعتقادات خاصی برای خود دارند. سومین اختلاف در احکام و فروع دین است که در نتیجه آن مذاهب فقهی مختلفی پیدا شد که مهمترین آنها مذهب حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی است و هریک از این فرقهها دارای فقهی جداگانه میباشند. روشن است که اختلاف دوم و سوم از اختلاف نخست سرچشمه گرفته و منشأ آن انحرافی بوده که در مسیر حقیقت خلافت روی داده است.
مباحثی که به عقاید و اصول دین مربوط میشود علم کلام و آنچه با فروع دین ارتباط دارد فقه نام دارد... کتاب حاضر علاوه بر ذکر تاریخ تشیع و گروههای منتسب به آن، مشتمل بر مباحث کلامی و مسائل اعتقادی عمدهترین فرقههای اسلامی و تاریخ و چگونگی پیدایش آنهاست[۲]
در واقع این کتاب، فرقههای سیاسی و اعتقادی اسلامی را از زمان پیدایش با ذکر علل ظهور آنها و گروههای شیعی و معتقدات آنها را شرح میدهد و ثابت میکند بیشتر فرقههایی که نسبت تشیع به آنها داده شده است، در تاریخ تشیع وجود و واقعیتی ندارند.
و نیز درباره تاریخ معتزله و اشاعره و مرجئه و دیگر فرق و مذاهب اسلامی و آرا و معتقدات آنها نسبت به اصول اسلام به بحث میپردازد و نظریات آنها را با آرای شیعه امامیه در این موضوعها مقایسه میکند و فرقههای مختلف معتزله را برمیشمارد و با بیان برخی از آرای این گروهها و موارد اختلاف میان آنها با ارائه دلیل ثابت میکند که شیعه امامیه در علوم مختلف دینی و جز آنها از برجستهترین فرقههای اسلامی است و در همگی شئون و حالات خود از استقلال کامل برخوردار است و نیز شماری از مسائل را که به موضوع این کتاب مربوط میشود، با تکیه بر موثقترین منابع شیعی و سنی، مورد بحث قرار داده است[۳]
فصل اول کتاب به نخستین فرقههای اسلامی اختصاص یافته است. مؤلف، تشکیل نخستین فرقههای اسلامی را بعد از وفات پیامبر(ص) میداند و در این بین شیوه شکلگیری شیعه را بهصورت مبسوط بیان میکند.
به عقیده او کسانی که پیروی علی(ع) را اختیار کردند، از اولین لحظهای که نخستین ابلاغیه از سوی پیامبر(ص) صادر شد، معتقد شدند که تنها علی(ع) از سوی خداوند برای خلافت معین شده و پیامبر(ص) فقط ابلاغکنند این امر از سوی پروردگارش بوده است؛ اما اعتقاد بیشتر نویسندگان عرب و خاورشناسان به اینکه تشیع پس از کشته شدن عثمان پدید آمده است... و گروهی معتقدند که پس از انتشار موالی ایرانی و جز آنها که اسلام را پذیرفتند روی داده و ادعای دسته دیگری که عبدالله بن سبای یهودی را نخستین کس میدانند که اعتقاد به وصایت علی(ع) را به وجود آورده است... بههیچروی رابطهای با حقیقت امر ندارند[۴]
بخش دوم کتاب به خوارج اختصاص یافته است. در این بخش عللی که به جنبش خوارج انجامید و فرقههایی که از آنها منشعب شدند و گروهها و معتقدات آنان و آثاری که قیام آنها بر ضد حکام اموی و عباسی پدید آورد، بیان شده است.
فصل سوم کتاب با عنوان فرقههای منتسب به شیعه، مشتمل است بر گفتار کوتاهی درباره فرقههایی که به شیعه نسبت داده شدهاند و در آن عقاید و تاریخ پیدایش و علل انقراض و مقدار پیوند آنها با شیعه امامیه بیان میشود. در این بخش از کتاب، مغیریه، منصوریه، جناحیه، خطابیه، غرابیه، نمیریه، سبعیه و نیز سه فرقه کیسانیه، زیدیه و اسماعیلیه مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم کتاب به سه مذاهب اعتقادی مرجئه، معتزله و اشاعره اختصاص یافته است. در این بخش از کتاب وجه نامگذاری، فرق منشعب از آنها، تفکرات رایج، زمان رواج فرقه و مذهب اعتقادی مذکور، مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل پنجم کتاب با عنوان مذاهب و عقاید، به مقایسه بین عقاید معتزله و شیعه امامیه اختصاص یافته است. مؤلف در این بخش از کتاب، صفات سلبی و اثباتی خداوند (قدرت، علم، حیات و اراده، تکلم)، رؤیت، جبر و اختیار (قضا و قدر)، حسن و قبح عقلی، نبوت و امامت و... را مورد بررسی قرار داده و وجوه اختلاف هرکدام از موارد مذکور بین دو مذهب عقیدتی امامیه و معتزله را توضیح داده است.
مؤلف پس از پایان آوردن فصل پنجم، در ذیل عنوان «خلاصه» مینویسد: اگر میان آرای امامیه و معتزله در توحید، عدل، وعد و وعید، منزلة بين المنزلتين، امر به معروف و نهی از منکر مقایسه کنیم، هیچیک از این اصول حتی اصل پنجم (امر به معروف و نهی از منکر) را که قرآن بر آن تصریح و سنت به آن تأکید کرده است، نمییابیم که مورد توافق کامل این دو فرقه باشد. امامیه میگویند: امر به معروف و نهی از منکر بنا به نص الهی از امور واجبند؛ چنانکه خداوند متعال فرموده است: و لتكن منكم أمة يدعون إلی الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر [آل عمران–104] ، ولی معتزله معتقدند امر به معروف و نهی از منکر به حکم عقل واجب است نه شرع... در مورد چهار اصل دیگر که از دیدگاه مسلمانان و همه شرایع و ادیان، توحید نخستین و مهمترین آنهاست، معتزله برای آن حدودی قرار دادهاند که ظاهرا با رأی امامیه در اینباره توافق دارد، لیکن آنان در خلال برخی از ادعاهایشان به چیزهایی معتقد شدهاند که با حقیقت توحید منافات دارد[۵]
اما عدل، معتزله آن را از اصول مذهب خود شمردهاند و میگویند که انسان آفریننده اعمال خویش است... درواقع اینان خداوند را از قدرت و سلطنت برکنار کردهاند... اما امامیه عدل را از ارکان ایمان، بلکه از اصول اسلام میدانند؛ اگرچه میگویند: انسان پدیدآورنده افعال خویش است، لیکن مبادی فعل را اعم از ادراک، شوق، قدرت بر ایجاد آن در خارج و دیگر مقدماتی که وجود فعل منوط به آنهاست، همه از خدواند میدانند..[۶]
نویسنده در ادامه به وجه اختلاف وعد و وعید و حسن قبح عقلی بین مذهب امامیه و معتزله اشاره میکند.
وضعیت کتاب
پاورقیهای کتاب که در هر فصل بهصورت تسلسل و پشت سر هم آمده است، به مستندسازی مطالب کتاب و ترجمه آیات در متن اختصاص یافته است.
فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.