مع الدكتور السالوس في آية التطهير: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه' به '{{جعبه') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR03400J1.jpg | | تصویر =NUR03400J1.jpg |
نسخهٔ ۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۵
مع الدکتور السالوس في آیة التطهیر | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نويسنده) |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | ایران - |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر (سوره احزاب. آیه التطهیر) سالوس، علی احمد - نظریه درباره تفاسیر (سوره احزاب. آیه تطهیر) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/654 /ح5م6 1300 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مع الدكتور السالوس فى آية التطهير، نوشتۀ آقاى سيد على حسينى ميلانى به زبان عربى در موضوع معناى آيۀ تطهير كه در واقع پاسخى است به شبههافكنى دكتر احمد سالوس استاد دانشگاه قطر كه از اساتيد وهّابى مشهور معاصر مىباشد.
سالوس در موارد متعدد ديگر نيز نسبت به تشيع و ايرانىها موضعگيريهاى نادرست و مغرضانهاى ابراز نموده است كه يكى از موارد بارز آن، همين كتابى است كه در ردّ دلالت آيۀ تطهير به اهلبيت عصمت و طهارت نوشته است و كتاب حاضر عهدهدار پاسخ و ابطال حرفهاى بىدليل و هدفدار ايشان است.
گزارش محتوا
وى در اين كتاب به شيوههاى عجيب و خلاف اعتقادات اهل سنت استدلال كرده است تا پايههاى احاديثى را كه به وضوح بيانگر اين معنا هستند كه آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است را، سست نمايد. او نخست سند روايات را به دلائلى چون شيعه بودن بعضى روات آن و سپس دلالت آنها را زير سؤال برده تا به هدف خود كه رد عصمت اهلبيت عليهمالسلام مىباشد، نائل شود.
دكتر سالوس در كتاب خود حتى تندتر و بىپرواتر از كسانى چون ابن تيميه عمل كرده و پا را فراتر از كسانى كه بنيانگذاران عقيدتى فرقۀ وهابيّت بودهاند، نهاده است.
از جمله استدلالاتى كه اين استاد وهابّى بدانها پرداخته و جناب آقاى حسينى به پاسخگويى آنها اقدام نموده است، به چند نمونهاش اشاره مىكنيم.
وى براى بيان دلالت آيه تطهير به رواياتى از تفسير طبرى تمسك كرده كه گزينشى هدفدار از ميان روايات متعدد در اين زمينه است. براى مثال روايتى كه در سند آن اسم شخصى مثل عكرمة البربرى هست را آورده، سپس شروع كرده به قدح اين شخص تا معلوم شود روايات در اين زمينه از اسناد صحيحى برخوردار نيستند.
براى جواب دادن به اين شبهۀ سالوسى مؤلف رواياتى را از خود تفسير طبرى ذكر نموده است كه مطلقا در نزد اهل تسنن داراى وجاهت سندى هستند. وى در اين راستا به بررسى تكتك روات اين احاديث نيز پرداخته است. براى مثال روايتى كه به وضوح دلالت بر شأن نزول آيۀ تطهير در مورد اهلبيت عصمت و طهارت دارد، رواتى چون محمد بن المثنى، ابوبكر الحنفى، بكير بن مسمار، عامر بن سعد، سعد بن ابى وقاص آن را نقل كردهاند كه هر كدام در كتب رجالى اهل سنت داراى وثاقتهاى خاصى هستند، در مورد محمد بن المثنى دارد ثقة ثبت كه از بالاترين عناوين براى توثيق يك رواى است.
در مورد ابوبكر الحنفى دارد من رجال الكتب الستة كه نظر مشهور آنان وثاقت رجال صححاح سته است.
در مورد بكير بن مسمار دارد، صدوق من رجال مسلم و الترمذى و النسائى كه صدوق صفت مبالغهاى براى صدق راستگوئى يك شخص است.
در مورد عامر بن سعد دار ثقة من رجال الكتب الستة.
و در مورد سعد بن ابىوقاص هم كه از صحابۀ رسول خدا(ص) مىباشد و عقيدۀ آنان در مورد صحابه خيلى واضح است.
از ديگر رواياتى كه سالوس آن را بيان نكرده، روايتى است از ابى الحمراء كه حديث عبور پيغمبر اكرم(ص) بر در خانۀ فاطمه(س) و گفتن جملۀ الصلاة الصلاة انما يد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهلالبيت و يطهركم تطهيرا مىباشد. اين روايت با سندهاى زيادى نقل شده است و از روايات قطعى و ثابت در نزد خود اهل سنت مىباشد.
مؤلف در ادامه به سخنان بزرگان آنان اشاره مىكند كه معتقدند آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است، براى مثال به كلام طماوى اشاره كرده است كه در جواب اشكالى كه شده، در دلالت آيه و چنين وانمود شده است كه سياق آيه كه از ابتداء در مورد زنان پيغمبر(ص) است، پس اين قسمت نيز دربارۀ آنها خواهد بود مىگويد: اين حرف باطلى است، زيرا اين قسمت آيه كه داردانما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس با ضمير «كم» كه جمع مذكر است، كاملا عوض شده و ديگر سخن در مورد زنان نيست كه اگر مىبود، حتما بايد ضمير جمع مؤنث ذكر مىشد نه جمع مذكر.
در بخش پايانى مؤلف به استشهاد دكتر سالوس به كلمات ابن تيميه و ابن كثير و قرطبى پرداخته و آن را مورد نقد قرار مىدهد و به كلماتى از خود آنان اشاره مىكند كه به غير آنچه كه سالوس بدانها استدلال كرده است، قائل شدهاند.
مؤلف با شبههاى كه در دلالت شمول اين آيه به عصمت وارد شده است و جواب آن كتاب خود را پايان داده است. كلمۀ على مائدة الكتاب و السنة تنها نشانى و مشخصۀ كتاب است و به هيچ انتشارات و تاريخى در آن اشاره نشده است.