أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبيسعيد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'روستاي' به 'روستای') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از =}}'''اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابى سعيد'''، به قلم [[محمد بن منور ميهنى]] است و يكى از شاهكارهاى نثر فارسى به شمار مىرود و به لحاظ ارزش هنرى و چيرهدستى نويسنده در اساليب گوناگون بيان و شيوه داستانپردازى و انتخاب كلمات، در صدر ميراث ادبى زبان فارسى قرار دارد. | | پیش از = | ||
}} | |||
'''اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابى سعيد'''، به قلم [[محمد بن منور ميهنى]] است و يكى از شاهكارهاى نثر فارسى به شمار مىرود و به لحاظ ارزش هنرى و چيرهدستى نويسنده در اساليب گوناگون بيان و شيوه داستانپردازى و انتخاب كلمات، در صدر ميراث ادبى زبان فارسى قرار دارد. | |||
اثر حاضر، زندگىنامه عارف بزرگ و انسان نمونه تاريخ فرهنگ ايران، ابوسعيد بن ابى الخير ميهنى است كه در تاريخ عرفاى ايران والاترين جايگاه را داراست. اين کتاب، تنها، زندگىنامه ابوسعيد نيست، بلكه يكى از برجستهترين منابع تاريخ تصوف ايران و يكى از مهمترين اسناد تاريخ اجتماعى اين سرزمين در يكى از مهمترين ادوار تاريخ ايران نيز به شمار مىرود. | اثر حاضر، زندگىنامه عارف بزرگ و انسان نمونه تاريخ فرهنگ ايران، ابوسعيد بن ابى الخير ميهنى است كه در تاريخ عرفاى ايران والاترين جايگاه را داراست. اين کتاب، تنها، زندگىنامه ابوسعيد نيست، بلكه يكى از برجستهترين منابع تاريخ تصوف ايران و يكى از مهمترين اسناد تاريخ اجتماعى اين سرزمين در يكى از مهمترين ادوار تاريخ ايران نيز به شمار مىرود. |
نسخهٔ ۱۲ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۰
اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابي سعيد | |
---|---|
پدیدآوران | محمد بن منور (نويسنده) شفیعی کدکنی، محمدرضا (تصحيح و تنظيم) |
عنوانهای دیگر | اسرار التوحید |
ناشر | آگاه |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 7 |
موضوع | ابوسعید ابوالخیر، 357 - 440ق.
تصوف نثر فارسی - قرن 6ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 278/8 /الف25 م3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابى سعيد، به قلم محمد بن منور ميهنى است و يكى از شاهكارهاى نثر فارسى به شمار مىرود و به لحاظ ارزش هنرى و چيرهدستى نويسنده در اساليب گوناگون بيان و شيوه داستانپردازى و انتخاب كلمات، در صدر ميراث ادبى زبان فارسى قرار دارد.
اثر حاضر، زندگىنامه عارف بزرگ و انسان نمونه تاريخ فرهنگ ايران، ابوسعيد بن ابى الخير ميهنى است كه در تاريخ عرفاى ايران والاترين جايگاه را داراست. اين کتاب، تنها، زندگىنامه ابوسعيد نيست، بلكه يكى از برجستهترين منابع تاريخ تصوف ايران و يكى از مهمترين اسناد تاريخ اجتماعى اين سرزمين در يكى از مهمترين ادوار تاريخ ايران نيز به شمار مىرود.
تاريخ تأليف کتاب، به نظر ژوكوفسكى، ميان 553ق و 559ق و به عقيده استاد بهمنيار، ميان 580ق و 570ق(ترجيحا 574ق) است.
ساختار
کتاب، شامل يك مقدمه و سه باب است. بنياد کتاب، مانند اغلب زندگىنامههاى مشايخ تصوف، بر روايات شفاهى يا كتبى رايج در ميان اهل خانقاه و ارباب تصوف استوار شده است.
گزارش محتوا
اين کتاب، علاوه بر ارزشهاى تاريخى و اجتماعى، بهعنوان يك سند برجسته تاريخ تصوف ايران و منبع درجه اول، در باب زندگىنامه و اقوال بسيارى از مشايخ تصوف خراسان به شمار مىرود. ارزش عرفانى کتاب، به حدى است كه هيچكس نمىتواند، شكلگيرى و پيدايش و تكامل عرفان خراسان را مورد مطالعه قرار دهد، بىآنكه به اطلاعات موجود در اين کتاب بپردازد.
زندگى در خانقاه، شيوه معيشت عارفان و حكايات و سخنان ايشان، در اين کتاب بهگونهاى دقيق ثبت و توصيف شده است. اصطلاحات عرفانى نيز در اين کتاب به دقت مورد بحث قرار گرفته است. با دقت و تأمل در «اسرار التوحيد» مىتوان دريافت كه پيام ابوسعيد، دورى از ريا و با اخلاص زندگى كردن است. وى معتقد است رنجهايى كه انسان تحمل مىكند، نتيجه خودخواهى و ظاهرسازى اوست.
پيام ابوسعيد، نفى خودخواهى و نفسپرستى است؛ نفسى كه سرچشمه همه پليدىهاست؛آن هم نه از راه نفى زندگى و زيبايىهاى آن، بلكه از طريق تهذيب و تربيت نفس. بهطور كلى پيام ابوسعيد، درس انساندوستى، خوشبينى، شادى، اميد، ترك تعصب، آزادگى، هوشيارى و روشنبينى، ديگران را بر خود مقدم داشتن، راستى با حق و دوستى با خلق خداست.
مؤلف «اسرار التوحيد» اين همه را نه در قالب كلماتى خشك و بىروح و به طريق پند و اندرز، بلكه در ضمن حكايتهاى شيرين، بيان و ابلاغ مىكند، البته در اين کتاب از كرامات و خوارق عادات ابوسعيد نيز سخن رفته است كه خواننده مىتواند، آنها را ناديده انگارد و از كنار آنها به آسانى بگذرد، اما آنچه «اسرار التوحيد» را جان و جلوه و جمال مىبخشد، حكايتهايى است كه حاوى جوهر آموزشهاى انسانى ابوسعيد است. ابوسعيد، نه تنها با مسلمانان و همكيشان خود، كه با تمامى خلق خدا بر سر مهر است. براى او قلب، ملاك كارهاست و راحت رساندن به خلق را نزدیک ترين راه رسيدن به خدا مىداند.
در اينجا مناسب است منتخباتى از کتاب آورده شود تا جنبه عرفانى ابوسعيد بيشتر معلوم گردد:
اندرين جهان آمدى گريان و مردمان مىخنديدند؛ جهد كن تا بميرى خندان و مردمان همى گريند.
ما آنچه يافتيم به بيدارى شب و بىداورى سينه و بىدريغى مال يافتيم.
پرسيدند كه صوفىاى چيست، گفت: آنچه در سر دارى، بنهى و آنچه در كف دارى، بدهى و آنچه بر تو آيد نجهى.
هفتصد پير از پيران در طريقت سخن گفتهاند؛ اول، همان گفت كه آخر، اما عبارت مختلف بود و معنى يكى بود كه «التصوف ترك التكلف» و هيچ تكلف تو را بيش از تويى نيست كه چون به خويشتن مشغول شدى، از او بازماندى و صدها عبارت ديگر كه همگى مبين آن است كه شخص بايد از خودپرستى آزاد گردد؛ يعنى پرستش خود را كه شهوت و جاهطلبى و تحقير ديگران و غرور، شعار آن است، ترك گويد و حقيقت خود را كه در واقع مظهر خداست و از شائبه شهوت پاك است، دريابد.
ستيزگى و نفاق و شقاق و جنگ هفتاد و دو ملت، همه، از خودپرستى و نشناختن نفس پيش آمده است، پس به موجب اين تعليم بايد رجوع به نفس كرده و در اصلاح حال خويش كوشيده و آئينه ضمير را از آلودگىها پاك نمود و در واقع جهاد اكبر همين است. اين نوع رجوع به حقيقت نفس و تهذيب آن از آلودگىها و تربيت آن، به واسط مطالعه و تأمل و انديشه و ذكر و رياضت ممكن است.
جنبه ادبى کتاب:
اين کتاب، در ميان آثار منثور ادبيات فارسى، به لحاظ هنرى و ادبى، از جمله شاهكارهاست؛ بهگونهاى كه مىتوان آن را در كنار «تاريخ بيهقى» و «تذكرة الاولياء» قرار داد. به نظر استاد كدكنى اگر به فرهنگى كه از لغات و تركيبات اين کتاب فراهم آمده است، توجه كنيم، تنوع واژگان زبان مؤلف را با در نظر گرفتن حجم کتاب، در وسيعترين حد ممكن مىبينيم و اين خود، گواهى است بر ميزان بلاغت و هنر انتخاب و احضار كلمات كه يكى از مهمترين معيارها در آفرينش ادبى به شمار مىرود.
گذشته از چيرگى او در گزينش واژهها و احاطه وى بر موارد خاص، استفاده از ساختارهاى نحوى، ميزان خلاقيت وى در حوزه تصاوير، درخور كمال توجه است؛ بىآنكه مانند اغلب معاصران خويش، گرفتار استفاده از استعارههاى زبان شعر شود و يا به افراط در آوردن مجاز و استعاره بپردازد.
در ادبيات فارسى، كتب قصص و حكايات بسيارى وجود دارد، اما در كمتر کتابى مانند«اسرار التوحيد» به فن داستانپردازى به معنى دقيق كلمه، توجه شده است. در اين کتاب، بسيارى از داستانها، داراى نوعى پىرنگ داستانى است و مؤلف در توصيف فضاى داستان و حالات قهرمانان و انتخاب لحن مناسب در گفتوگوهاى ايشان، اعجاز مىكند.
يكى ديگر از مظاهر هنر نويسندگى مؤلف، قدرتى است كه در ترجمه عبارات عربى از خود نشان داده است كه در عين برخوردارى از دقت، در كمال زيبايى است. يكى از باارزشترين جنبههاى ادبى کتاب، نقل نمونههايى از شعر فارسى دوران نخستين و آغاز شعر درى است كه در نزد مورخان ادبيات و بهويژه مورخان شعر عرفانى، مهمترين سند تاريخى به شمار مىرود.
جنبه تاريخى کتاب:
اين کتاب به لحاظ دارا بودن بعضى از حوادث تاريخى، از قبيل فتنه غزان در خراسان و دشت خاوران، يكى از اسناد مهم تاريخى عصر به شمار مىرود، ولى متأسفانه چون گاهى مؤلف در بعضى از مسائل تاريخى، تكيه بر روايات شفاهى دارد، دچار اشتباه مىشود؛ با اين همه، در وصف جزئيات مسائل زندگى شهرى و روستایى و آداب و رسوم رايج در ميان مردم و طرز معاش آنان، از نوع غذاها و لباسها و خانقاهها و رباط و كوچهها و بازارها و مساجد و مدارس و كليساها و شيوه زندگى اقليتهاى مذهبى در خراسان و نيشابور قرن پنجم، سند معتبر و بىهمتايى است كه مورخان اجتماعى تاريخ ايران، بيشتر تكيه و استنادشان بر اطلاعات حاصل از اين کتاب است.
جنبه زبانى کتاب:
«اسرار التوحيد» با اينكه در صدر نوشتههاى قرن ششم قرار دارد، با اين همه جايگاه تاريخى و سبک ى آن، قرن پنجم و گاه چهارم است. نثر ساده در قرن پنجم، بهترين ادوار خود را گذرانده و مىتوان گفت كه سادگى و در عين حال، ورزيدگى و پختگى، در اين رشته نوشتهها، بهطور چشمگير ديده مىشود.
در اين کتاب، برخى از كلمات اضافه و ربط، بهگونهاى استعمال شده است كه در عصر حاضر، معمول نيست، مانند:
- «با» به معنی «به»: «ما را از سر كوه، با سر كوه آوردند به فضل خويش»؛
- «با» در معنی «بر»: «شيخ چون اين كلمه بگفت، با سر سخن رفت»؛
- «بر» در معنی «نزد»: «حسن، بر قصاب شد و گفت تو را شيخ مىخواند»؛
- «هركدام» به جای «هرچه»: «با شادى هركدام تمامتر پيش شيخ آمد».
گاه، علامت مفعول صريح؛ يعنی «را» قبل از صفت و پس از موصوف آورده شده است: «در كتب يافته كه خداى را تعالى فرشتگانند كه سرنگون عبادت كنند».
وضعيت کتاب
اين کتاب كه با مقدمه و تصحيح و تعليق آقاى شفيعى كدكنى، در دو مجلد به زيور طبع آراسته شده، در واقع چهارمين ويرايش از کتاب «اسرار التوحيد» است. نخستين ويرايش آن، به همت ژوكوفسكى، نزدیک نود سال پيش انجام گرفت. دومين طبع آن به دست استاد احمد بهمنيار و سومين ويرايش آن، به كوشش ذبيح الله صفا پايان پذيرفت. به نظر دكتر شفيعى، چاپ استاد صفا بر پايه تلخيص آشفتهاى از «اسرار التوحيد» فراهم آمده است.
تصحيح استاد كدكنى، نه تنها از هر لحاظ بر چاپهاى پيشين برترى دارد، بلكه بايد گفت كه نمونه ارزشمندى از تصحيح و تحشيه متن، بهطور كلى است. بىترديد مىتوان گفت كه هيچيك از ويرايشهاى پيشين «اسرار التوحيد» از نظر يادداشتها و تعليقات نمىتواند، به پاى متن ويراسته دكتر شفيعى برسد. يادداشتهاى بسيار سودمند كه درباره ابوسعيد و خاندان او و پيروان او و پايگاه او و روزگار و محيط زندگى و خانقاه وى و درباره تصوف نوشته شده، همگى نمودارى است از كوششهاى بسيارى كه دكتر شفيعى براى بهتر عرضه كردن اين متن داشته است.
«فهرست اعلام متن»، «فهرست اماكن»، «فهرست فرق و جماعات» و «فهرست كتب در متن»، در پايان جلد اول ذكر شده است.
جلد دوم کتاب، مشتمل است بر:
- «فهرست مطالب»؛
- «تعليقات»؛
- «فهرستها»(شامل فهرستهاى آيات، احاديث، اقوال مشايخ و اوليا و امثال و حكم، اقوال شيخ به زبان عربى، دعاها و جملههاى دعايى، شعرها و مصراعهاى عربى، شعرها و مصراعهاى فارسى، تركيبات و عبارات عربى، لغات و تركيبات و تعبيرات، لغات و تركيبات و تعبيرات نسخهبدلها، امثال و مثلوارهها و...).