أحكام الأموات إلی حين الدفن و الانصراف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
و نيز هنگام بيمارى ناله و ضجه را ترك كند، بر بيمارى شكر و از آن شكايت نكند، تا مىتواند به بيماران خدمت و از آنها عيادت نمايد، بيمار و اولياى او كه به عيادت بيمار مىآيند را مانع نشود و از مردم بخواهد كه براى مريض دعا كنند و از تربت امام حسين(ع) براى شفا بهره گرفته شود و براى سلامتى بيمار صدقه و دعا فراموش نگردد. | و نيز هنگام بيمارى ناله و ضجه را ترك كند، بر بيمارى شكر و از آن شكايت نكند، تا مىتواند به بيماران خدمت و از آنها عيادت نمايد، بيمار و اولياى او كه به عيادت بيمار مىآيند را مانع نشود و از مردم بخواهد كه براى مريض دعا كنند و از تربت امام حسين(ع) براى شفا بهره گرفته شود و براى سلامتى بيمار صدقه و دعا فراموش نگردد. | ||
مبحث دوم، حول موضوع احتضار نگاشته شده است و احتضار اين گونه تعريف شده است: به خاطر اينكه در لحظه مرگ ملايكه، ارحام بيمار و مردم گرد او جمع مىشوند اين لحظات، حال احتضار گفته مىشود و به دليل اينكه روح از بدن محتضر مىخواهد بيرون گردد، حال نزع گفته مىشود. مستحب است بيمار در حال احتضار اميدش به خداوند بيش از ترسش باشد، و ديگران نسبت به او حسن ظن داشته باشند؛ | مبحث دوم، حول موضوع احتضار نگاشته شده است و احتضار اين گونه تعريف شده است: به خاطر اينكه در لحظه مرگ ملايكه، ارحام بيمار و مردم گرد او جمع مىشوند اين لحظات، حال احتضار گفته مىشود و به دليل اينكه روح از بدن محتضر مىخواهد بيرون گردد، حال نزع گفته مىشود. مستحب است بيمار در حال احتضار اميدش به خداوند بيش از ترسش باشد، و ديگران نسبت به او حسن ظن داشته باشند؛ هرچند كه او سخن كفر نيز بر زبان براند. | ||
مستحب است كه كنار بستر محتضر، سوره صافات، يس، احزاب و آيه الكرسى و... خوانده شود. | مستحب است كه كنار بستر محتضر، سوره صافات، يس، احزاب و آيه الكرسى و... خوانده شود. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در پايان اين رساله، صفحاتى چند در آداب و بايستههاى مسائل و مراسم عزادارى از سوى بازماندگان ميت، نوشته شده است. | در پايان اين رساله، صفحاتى چند در آداب و بايستههاى مسائل و مراسم عزادارى از سوى بازماندگان ميت، نوشته شده است. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۳
احکام الاموات الی حین الدفن و الانصراف | |
---|---|
پدیدآوران | کاشفالغطاء، جعفر بن خضر (نويسنده) |
ناشر | مؤسسه کاشف الغطاء العامة |
مکان نشر | نجف اشرف - عراق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رسالة في أحكام الأموات تأليف شيخ جعفر كاشف الغطا است، و در موضوع آداب و احكام فقهى - اخلاقى تدفين ميت، به زبان عربى، و در 63 صفحه نگاشته شده است.
انگيزه تأليف
نويسنده انگيزه خود را از نگاشتن اين اثر چنين مىنويسد: برخى از پارسايان و اهل صلاح بارها و به اصرار از من خواستند تا رسالهاى در احكام اموات مشتمل بر واجبات، محرمات، و امور جايز بنويسم؛ من نيز احكام پيرامون مسائل تجهيز و تكفين ميت را گرد آورده و نوشتم.
ساختار
اين کتاب، شناختنامهاى است از روش تجهيز و تدفين شيعى ميت. روش کتاب بيشتر توصيفى است و اندكى نيز در آن از استدلال بهره گرفته شده و مشحون از روايات رسول خدا(ص) و ائمه معصومين(عليهمالسلام) مىباشد.
گزارش محتوا
اين متن فتوايى فقهى، حول سيزده مبحث گردآورى شده است. مباحث، بيشتر حاوى مسائل فقهى است؛ اما مؤلف در مبحث نخست مقدماتى را ذكركرده كه حاوى پيام اخلاقى است و در آن سفارش شده كه: مؤمن به خاطر سلامتى خود بايد شكرگزار باشد و در پى عافيت و درك ارزش آن برآيد؛ حسن ظن به خداوند داشته باشد؛ در حال سلامتى و بيمارى براى مرگ آمادگى حاصل كند (كسى كه مىخواهد بدين خواسته دست يابد بايد امورى از اين دست را نصب العين خود قرار دهد: همواره قيامت و رجعت به بارگاه الهى را به ياد آورد، لحظه به لحظه كشيك نفس خويش را كشد و احوالات آن را رصد نمايد، اعمالش را طورى انجام دهد كه گويا آخرين عمل خود را به انجام مىرساند، در حالى كه بهرهمند از نعمت سلامتى است وصى انتخاب كرده و وصيت نمايد، همواره در حال سلامتى و بيمارى رو به قبله بخوابد و لوازم كفن، حنوط، غسل و قبر خود را خويش فراهم آورد.
هر از چند گاهى از منزل به سوى گورستان و ويرانههاى بيرون برود و وضع گذشته و حال آنها را در خاطر خود مرور نمايد).
و نيز هنگام بيمارى ناله و ضجه را ترك كند، بر بيمارى شكر و از آن شكايت نكند، تا مىتواند به بيماران خدمت و از آنها عيادت نمايد، بيمار و اولياى او كه به عيادت بيمار مىآيند را مانع نشود و از مردم بخواهد كه براى مريض دعا كنند و از تربت امام حسين(ع) براى شفا بهره گرفته شود و براى سلامتى بيمار صدقه و دعا فراموش نگردد.
مبحث دوم، حول موضوع احتضار نگاشته شده است و احتضار اين گونه تعريف شده است: به خاطر اينكه در لحظه مرگ ملايكه، ارحام بيمار و مردم گرد او جمع مىشوند اين لحظات، حال احتضار گفته مىشود و به دليل اينكه روح از بدن محتضر مىخواهد بيرون گردد، حال نزع گفته مىشود. مستحب است بيمار در حال احتضار اميدش به خداوند بيش از ترسش باشد، و ديگران نسبت به او حسن ظن داشته باشند؛ هرچند كه او سخن كفر نيز بر زبان براند.
مستحب است كه كنار بستر محتضر، سوره صافات، يس، احزاب و آيه الكرسى و... خوانده شود.
اگر جان كندن بر او سخت تمام مىشود، مستحب است محتضر را جايى كه معمولاً او در آنجا نماز مىخوانده، ببرند. و نيز مستحب است افراد جنب و زنان حائض و نفساء كنار محتضر حاضر نشوند.
در مبحث سوم، خروج روح از بدن بررسى شده، و به نجس بودن بدن غير معصوم به محض خروج روح از آن اشاره شده است. مستحب است در اين هنگام، ولى ميت يا يكى از اطرافيان (كه مؤمن باشد) چشمها و دهان ميت را ببندد.
مبحث چهارم حول مبحث تجهيز ميت؛ يعنى فراهمآورى اسباب تشييع ميت به سمت مقر و قبر و خبر كردن مؤمنين جهت تشييع تدوين شده است.
عنوان مبحث پنجم غسل اموات است. ذيل اين عنوان فصول ششگانه ذيل بررسى شده است:
بيان غسل ميت و غسلدهنده آن، (بر همه افراد واجب است كه ميت را غسل دهند؛ اما اگر كسى چنين كارى انجام داد از ديگران ساقط مىگردد)، در صورتى غسل ميت بر همگان واجب مىگردد كه او مؤمن يا به حكم مؤمن باشد.
در ادامه مطالبى از قبيل: كسانى كه غسل داده نمىشوند مثل: كافر، شهيد و...، آبهاى سهگانه غسل (آب سدر، آب كافور، آب قراح)، چيزى كه ميت در آن و روى آن غسل داده مىشود، حقيقت غسل و اينكه غسل ميت شبيه غسل جنابت است و به دو گونه ترتيبى و ارتماسى صورت مىپذيرد، مورد بحث قرار گرفتهاند
عنوان مبحث پنجم «تحنيط» است، ذيل اين عنوان، استحباب كشيدن تربت امام حسين(ع) به بدن ميت و... مطرح شده است.
در مبحث ششم به نوع، اندازه و عدد پارچههايى كه به عنوان كفن براى ميت آماده مىگردد، اشاره شده است.
مبحث هفتم حول موضوع نماز ميت، در چهار فصل گرد آمده است: نماز ميت بر مؤمن عاقل و بالغ واجب مىگردد، كسى كه فاقد اين شرايط است نماز از او پذيرفته نمىشود، بر مؤمن اصالتاً و بر كسى كه در جامعه اسلامى است به تبع اينكه مؤمن است و... نماز خوانده مىشود، در صورت امكان به گونه ايستاده بايد بر ميت نماز خوانده شود و در غير اين صورت مىشود نشسته و...، نماز گزارد. در ادامه پيرامون نماز جماعت، طهارت لباس و بدن نمازگزار بر ميت و... نيز مطالبى ديگر مطرح شده است.
عنوان مبحث هشتم دفن است. در اين عنوان موضوعاتى از قبيل استحباب آماده كردن ميت با دست خود قبر خويش را، اينكه ميت بايد در قبرستان مؤمنين دفن گردد و شريفترين مكانها (به جز مساجد) براى او در نظر گرفته شود و كراهت اينكه خاک غير قبرش بر او ريخته شود مطرح شدهاند.
در مبحث دهم ولايت مورد بررسى قرار گرفته و در آن ايمان، عقل، بلوغ و حضور، شرط دانسته شده است.
در مبحث يازدهم پيرامون كسانى كه در بحث ميت به مؤمن ملحق مىشوند پرداخته شده است. در اين مبحث كسانى كه در موضوع تكفين و تجهيز حكم مؤمن را دارند و يا به آن ملحق مىشوند بررسى شده است و در مباحث انتهايى متن، مؤلف به احكام خلل و مسائل بعد از دفن ميت پرداخته و گفته است كه نبش قبر مؤمن و كسى كه به حكم اوست، حرام است؛ حتى اگر براى دفن در جاى ديگر باشد.
در پايان اين رساله، صفحاتى چند در آداب و بايستههاى مسائل و مراسم عزادارى از سوى بازماندگان ميت، نوشته شده است.