دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'شعر فارسي' به 'شعر فارسی')
    (لینک درون متنی)
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    ناصرخسرو یکی از چند قصیده‎سرای درجه اول زبان فارسی در طول تاریخ ادب ایران بشمار می‎رود و در شیوه خاص خود چهره‎ای است یگانه. زبان شعر او زبان شاعران دوره سامانی است و از نظر انتخاب اوزان، تشخص و امتیازی دارد. قصاید ناصرخسرو از نظر لفظی در حد اعلای استواری و انسجام و پختگی است و ابیات ضعیف در دیوان او به‎دشواری می‎توان یافت. خصوصیت برجسته شعر ناصرخسرو این است که وی هرگز دیوان خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده است و آنچه را ستوده و در شعر خویش آورده، همه چیزهایی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی بدانها ایمان داشته است. قصیده‎های او اغلب به خطبه‎های بلیغ و سرشاری شباهت دارد که تمام اجزای آن با تسلسل منطقی و طبیعی همراه است و در این قصاید، وی از خویش با عنوان «ناصرخسرو»، «ناصر»، «حجت»، «حجت خراسان»، «حجت زمین خراسان» یاد کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دو و سه</ref>‏.  
    ناصرخسرو یکی از چند قصیده‎سرای درجه اول زبان فارسی در طول تاریخ ادب ایران بشمار می‎رود و در شیوه خاص خود چهره‎ای است یگانه. زبان شعر او زبان شاعران دوره سامانی است و از نظر انتخاب اوزان، تشخص و امتیازی دارد. قصاید ناصرخسرو از نظر لفظی در حد اعلای استواری و انسجام و پختگی است و ابیات ضعیف در دیوان او به‎دشواری می‎توان یافت. خصوصیت برجسته شعر ناصرخسرو این است که وی هرگز دیوان خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده است و آنچه را ستوده و در شعر خویش آورده، همه چیزهایی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی بدانها ایمان داشته است. قصیده‎های او اغلب به خطبه‎های بلیغ و سرشاری شباهت دارد که تمام اجزای آن با تسلسل منطقی و طبیعی همراه است و در این قصاید، وی از خویش با عنوان «ناصرخسرو»، «ناصر»، «حجت»، «حجت خراسان»، «حجت زمین خراسان» یاد کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دو و سه</ref>‏.  


    اعضای بدن انـسان، طبقه‎های مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهم‎ترین‎ عناصری هستند که ناصرخسرو‎ بـه‎عنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشه‎های مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز‎ از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسان‎تر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعاره‎سازی معمولاً نخست تشبیهی می‎آورد و در بیت‎های بعد با حذف‎ مشبه‎ یا مشبه‎به آن تشبیه را به استعاره تبدیل می‎کند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی می‎گوید و سپس‎ در‎ بیت بعد، استعاره‎ای در رابطه با آن موضوع می‎آورد؛ از استعاره‎هایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعاره‎هایی است که در چیستان به‎کار رفته‎اند و بـا‎ تـوصیفاتی‎ که ناصرخسرو در مورد آن چیستان می‎دهد، یافتن مستعارله آسان است<ref>ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27</ref>‏؛ برای‎ نمونه :
    اعضای بدن انـسان، طبقه‎های مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهم‎ترین‎ عناصری هستند که ناصرخسرو‎ بـه‎عنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشه‎های مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز‎ از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسان‎تر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعاره‎سازی معمولاً نخست تشبیهی می‎آورد و در بیت‎های بعد با حذف‎ مشبه‎ یا مشبه‎به آن تشبیه را به استعاره تبدیل می‎کند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی می‎گوید و سپس‎ در‎ بیت بعد، استعاره‎ای در رابطه با آن موضوع می‎آورد؛ از استعاره‎هایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعاره‎هایی است که در چیستان به‎کار رفته‎اند و بـا‎ تـوصیفاتی‎ که ناصرخسرو در مورد آن چیستان می‎دهد، یافتن مستعارله آسان است<ref>ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27</ref>‏؛ برای‎ نمونه :  
    '''آن جنگی‎مــــرد شایگانی        معـــروف‎ شـــده‎ بـه‎ پاسـبانی‎'''  
     
    '''در‎ گردنش از عقیــق‎ تعویذ‎          بـــر سرش کلاه ارغـــوانی'''
    '''آن جنگی‎مــــرد شایگانی        معـــروف‎ شـــده‎ بـه‎ پاسـبانی‎'''
    '''بر روی نکوش چشم رنگین            چون بر گل زرد خون چـکانی'''
     
    '''در‎ گردنش از عقیــق‎ تعویذ‎          بـــر سرش کلاه ارغـــوانی'''  
     
    '''بر روی نکوش چشم رنگین            چون بر گل زرد خون چـکانی'''  
     
    در‎ این بـیت مرد جنگی استعاره‎ای برای خروس‎ است‎. نمونه‎‎های‎ دیگر‎ این‎ نوع اسـتعاره‎هـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>‏.  
    در‎ این بـیت مرد جنگی استعاره‎ای برای خروس‎ است‎. نمونه‎‎های‎ دیگر‎ این‎ نوع اسـتعاره‎هـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>‏.  


    خط ۴۵: خط ۴۹:
    گرایش به خرد و توصیف آن از برجسته‎ترین و مهم‎ترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از‎ خصوصیات‎ برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداخته‎اند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل می‎باشد. خـردستایی‎ او‎ بـا‎ مبانی فلسفه اعتقادی‎اش ارتباطی انفکاک‎ناپذیر‎ دارد‎. او‎ هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان می‎دهد که مقوله عقل‎ و خردگرایی‎ از‎ مهم‎ترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است‎. جایی‎ که‎ او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به‎ ره جستن‎ از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش می‎داند، خرد به‎عنوان عالی‎ترین مفهوم در‎ جهت‎ دستیابی‎ بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی می‎کند که به‎همراهی دین و دانش سبب رسیدن‎ به‎ فوز‎ عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دین‎داری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه‎ الهـی بـزرگ می‎داند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات‎ دینی‎ بر انسان واجب می‎شود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل می‎سازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای‎ ایـن‎ دنـیا نجات مـی‎بخشد.
    گرایش به خرد و توصیف آن از برجسته‎ترین و مهم‎ترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از‎ خصوصیات‎ برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداخته‎اند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل می‎باشد. خـردستایی‎ او‎ بـا‎ مبانی فلسفه اعتقادی‎اش ارتباطی انفکاک‎ناپذیر‎ دارد‎. او‎ هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان می‎دهد که مقوله عقل‎ و خردگرایی‎ از‎ مهم‎ترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است‎. جایی‎ که‎ او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به‎ ره جستن‎ از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش می‎داند، خرد به‎عنوان عالی‎ترین مفهوم در‎ جهت‎ دستیابی‎ بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی می‎کند که به‎همراهی دین و دانش سبب رسیدن‎ به‎ فوز‎ عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دین‎داری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه‎ الهـی بـزرگ می‎داند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات‎ دینی‎ بر انسان واجب می‎شود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل می‎سازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای‎ ایـن‎ دنـیا نجات مـی‎بخشد.


    '''عـقل عطائی است شما‎ را‎ از او            سخت شریف است و بزرگ این عطاش'''
    '''عـقل عطائی است شما‎ را‎ از او            سخت شریف است و بزرگ این عطاش'''  
    '''عقل عطائی است تو را از خـدای            بر تن تو واجب دین زین عطاست'''
     
    '''عقل عطائی است تو را از خـدای            بر تن تو واجب دین زین عطاست'''  
     
    '''این عالم اژدهـاست و ز ایـزد تو را خرد                پادزهر زهر این قوی و منکراژدهاست'''<ref>ر.ک: ولی‎نژاد، شریفه، ص185-182</ref>‏.  
    '''این عالم اژدهـاست و ز ایـزد تو را خرد                پادزهر زهر این قوی و منکراژدهاست'''<ref>ر.ک: ولی‎نژاد، شریفه، ص185-182</ref>‏.  


    نـاصرخسرو، کتاب روشنایی‎نامه را پس از سفر طولانی هفت‎ساله‎ خود، در مقام‎ «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی‎‎ روشنی‎بخش‎ به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنان‎که خود مـی‎گوید:
    نـاصرخسرو، کتاب روشنایی‎نامه را پس از سفر طولانی هفت‎ساله‎ خود، در مقام‎ «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی‎‎ روشنی‎بخش‎ به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنان‎که خود مـی‎گوید:
    ‎'''نـهادم این کتاب روح‎پرور              گشودم بر دل اهل خرد در'''  
    ‎'''نـهادم این کتاب روح‎پرور              گشودم بر دل اهل خرد در'''  
    '''مر این را روشنایی‎نامه نامش‎            خرد را روشـنایی از کـلامش'''‎<ref>ر.ک: چرخ‎چی، عباس، ص598</ref>‏.
    '''مر این را روشنایی‎نامه نامش‎            خرد را روشـنایی از کـلامش'''‎<ref>ر.ک: چرخ‎چی، عباس، ص598</ref>‏.


    خط ۵۷: خط ۶۵:
    # بخش‎ دوم،‎ شامل‎ چندین موضوع درباره‎ی پاره‎ای از مـسائل اجـتماعی‎ است‎. مقاله‎هایی‎‎ مانند‎: «گفتار‎ اندر‎ صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش‎ عـمده‎ی ایـن مقاله‎ها که اندیشه‎های انسانی و اجتماعی‎ ناصرخسرو را بازتاب می‎دهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و به‎طور کلی به مردم سـروده شـده‎ اسـت. در اینجا باید یادآور شد‎ که‎ موضوع‎هایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین‎ جا روشنایی‎نامه را با سـعادت‎نامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایی‎نامه در زمینه‎ی‎ طـرح‎ عـمده‎ترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم‎ برد. وجـود ایـن نقص می‎تواند دلیل‎هایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که‎ نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای‎ نوشتن‎ ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنان‎که خود او می‎گوید:  
    # بخش‎ دوم،‎ شامل‎ چندین موضوع درباره‎ی پاره‎ای از مـسائل اجـتماعی‎ است‎. مقاله‎هایی‎‎ مانند‎: «گفتار‎ اندر‎ صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش‎ عـمده‎ی ایـن مقاله‎ها که اندیشه‎های انسانی و اجتماعی‎ ناصرخسرو را بازتاب می‎دهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و به‎طور کلی به مردم سـروده شـده‎ اسـت. در اینجا باید یادآور شد‎ که‎ موضوع‎هایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین‎ جا روشنایی‎نامه را با سـعادت‎نامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایی‎نامه در زمینه‎ی‎ طـرح‎ عـمده‎ترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم‎ برد. وجـود ایـن نقص می‎تواند دلیل‎هایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که‎ نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای‎ نوشتن‎ ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنان‎که خود او می‎گوید:  
    '''به یک هـفته رسـانیدم به آخر              مقالات مقدس جمله یکسر'''
    '''به یک هـفته رسـانیدم به آخر              مقالات مقدس جمله یکسر'''
    البته این احتمال را نیز‎ می‎توان‎ در نظر گـرفت کـه‎ گرد‎ و غبار برخاسته از حمله‎ها، تـاراج‎ها، قـشری‎گری‎ها و خـصومت‎های تاریخی، همچنان‎که پاره‎ای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقاله‎های مکمل روشنایی‎نامه را از محققان و تاریخ‎نویسان نهان نگه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص600-598</ref>‏.‎
    البته این احتمال را نیز‎ می‎توان‎ در نظر گـرفت کـه‎ گرد‎ و غبار برخاسته از حمله‎ها، تـاراج‎ها، قـشری‎گری‎ها و خـصومت‎های تاریخی، همچنان‎که پاره‎ای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقاله‎های مکمل روشنایی‎نامه را از محققان و تاریخ‎نویسان نهان نگه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص600-598</ref>‏.‎


    خط ۶۵: خط ۷۴:


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references/>
    <references />


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==

    نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۱

    ‏دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی
    دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی
    پدیدآورانناصر خسرو (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرمشتمل بر قصايد و قطعات و رباعيات و اشعار پراکنده و رشنايي نامه و سعادت نامه ديوان
    ناشرنشر علم
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1385ش ,
    شابک964-405-553-5
    موضوعشعر فارسی - قرن 5ق.
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏4764‎‏ ‎‏1385

    دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی، کلیات اشعار ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی (متوفی 481ق)، مشهور به ناصرخسرو، شاعر فارسی‎زبان و حکیم و جهانگرد معروف است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه‎ای کوتاه در شرح حال ناصرخسرو و سپس قصاید، قطعات، رباعیات و اشعار پراکنده و نیز روشنایی‎نامه و سعادت‎نامه است.

    گزارش محتوا

    ناصرخسرو یکی از چند قصیده‎سرای درجه اول زبان فارسی در طول تاریخ ادب ایران بشمار می‎رود و در شیوه خاص خود چهره‎ای است یگانه. زبان شعر او زبان شاعران دوره سامانی است و از نظر انتخاب اوزان، تشخص و امتیازی دارد. قصاید ناصرخسرو از نظر لفظی در حد اعلای استواری و انسجام و پختگی است و ابیات ضعیف در دیوان او به‎دشواری می‎توان یافت. خصوصیت برجسته شعر ناصرخسرو این است که وی هرگز دیوان خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده است و آنچه را ستوده و در شعر خویش آورده، همه چیزهایی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی بدانها ایمان داشته است. قصیده‎های او اغلب به خطبه‎های بلیغ و سرشاری شباهت دارد که تمام اجزای آن با تسلسل منطقی و طبیعی همراه است و در این قصاید، وی از خویش با عنوان «ناصرخسرو»، «ناصر»، «حجت»، «حجت خراسان»، «حجت زمین خراسان» یاد کرده است[۱]‏.

    اعضای بدن انـسان، طبقه‎های مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهم‎ترین‎ عناصری هستند که ناصرخسرو‎ بـه‎عنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشه‎های مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز‎ از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسان‎تر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعاره‎سازی معمولاً نخست تشبیهی می‎آورد و در بیت‎های بعد با حذف‎ مشبه‎ یا مشبه‎به آن تشبیه را به استعاره تبدیل می‎کند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی می‎گوید و سپس‎ در‎ بیت بعد، استعاره‎ای در رابطه با آن موضوع می‎آورد؛ از استعاره‎هایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعاره‎هایی است که در چیستان به‎کار رفته‎اند و بـا‎ تـوصیفاتی‎ که ناصرخسرو در مورد آن چیستان می‎دهد، یافتن مستعارله آسان است[۲]‏؛ برای‎ نمونه :

    آن جنگی‎مــــرد شایگانی معـــروف‎ شـــده‎ بـه‎ پاسـبانی‎

    در‎ گردنش از عقیــق‎ تعویذ‎ بـــر سرش کلاه ارغـــوانی

    بر روی نکوش چشم رنگین چون بر گل زرد خون چـکانی

    در‎ این بـیت مرد جنگی استعاره‎ای برای خروس‎ است‎. نمونه‎‎های‎ دیگر‎ این‎ نوع اسـتعاره‎هـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است[۳]‏.

    رنگ مذهبی داشتن از ویژگی‎های استعاره در دیوان ناصرخسرو است. وی مبلغ دین و حجت اسماعیلیان در خراسان بود؛ بنابراین اندیشه‎های دینی و اسماعیلی در استعاره‎هایش تأثیر گذاشته است[۴]‏.

    گرایش به خرد و توصیف آن از برجسته‎ترین و مهم‎ترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از‎ خصوصیات‎ برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداخته‎اند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل می‎باشد. خـردستایی‎ او‎ بـا‎ مبانی فلسفه اعتقادی‎اش ارتباطی انفکاک‎ناپذیر‎ دارد‎. او‎ هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان می‎دهد که مقوله عقل‎ و خردگرایی‎ از‎ مهم‎ترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است‎. جایی‎ که‎ او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به‎ ره جستن‎ از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش می‎داند، خرد به‎عنوان عالی‎ترین مفهوم در‎ جهت‎ دستیابی‎ بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی می‎کند که به‎همراهی دین و دانش سبب رسیدن‎ به‎ فوز‎ عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دین‎داری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه‎ الهـی بـزرگ می‎داند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات‎ دینی‎ بر انسان واجب می‎شود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل می‎سازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای‎ ایـن‎ دنـیا نجات مـی‎بخشد.

    عـقل عطائی است شما‎ را‎ از او سخت شریف است و بزرگ این عطاش

    عقل عطائی است تو را از خـدای بر تن تو واجب دین زین عطاست

    این عالم اژدهـاست و ز ایـزد تو را خرد پادزهر زهر این قوی و منکراژدهاست[۵]‏.

    نـاصرخسرو، کتاب روشنایی‎نامه را پس از سفر طولانی هفت‎ساله‎ خود، در مقام‎ «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی‎‎ روشنی‎بخش‎ به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنان‎که خود مـی‎گوید:

    نـهادم این کتاب روح‎پرور گشودم بر دل اهل خرد در

    مر این را روشنایی‎نامه نامش‎ خرد را روشـنایی از کـلامش[۶]‏.

    از‎ لحـاظ مضمون می‎توان روشنایی‎نامه را به دو بخش تقسیم کرد:

    1. بخش نخست، مشتمل بر چند مقاله است کـه در آن می‎توان دیدگاه‎های فلسفی - مذهبی‎ «ناصر» را درباره‎ی خدا، آفرینش‎ جهان‎ و انسان‎، جوهر و عرض و... مـشاهده کرد. جهان‎بینی‎‎ ناصر‎خـسرو‎ اگـرچه ایده‎آلیستی است، بااین‎حال نگرش و بینش وی راکد و جامد نیست و از پویایی و تحرک قابل تحسینی (مناسب با شرایط مکانی‎ و زمانی‎) برخوردار‎ است.
    2. بخش‎ دوم،‎ شامل‎ چندین موضوع درباره‎ی پاره‎ای از مـسائل اجـتماعی‎ است‎. مقاله‎هایی‎‎ مانند‎: «گفتار‎ اندر‎ صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش‎ عـمده‎ی ایـن مقاله‎ها که اندیشه‎های انسانی و اجتماعی‎ ناصرخسرو را بازتاب می‎دهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و به‎طور کلی به مردم سـروده شـده‎ اسـت. در اینجا باید یادآور شد‎ که‎ موضوع‎هایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین‎ جا روشنایی‎نامه را با سـعادت‎نامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایی‎نامه در زمینه‎ی‎ طـرح‎ عـمده‎ترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم‎ برد. وجـود ایـن نقص می‎تواند دلیل‎هایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که‎ نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای‎ نوشتن‎ ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنان‎که خود او می‎گوید:

    به یک هـفته رسـانیدم به آخر مقالات مقدس جمله یکسر

    البته این احتمال را نیز‎ می‎توان‎ در نظر گـرفت کـه‎ گرد‎ و غبار برخاسته از حمله‎ها، تـاراج‎ها، قـشری‎گری‎ها و خـصومت‎های تاریخی، همچنان‎که پاره‎ای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقاله‎های مکمل روشنایی‎نامه را از محققان و تاریخ‎نویسان نهان نگه داشته است[۷]‏.‎

    در ابتدای سعادت‎نامه کتاب چنین می‎خوانیم: «سعادت‎‎نامه اگرچه به ناصرخسرو منسوب است، اما صحت این انتساب مردود گردیده؛ بااین‎حال چون در دواوین قدیم ناصرخسرو آورده شده، در اینجا هم آمده است»[۸]‏.‎

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهرست مطالع قصاید در انتهای آن ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحه دو و سه
    2. ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27
    3. ر.ک: همان، ص32
    4. ر.ک: همان، ص53
    5. ر.ک: ولی‎نژاد، شریفه، ص185-182
    6. ر.ک: چرخ‎چی، عباس، ص598
    7. ر.ک: همان، ص600-598
    8. ر.ک: متن کتاب، ص492

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. چرخ‎چی، عباس، «ناصرخسرو و روشنایی‎نامه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، چیستا، اردیبهشت و خرداد 1381، شماره 188 و 189، صفحه 595 تا 601، به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/157398
    3. ظاهری، ابراهیم؛ رضایی، حمید، بررسی استعاره در دیوان ناصرخسرو، پایگاه مجلات تخصصی نور، مطالعات زبانی بلاغی، بهار و تابستان 1392، شماره 7، صفحه 27 تا 54، به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1106933
    4. ولی‎نژاد، شریفه، «خرد و خردستایی در دیوان ناصرخسرو»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات فارسی، پاییز 1385، شماره 7، صفحه 181 تا 206، به آدرس اینترنتی:

    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/336501

    وابسته‌ها