شرح الأصول الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميرداماد' به 'ميرداماد'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ شرح الاصول الکافی را به شرح الأصول الكافي منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'ميرداماد' به 'ميرداماد')
خط ۶۶: خط ۶۶:
اينكه چرا ملاصدرا براى شرح احاديث اهل‌بيت(ع) كتاب كافى را انتخاب كرده است، در ديباچه شرح اصول كافى مى‌گويد: «بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل‌بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشنده‌ترين سخنانى كه چون مرواريد به‌هم‌پيوسته از آنان براى ما نقل شده... احاديث كتاب كافى تأليف امين‌الاسلام و ثقةالانام شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر محمد بن يعقوب كلينى است» (استادى، رضا، ص 15).
اينكه چرا ملاصدرا براى شرح احاديث اهل‌بيت(ع) كتاب كافى را انتخاب كرده است، در ديباچه شرح اصول كافى مى‌گويد: «بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل‌بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشنده‌ترين سخنانى كه چون مرواريد به‌هم‌پيوسته از آنان براى ما نقل شده... احاديث كتاب كافى تأليف امين‌الاسلام و ثقةالانام شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر محمد بن يعقوب كلينى است» (استادى، رضا، ص 15).


با مراجعه به كتاب‌هاى تراجم و فهارس و ساير مصادر معلوم مى‌شود كه تا نيمه اول سده دهم هجرى، نشانى از حاشيه يا شرحى بر كافى در دست نيست و از نيمه دوم سده دهم تا حدود زمان وفات ميرداماد (1041ق) شش شرح و حاشيه را مى‌شناسيم كه تعليقه ميرداماد هفتمى آنهاست (همان، ص 16).
با مراجعه به كتاب‌هاى تراجم و فهارس و ساير مصادر معلوم مى‌شود كه تا نيمه اول سده دهم هجرى، نشانى از حاشيه يا شرحى بر كافى در دست نيست و از نيمه دوم سده دهم تا حدود زمان وفات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (1041ق) شش شرح و حاشيه را مى‌شناسيم كه تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هفتمى آنهاست (همان، ص 16).


از هفت شرح و حاشيه يادشده، شرح تسترى، استرآبادى و ميرداماد در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاصدرا به شرح‌هاى قبلى باشد، بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد، اما هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمى‌خورد؛ بلكه با قرينه‌اى كه يادآور مى‌شويم، روشن مى‌شود كه حتى تعليقه استادش ميرداماد هم از مصادر او نبوده است؛ چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است (همان، ص 18). فاضل يزدى نيز بر همين مطلب تأكيد مى‌كند كه: «قراينى هست كه صدرالمتألهين در شرح خود هيچ‌يك از اين آثار حتى از شرح استادش ميرداماد بهره نبرده است» (مقدمه مصحح، ص هشت).
از هفت شرح و حاشيه يادشده، شرح تسترى، استرآبادى و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاصدرا به شرح‌هاى قبلى باشد، بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد، اما هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمى‌خورد؛ بلكه با قرينه‌اى كه يادآور مى‌شويم، روشن مى‌شود كه حتى تعليقه استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هم از مصادر او نبوده است؛ چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است (همان، ص 18). فاضل يزدى نيز بر همين مطلب تأكيد مى‌كند كه: «قراينى هست كه صدرالمتألهين در شرح خود هيچ‌يك از اين آثار حتى از شرح استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بهره نبرده است» (مقدمه مصحح، ص هشت).


ميرداماد در تعليقه خود بر «اصول كافى» چند جا مطلب تازه‌اى را مطرح كرده و خلاف آن را قطعى‌البطلان دانسته است و شارحان بعدى كه به تعليقه ميرداماد نظر داشته‌اند، آن موارد را يادآور شده و در باره آنها اظهار نظر كرده‌اند، اما در شرح ملاصدرا حتى يكى از آن موارد را نمى‌بينيم؛ بااينكه اگر تعليقه ميرداماد نزد ايشان بود و يا به آن توجهى داشت، طبيعى بود كه مورد توجه و اظهار نظر او قرار گيرد (همان، ص 19).
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در تعليقه خود بر «اصول كافى» چند جا مطلب تازه‌اى را مطرح كرده و خلاف آن را قطعى‌البطلان دانسته است و شارحان بعدى كه به تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نظر داشته‌اند، آن موارد را يادآور شده و در باره آنها اظهار نظر كرده‌اند، اما در شرح ملاصدرا حتى يكى از آن موارد را نمى‌بينيم؛ بااينكه اگر تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نزد ايشان بود و يا به آن توجهى داشت، طبيعى بود كه مورد توجه و اظهار نظر او قرار گيرد (همان، ص 19).


شارح در شرح اصول كافى سند احاديث را هم مورد بررسى قرار داده و از كتاب‌هاى رجالى زير نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست شيخ طوسى، رجال كشّى، رجال نجاشى، التحرير طاووسى، خلاصة الأقوال علامه حلّى، حاشيه شهيد ثانى بر خلاصة الأقوال و... اما به نظر مى‌رسد كه ملاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مى‌كرده و از بقيه كتاب‌ها توسط اين دو كتاب استفاده كرده است (همان، ص 36 - 37).
شارح در شرح اصول كافى سند احاديث را هم مورد بررسى قرار داده و از كتاب‌هاى رجالى زير نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست شيخ طوسى، رجال كشّى، رجال نجاشى، التحرير طاووسى، خلاصة الأقوال علامه حلّى، حاشيه شهيد ثانى بر خلاصة الأقوال و... اما به نظر مى‌رسد كه ملاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مى‌كرده و از بقيه كتاب‌ها توسط اين دو كتاب استفاده كرده است (همان، ص 36 - 37).
خط ۹۳: خط ۹۳:
[[رده:متون احادیث]]
[[رده:متون احادیث]]
[[رده:احادیث شیعه]]
[[رده:احادیث شیعه]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش