دشمن‌شناسی در قرآن‌: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE4119AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE4119AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =5768
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =5768
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =

    نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۸

    دشمن شناسی در قرآن
    دشمن‌شناسی در قرآن‌
    پدیدآورانبرهانیان، عبدالحسین (نويسنده)
    ناشرسپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقيه، مرکز تحقيقات اسلامی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1383 ش
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دشمن‌شناسى در قرآن اثر عبدالحسين برهانيان، كتابى فارسى است كه در آن، دشمنان انسان مسلمان و حيله‌ها و نقشه‌هاى آنان و همچنين راهكارهاى مبارزه با آنان، از ديدگاه قرآن، مورد بررسى قرار گرفته است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از معاونت فرهنگى سپاه و پژوهشكده تحقيقات اسلامى آغاز و مطالب در سه بخش، سامان يافته است.

    در اين كتاب، ابتدا آيه مربوط به هر موضوع و ترجمه آن ذكر گرديده، آن‌گاه مفردات آيه، ترجمه و شأن نزول آن (در صورت دارا بودن) بيان شده است. نكته‌ها و پيام‌هاى مستفاد از هر آيه با كمك آيات ديگر و برخى از احاديث، پايان‌بخش مباحث آن آيه است[۱]

    گزارش محتوا

    در مقدمه نخست، به روش تأليف كتاب و در مقدمه دوم، به موضوع آن اشاره شده است[۲]

    در بخش اول، اهميت و ضرورت دشمن‌شناسى، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. موضوع دشمن‌شناسى در اسلام، از اهميت والايى برخوردار بوده و از همين‌رو واژه «عدو» و «اعداء» در قرآن بارها تكرار شده و آيات متعدد، چهره دشمنان اسلام و راه‌هاى مقابله با شيوه‌هاى نفوذ آنان را به خوبى تبيين نموده‌اند. نويسنده معتقد است اين آموزه‌هاى قرآنى، هم دشمنان ما را به ما مى‌شناساند و هم شيوه‌هاى مبارزه با آنان را[۳]

    به باور نويسنده، اين‌كه برخى معتقدند جامعه ما دشمن نداشته و وجود دشمن، توهمى بيش نيست و گفتمان دشمن‌شناسى مربوط به جوامع غيرمتمدن مى‌باشد، اشتباه است. چنين افرادى، آگاهانه و مغرضانه براى ايجاد زمينه‌هاى نفوذ فرهنگى دشمن و تسلط آنان تلاش مى‌كنند و سخنان دروغين خود را در قالب‌هاى روشنفكرى ارائه مى‌دهند. به اعتقاد وى، تاريخ صدر اسلام و همچنين تاريخ معاصر ايران و ديگر كشورهاى تحت ستم، نشان مى‌دهد كه مستكبران هميشه درصدد نابودى يا استعمار كشورهاى ضعيف و چپاول و استثمار آنان بوده‌اند[۴]

    در اين بخش، دشمنان به دو نوع درونى و بيرونى تقسيم و هر يك به تفصيل، بررسى شده است. نويسنده معتقد است دشمن پنهان درونى، بدترين دشمنان است، چرا كه انسان از آن غافل مى‌شود و از نقشه‌هاى او كمتر آگاه مى‌گردد؛ دشمن خانگى ضربات مهلك‌ترى را به ما وارد مى‌كند، لذا ابتدا بايد دشمن درون را شناخته و از نقشه‌هاى او آگاهى پيدا كنيم و پس از سركوبى او، بر دشمن بيرون بتازيم. مهمترين دشمنان درونى انسان، نفس اماره و شيطان مى‌باشند كه در اين بخش، به بررسى هر كدام در آيات قرآن، پرداخته شده است[۵]

    به اعتقاد نويسنده، نفس در واقع خود انسان بوده و همان چيزى است كه فكر و اراده مى‌كند و به «امّاره»، «لوّامه» و «مطمئنه» تقسيم مى‌شود. گاهى اين نفس، تحت فرمان عقل نيست و به‌طور مرتب، دچار هوى و هوس مى‌شود كه آن را «امّاره» مى‌گويند و نفس «لوّامه» همان نفس ملامت‌گر است كه در مواقعى كه از انسان خطايى سر مى‌زند، او را مورد سرزنش و عذاب قرار مى‌دهد. نفس «مطمئنه» نيز حالتى است كه انسان در آن به اطمينان و آرامش مى‌رسد و به چيزى جز خدا نمى‌انديشد[۶]

    شيطان نيز موجودى شرور و گمراه‌كننده است كه با نفوذ به درون انسان، به وسوسه و اغواگرى مى‌پردازد و در مقابله با انسان، از شيوه‌هايى چون: وسوسه، وعده، ايجاد اختلاف و كينه، ترس، زينت دادن به كارهاى بد انسان و فراموشى ياد خدا بهره مى‌جويد[۷]

    نويسنده معتقد است كه دشمنان بيرونى كه عداوت خود را اظهار مى‌كنند، از ضعيف‌ترين دشمنان هستند، چرا كه شناسايى آنان آسان و در مبارزه و رويارويى با آنان، هميشه مؤمنان پيروز خواهند بود. وى در اين بخش، با استفاده از آيات قرآن، به معرفى دشمنان بيرونى پرداخته است كه عبارتند از: كافران، منافقان، مرجفان و مجرمان، دوستان دشمن، مسلمانان متجاوز و محاربان[۸]

    در بخش دوم، راه‌كارهاى دشمن در مقابله با مسلمانان، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه دشمنان اسلام، از روش‌هاى متنوع و متعددى براى نابودى مسلمانان استفاده مى‌كنند و قرآن كريم، با ظرافت و دقت تمام، خدعه‌ها، شيوه‌ها و اهداف كافران و مشركان را برملا ساخته است. از ديد اين كتاب بزرگ، دين‌زدايى و ايجاد مانع در راه ديندارى و دينداران، اختلاف‌افكنى، تحريم اقتصادى، تحريف محتواى دين و تبليغات سوء همراه با تحقير و استهزاء مؤمنان، گسترش فساد و اقدام به جاسوسى و عمليات نظامى، از راه‌كارهاى دشمنان اسلام عليه مسلمانان مى‌باشد كه در اين بخش، به‌صورت مفصل، به آن‌ها، اشاره شده است[۹]

    نويسنده در توضيح دين‌زدايى كه از جمله راه‌كارهاى دشمنان عليه مسلمانان مى‌باشد، به آيه 32 سوره توبه «يريدون أن يطفئوا نورالله بأفواهمم و...» اشاره كرده و پس از توضيح مفردات آن، به اين نكته پرداخته كه دشمنان اسلام، در پى دين‌زدايى از جامعه اسلامى همه كوشش و تلاش خود را به كار مى‌گيرند اما خداوند با يك تعبير جالب، كافران را تحقير نموده و با يك جمله كوتاه، معانى فراوانى را رسانده است كه عبارتند از:

    1. چراغ‌هاى كوچك با دهان خاموش مى‌شود؛
    2. نورهاى بزرگ را نمى‌توان با دهان خاموش كرد؛
    3. نور خدا از همه نورهاى عالم، پرفروغ‌تر است؛
    4. پس كفار به هيچ وجه نمى‌توانند نور خدا را با دهان كوچك خود خاموش نمايند[۱۰]

    به نظر نويسنده، پيام‌هايى كه اين آيه شريفه در خود دارد، عبارتند از: كافران همواره در تلاش پى‌گير براى دين‌زدايى از جامعه هستند؛ تلاش آنان بسيار ضعيف و كارشان بيهوده خواهد و خواست خداوند آن است كه دين خود را كامل كند، هرچند كفار را خوش نيايد[۱۱]

    در بخش سوم، شناخت راه‌هاى مقابله با دشمنان، بررسى شده است. قرآن براى مقابله با نقشه‌هاى دشمنان اسلام و مسلمانان، راه‌كارهايى را ارائه نموده است. از آنجا كه قرآن كريم ما را به استوارترين راه‌ها هدايت مى‌كند، قطعاً شيوه‌هايى را كه براى مبارزه با دشمنان معرفى مى‌كند، از استحكام و تأثير لازم برخوردار است. به‌طور مثال، براى مقابله با دين‌زدايى و گسترش فساد و ايجاد گمراهى در بين مسلمانان، تقويت بصيرت و صبر و تقوى، سلاح دفاعى بسيار مناسبى است؛ و يا در مقابل، اختلاف‌افكنى و تحريف و تبليغ دشمنان، اتحاد و همبستگى مسلمانان و مبارزه فرهنگى به وسيله آموزه‌هاى قرآنى، بهترين حربه به‌شمار مى‌رود. از جمله راهنمايى‌هاى ديگر قرآن در اين زمينه، مى‌توان به دوستى نكردن با كفار، كمك‌خواهى از صبر و نماز، مجهز شدن به سلاح روز و ايجاد آمادگى براى رويارويى نظامى با دشمنان اشاره نمود[۱۲]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن داده شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص8
    2. مقدمه‌ها، ص7- 10
    3. متن كتاب، ص11
    4. همان، ص11- 12
    5. همان، ص15
    6. همان، ص16
    7. همان، ص19
    8. همان، ص21
    9. همان، ص37
    10. همان، ص37- 38
    11. همان، ص39
    12. همان، ص70

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.