پرش به محتوا

دیوان رایج سیالکوتی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR28615J1.jpg | عنوان =‏دیوان رایج سیالکوتی | عنوان‌های...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۱: خط ۷۱:
سبک شعر رایج، پیچیده و پرابهام است و دارای همه خصوصیات و صناعات ادبی می‎باشد که در آن زمان در شعر فارسی متداول بوده است؛ به‎عنوان مثال، به نمونه‎هایی از صناعات ادبی در شعر او اشاره می‎شود:
سبک شعر رایج، پیچیده و پرابهام است و دارای همه خصوصیات و صناعات ادبی می‎باشد که در آن زمان در شعر فارسی متداول بوده است؛ به‎عنوان مثال، به نمونه‎هایی از صناعات ادبی در شعر او اشاره می‎شود:
# تمثیل یا مثالیه: در مثالیه، شاعر در یک مصرع، ادعایی را بیان می‎نماید و برای اثبات آن، در مصرع دوم دلیل می‎آورد. در اشعار رایج، این صنعت خیلی به چشم می‎خورد:
# تمثیل یا مثالیه: در مثالیه، شاعر در یک مصرع، ادعایی را بیان می‎نماید و برای اثبات آن، در مصرع دوم دلیل می‎آورد. در اشعار رایج، این صنعت خیلی به چشم می‎خورد:
'''با سبزی بخت از دل عاشق نرود غم      بر زخم نهان کس ننهد مرهم زنگار'''.
#:'''با سبزی بخت از دل عاشق نرود غم      بر زخم نهان کس ننهد مرهم زنگار'''.
'''گدا را زین کریمان نیست بی حرف سبک ریزش      بلی بی سعی بادی میوه کی از شاخسار افتد'''.
#:'''گدا را زین کریمان نیست بی حرف سبک ریزش      بلی بی سعی بادی میوه کی از شاخسار افتد'''.
'''شد هرکه منعم از عرق شرم فارغ است    کاغذ یقین چو چرب شود نم نمی‎کند'''.
#:'''شد هرکه منعم از عرق شرم فارغ است    کاغذ یقین چو چرب شود نم نمی‎کند'''.
'''چه امکان است از جهل اعتراف او به نادانی    لباس چرب نتوان شستشو کردن به‎آسانی'''.
#:'''چه امکان است از جهل اعتراف او به نادانی    لباس چرب نتوان شستشو کردن به‎آسانی'''.
# مراعات نظیر: مراد از آن صنعت، آوردن واژه‎هایی در شعر است که با یکدیگر مناسبت داشته باشند. رایج این صنعت را به‎کثرت به‎کار برده است:
# مراعات نظیر: مراد از آن صنعت، آوردن واژه‎هایی در شعر است که با یکدیگر مناسبت داشته باشند. رایج این صنعت را به‎کثرت به‎کار برده است:
'''پنبه و داغ بود یاسمن و لاله به هم      سربه‎سر سینه عاشق شده باغ از تو جدا'''.
#:'''پنبه و داغ بود یاسمن و لاله به هم      سربه‎سر سینه عاشق شده باغ از تو جدا'''.
'''ز لطف اگر سوی دیری نظر کنی گردد    برهمن و شرر و بت، کلیم، شعله و طور'''.
#:'''ز لطف اگر سوی دیری نظر کنی گردد    برهمن و شرر و بت، کلیم، شعله و طور'''.
'''سینه خون است از این غصه عزایم خوان را    نکهت و غنچه و گل گشته پری و مینا'''.
#:'''سینه خون است از این غصه عزایم خوان را    نکهت و غنچه و گل گشته پری و مینا'''.
'''به دوستان به از این دوستی نمی‎باشد      شراب و ساقی و شعر و کتاب در صحرا'''.
#:'''به دوستان به از این دوستی نمی‎باشد      شراب و ساقی و شعر و کتاب در صحرا'''.
# تشبیه: کلام رایج پر از تشبیهات است که در اینجا چند شعر به‎عنوان نمونه ذکر می‎شود:
# تشبیه: کلام رایج پر از تشبیهات است که در اینجا چند شعر به‎عنوان نمونه ذکر می‎شود:
'''نظر هرکه بر آن نرگس بیمار افتد      بود اگر رستم تصویر ز دیوار افتد'''.
#:'''نظر هرکه بر آن نرگس بیمار افتد      بود اگر رستم تصویر ز دیوار افتد'''.
'''آخر آن گمشده از دیده نشان هم دارد    چون متاع مه کنعان که دکان هم دارد'''.
#:'''آخر آن گمشده از دیده نشان هم دارد    چون متاع مه کنعان که دکان هم دارد'''.
'''دم عیسی و آب خضر گردد تا ابد گر خون    نیابد کشته ناز تو دیگر زندگانی را'''.
#:'''دم عیسی و آب خضر گردد تا ابد گر خون    نیابد کشته ناز تو دیگر زندگانی را'''.
# تلمیحات: اشعار رایج مملو از تلمیحات نیز می‎باشد:
# تلمیحات: اشعار رایج مملو از تلمیحات نیز می‎باشد:
'''سر پیش فکندیم و دل سخت تو کندیم      فرهاد کجا داشت یقین تیشه ما را'''.
#:'''سر پیش فکندیم و دل سخت تو کندیم      فرهاد کجا داشت یقین تیشه ما را'''.
'''پاکان خورند نعمت سوز و گداز عشق    غیر از خلیل کیست که میهمان آتش است'''.
#:'''پاکان خورند نعمت سوز و گداز عشق    غیر از خلیل کیست که میهمان آتش است'''.
'''جان ز قرب حق به تن اندوهگین افتاده است    آدمی بر خاک از خلد برین افتاده است'''.
#:'''جان ز قرب حق به تن اندوهگین افتاده است    آدمی بر خاک از خلد برین افتاده است'''.
'''جست امکان تو از واجب و همدوشش گشت    این بود چاک که اعجاز تو بر مه زده است'''.
#:'''جست امکان تو از واجب و همدوشش گشت    این بود چاک که اعجاز تو بر مه زده است'''.
'''ز هفت چرخ گذشت آدمی و کامل شد    زهی غبار که عرش عظیم کردندش'''.
#:'''ز هفت چرخ گذشت آدمی و کامل شد    زهی غبار که عرش عظیم کردندش'''.
'''که داد از کرامت به اعجاز آب      که گرداند بهر نماز آفتاب'''.
#:'''که داد از کرامت به اعجاز آب      که گرداند بهر نماز آفتاب'''.
# جناس: جناس یا تجنیس چند گونه است که در کتاب‎های علم بدیع، انواع آن را شرح داده‎اند. در زیر فقط نمونه‎هایی را از جناس که در کلام رایج وجود دارد، می‎آوریم:
# جناس: جناس یا تجنیس چند گونه است که در کتاب‎های علم بدیع، انواع آن را شرح داده‎اند. در زیر فقط نمونه‎هایی را از جناس که در کلام رایج وجود دارد، می‎آوریم:
'''در قصاصم ز تو صد نیش برون می‎آید      عوض ریش منت ریش برون می‎آید'''.
#:'''در قصاصم ز تو صد نیش برون می‎آید      عوض ریش منت ریش برون می‎آید'''.
'''سرگشتگیم گشت که تا گرد تو گردم    ای گرد تو گردم به کجا گرد تو گردم'''.
#:'''سرگشتگیم گشت که تا گرد تو گردم    ای گرد تو گردم به کجا گرد تو گردم'''.
'''پوشید ز من چشم به تیغ مژه‎ام کشت    آن ترک جدل خواست به من ترک جدل کرد'''.
#:'''پوشید ز من چشم به تیغ مژه‎ام کشت    آن ترک جدل خواست به من ترک جدل کرد'''.
# خودستایی: رایج بسیار «خودستایی» کرده است. وی در زمان و محیطی زندگی می‎کرد که از لحاظ سیاسی، دوره فترت بود و ادبیات رو به تنزل نهاده بود و غیر از چند امیر، هیچ‎کس به شعر و شاعری التفات نمی‎نمود. در چنین اوضاع، رایج اگر جهت اظهار مقام شعر و شخصیت خود چیزی گفته، بی‎جا نگفته است. ذیلا به نمونه‎هایی از خودستایی وی، اشاره می‎شود:
# خودستایی: رایج بسیار «خودستایی» کرده است. وی در زمان و محیطی زندگی می‎کرد که از لحاظ سیاسی، دوره فترت بود و ادبیات رو به تنزل نهاده بود و غیر از چند امیر، هیچ‎کس به شعر و شاعری التفات نمی‎نمود. در چنین اوضاع، رایج اگر جهت اظهار مقام شعر و شخصیت خود چیزی گفته، بی‎جا نگفته است. ذیلا به نمونه‎هایی از خودستایی وی، اشاره می‎شود:
'''به معنی وارس و طرز کلامش بین و تحسین کن    که رایج در سخن‎سازان سراپا افتخار افتد'''.
#:'''به معنی وارس و طرز کلامش بین و تحسین کن    که رایج در سخن‎سازان سراپا افتخار افتد'''.
'''شه معنی سپاهم شهرتم تخت روان باشد    به هر محفل که می‎خوانند شعرم غلغل کوس است'''.
#:'''شه معنی سپاهم شهرتم تخت روان باشد    به هر محفل که می‎خوانند شعرم غلغل کوس است'''.
'''کهنه‎پیرم رایج اما از توانایی فکر    زین کلام تازه و تر نوجوانی گشته‎ام'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‎وهشت - ‎سی</ref>.
#:'''کهنه‎پیرم رایج اما از توانایی فکر    زین کلام تازه و تر نوجوانی گشته‎ام'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‎وهشت - ‎سی</ref>.


در دیوان رایج، اشعار عرفانی نیز وجود دارد. وی ادعا می‎کند که هرچه می‎گوید، از زبان مولوی رومی است، اما نمی‎خواهد بگوید که من چون مولوی روم هستم:
در دیوان رایج، اشعار عرفانی نیز وجود دارد. وی ادعا می‎کند که هرچه می‎گوید، از زبان مولوی رومی است، اما نمی‎خواهد بگوید که من چون مولوی روم هستم:
۵۳٬۳۲۷

ویرایش