جهانگیرنامه: توزک جهانگیری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب == ' به '== وضعيت كتاب == ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين كتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته ظهيرالدين محمد بابر به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در اینباره میتوان دانست. براى نمونه، نويسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه میتوان شمرد. | جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين كتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته ظهيرالدين محمد بابر به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در اینباره میتوان دانست. براى نمونه، نويسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه میتوان شمرد. | ||
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۴
جهانگیرنامه: توزک جهانگیری | |
---|---|
پدیدآوران | هاشم، محمد (به کوشش) جهانگیر گورکانی، نورالدین محمد (نويسنده) |
ناشر | بنياد فرهنگ ايران |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1359 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | هند - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 461/5 /ج9ج9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جهانگیرنامه: توزک جهانگیری، نوشته نورالدين محمد جهانگير میباشد.
دو تن از پادشاهان تيمورى هند «توزك» نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهى و قانونهاى مُلكدارى خود را به قلم آوردهاند: ظهيرالدين محمد بابر، مؤسس اين سلسله كه رويدادهاى روزگارش را به تركى جغتايى نوشت و دو ترجمه فارسى دارد و نورالدين محمد جهانگير (1037 - 1014ه) كه توزك خود را تا ميانه سال هفدهم پادشاهىاش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را كه از اميران وى بود بدين كار گمارد و وى اين كار را تا اوايل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، ميرزا محمدهادى معتمدالخدمت تا پايان كار جهانگير بدين كار پرداخت و ديباچهاى بر آن افزود. اين كتاب را كه اطلاعات تاريخى فراوانى درباره پادشاهان پيش از جهانگير دربردارد و بعدها به منبعى ارزنده براى بسيارى از نويسندگان تاريخ هند بدل شد، شرح رويدادها و كارهاى روزانه جهانگيرشاه میتوان دانست.
ساختار
متن كتاب از روانى و سادگى فراوانى برخوردار است. اين ويژگى بر چيرگى جهانگير بر زبان فارسى و پرهيز او از تكلف در اداى سخن دلالت میكند. نويسنده عيبها و نقصها را به درستى گزارش میكند، اما از متناقضگويى و دروغپراكنى ميپرهيزد و رفتارهاى نيكو و هنرمندانه را آشكار میسازد و به آنها ميبالد. ديباچه و متن كتاب تا «نوروز هفدهم»، نوشته خود جهانگير است كه در درونمايه آنها را زير عنوانهايى ميگنجاند و گاهى گزارشهايش را درباره رويدادهاى خرد و كلان هر سال، به شعرهايى از خود يا ديگر شاعران ميآرايد.
گزارش محتوا
درونمايه اين كتاب بر اين دلالت میكند كه جهانگير بيشتر زندگى خود را در سفر به گوشه و كنار كشورش گذرانده و او با اين سفرها از وضع قلمرو خود آگاه ميشده و از اينرو، از پيشينيان خود پيشى گرفته است. وى در اين سفرها به هنگام فراهم آمدن زمينههاى عيش و عشرت، به شرح و توضيح آنها ميپرداخت. به سر بردن در مجلسهاى شرابخوارى و نغمهسرايى، از چيزهايى به شمار میرود كه نويسنده توزك با شور فراوان از آنها ياد میكند.
وى درباره جغرافياى هندوستان نيز سخن گفته و از هر سرزمين (ايالت) و ویژگیهاى آن (گستره، شمار و آيينهاى مردمان، آب و هوا، توليدات كشاورزى و درختان و ميوهها) جداگانه نام برده و از گونههاى حيوانات و حبوبات و طرز زندگى مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و كشمير و از مالوه تا گجرات راه پيمود و در همه اين سرزمينها «از سر تحقيق به تحرير» پرداخت.
موضوعهايى را كه جهانگير در كتابش بررسید، در چارچوب زير میتوان گنجاند:
- علم الحيوانات
- پيش از جهانگير، كسى در اینباره چيزى نميدانست، اما او سخنان نيكو و ارزشمند فراوان و عالمانهاى درباره اين موضوع در كتاب خود آورد كه آنها را درآمدى بر علم الحيوانات میتوان برشمرد؛ زيرا مهمترين مسئله در اين دانش، ویژگیها و خصال طبيعى حيوانات است كه توزك آنها را دربردارد و زمينه را براى شناخت ویژگیهاى تغييرپذير (خصلت تربيتپذيرى) حيوان فراهم میآورد.
- نقاشى
- مسلمانان، كشيدن نقش (نقاشى كردن) را حرام ميدانستند و از اينرو، اين فن در ميانشان گسترش نيافت، اما به هر روى بر پايه گزارشهاى تاريخى، آنان نيز در اين زمينه پيش رفتند و برخى از اميران و پادشاهان به گسترشش پرداختند. جهانگير نيز با توجه به گزارشهايش در اين كتاب، عاشق اين فن بود؛ چنانكه خود او را نقاشى چيرهدست میتوان برشمرد. او به گفته خودش از استادان نقاشى درگذشت و سبک هاى نقاشان را ميشناخت. بخش گستردهاى از توزك وى، گزارشها و ارزيابيهاى وى درباره نقشهاست.
- صنعت و صنعتگرى
- جهانگير اين پديده را نيز مهم ميشمرد و از اينرو، صنعت در روزگار وى بسيار پيشرفت كرد. توزك، توصيفهاى ريزبينانهاى درباره دستآوردهاى صنعتگرانى مانند خاتمكاران دربردارد.
- تحقيقات درباره اشيا
- نويسنده توزك به تحقيق درباره هر چيزى انگيزهمند بود. گزارشهاى كتاب بر اين دلالت میكند كه وى به جاهاى گوناگونى ميرفت و درباره چيزهاى ويژه آنجا كنجكاوى ميكرد و نويسندگانى را بر اين ميگماشت كه در هر نقطه كشور درباره چيزهاى شگفت و نادر و ديدنى گزارش دهند. وى همچنين درباره گفتههاى رايج ميان مردم تحقيقميكرد تا خود به درستى آنها پى برد. براى نمونه، توزك گزارش ميدهد كه مردم آن روزگار موميايى را مرهم زخم ميدانستند و جهانگير با آزمودن اين باور، نادرستياش را اثبات كرد.
- تكثرگرايى
- بر پايه گزارشهاى اين كتاب، جهانگير بهرغم اينكه درباره اسلام تعصب ميورزيد، پيروان همه دينها را با يكديگر برابر ميدانست و «صبحگاهان به سياق هندوان و شامگاهان به نهج ترسايان و ديگر گاه به راه زرتشتيان» رفتار ميكرد و به اندازهاى كه شيح عبدالحق دهلوى را پاس ميداشت، بزرگان هندوان جذروب گسائين را حرمت مينهاد و به هر روى، «ارباب ملل مختلف در وسعت آباد دولت بيبديلش جا داشتند».
- دانشگسترى و دانشدوستى
- آمد و شد دانشمندان نزد جهانگير از ديگر موضوعهاى جهانگيرنامه است. وى علمآموزى و عالمان را پاس مىداشت و در رواج دانش ميكوشيد. شمارى از روايتهاى كتاب، اين دعوى را اثبات میكند.
گفتنى است جهانگير از بازيگران بنگالى هندوستان نيز شگفتيزده ميشد و پارهاى از گزارشهاى او، درباره آنان است.
وضعيت كتاب
جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين كتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته ظهيرالدين محمد بابر به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در اینباره میتوان دانست. براى نمونه، نويسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه میتوان شمرد.
اين كتاب يكبار در لكهنو به چاپ سنگى مغلوط و بدون تاريخ منتشر شده و درونمايهاش در تاريخهاى هند مانند اقبالنامه جهانگيرى، سيرالمتأخرين و اويماق مغل و ديگر كتابهاى تاريخى آمده و نسخهاى خوشخط از آن تا آنجا كه خود جهانگير نوشته است، در كتابخانه آستان قدس هست كه با چاپ لكهنو بسيار اختلاف دارد و چيزهايى در اين نسخه هست كه در چاپ پيشگفته نيست. شايد نسخه چاپ شده در لكهنو، چكيده و پيراسته توزك جهانگيرى بوده باشد.
مصحح در پايان كتاب در بخش «حواشى و تعليقات»، درباره شمارى از واژگان يا جاها و نامهاى به كار رفته در متن توضيح ميدهد و واژهنامهاى درباره لغات سانكسريت و هندى، تركى و مغول و اصطلاحهاى فارسى آن عرضه میكند و نمايه كسان و جايهاى كتاب و فهرست منابع خود را نيز در همينجا ميگنجاند. فهرست درونمايه اثر و مقدمه ارزشمندو درازدامن مصحح درباره ویژگیهاى نويسنده و چندى و چونى كتاب در آغاز آن، دستيافتنى است. مهمترين ويژگى كتاب را، راستى و درستىِ گزارشهايش میتوان برشمرد.
همچنين، ترجمه مقدمه انگليسى آقاى بيوريچ بر ترجمه انگليسى بخشهاى يكم و دوم جهانگيرنامه و روش مصحح، در آغاز كتاب آمده است.
منابع مقاله
متن كتاب.
مقدمه مصحح كتاب.
گلچين معانى، احمد (فروردين و ارديبهشت 1355)، «توزك جهانگيرى»، وحيد، شماره 190 و 191.
(خرداد و تير 1353)، «نظرى به كتاب توزك جهانگيرى نسخه خطى كتابخانه آستان قدس رضوى و شرحى پيرامون بازيگران بنگالى و حوض حكيم على گيلانى»، هنر و مردم، شماره 140 و 141.