اخلاق و معاشرت در اسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '==گزارش محتوا== ' به '==گزارش محتوا== ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نويسنده در مقدمه، به بيان نقطهنظرهاى خود درباره امور مرتبط با مسئله مورد بحث در کتاب پرداخته است. | نويسنده در مقدمه، به بيان نقطهنظرهاى خود درباره امور مرتبط با مسئله مورد بحث در کتاب پرداخته است. | ||
نسخهٔ ۱۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۴
اخلاق و معاشرت در اسلام | |
---|---|
پدیدآوران | قائمی، علی (نويسنده) |
ناشر | اميری |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1364 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | آداب معاشرت اسلامی
اخلاق اجتماعی - جنبههای مذهبی - اسلام اخلاق اسلامی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 254 /ق2الف3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اخلاق و معاشرت در اسلام، اثر دكتر على قائمى، بررسى كوتاهى است در زمينه اخلاق و معاشرت مورد نياز بشر با تكيه به موضعگيرى اسلام كه به زبان فارسى و در سال 1364ش نوشته شده است.
ساختار
کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در ده بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.
نويسنده در پى آن است تا ديدگاه اسلام را در زمينه اخلاق عرضه كرده و نظر آن را در زمينه معاشرتهاى انسانى دريابد.
محتواى اين اثر، حاصل گردهمايى و تدوين يادداشتهايى است كه از حدود سالهاى 1353ش براى تأليف چهار جلد کتاب، تحت عنوان «ضوابطى براى روابط» جمعآورى شده است. نظر نويسنده در انتخاب اين عنوان، اين بوده كه انسان، داراى چهارگونه رابطه است: رابطه با خود، با آفريدگار، با ديگر انسانها و با ديگر پديدهها و طبعا در نظام حيات اسلامى، براى هريك از اين روابط، ضوابطى در نظر گرفته شده كه يك فرد مؤمن و پايبند به مكتب اسلام، سعى دارد آنها را مورد توجه و رعايت قرار دهد. اين کتاب، بهحقيقت، ضوابط انسان را با ديگر انسانها مورد نظر قرار داده و اصولى را در اين زمينه ارائه خواهد كرد و بر اين اساس، از لحاظ رديف مباحث عرضهشده در فوق، در سومين رديف قرار مىگيرد.
نويسنده در راه تدوين اين اثر، سعى نموده است با مراجعه به منابع اصيل اسلامى كه فهرستى از آنها در کتاب آمده است، مطالبى را استخراج كرده و به رشته تحرير درآورد.
شيوه نگارش وى، بسيار ساده و به زبانى قابل فهم براى اكثريت خوانندگان مىباشد و در اين اقدام، مراقبت داشته كه اين اثر، حتى نوسوادان و دارندگان سواد مكتبى را نيز سودمند افتد. سعى وى بر اين است كه مباحث، مبتنى بر آيات و روايات و با رعايت اصل اختصار باشد.
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه، به بيان نقطهنظرهاى خود درباره امور مرتبط با مسئله مورد بحث در کتاب پرداخته است.
در بخش اول، پيرامون حيات اجتماعى انسان بحث شده است. اين بخش، در حقيقت، مقدمهاى براى ورود در بحث اخلاق و معاشرت بوده و در دو فصل، گردآورى شده است:
فصل اول، در مورد اجتماعى بودن انسان است كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، بحث از اين است كه ما به ديگران وابستهايم و حيات جمعى به دليل فطرت، تأمين نياز و شكوفايى انسان امرى ضرورى بوده و اين ضرورت، حتى از ديدى به جبر كشانده مىشود، آنگاه از جنبه عقلانى، حيات جمعى كه مابهالتفاوتى بر حيات حيوانى است، سخن گفته شده و تأثير اجتماع بر فرد، در جنبههاى رفتار و تشكيل آن، انتقال ارزشها و آموزش مقررات و تعديل تمنيات مطرح گرديده و با ذكر خطر تنهايى و حاصل حيات اجتماعى، بحث به پايان رسيده است.
نويسنده در فصل دوم، از لزوم ضابطه و اخلاق براى حيات جمعى بحث كرده و مسئله تصادم انسانها در حيات جمعى و ضرورت وجود ضوابط را براى او مطرح نموده است. در اين طرح، امكان حيات مسالمتآميز، حفظ آزادىهاى طبيعى، كيفر متجاوزان، تأمين و بقاى مدنيت و حفظ صلاح كلى، مورد بررسى قرار گرفته و تحليل جامعهشناسان در اين مورد عرضه شده است، سپس به بيان مبانى و منابع اين ضوابط پرداخته شده و از اخلاق و فوايد وجودى بحث به ميان آمده و با بيان ضرورت گسترش آن، فصل، خاتمه پذيرفته است.
بخش دوم كه معرفى اخلاق و اهميت آن را بر عهده دارد، در سه فصل عرضه شده است. فصلى از آن، تحت عنوان تعاريف و بررسىهاست كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، به تعاريف اخلاق و بررسى آنها پرداخته و آنگاه، فرق بين اخلاق و آداب، وظيفه، واقعيت و مذهب مطرح گرديده و ارزش و اصالت اخلاق و ريشه و زيربناى آن بيان شده است.
فصلى ديگر، در مورد ملاكها در حسن و قبح اخلاقى بوده و نظراتى كه در اين رابطه وجود دارند از لذت، ميل طبيعى، جنبه انتفاعى، ملاك جمع، تشخيص عالمان، نظر دولت، ديد اسلامى و... در آن مطرح و به تحليل آنها پرداخته شده و بحث با تحليل ديگرى از نظريهها، خاتمه يافته است.
فصل آخر، در مورد فوايد و اهميت اخلاق بوده و در آن كوشيده شده تا مواردى كه در اين جنبه قابل ذكرند، بيان شود و با ذكر حاصل اخلاق و اهميت امروزى آن، فصل، به پايان رسيده است.
در بخش سوم، رابطه اسلام و اخلاق، در چهار فصل زير مطرح شده است:
فصلى از آن، در زمينه اهميت اخلاق از نظر اسلام است كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، نشان داده شده كه اتمام مكرمتهاى اخلاقى، راز بعثت انبياء و نيز پيامبر ماست(ص)، آنگاه به دستهبندى مسائل اخلاقى بر اساس روايات پرداخته و فوايد و آثار آنها برشمرده شده و سرانجام، با ذكر تعبيرهايى از حسن خلق و آثار آن در جامعه و توصيههاى اسلام به رعايت اخلاق، فصل، به پايان رسيده است.
دومين فصل، تحت عنوان مقاصد و منابع اخلاق اسلامى است كه در آن پس از بيان مقاصد كلى و اساسى اخلاق در اسلام، جزئيات مقاصد و اهداف آن از دو جنبه فردى و اجتماعى مطرح شده و با ذكر منابع، اهداف اين فصل به خاتمه رسيده است.
در سومين فصل، تحت عنوان اصول و ضوابط اخلاقى، پس از ذكر مقدمهاى، كوشش شده است تا نقاط اشتراك انسانها در عرصه حيات برشمرده شده و لااقل 20 اصل در زمينه اخلاق اسلامى ذكر و ميزان و معيارى كه در رفتار اخلاقى از نظر اسلام مطرح است، معرفى شود.
در بخش چهارم، ويژگىهاى اخلاقى يك مسلمان، در ضمن چهار فصل زير، مورد بررسى قرار گرفته است:
فصل اول، در مورد طبيعت و خوى يك مسلمان است و در آن از سجاياى اخلاقى، خواستارى او، زبان و كلامش، موضع او در برابر امور، رابطه او با انسانها و اسرار او، رسيدگى به كار مردم و پرهيز او در اين رابطه، بحث و اظهار نظر شده است.
در فصل دوم، بحث در رابطه با مشى و رفتار يك مسلمان بوده و در آن، پس از ذكر مقدمهاى، ويژگىهاى رفتارى او، مشى او در برخورد و معاشرت با مردم و موضعگيرى او در حين اختلافات برشمرده شده است.
فصل سوم، در مورد نوع معاشرتها و برخوردهاى اوست و نويسنده در آن نشان داده است كه در زمينه تكاليف، برخوردها، روابط با مردم، معاملات و لغزشها، يك مسلمان چه شيوهاى دارد و از چه امور و مسائلى خوددارى مىكند و بالاخره آخرين فصل، در مورد مواضع اوست و در آن نشان داده شده است كه در زمينههاى گوناگون، چه مواضعى را اتخاذ خواهد نمود. در اين قسمت، شيوه رفتارش در نشستوبرخاستها، حضور او در مجالس، تصميمگيرى در برابر امور لغو، حضورش در برابر ظالم و مظلوم و در برابر آيات الهى، مورد بحث قرار گرفته است.
در بخش پنجم، معاشرت در خانواده، در سه فصل بيان شده است:
نويسنده در فصل اول، پس از بيان اهميت و وظايف خانواده، از روح خانواده و اساس روابط آن بحث كرده و يادآور شده است كه اساس روابط، بايد مبتنى بر احترام، محبت و مودت، بيان خوش، همدردى و تفاهم باشد، آنگاه ضمن بيان كيفيت معاشرت مرد با زن از ديد اسلام، راجع به زنان و موضعگيرىهايى كه بايد در قبالشان صورت گيرد سخن گفته و متقابلا وظيفه معاشرتى زن با شوهر را مطرح كرده است.
وى در فصل بعدى، پس از بيان ضرورت تربيت، از اساس معاشرت با كودكان بحث كرده و در آن از پذيرش و احترام، نيكى به كودك، محبت به او، شادى و خوشرفتارى، رعايت اعتدال، وفاى به عهد و ايجاد جرأت و قدرت در او بحث كرده و آنگاه از توجه خاص اسلام به دختر سخن رانده است.
فصل سوم، در مورد وظيفه معاشرتى فرزندان با و الدين است كه اساس آن مبتنى بر احترام و تواضع، اطاعت در نيكى، همدلى و بذل، شكر و رعايت بوده و در ادامه، از وظيفه معاشرتى با مادر سخن گفته شده و خوددارىهاى اخلاقى در اين جنبه و عاق و الدين نيز بررسى گرديده است.
بخش ششم، در سه فصل زير خلاصه شده است:
فصل اول، در مورد معاشرت با ارحام و مسئله خويشاوندى در اسلام، درجات و مراتب آن، نوع حقوق معاشرتى، فوايد صله رحم و زيان قطع آن، شيوههايى كه در صله رحم مطرح است، پرهيزها در اين راه و هشدارهايى براى مسلمانان است.
فصل دوم، پيرامون معاشرت با همسايه و اهميت آن و نقشى است كه همسايه در زندگى افراد دارد، سپس توصيههايى كه درباره همسايه از حضرات معصومين(ع) مطرح است ذكر و وظايفى كه از نظر اسلامى درباره آنها داريم، برشمرده شده است، آنگاه از همسايه بد و نوع موضعگيرى در قبال آنها، سخن رفته است.
فصل آخر، درباره معاشرت با دوستان مؤمن بود و نويسنده سعى دارد به مناسبت اهميت اين مبحث، كمى بيشتر درباره آن بحث كند. توصيهها به انتخاب دوست، اثر دوست درباره انسان، انواع دوست، كسانى كه حق نداريم با آنان دوست شويم، وظايف ما درباره دوست و پرهيزها در معاشرت و مراقبتها، از ديگر مباحث اين فصل است.
بخش هفتم، داراى چهار فصل به ترتيب زير مىباشد:
فصل اول، پيرامون روابط مؤمنان بوده و در آن، پس از ذكر مقدمه، از اهميت مسئله روابط و اينكه اين روابط با چه كسانى بايد باشد بحث شده است.
در فصل دوم، از شيوههاى اسلامى برخوردها بحث شده و در آن ذكر گرديده كه برخورد دو برادر مسلمان با چه شرايط و خصوصياتى بايد باشد.
فصل سوم، در زمينه وظايف مؤمنان نسبت به يكديگر بوده و در آن از مطالبى چون بزرگداشت حق مؤمن، دوست داشتن او، ادخال سرور در دل مؤمن، سير كردن و پوشاندن او، قضاى حوائج وى، نصرت او، مواسات و ايثار با او، موعظه و مشاوره و... بحث به ميان آمده است.
در فصل آخر كه پيرامون پرهيزها در معاشرت اسلامى مىباشد، مطرح شده است كه مسلمان، حق آزار و ستم، تحقير و تمسخر، غش و خيانت، غيبت و بهتان و... را نخواهد داشت.
در بخش هشتم، در ضمن چهار فصل زير، معاشرت با خانه و افراد اجتماع مورد بررسى قرار گرفته است:
در فصل اول، معاشرت و اصول آن در اين رابطه مورد بررسى قرار گرفته است. اين اصول، عبارتند از: طلاقت وجه، افشاى سلام، رعايت احترام، اهتمام به امور مسلمين، اصلاح بين مردم، ارشاد آنها و...
فصل دوم، در مورد خوددارىها در معاشرت است و در آن از دامنه خوددارىها شامل خوارى و طرد، عيبجويى و تمسخر، سخنچينى و غيبت، بددهنى و ناسزاگويى و... بحث شده است.
فصل سوم، پيرامون معاشرت با ايتام است و در آن توصيههايى درباره ايتام شده است و آخرين فصل، سخنى از معاشرت با فقرا و مستمندان، حق فقير، انفاق و رسيدگى به آنها و وظايفى است كه درباره فقرا داريم.
بخش نهم، در سه فصل زير تنظيم شده است:
در فصل اول، معاشرت با زيردست و زبردست بررسى شده و در آن، نحوه معاشرت با عالم، معلم، فرماندار، حاكم، مهمان، كارگر و مستخدم، مورد بررسى قرار گرفته است.
در فصل دوم، از معاشرت با محرومان و افتادگان جامعه بحث شده و در آن، از وظايفى كه در اين رابطه با ضعيفان، بيماران، مظلومان، اسراء و بردگان، نارسايان، بدهكاران و افرادى از اين قبيل وجود دارد، سخن رفته است.
در فصل سوم، از كفار و تبهكاران بحث به ميان آمده است.
آخرين بخش، سه فصل زير را در خود جاى داده است:
فصل اول، در مورد سازندگى در خود بوده كه در آن، ضمن بيان مقدمهاى در ضرورت خودشناسى و خودسازى، نكات و شرايطى كه در اين رابطه قابل ذكرند، مطرح شده است.
فصل دوم، در زمينه مراقبتهايى است كه آدمى در رابطه با خود بايد مورد نظر داشته باشد و در آن، از دامنه مراقبتها در حيات فردى و جمعى و در رابطه با دنيا بحث شده است و آخرين فصل، در زمينه نوع برخوردها و روابطى است كه فرد بايد با ديگران داشته باشد و در آن، از مسئله همنشينىها، خيرخواهىها، حفظ آبرو و نيز از پرهيزهايى كه در اين رابطه قابل ذكرند، بحث شده است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب در انتهاى کتاب آمده و کتاب فاقد پاورقى است.
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.